انهار
انهار
مطالب خواندنی

راه ثابت شدن اول ماه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مسأله 1730- اول ماه به پنج چيز1 ثابت مي شود،
اول : آن كه خود انسان ماه را ببيند2.
دوم: عده اي كه از گفته آنان يقين 3 پيدا مي شود ، بگويند ماه را ديده ايم و همچنين است هر چيزي كه بواسطه آن يقين4 پيدا شود5.
سوم: دو مرد عادل بگويند كه در شب ماه را ديده ايم 6 ولي اگر صف ماه را بر خلاف يكديگر بگويند 7 يا شهادتشان خلاف واقع باشد مثل اين كه بگويند داخل دايره ماه طرف افق بود اول ماه ثابت نمي شود8. اما اگر در تشخيص بعض خصوصيات اختلاف داشته باشند مثل آن كه يكي بگويد ماه بلند بود و ديگري بگويد نبود، به گفته آنان اول  ماه ثابت مي شود9.
چهارم: سي روز از اول ماه شعبان بگذرد كه بواسطه آن، اول ماه رمضان ثابت مي شود. و سي روز از اول رمضان بگذرد كه بواسطه آن، اول ماه شوال ثابت مي شود10.
پنجم: حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است11.
1- خوئي: به چهار چيز...
فاضل، تبريزي، وحید: به چند چيز...
۲- مكارم: [اول:] ديدن ماه با چشم، اما ديدن با دوربين و وسايل ديگري از اين قبيل كافي نيست...
3- خوئي، گلپايگاني، صافي، بهجت، تبريزي، سبحانی، وحید: يا اطمينان...
4- خوئی، تبریزی، سبحانی، وحید: یا اطمینان...
5- بهجت: و ممكن است از اين قبيل باشد هنگامي كه ماه جديد به صورت طوق دار مشاهده شود يعني علاوه بر نیم دايره هلال كه كاملاً نوراني است نيمه ديگر آن كه تاريك است همراه با هاله اي از نور كم ديده شود كه چنين حالتي مي تواند نشانه اين باشد كه روز گذشته روزاول ماه بوده و فردا روز دوم است، همچنين اگر به دليل ديده نشدن ماه در شب سي ام ماه گذشته بنابراستصحاب حكم شود كه آن روز روز سي ام است اما در شب سيزدهم ماه آينده ماه به صورت بدر كامل ديده شود كه همين علامت مي تواند نشانه اين باشد كه آن شب در واقع شب چهاردهم ماه است و ماه گذشته بيست و نه روز بوده است....
مكارم: [دوم:] شهادت عده اي كه از گفته آنان يقين پيدا شود (هر چند عادل نباشند، همچنين هر چيزي كه مايه يقين گردد)...
مظاهری: دوّم: عدّه‏اى كه از گفته آنان اطمينان پيدا شود بگويند ماه را ديده‏ايم و همچنين است هر چيزى كه به واسطه آن اطمينان پيدا شود...
6- گلپايگاني، صافي: به شرط اين كه صفت ماه را بر خلاف يكديگر نگويند و قولشان قابل تصديق باشد، پس اگر بر خلاف هم صفت ماه را بگويند يا هوا ابر باشد و يا اگر آسمان صاف باشد هيچكس غير از اين دو نفر نبيند، كفايت نمي كند. [پايان مورد سوم]
بهجت: يا اينكه يكي بگويد ماه را ديد و ديگري بگويد سي روز قبل ماه شعبان را ديدم...
7- خوئي، تبريزي: اول ماه ثابت نمي شود [پايان مورد سوم]
8- بهجت: [پايان مورد سوم]
نوري: اگر صفت ماه را بر خلاف يكديگر بگويند و يا آسمان صاف باشد و جمعيت زيادي با دقت تمام براي ديدن ماه اجتماع كنند و نبينند، در اين صورت كه احتمال عقلائي براي اشتباه آن دو نفر هست، بگويند اول ماه ثابت نمي شو..د.
وحید: سوم: دو مرد عادل بگویند كه در یك شب ماه را دیده ایم ، ولى اگر صفت ماه را بر خلاف یكدیگر بگویند ، اوّل ماه ثابت نمى شود ، و همچنین اگر قابل تصدیق نباشند ، مثل این كه آسمان صاف باشد و عدّه استهلال كنندگان زیاد باشند و غیر از این دو دیگران هر چه دقت كنند نبینند...
9- مكارم: [سوم: ] شهادت دو مرد عادل، ولي اگر اين دو شاهد صفت ماه را بر خلاف يكديگر بگويند، يا نشانه هايي بدهند كه دليل بر اشتباه آنهاست به گفته آنها اول ماه ثابت نمي شود...
سبحانی: سوم: دو مرد عادل بگويند كه در شب ماه را ديده ايم و در خصوصيات ماه اختلاف نداشته باشند، اما اگر در تشخيص بعضى خصوصيات اختلاف داشته باشند مثل آنكه يكى بگويد ماه بلند بود و ديگرى بگويد نبود، به گفته آنان اوّل ماه ثابت مى شود...
10- خوئي، تبريزي، وحید: [پايان مسأله]
مكارم: البته این در صورتي است كه اول ماه قبل، مطابق همين طرق ثابت شده باشد...
11- بهجت: بنابرأظهر.
فاضل: پنجم: مجتهد جامع الشرايط حكم كند كه اول ماه است.
مكارم: پنجم: حكم حاكم شرع، به اين صورت كه براي مجتهد عادلي اول ماه ثابت شود و سپس حكم كند كه آن روز اول ماه است، دراينصورت پيروي او بر همه لازم است مگر كسي كه يقين به اشتباه او دارد.
*****

امام خامنه ای مسأله ۹۶۱: اول ماه از پنج راه ثابت می شود: ۱. دیدن ماه توسط شخص مکلف؛ ۲. شهادت دو فرد عادل، درصورتیکه جمع زیادی رؤیت هلال را انکار نکنند و گمان اشتباه در آن دو عادل تقویت نشود؛ ۳. شهرتی که موجب علم یا اطمینان باشد؛ ۴. گذشت سی روز از اوّل ماه قبل؛ ۵. حکم حاکم شرع؛

زنجانی: مسأله 1739- اوّل ماه به پنج چیز ثابت می‌شود: اوّل: خود انسان ماه را ببیند یا از جهتی برای انسان یقین حاصل شود. دوم: از جهتی برای انسان یا نوع مردم اطمینان حاصل شود؛ مثلاً عدّه‌ای بگویند ماه را دیده‌ایم، ولی اگر برای شخص انسان برخلاف متعارف اطمینان حاصل شود، به گونه‌ای که برای نوع مردم در آن شرایط، اطمینان حاصل نمی‌شود، نمی‌تواند به اطمینان خود اعتماد کند. سوم: دو مرد عادل بگویند که در شب، ماه را دیده‌ایم؛ ثابت شدن اول ماه با گفته دو مرد عادل دو شرط دارد: شرط اول: اطمینان نوعی به اشتباه آن‌ها نباشد، بنا بر این اگر هوا صاف باشد و جماعت زیادی در جستجوی هلال بر آمده‌اند ولی تنها دو نفر گواهی به رؤیت هلال داده اند، شهادت آن‌ها اعتبار ندارد. شرط دوم: حصول یقین یا اطمینان ممکن نباشد، بنابر این در جایی که می‌توان اطمینان یا یقین به دیده شدن یا دیده نشدن ماه حاصل کرد، گفته دو مرد عادل کفایت نمی‌کند. البته شرط اخیر تنها در مورد ثبوت اول ماه رمضان معتبر است و در ثبوت ماه‌های دیگر مثل ماه شوال اعتبار ندارد. چهارم: پنجاه نفر -عادل باشند یا نباشند- بگویند ماه را دیده‌ایم به شرطی که اطمینان به اشتباه آن‌ها نباشد. پنجم: سی روز از اوّل ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن، اوّل ماه رمضان ثابت می‌شود، و سی روز از اوّل ماه رمضان بگذرد که به واسطه آن اوّل ماه شوال ثابت می‌شود.
سیستانی: مسأله 1699- اوّل ماه به چهار چیز ثابت می‌شود:
اوّل: آنکه خود انسان ماه را ببیند و دیدن، باید با چشم معمولی یعنی چشم غیر مسلّح باشد؛ بنابراین چنانچه هلال ماه با چشم معمولی قابل مشاهده نباشد، دیده شدن آن توسط تلسکوپ کافی نیست.
دوّم: عدّه‌ای که از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا می‌شود، بگویند ماه را دیده‌ایم. و همچنین است هر چیزی که به واسطه آن یقین پیدا شود، یا اطمینان از یک منشأ عقلایی پیدا شود.
سوّم: دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیده‌ایم، ولی اگر صفت ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند، اوّل ماه ثابت نمی‏شود. و همچنین است اگر انسان یقین یا اطمینان به اشتباه آنها داشته باشد، یا شهادت آنان مبتلا به معارض ـ یا در حکم معارض ـ باشد، مثلاً اگر گروه زیادی از مردم شهر استهلال نمایند ولی بیش از دو نفر عادل کسی دیگر ادعای رؤیت ماه را نکند، یا آنکه گروهی استهلال کنند و دو نفر عادل از میان آنان ادعای رؤیت کنند، و دیگران رؤیت نکنند، حال آنکه دو نفر عادل دیگر در میان آنها باشد که در دانستن جای هلال، و در تیزبینی مانند آن دو عادل اوّل باشند و آسمان صاف باشد و مانع احتمالی از دیدن آن دو نباشد، در این‌چنین موارد اوّل ماه به شهادت دو عادل ثابت نمی‏شود.
چهارم: سی روز از اوّل ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن اوّل ماه رمضان ثابت می‌شود، و سی روز از اوّل ماه رمضان بگذرد که به واسطه آن، اوّل ماه شوال ثابت می‌شود.
جوادی آملی: مسأله 1840- اول ماه از شش راه ثابت میشود که چهار مورد آن اعتبار عقلی و دو راه دیگر اعتبار تعبّدی دارد:
1. خود شخص، هِلال ماه را ببیند. 2. از راه تواتر ثابت شود، به گونه‌ای که همگان بگویند ماه دیده شده و در محاورات عقلاً قطع‌آور باشد. 3. از راه شِیاعِ قولی یا عملی ثابت شود، به گونه‌ای که مردم شهر بفهمند که فلان روز، اول ماه رمضان یا شوّال است برای مثال، وقتی در پایان ماه شعبان ببینند اغذیه‌ فروشیها و کافه‌ها تعطیل است و کسی لب به غذا نمیزند، معلوم میشود که آن روز، آغاز ماه رمضان است. این شیاع، علم‌آور است و شیاع علم‌آور، حجیت دارد. 4. سی شب ـ یا سی روز ـ از اوّل ماه قبلی بگذرد. با هر یک از این چهار راه، یقین به اول ماه پیدا میشود. 5. دو فرد عادل شهادت بدهند که ماه را به چشم دیده‌اند، در صورتی که وصف کردن هر کدام از هِلال، برخلاف وصف کردن دیگری نباشد؛ همچنین اطمینانی برخلاف آن نباشد، بنابراین اگر در هوای صاف، افرادی همانند دو عادل برای دیدن ماه رفتند، ولی ماه را ندیدند، ادعای رؤیت دو عادل برای غیرخودشان حجّت نیست، چون اگر قابل رؤیت بود، باید دیگران هم میدیدند، پس اطمینان برخلاف در میان است. 6. حاکم شرع حکم کند که اول ماه است. دو راه پنجم و ششم، یقین‌آور هم نباشند، به حکم شرع حجّت‌اند.
مسائل اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۹۶۲- دیدن هلال هنگام عصر، حلول ماه قمری را اثبات میکند و شب بعد از رؤیت هلال، شب اول ماه حساب می شود.
امام خامنه ای: مسأله ۹۶۳- برای رؤیت هلال، فرقی بین چشم مسلح و غیر مسلح نیست. پس همانطور که اگر ماه با چشم عادی دیده شود، حکم به اول ماه میشود، اگر به وسیله عینک یا دوربین و تلسکوپ هم دیده شود، اول ماه ثابت می شود، ولی اثبات اول ماه با رؤیت تصویر هلال از طریق انعکاس به رایانه که صدق عنوان رؤیت در آن معلوم نیست، محل اشکال است.
جوادی آملی: مسأله 1838- ثبوت هِلال که به مشخص شدن اول ماه قمری گفته میشود، هنگامی است که اولین قوس نازک ماه پس از پایان ماه قبلی و در شب‏ اول ماه بعدی رؤیت شود یا رؤیت‌پذیر باشد و این هم به عوامل و شرایط مختلف نجومی، جوّی و مبانی فقهی بستگی دارد.
جوادی آملی: مسأله 1839- به لحاظ اینكه زمان حکم شرعی روزه‌داری و افطار آن، ماه و ثابت شدن آن است، اگر مکلّف واقعا هِلال ماه را دیده باشد، یا از راه‌های دیگری که در مسألهٔ {قبل گفته شد}، برای او هِلال ماه ثابت شود، احکام مربوط به آن را انجام میدهد؛ خواه برای دیگران ثابت بشود یا نه و این مسأله، تقلیدی نیست.
سبحانی: مسأله 1385- هرگاه هوا ابرى باشد، و يا صاف باشد و ديگران نيز به ديدن ماه اقدام كنند ولى هيچ كس جز اين دو نفر مدعى رؤيت نباشند در اين دو صورت به قول دو عادل نيز ماه ثابت نمى شود و بعيد نيست كه اشتباه باصره بوده است.
مسأله 1731- اگر حاكم شرع1 حكم كند كه اول ماه است، كسي هم كه تقليد او را نمي كند، بايد به حكم او عمل نمايد، ولي كسي كه مي داند حاكم شرع2 اشتباه كرده، نمي تواند به حكم او عمل نمايد.
اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست.
1و2- فاضل: مجتهد جامع الشرائط...
مكارم: رجوع شود به ذيل مسأله 1730.
*****
خوئي: مسأله 1740- اول ماه به حكم حاكم شرع ثابت نمي شود و رعايت احتياط، اولي است.
وحید: مسأله 1739- ثبوت اوّل ماه به حكم حاكم شرع محلّ اشكال است.
سيستاني: مسأله 1700- اول ماه به حكم حاكم شرع ثابت نمي شود، مگر اينكه از حكم او يا ثابت شدن ماه نزد او، اطمينان به ديده شدن ماه حاصل شود.
زنجانی: مسأله 1740- اول ماه با حکم حاکم ثابت نمی‌شود، مگر موجب اطمینان شود به گونه‌ای که در مسألۀ قبل گذشت. البته در حج می‌توان بر طبق نظر عامه درباره اول ماه، اعمال حج را بجا آورد، هر چند یقین یا اطمینان باشد که نظر آن‌ها صحیح نیست.
تبريزي: مسأله 1740- اول ماه به حكم حاكم شرع ثابت مي شود مگر آن كه بداند كه در حكم اشتباه شده و چنانچه حاكم شرع بگويد دو عادل نزد من به رؤيت هلال شهادت داده اند كافی است.
جوادی آملی: مسأله 1841- حكم حاكم در رؤیت هلال ماه، برای همگان، حتی خود او و مجتهدان دیگر حجّیت دارد و مخالفت با آن مطلقاً حرام است، مگر آنكه خلاف حکم حاکم ثابت شود؛ مانند اینكه منشأ حكم، اشتباه باشد. برای مثال، میدانیم دو عادلی كه نزد حاكم به دیدن ماه شهادت داده‌اند، فاسق بودند؛ یا شهادت دو عادل براساس محاسبه ریاضی و حدس بوده نه حسّ (دیدن)؛ یا در تطبیق رؤیت، خطا شده است؛ یا حكم حاكم برخلاف مبنای خود اوست؛ مثلاً حاكم مبنایش در قبول شهادت، حضور دو عادل است و در اینجا با شهادت یک عادل حكم كرده است.
مسأله 1732- اول ماه با پيشگويي منجمين ثابت نمي شود1، ولي اگر انسان از گفته آنان يقين2 پيدا كند، بايد به آن عمل نمايد3.
1- سبحانی: اول ماه با محاسبات نجومى ثابت نمى شود...
سيستاني: مگر اين كه انسان از گفته آنان يقين يا اطمينان پيدا كند.
2- خوئي، تبريزي، بهجت، وحید: يا اطمينان...
مظاهری: اطمینان...
3- زنجاني: اگر از گفته آنان يقين يا اطمينان براي خود انسان يا نوع مردم حاصل شود بايد به آن عمل نمايد، البته اگر اطمینان شخصی برخلاف اطمینان متعارف مردم باشد معتبر نیست.
سبحانی: و اگر با محاسبات علمى امكان رؤيت هلال را نفى كنند ثبوت هلال با شهادت دو نفر عادل مشكل مى باشد. و احاديث مربوط به عدم حجيت قول منجم و... مربوط به محاسبات ظنى آن روز بوده و ارتباطى به محاسبات علمى امروز ندارد.
*****
مكارم: مسأله 1457- اول ماه به وسيله تقويمها و محاسبات منجمين ثابت نمي شود، هر چند آنها اهل اطلاع و دقت باشند، مگر اين كه از گفته آنها يقين حاصل گردد.
امام خامنه ای: مسأله ۹۶۵- اول ماه به وسیله تقویم ها و محاسبات علمی منجمین ثابت نمی شود؛ مگر اینکه از گفته آنان یقین حاصل شود.
جوادی آملی: مسأله 1847- اگر منجّم با حساب دقیق ریاضی، یقین یا اطمینان پیدا کرده که نسبت‌های سه‌گانه یادشده در مسألهٔ {بعدی} به گونه‌ای است که در صورت نبودن مانع ـ مانند غبار و ابر ـ ماه دیده میشود، اول ماه برای او ثابت است.
مسأله اختصاصی
جوادی آملی: مسأله 1848- با افزایش ارتفاع از سطح زمین، عوامل مزاحم جوّیِ رؤیتِ هِلال کاهش مییابند، ازاین‌رو رفتن به ارتفاعات، رؤیت‌پذیری هِلال را آسان‌تر میکند، بنابراین استفاده از ابزاری مانند هواپیما برای رؤیت هِلال ـ که هم سطح با ارتفاعات حرکت میکند ـ اشکالی ندارد.
مسأله 1733- بلند بودن ماه يا دير غروب كردن آن، دليل نمي شود كه شب پيش ، شب اول ماه بوده است1.
اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست
1- سيستاني: و همچنين اگر ماه طوق داشته باشد دليل نمي شود كه شب دوم ماه باشد.
خوئي، تبريزي: بلي اگر ماه پيش از ظهر ديده شود آن روز اول ماه محسوب مي شود و همچنين اگر ماه طوق داشته باشد بعد معلوم مي شود مال شب سابق بوده.
وحید: ولى اگر پیش از ظهر ماه دیده شود آن روز اوّل ماه محسوب مى شود ، و ثبوت اوّل ماه به طوق داشتن ماه محلّ اشكال است.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۹۶۴- صِرف کوچکی و پایین بودن، بزرگی و بالا بودن، پهن یا باریک بودن ماه و مانند اینها، دلیل شرعی بر شب اول یا دوم بودن ماه نیست، ولی اگر مکلف از آن علم پیدا کند، باید طبق علم خود در این زمینه عمل کند.
زنجانی: مسأله 1742- بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن یا طوق داشتن آن دلیل نمی‌شود که شب پیش، اول ماه بوده است؛ بلی اگر ماه پیش از ظهر دیده شود آن روز، اول ماه محسوب می‌شود.
جوادی آملی: مسأله 1845- شفق یا حمرهٔ مغربیه، همان سرخی طرف مغرب آسمان است که پس از غروب خورشید دیده میشود و به تدریج از بین میرود. تَطَوُّق (پیدا بودن حلقه ماه) یا ماندن ماه در آسمان تا بعد از شفق، نشانه و امارهٔ شرعی بر شب دوم بودن ماه نیست؛ همچنین دیدن هِلال در پیش از ظهرِ روز 30 ماه نمیتواند نشانهٔ فطر بودن آن روز باشد.
مسأله 1734- اگر اول ماه رمضان براي كسي ثابت نشود1 و روزه نگيرد، چنانچه دو مرد عادل بگويند كه شب پيش ماه را ديده ايم 2 بايد روزه آن روز را قضا نمايد3.
1- مكارم: روزه واجب نيست، ولي اگر بعداً ثابت شود كه آن روزي را كه روزه نگرفته اول ماه بوده بايد آن را قضا كند.
2- خوئي، سيستاني، بهجت، تبريزي، زنجاني: چنانچه بعد ثابت شود كه شب پيش اول ماه بوده...
مظاهری: چنانچه بعد معلوم شود كه ماه رمضان بود...
3- تبريزي: و چنانچه در اثناء روز ثابت شود بايد بقيه روزرا امساك كند و بعد از رمضان قضا نمايد.
*****
جوادی آملی: مسأله 1842- كسی كه اول ماه رمضان برای او ثابت نشد و روزه را نگرفت، سپس دو عادل شهادت دادند كه اول ماه بوده، باید قضای آن را به‌جا آورد.
مسأله اختصاصی
جوادی آملی: مسأله 1843- با شهادت یک عادل، اگر قَسَم هم به آن ضمیمه شود، هِلال ماه ثابت نمیشود؛ همچنین با شهادت دو کودک ممیّز، رؤیت هلال ثابت نمیشود، چون عنوان رجل بر آن‌ها صادق نیست.
مسأله 1735- اگر در شهري اول ماه ثابت شود، براي مردم شهر ديگر فايده ندارد، مگر آن دو شهر با هم نزديك باشند، يا انسان بداند كه افق آنها يكي است1.
1- زنجانی: مگر بداند که اگر در شهر اوّل ماه دیده شود، در شهر دوم هم ماه دیده می‌شود.
گلپايگاني: يا در شهري كه ديده شده آفتاب زودتر از شهر خودش غروب كند.
اراكي: يا شهري كه ماه در آن ديده شده است در شرق آن شهر باشد.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۹۶۶- اگر در شهری اول ماه ثابت شود، برای شهرهای دیگر که با آن هم افق هستند کفایت می کند. منظور از اتحاد افق، مکانهائی است که از جهت احتمال رؤیت و عدم احتمال رؤیت هلال یکسان باشند.
خوئي، تبريزي: 1744، وحید: 1743، نوری: مسأله 1732- اگر در شهري اول ماه ثابت شود، در شهرهاي ديگر چه دور باشند چه نزديك، چه در افق متحد باشند يانه.، نيزثابت مي شود در صورتي كه در شب مشترك باشند ولو به اينكه اول شب يكي آخر شب ديگري باشد.
. وحید: در صورتی که در بیشتر از شب مشترک باشند ثابت می شود و در غیر این دو صورت ثبوت هلال در آنجا محل اشکال است.
. نوري: همين قدر كه در شب بودن آن شب، مثل مكه و كراچي يا لندن و كابل، نه مثل تهران و واشنگتن، اشتراك داشته باشند ثابت مي شود.
سيستاني: مسأله 1704- اگر در شهري اول ماه ثابت شود، در شهرهاي ديگر كه در افق با او متحد مي باشند، اول ماه نيز ثابت مي شود و مقصود از اتحاد افق، در اينجا آن است كه اگر در شهر اول، ماه ديده شود، در شهر دوم اگر مانعي مانند ابر نباشد ديده مي شود و اين در موردي اطمینان آور است كه شهر دوم اگر غرب شهر اول است در خط عرض نزديك به آن باشد و اگر در شرق آن است به اضافه به نزدیکی در خط عرضی تفاوت زیادی در خط طول نداشته باشند.
فاضل: مسأله 1780- اگر اول ماه در شهري ثابت شود براي همه شهرهايي كه با آن شهر در قسمتی از شب شريك هستند كفايت مي كند.
بهجت: مسأله 1372- اگر در شهري ماه ديده شد درصورتي براي ساكنين شهر ديگر مفيد است كه يقين يا اطمينان بكنند اگر در آسمان يا زمين مانعي نبود در آنجا هم ماه ديده مي شد چه در شرق باشد يا در غرب، ولي اگر به اين مطلب يقين نداشته باشند، نمي توانند به ديدن ماه در شهر ديگر اكتفا كنند.
مكارم: مسأله 1458- اگر در شهري اول ماه ثابت شود، براي شهرهاي ديگر كه با آن نزديك است كافي است و همچنين شهرهاي دور دستي كه افق آنها با هم متحد است.
صافي: مسأله 1744- بعيد نيست كفايت رؤيت ماه در هر محلي براي ساير نقاط.
سبحانی: مسأله 1397- اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، براى مردم شهر ديگر كه به آن نزديك است كفايت مى كند و همچنين شهرهاى دور دستى كه افق آنها با هم متحد است و همچنين اگر ماه در بلاد شرقى مانند مشهد ـ ديده شود براى كسانى كه در بلاد غربى هستند، كفايت مى كند. ولى رؤيت در بلاد غربى براى كسانى كه در قسمت شرقى آن هستند كفايت نمى كند، مگر آن [که آن]دو شهر با هم نزديك باشند، يا انسان بداند كه افق آنهايكى است.
مظاهری: مسأله 1332- اگر در شهرى اوّل ماه ثابت شود در هر جايى هم كه افقش با آنجا نزديك باشد نظير همه شهرهاى ايران، اوّل ماه براى همه ثابت مى‏شود.
جوادی آملی: مسأله 1850- اگر هلال ماه در شهری اثبات شود، در شهرهای دیگر که نزدیک آن، یا هم‌افق با آن باشند، ثابت میشود و ثابت شدن اول ماه برای بلاد شرقی، موجب ثبوت آن برای بلاد غربی است؛ ولی اگر در بلاد غربی ثابت شود، تنها برای آن دسته از بلاد شرقی ثابت میشود که بر اثر نزدیکی افق، در مقداری از شب، با هم شریک باشند.
مسائل اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۹۶۷- صِرف ثبوت هلال نزد حاکم تا زمانی که حکم به رؤیت هلال نکند، برای تبعیت دیگران از وی کافی نیست، مگر آنکه اطمینان به ثبوت هلال حاصل شود.
امام خامنه ای: مسأله ۹۶۸- اگر حاکم حکم کند فردا اول ماه است و این حکم شامل همه کشور باشد، حکم او شرعاً برای همه شهرهای آن کشور معتبر است.
امام خامنه ای: مسأله ۹۶۹- اگر از اعلام رؤیت هلال از سوی یک حکومت غیر اسلامی و ظالم یا فاجر، برای مکلف یقین یا اطمینان به اول ماه حاصل شود، کفایت می کند.
جوادی آملی: مسأله 1851- در سرزمین‌های قطبی ـ یعنی در منطقه‌ای كه چند ماه شب و چند ماه روز است ـ افراد برای اوقات روزه و نماز شبانه‌روز، شب قدر و دیگر اوقات خاص كه احكام شرعی دارد، به یکی از بلاد متعارف رجوع میکنند و زمان را با آن مكان هماهنگ و به عنوان شب و روز تقسیم و تنظیم میکنند و احكام و عبادات را انجام میدهند.
جوادی آملی: مسأله 1852- اگر دو مؤذّن قابل اطمینان باشند، اذان آنان اَماره شرعی بر وقت است.
جوادی آملی: مسأله 1853- ثبوت و معیار اول ماه قمری با رؤیت هلال ماه است، پس آغاز ماه، از هنگام رؤیت هلال است.
مسأله 1736- اول ماه به تگلراف ثابت نمي شود مگر دو شهري كه از يكي به ديگري تلگراف كرده اند، نزديك يا هم افق باشند و انسان بداند تلگراف از روي حكم حاكم شرع يا شهادت دو مرد عادل بوده است.
اين مسأله در رساله آيات عظام: سيستاني ، مكارم، مظاهری و سبحانی نيست.
*****
خوئي، تبريزي: مسأله 1745- اول ماه به تگراف ثابت نمي شود، مگر انسان بداند كه تلگراف ازروي شهادت دو مرد عادل يا از راه ديگري بوده كه شرعاً معتبر است.
امام خامنه ای: مسأله ۹۷۰- اگر هلال ماه در شهری دیده نشود ولی رادیو و تلویزیون از حلول ماه خبر دهد، درصورتیکه خبر آنها موجب یقین یا اطمینان به ثبوت هلال باشد، کافی است و نیازی به تحقیق نیست.
فاضل: مسأله 1781- اول ماه با تلفن، تلگراف، راديو و وسايل اطلاع رساني جديد در صورتي ثابت مي شود كه : 1- در شهر مبدأ كه اول ماه در آن ثابت شده به يكي از راههايي كه در مسأله [1730] ذكر شده ثابت شده باشد.
 2- انسان ازخبر مذكور اطمينان به صحت آن پيدا كند.
3- شهري كه در آن، اول ماه ثابت شده با شهر مذكور در مقداري از شب شريك باشند.
بهجت: مسأله 1373- اول ماه به تلگراف ثابت نمي شود مگر اينكه انسان بداند كه تلگراف از راهي بوده كه شرعاً معتبر است مثلاً دو نفرعادل شاهد شهادت داده اند يا آن كه سبب اطمينان شود اگر چه با ضميمه نشانه ها و امارات ديگر باشد.
وحید: مسأله 1744- اوّل ماه به تلگراف ثابت نمى شود ، مگر انسان بداند كه تلگراف بر اساس حجّت شرعیه بوده است.
صافي: 1745، نوري: مسأله 1733- اول ماه به تلگرام ثابت نميشود، مگر اينكه انسان بداند كه تلگرام، از روي حكم حاكم شرع يا شهادت دو مرد عادل بوده است.
زنجانی: مسأله 1745- اوّل ماه با خبر رسانه‌های جمعی و وسایل ارتباطی ثابت نمی‌شود، مگر انسان بداند از روی شهادت دو مرد عادل یا از راه دیگری بوده که شرعاً معتبر است.
جوادی آملی: مسأله - تلگراف، تلفن، رسانه‌های گروهی صوتی و تصویری و روزنامه‌ها، اگر در انتقال رأی مجتهدان و حكم حاكم شرعْ طمأنینه و اطمینان‌ خاطرآور باشند، حجّت هستند.
مسائل اختصاصی
امام خامنه ای: مسأله ۹۷۱- اگر اول ماه رمضان ثابت نشود، روزه واجب نیست ولی اگر بعداً ثابت شود که اول ماه بوده است، باید روزه آن روز را قضا کند.
امام خامنه ای: مسأله ۹۷۲- اگر اول ماه شوال از طریق رؤیت هلال حتی در افق شهرهای مجاور و هم افق یا از طریق شهادت دو فرد عادل و یا از طریق حکم حاکم ثابت نشود، باید آن روز را روزه گرفت.
مسأله 1737- روزي را كه انسان نمي داند آخر رمضان است يا اول شوال، بايد روزه بگيرد۱ ولي اگر پيش از مغرب2 بفهمد كه اول شوال است بايد افطار كند3.
۱- امام خامنه ای ۹۷۳: اما اگر در اثنای روز ثابت شود که اول شوال است باید افطار کند، هر چند نزدیک مغرب باشد.
2- خوئي، تبريزي، سيستاني، مكارم، زنجاني: اگر در اثناء روز...
3- مكارم: هر چند نزديك مغرب باشد.
مسأله 1738- اگر زنداني نتواند به ماه رمضان يقين كند1، بايد به گمان عمل نمايد2، و اگر آن هم ممكن نباشد، هر ماهي را كه روزه بگيرد3 صحيح است4 و بنابراحتياط واجب بايد5 بعد از گذشتن يازده ماه از ماهي كه روزه گرفته، دوباره يك ماه روزه بگيرد ولي اگر بعد، گمان پيدا كرد بايد به آن عمل نمايد.
اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست
1-مظاهری: اگر زندانى و مانند آن نتوانند به ماه رمضان اطمينان كند...
2-سيستاني: ولي اگر بتواند گمان قويتر پيدا كند نمي تواند به گمان ضعيف تر عمل نمايد و بايد سعي و كوشش تمام در تحصيل قويترين احتمال داشته باشد و اگر هيچ راهي نبود از قرعه به عنوان آخرين راه استفاده كند اگر موجب قوت احتمال شود، و اگر عمل به گمان ممكن نباشد، بايد يك ماهي را كه احتمال مي دهد ماه رمضان است روزه بگيرد، ولي بايد آن ماه را در نظر داشته باشد پس چنانچه بعد بر او معلوم شود این ماهی كه روزه گرفته بعد از ماه رمضان بوده چيزي بر او نيست، ولي اگر معلوم شود كه قبل از ماه رمضان بوده بايد روزه هاي ماه رمضان را قضا نمايد.
مكارم: و آن ماه را که بيشتر احتمال مي دهد كه ماه رمضان است روزه بگيرد و اگر گمان براي او حاصل نشود هر ماهي را كه روزه بگيرد صحيح است، ولي احتياط واجب آن است كه اگر زندان او ادامه يابد در سال آينده نيز همان ماه را روزه بگيرد.
3- خوئي: هر ماهي را كه احتمال مي دهد ماه رمضان است روزه بگيرد...
4- اراكي، گلپايگاني، خوئي، فاضل، تبريزي، صافي: ولي بايد بعد از گذشتن يازده ماه از ماهي كه روزه گرفته، دوباره يك ماه روزه بگيرد..
. اراكي: ولي اگر بعد گمان پيدا كرد بايد به آن عمل نمايد.
. فاضل: و اگر بعد خلاف آن ثابت شود، روزه او صحيح است و اگر ثابت شود كه هنوز ماه رمضان نرسيده بايد دوباره روزه بگيرد.
سبحانی: و اگر زندان او ادامه یافت...
5- مظاهری: بهتر آن است که ...
*****
وحید: مسأله 1746- اگر زندانى راهى براى ثبوت ماه رمضان نداشته باشد ، باید به گمان از هر طریقى كه میسّر است عمل نماید ، و اگر آن هم ممكن نباشد هر ماهى را كه احتمال مى دهد ماه رمضان است روزه بگیرد صحیح است ، ولى باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهى كه روزه گرفته ، دوباره یك ماه روزه بگیرد ، و اگر بعد از آن روشن شود كه آنچه را كه گمان كرده یا اختیار كرده ماه رمضان نبوده ، چنانچه معلوم شود ماه رمضان قبل از آن ماه بوده ، كفایت مى كند ، و اگر معلوم شود بعد از آن بوده باید قضا نماید.
جوادی آملی: مسأله 1844- افرادی كه برای تشخیص ماه رمضان راهی ندارند ـ مانند اسیر، زندانی یا نابینای فاقد امکانات و اطلاعات ـ باید بر اساس گمان خود، یک ماه را رمضان قرار دهند و همان ماه برای آنان حكم ماه رمضان را خواهد داشت و در این صورت، در نیّت، تعیین هم لازم است. {و} گمان به رؤیت هلال، هرچند قوی هم باشد، مطلقاً حجّت نیست؛ ولی برای اسیر و زندانی که راه یقینی برای ثبوت هلال ندارد، حجّت است.
زنجانی: مسأله 1747- اگر زندانی نتواند به ماه رمضان یقین یا اطمینان کند، باید هر ماهی را که احتمال بیشتر می‌دهد ماه رمضان است (هر چند گمان نداشته باشد) روزه بگیرد، و اگر احتمال رمضان بودن همه ماه‌ها مثل یکدیگر باشد یک ماه را انتخاب کرده آن را روزه بگیرد و اگر می‌داند تا سال بعد در زندان می‌ماند بعد از گذشتن یازده ماه از ماهی که روزه گرفته دوباره یک ماه روزه بگیرد. و اگر از ابتدا علم ندارد که تا سال بعد نیز در زندان می‌ماند و احتمال رمضان بودن تمام ماه‌ها مثل یکدیگر باشد، در سال بعد هم یک ماه را انتخاب کرده و روزه می‌گیرد و لازم نیست مطابق ماهی باشد که در سال قبل انتخاب کرده است.
مسأله اختصاصی
جوادی آملی: مسأله 1846- معیار اول ماه قمری، آن است که فاصله و نسبت ماه و آفتاب، فاصله و نسبت ماه و زمین و مجموع این دو نسبت به قدری باشد که دیدن ماه به صورت عادی امکان‌پذیر باشد، بنابراین راه ثبوت اول ماه، امکان دیدن با چشم غیرمسلح است. دوربین و تلسکوپ میتوانند نور ماه را از برخی موانع جوّی عبور داده و دیدن هِلال را آسان کنند؛ همان‌گونه که عینک یا ذرّه‌بین در دیدن، به چشم ضعیف کمک میکند، بنابراین مشاهدهٔ هِلال از پشت دوربین یا تلسکوپ ـ که در آسان دیدن مؤثر‌اند نه در اصل دیدن ـ موجب ثبوت اول ماه است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -