انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام روزه قضا

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مسأله 1694- اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزه هاي وقتي را كه ديوانه بوده قضا نمايد.
اين مسأله در رساله امام خامنه ای نيست
جوادی آملی: رجوع کنید به ذیل مسأله 1696.
*****
زنجانی: مسأله 1703- اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزه‌های وقتی را که دیوانه بوده قضا نماید. ولی اگر دیوانگی اختیاری باشد مثلاً دارویی خورده یا عملی انجام داده است که عقلش زایل شود، باید بعد از اینکه عاقل شد، روزه‌هایی را که انجام نداده قضا کند.
مسأله 1695- اگر كافر مسلمان شود، واجب نيست روزه هاي وقتي را كه كافر بوده قضا نمايد1، ولي اگر مسلماني كافر شود و دوباره مسلمان گردد روزه هاي وقتي را كه كافر بوده بايد قضا نمايد. 2.
اين مسأله در رساله امام خامنه ای نيست
1- فاضل: همچنين واجب نيست قضاي روزه آن روزي را كه در آن روز مسلمان شده بگيرد، ولي اگر قبل از ظهر مسلمان شود و كاري كه روزه را باطل مي كند انجام نداده باشد، بنابراحتياط واجب نيّت كند و روزه بگيرد و اگر آن روز را روزه نگرفت بنابراحتياط واجب قضاي آن را بجا بيارود ولي اگر مرتد مسلمان شود روزه هاي وقتي را كه مرتد بوده بايد قضا نمايد.
گلپايگاني، صافي: اگر كافر پيش از ظهر روزه ماه رمضان مسلمان شود و كاري كه روزه را باطل مي كند انجام نداده باشد احتياط مستحب (صافي: احتياط واجب) آن است كه ان روز را روزه بگيرد و اگر ترك نمود قضا نمايد و روزه هاي قبل قضا ندارد...
2- وحید: اگر مسلمانى كافر شود ، روزه هایى را كه در زمان كفر از او فوت شده باید قضا نماید ، و اگر مسلمان شود به اسلام از او ساقط نمى شود.
مظاهری: اگر مسلمانى كافر شود و دوباره مسلمان گردد روزه‏هاى وقتى را كه كافر بوده واجب نيست قضا نمايد.
مسأله 1696- روزه اي كه از انسان بواسطه مستي فوت شده، بايد قضا نمايد1 اگر چه چيزي را كه بواسطه آن مست شده، براي معالجه خورده باشد2، بلكه اگر نيّت روزه كرده و مست شده3 و در حال مستي روزه را ادامه داده تا از مستي خارج شده باشد4 بنابراحتياط واجب بايد روزه آن روز را تمام كند و بعداً قضا نمايد.
1- فاضل: [و] فرق نمي كند كه آن چيزي را كه بواسطه آن مست شده براي معالجه خورده باشد، يا اين كه بدون دليل خورده باشد.
مكارم: هر چند ماده مست كننده را از روي اشتباه و يا براي معالجه خورده باشد، بلكه اگر نيّت روزه را قبلاً كرده بعد در حال مستي روزه را تمام كند بنابراحتياط واجب بايد قضا نمايد.
2- آيات عظام به جز اراکی و نوری: [پايان مسأله]
3- نوري: اگر در اثناء روز از مستي بيرون آيد، بنابراحتياط واجب بايد روزه را تمام و نيز قضا نمايد و اگر در حال مستي روزه را تمام كرده باشد قضا نمايد.
4- اراكي: بايد قضا نمايد.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۹۱۳- کسی که به خاطر مستی روزه از او فوت شده است، مانند اینکه نیت روزه نکرده، هر چند تمام روز را امساک کرده باشد، روزه اش صحیح نیست و قضای آن واجب است.
امام خامنه ای: مسأله ۹۱۴- کسی که نیت روزه کرده، سپس مست شده و همه یا بخشی از روز را با حال مستی گذرانیده بنابر احتیاط واجب باید روزة آن روز را قضا کند، مخصوصاً در مستی های شدید که موجب زایل شدن عقل است.
امام خامنه ای: مسأله ۹۱۵- در دو مسأله ی قبل فرقی نمی کند که خوردن ماده ی مست کننده برای او حرام باشد یا به خاطر بیماری یا بی اطلاعی از موضوع(*) حرام نباشد.
(*) که نمی­دانسته مایعی که می­نوشد شراب است.
مظاهری: مسأله 1297- انسان بايد روزه‏اى را كه به واسطه بيهوشى يا مستى از او فوت شده، قضا نمايد ولى اگر قبل از اذان صبح نيّت كند و بعد بى‏هوش يا مست شود و يا در روز از بيهوشى يا مستى بيرون آيد و قبل از ظهر نيّت روزه كند روزه او صحيح است و قضا ندارد.
جوادی آملی: مسأله 1825- کسی که به وقت نیّت روزه و در طول روز مست یا خوابیده بوده ـ كه در این حالت روزه او فوت میشود ـ اگر حالت عادی خود را بازیافته، باید روزه‌های فوت شده را قضا كند؛ ولی دیوانه‌ای كه سلامتش رابازیافته، روزهٔ فوت شدهٔ او قضا ندارد؛ همچنین بیهوشی كه سلامتش را بازیافته و به هوش آمده باشد، روزه‌اش قضا ندارد، هرچند مستحب است که قضا کند.
مسائل اختصاصی
جوادی آملی: مسأله 1823- در وجوب و نیز در صحت روزه، عقل شرط است، بنابراین روزه بر مجنونی که جنون او دائمی یا دوره‌ای است، واجب نیست، پس اگر کسی در تمام شب و روز، یا در تمام روز دیوانه باشد، روزه بر او واجب نیست؛ ولی اگر فقط شب دیوانه و روز سالم باشد، روزه بر او واجب است.
جوادی آملی: مسأله 1824- کسی که فاقد قصد است ـ مانند مست، بیهوش و خوابیده ـ اگر در وقت نیّت روزه و در طول روز، توانایی قصد روزه را ندارد، روزهٔ او صحیح نیست.
امام خامنه ای: مسأله ۹۱۲- کسی که یک یا چند روز بی هوش و در حال اغما بوده و روزه ی واجب از او فوت شده است، لازم نیست قضای روزه ی آن روزها را بگیرد.
مسأله 1697- اگر براي عذري چند روز روزه نگيرد و بعد شك كند كه چه وقت عذر او برطرف شده مي تواند مقدار كمتر را كه احتمال مي دهد روزه نگرفته قضا نمايد1، مثلاً كسي كه پيش از ماه رمضان مسافرت كرده و نمي داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم2، مي تواند پنج  روز روزه بگيرد و نيز كسي هم كه نمي داند چه وقت عذر برايش پيدا شده، مي تواند مقدار كمتر را قضا نمايد، مثلاً اگر در آخرهاي ماه رمضان مسافرت كند و بعد از رمضان برگردد و نداند كه بيست و پنجم رمضان مسافرت كرده، يا بيست و ششم، مي تواند مقدار كمتر يعني پنج روز را قضا كند3
 اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست
1- مظاهری: [پایان مسأله]
گلپايگاني، خوئي، صافي، تبريزي، سيستاني: واجب نيست مقدار بيشتري را كه احتمال مي دهد روزه نگرفته قضا نمايد...
2- خوئي، گلپايگاني، سيستاني، تبريزي، صافي: و يا اين كه مثلاً در اواخر ماه رمضان مسافرت كرده و بعد از رمضان برگشته و نمي داند كه بيست و پنجم رمضان مسافرت كرده يا بيست و ششم، در هر دو صورت مي تواند مقدار كمتر – يعني پنج روز – را قضا كند اگر چه احتياط مستحب آن است كه مقدار بيشتر يعني شش روز را قضا نمايد.
3- سبحانی: ولى اگر قبلاً عدد را مى دانست و بعداً فراموش كرده در اين صورت بايد احتمال بيشتر را بگيرد.
*****
فاضل: مسأله 1744- اگر در تعداد روزه هايي كه نگرفته و بايد قضا كند شك دارد بايدبه مقداري كه يقين دارد روزه نگرفته قضا كند، مثلاً اگر شك كند كه پنج روزه قضا بر عهده اوست يا هفت روزه بايد پنج روز را قضا كند، بلي اگر زمان حدوث عذر را مي داند ولي نمي داند چند روز طول كشيده است مثلاً مي داند روز بيستم ماه بيمار شده يا به سفر رفته و نمي داند تا بيست و پنجم ماه ادامه داشته يا بيست و هفتم به احتياط واجب بايد حداكثر را قضا كند.
امام خامنه ای: مسأله ۹۱۸- کسی که چند روز از ماه رمضان را به خاطر عذری روزه نگرفته و تعداد آنها را نمی داند، چنانچه شروع عذر را نمیداند؛ مثلاً نمی داند بیست و پنجم ماه رمضان به سفر رفته تا روزه های فوت شده شش روز باشد یا بیست و ششم رفته تا پنج روز باشد، می تواند مقدار کمتر را قضا کند، اما در صورتیکه زمان شروع عذر را می داند، مثلاً می داند روز پنجم ماه به سفر رفته ولی نمی داند شب دهم برگشته تا پنج روزه فوت شده باشد یا شب یازدهم برگشته تا شش روزه فوت شده باشد، در این صورت احتیاط واجب آن است که مقدار بیشتر را قضا کند.
زنجانی: مسأله 1706- اگر برای عذری چند روز روزه نگیرد، بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شده، بنابر احتیاط باید مقدار بیشتری را که احتمال می‌دهد روزه نگرفته قضا نماید؛ مثلاً کسی که پیش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمی‌داند عصر پنجم ماه رمضان از سفر برگشته یا عصر ششم، بنابر احتیاط باید شش روز روزه بگیرد، همچنین است کسی که نمی‌داند چه وقت عذر برایش پیدا شده، که بنابر احتیاط باید مقدار بیشتر را قضا نماید؛ مثلاً اگر در آخرهای ماه رمضان مسافرت کند و بعد از ماه رمضان برگردد و نداند که شب بیست و پنجم ماه رمضان مسافرت کرده، یا شب بیست و ششم، بنابر احتیاط مقدار بیشتر -یعنی شش روز (با فرض کامل بودن ماه)- را قضا کند، البته اگر بداند بین روز برایش عذری پیش آمده و تا قبل از آن روزه بوده، می‌تواند مقدار کمتر را قضا نماید اگر چه احتیاط مستحب آن است مقدار بیشتر را قضا نماید.
وحید: مسأله 1705- اگر براى عذرى چند روز روزه نگیرد ، و بعد شكّ كند كه چه وقت عذر او بر طرف شده ، بنابر احتیاط واجب مقدار بیشترى را كه احتمال مى دهد روزه نگرفته قضا نماید ، مثلا كسى كه پیش از ماه رمضان مسافرت كرده و نمى داند پنجم ماه از سفر برگشته یا ششم ، بنابر احتیاط واجب شش روز روزه بگیرد ، ولى كسى كه نمى داند چه وقت عذر برایش پیدا شده ، مى تواند مقدار كمتر را قضا نماید ، مثلا اگر در آخر ماه رمضان مسافرت كرده و بعد از ماه رمضان برگشته و نمى داند كه بیست و پنجم ماه رمضان مسافرت كرده یا بیست و ششم ، مى تواند مقدار كمتر یعنى پنج روز را قضا كند ، اگر چه احتیاط مستحبّ این است كه مقدار بیشتر را قضا نماید.
مكارم: مسأله 1429- روزه هايي كه به خاطر مسافرت يا بيماري و مانند آن ترك شده بايد قضا كند، اما اگر نداند تعداد روزه هاي فوت شده چه اندازه بوده، كافي است مقداري كه يقين دارد قضا كند و اضافه بر آن واجب نيست هر چند احتياط مستحب است.
مسأله 1698- اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضاي هر كدام را كه اول بگيرد مانعي ندارد، ولي اگر وقت قضاي رمضان آخر تنگ باشد1، مثلاً پنج روز از رمضان آخر2 قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد بايد اول، قضاي رمضان آخر را بگيرد3.
1- مكارم: بايد بنابراحتياط اول قضاي رمضان آخررا بگيرد.
2- بهجت: از رمضان گذشته...
3- زنجانی: ولی اگر قضای ماه رمضان های قبل را بگیرد معصیت کرده ولی روزه اش صحیح است.
اراكي، امام خامنه ای۹۱۹، وحید: احتياط واجب آن است كه اول، قضاي رمضان آخررا بگيرد.
گلپايگاني، صافي، نوري: احتياط مستحب آن است كه اول، قضاي رمضان آخر را بگيرد.
خوئي، تبريزي، سيستاني: بهتر آن است كه اول، قضاي رمضان آخر را بگيرد.
*****
جوادی آملی: مسأله 1797- كسی كه از چند ماه رمضان، روزهٔ قضا بر عهده دارد و وقت هم وسعت دارد، میتواند هرکدام را نیّت کند؛ ولی اگر وقت ماه رمضان آخر تنگ باشد ـ برای مثال، چهار روز روزهٔ قضا بر عهده دارد كه دو روز از ماه رمضان سال‌های قبل و دو روزش مربوط به ماه رمضان سال آخر است و دو روز هم به ماه رمضان مانده باشد ـ لازم است در نیّت، ماه رمضان سال آخر را تعیین کند و اگر تعیین نكند، برای سال‌های قبل حساب میشود و برای ماه رمضان سال آخر باید كفّارهٔ تأخیر بدهد.
مسأله 1699- اگر قضاي روزه چند رمضان بر او واجب باشد1، و در نيّت معيّن نكند2 روزه اي را كه مي گيرد قضاي كدام رمضان است قضاي سال اول حساب مي شود3.
اين مسأله در رساله آيات عظام: مكارم، سبحانی و بهجت نيست
1- گلپايگاني: كه تأخير يكي كفّاره دارد و تأخير ديگري ندارد بايد در نيّت معيّن كند روزه اي را كه مي گيرد، قضاي كدام رمضان است.
امام خامنه ای ۹۲۲: و در نیت معین نکند قضای کدام یک را می گیرد، قضای سال اول حساب می شود.
2- صافي: كه قضاي سال آخري است قضاي آن سال حساب نمي شود و كفّاره تأخير آن از او ساقط نمي گردد.
3- خوئي، تبريزي: قضاي سال آخري حساب نمي شود .
زنجاني: قضای سال آخر حساب نمی شود بلکه از سالهاي قبل حساب مي شود.
سيستاني: قضاي آخرين سال حساب نمي شود كه كفّاره تأخير از او ساقط شود.
جوادی آملی: رجوع کنید به ذیل مسأله 1698.
*****
وحید: مسأله 1707- اگر قضاى روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد ، واجب نیست معین كند روزه اى را كه مى گیرد قضاى كدام ماه رمضان است ، مگر اینكه بین آن دو در اثر اختلاف باشد.
زنجانی: مسأله 1708- اگر قضای روزۀ ماه رمضان گذشته و سال جاری بر او واجب باشد و در نیت معیّن نکند، روزه‌ای را که می‌گیرد قضای کدام ماه رمضان است، ولی تصمیم داشته قبل از رسیدن ماه رمضان آینده، تمام روزه‌ها را قضا کند ابتدا از روزۀ سال گذشته‌اش حساب می‌شود ولی اگر تصمیم نداشته همه را قضا کند یا مردد بوده، ابتدا از قضای سال آخر حساب می‌شود.
مسأله 1700- كسي كه قضاي روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاي روزه او تنگ نباشد مي تواند پيش ازظهر روزه خود را باطل نمايد1.
۱- امام خامنه ای ۹۲۰: و اگر وقت تنگ است؛ یعنی فقط به تعداد روزه های قضا تا ماه رمضان آینده وقت دارد، احتیاط آن است که روزه را پیش از ظهر هم باطل نکند.
مكارم: ولي بعد از ظهر جايز نيست، همچنين اگر قضاي روزه غیر معيّني (مانند قضاي روزه نذر) را گرفته باشد، احتياط واجب آن است كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند.
*****
خوئي: 1709، سيستاني: 1669، وحید1708: مسأله- در قضاي روزه رمضان مي تواند پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد، ولي اگر وقت قضا تنگ باشد بهتر آن است كه باطل ننمايد.*
* وحید: بنابر احتیاط واجب نمى تواند باطل نماید.
زنجانی: مسأله 1709- در قضای روزۀ ماه رمضان، اگر وقت قضا تنگ باشد جایز نیست روزۀ خود را باطل کند؛ خواه پیش از ظهر باشد خواه بعد از ظهر، و اگر وقت داشته باشد می‌تواند پیش از ظهر روزۀ خود را باطل نماید ولی بعد از عصر نمی‌تواند و بنابر احتیاط در بعد از ظهر و قبل از عصر همین حکم را دارد و اگر از شب نیت روزه را داشته باشد افطار قبل از ظهر کراهت دارد.
بهجت: مسأله 1334- كسي كه قضاي روزه ماه رمضان گرفته است، در صورت وسعت وقت پيش از ظهر مي تواند افطار كند و آن قضا را در وقت ديگري انجام دهد ولي افطار بعد از ظهر حرام است ، و اگر بعد از ظهر افطار كند بايد كفّاره بدهد و كفّاره او اطعام ده فقير و در صورت عدم توانايي سه روز روزه گرفتن است.
مسأله 1701- اگر قضاي روزه ماه رمضان شخص ديگري را گرفته باشد1، احتياط واجب آن است كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند.
اين مسأله در رساله آيات عظام مظاهری و بهجت نيست.
1- فاضل: اگر قضاي روزه شخص ديگر را گرفته باشد...
نوري، سبحانی: اگر قضاي روزه معيّني را (سبحانی: مانند قضای روزه نذر) گرفته باشد...
مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 1700.
*****
گلپایگانی: صافی، زنجانی: 1710 وحید: مسأله 1709- اگر قضای روزه میتی را گرفته باشد، احتیاط مستحبّ است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
خوئی، تبریزی: 1710، سیستانی: مسأله 1670- اگر قضای روزه میتی را گرفته باشد، بهتر آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
مسأله 1702- اگر به واسطه مرض ، يا حيض، يا نفاس، روزه رمضان را نگيرد1 و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، لازم نيست روزه هايي را كه نگرفته براي او قضا كنند2، اگر چه مستحب است.
اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست.
1- سيستاني: و پيش از گذشت زماني كه بتواند آن روزه هايي را كه نگرفته قضا كند بميرد، آن روزه ها قضا ندارد.
وحید: و پیش از تمام شدن ماه رمضان یا بعد از تمام شدن ماه و قبل از تمكّن از قضا بمیرد ، روزه هایى را كه نگرفته قضا ندارد.
2- گلپايگاني، خوئي، فاضل، تبريزي، امام خامنه ای، مكارم، صافي، نوري، سبحانی، مظاهری: [پايان مسأله]
*****
امام خامنه ای: مسأله ۹۱۷- اگر کسی بر اثر بیماری یا عادت ماهانه یا خونریزی زایمان (نفاس)روزة ماه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن ماه رمضان از دنیا برود، لازم نیست روزه هایی را که نگرفته است، به نیابت از او قضا کنند.
زنجانی: مسأله 1711- اگر به واسطه بیماری یا حیض یا نفاس و مانند آن از اموری که معمولاً از طرف خداست و انسان در تحقق آن نقشی ندارد روزۀ ماه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن ماه رمضان یا بعد از ماه رمضان و پیش از تمکن از روزه گرفتن، بمیرد، قضای روزه یا پرداخت مد طعام لازم نیست ولی روزه‌هایی که به جهت مسافرت - و بنابراحتیاط مانند آن از اموری که به گونه‌ای مستند به شخص است مثل بی هوشی اختیاری - فوت شده را باید از جانب او بجا آورند.
مسأله 1703- اگر بواسطه مرضي روزه رمضان را نگيرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بكشد، قضاي روزه هايي را كه نگرفته بر او واجب نيست و بايد براي هر روز يك مد كه تقريباً ده سير است طعام يعني گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد1، ولي اگر بواسطه عذر ديگري مثلاً براي مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقي بماند، روزه هايي را كه نگرفته بايد قضا كند2 و احتياط مستحب 3 آن است كه براي هر روز يك مد طعام هم به فقير بدهد.
اين مسأله دررساله آيت الله بهجت نيست.
1- سيستاني: بايد براي هر روز يك مد (750 گرم تقريباً) طعام يعني گندم يا جو يا نان و مانند اينها به فقير بدهد...
وحید: باید براى هر روز یك مُد طعام به فقیر بدهد...
سبحانی: بايد براى هر روز يك مدّ كه تقريباً 750 گرم است، طعام يعنى آرد گندم به فقير بدهد...
2- مكارم: احتياط واجب آن است كه روزه هايي را كه نگرفته، بعد از ماه رمضان قضا كند و براي هر روز يك مد طعام به فقير دهد، همچنين اگر ترك روزه به خاطر بيماري بوده، بعد بيماري رفع شده و عذر ديگري مانند مسافرت پيش آمده است.
3- خوئي، اراكي، فاضل، سيستاني، تبريزي، صافي، وحید، سبحانی: احتياط واجب...
*****
مظاهری: مسأله 1304- اگر به واسطه عذرى نظير مرض، نداشتن قدرت، مسافرت يا شير دادن و مانند اينها، روزه رمضان را نگيرد و تا رمضان سال بعد به واسطه هر عذرى نتواند قضا كند، قضاى روزه‏هايى را كه نگرفته است بر او واجب نيست و بايد براى هر روز معادل 750 گرم گندم يا جو و مانند اينها يا قيمت آنها را در صورت تمكّن به فقير بدهد.
زنجانی: مسأله 1712- اگر بخاطر بیماری روزۀ ماه رمضان را نگیرد و بیماری او تا ماه رمضان سال بعد طول بکشد، قضای روزه‌هایی را که نگرفته بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مد -که در گندم حدود 900 گرم است- طعام به مسکین بدهد؛ همچنین است اگر به واسطه عذر دیگری روزه نگرفته باشد و عذر او تا ماه رمضان بعد باقی بماند هر چند احتیاط مستحب است روزه‌هایی را که نگرفته قضا کند ولی در هر صورت باید برای هر روز یک مد طعام به مسکین بدهد.

امام خامنه ای: مسأله ۹۲۴- کسی که به خاطر بیماری روزه ی ماه رمضان را نگرفته، اگر بیماری اش تا ماه رمضان آینده ادامه یابد، قضای روزه ها از او ساقط می شود و باید برای هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهد.

امام خامنه ای: مسأله ۹۲۶- کسی که به خاطر سفر روزه ی ماه رمضان را نگرفته، اگر تا ماه رمضان سال بعد در وضعیت سفر باشد قضای رمضان گذشته از او ساقط نمی شود و باید بعداً آن را به جا آورد و احتیاط مستحب آن است که کفارة تاخیر نیز بدهد.
مسأله اختصتصی
امام خامنه ای مسأله ۹۲۷- اگر به دلیل ضعف جسمانی قادر به گرفتن روزه در ماه رمضان و نیز قضای آن تا رمضان سال آینده نباشد، قضا ساقط نمی شود و هر زمان که بتواند باید قضا کند، همچنین کسی که چند سال روزه نگرفته و توبه کرده و تصمیم بر جبران آنها دارد، واجب است تمام روزه های فوت شده را قضا کند و چنانچه نتواند، قضای روزه ها از او ساقط نمی شود و بر عهده اش باقی می ماند.
مسأله 1704- اگر بواسطه مرضي روزه رمضان را نگيرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود ولي عذر ديگري پيدا كند كه نتواند تا رمضان بعد قضاي روزه را بگيردبايد روزه هايي را كه نگرفته قضا نمايد1 و نيز اگر در ماه رمضان، غيرمرض عذر ديگري داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد بواسطه مرض نتواند روزه بگيرد2 روزه هايي را كه نگرفته بايد قضا كند3.
اين مسأله در رساله آيت الله بهجت نيست
1- اراكي، سيستاني: و بنابراحتياط واجب، براي هر روز يك مد طعام به فقير بدهد...
2- سيستاني: [پايان مسأله].
3- اراكي، خوئي، فاضل، تبريزي: و بنابراحتياط واجب براي هرروز يك مد طعام به فقير بدهد.
وحید: و در هر دو صورت احتیاط واجب این است كه براى هر روز نیز یك مُد طعام به فقیر بدهد.
صافي: و بنابراحتياط مستحب كفّاره نيز بدهد.
مكارم، مظاهری: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1703.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۹۲۳- اگر انسان به دلیل عذر (مانند بیماری و مسافرت) روزه نگرفته است، اگر قبل از رمضان سال بعد عذر برطرف شود، باید آنها را قضا کند.
امام خامنه ای: مسأله ۹۲۵- اگر انسان بر اثر بیماری روزه ی ماه رمضان را نگیرد و پس از ماه رمضان بیماری اش برطرف شود ولی بلافاصله عذر دیگری پیدا کند و نتواند تا ماه رمضان بعد قضای روزه را بگیرد، باید قضای آن روزه ها را در سالهای بعد بگیرد، همچنین اگر عذر دیگری غیر از بیماری در ماه رمضان داشته باشد و پس از ماه رمضان برطرف شود ولی تا ماه رمضان بعد بر اثر بیماری نتواند روزه بگیرد، باید آن روزه ها را قضا کند.
زنجانی: مسأله 1713- اگر به واسطه بیماری روزۀ ماه رمضان را نگیرد و بعد از ماه رمضان بیماری او برطرف شود ولی عذر دیگری پیدا کند که نتواند تا ماه رمضان بعد قضای روزه را بگیرد، احتیاط مستحب است روزه‌هایی را که نگرفته قضا نماید و نیز اگر در ماه رمضان، به جز بیماری عذر دیگری داشته باشد و بعد از ماه رمضان آن عذر برطرف شود و تا ماه رمضان سال بعد به واسطه بیماری نتواند روزه بگیرد، بنابر احتیاط مستحب روزه‌هایی را که نگرفته قضا کند ولی در هر دو صورت باید برای هر روز یک مد طعام به مسکین بدهد.
مسأله 1705- اگر در ماه رمضان به واسطه عذري روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود1 و تا رمضان آينده عمداً قضاي روزه را نگيرد2 بايد روزه را قضا كند و براي هر روز يك مد گندم يا جو و مانند اينها هم به فقير بدهد3.
اين مسأله دررساله آيت الله بهجت نيست
امام خامنه ای: مسأله ۹۲۸- و با این حال قضای روزه خود را به جا نیاورد تا ماه رمضان آینده فرا برسد، باید علاوه بر قضای روزه برای هر روز یک مدّ طعام به فقیر بدهد.
امام خامنه ای: مسأله ۹۳۰- کفاره تاخیر یک مد طعام است؛ یعنی ۷۵۰ گرم گندم، آرد، نان، برنج یا سایر مواد غذایی که باید به فقیر داده شود.
2- زنجاني: تا ماه رمضان آينده بدون عذر قضاي روزه را نگيرد...
3- خوئي، تبريزي، سيستاني، زنجاني، وحید: براي هر روز يك مد طعام هم به فقير بدهد.
سبحانی: براى هر روز يك مدّ آرد گندم هم به فقير بدهد.
زنجانی: براى هر روز يك مدّ طعام هم به مسکین بدهد.
مظاهری: براى هر روز 750 گرم گندم يا جو و مانند اينها يا قيمت اينها را به فقير بدهد.
مسأله 1706- اگر در قضاي روزه كوتاهي كند تا وقت تنگ شود و در تنگي وقت عذري پيدا كند بايد قضا را بگيرد1، و براي هر روز يك مد گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد2 بلكه اگر موقعي كه عذر دارد تصميم داشته باشد كه بعد از برطرف شدن عذر روزه هاي خود را قضا كند و پيش از آن كه قضا نمايد در تنگي وقت عذر پيدا كند بايد قضاي آن را بگيرد، و احتياط واجب3 آن است كه براي هر روز يك مد غذا به فقير بدهد.
اين مسأله در رساله آيات عظام بهجت و مظاهری نيست
1- خوئي، تبريزي، سيستاني: و (سيستاني: بنابراحتياط) براي هر روز يك مد طعام به فقير بدهد و همچنين است ( خوئي، تبريزي: بنابراحتياط واجب) اگر بعد از برطرف شدن عذر تصميم داشته باشد كه روزه هاي خود را قضا كند ولي پيش از آن كه قضا نمايد در تنگي وقت عذر پيدا كند.
وحید: براى هر روز یك مُد طعام به فقیر بدهد.
گلپايگاني، صافي: در تنگی وقت عذری پیدا کند  که پیش از ماه مبارک  نتواند قضا نماید باید قضا را بعد بگیرد.
فاضل: بايد قضا را در سال بعد بگيرد...
2- گلپایگانی، صافی: هر چند موقعي كه عذر دارد ، تصميم داشته باشد كه بعد از برطرف شدن عذر روزه هاي خود را قضا كند.
مكارم: اما اگر كوتاهي نكرده و اتّفاقاً در تنگي وقت، عذري پيدا شده فقط قضا لازم است.
سبحانی: براى هر روز يك مد آرد گندم هم به فقير بدهد.[پایان مسأله]
فاضل: براي هر روز يك مد طعام به فقير بدهد...
3- فاضل: احتياط مستحب...
*****
زنجانی: مسأله 1715- اگر در قضای روزه سستی و مسامحه کند تا وقت تنگ شود و در تنگی وقت عذری پیدا کند که موجب ترک روزه شود، باید برای هر روز یک مد طعام به مسکین بدهد و بعد از برطرف شدن عذر، قضا را بگیرد همچنین است اگر مسامحه نکند و تصمیم داشته باشد که روزه‌های خود را قضا کند، ولی پیش از آن‌که قضا نماید، در تنگی وقت عذر پیدا کند.
مسأله 1707- اگر مرض انسان چند سال طول بكشد ، بعد از آن كه خوب شد1 اگر تا رمضان آينده به مقدار قضا وقت داشته باشد بايد قضاي آخر را بگيرد و براي هر روز از سالهاي پيش يك مد كه تقريباً ده سير است، طعام يعني گندم يا جو و مانند اينها به فقير بدهد2.
اين مسأله در رساله آيات عظام: بهجت و مظاهری نيست
1- گلپايگاني، خوئي، تبريزي، سيستاني، صافي، وحید: بايد قضاي رمضان آخر را بگيرد و براي هر روز از سالهاي پيش يك مد طعام (گلپايگاني، صافي: يك مد گندم يا جو و مانند اينها) به فقير بدهد.
2- فاضل: طعام به فقير بدهد.
سبحانی: برای هر روز یک مد آرد گندم هم به فقیر بدهد.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۹۳۱- اگر قضای روزه ماه رمضان را چند سال به تأخیر بیندازد باید علاوه بر قضای روزه همان یک مد طعام را بپردازد و به خاطر تأخیر سالهای بعد چیزی بر او واجب نمی شود.
زنجانی: مسأله 1716- اگر عذر انسان چند سال طول بکشد، بعد از آن‌که عذرش برطرف شد هر مقداری که تا ماه رمضان بعد برای گرفتن روزۀ قضای ماه رمضان آخر، زمان داشته باشد، باید روزه بگیرد و اگر نگرفت در سال‌های بعد بگیرد و قضای روزۀ سال‌های قبل و بقیۀ روزهای سال آخر -که پس از برطرف شدن عذر فرصت قضا کردن آن را نداشته است- لازم نیست، بلکه برای هر روز از آن، یک مد طعام به مسکین بدهد.
مسأله 1708- كسي كه بايد براي هر روز يك مد طعام به فقير بدهد1 مي تواند كفّاره چند روز را به يك فقير بدهد2.
اين مسأله دررساله آيت الله بهجت نيست
1-مظاهری: کسی که باید برای هر روز 750 گرم گندم، یا جو و مانند اینها یا قیمت آنها را به فقیر بدهد،...
2-  مكارم: و اگر مقداري نان دهد كه گندم آن به اندازه يك مد باشد كافي است، ولي پول آن را نمي تواند بدهد مگر اين كه اطمينان داشته باشد آنرا براي خريد نان مصرف مي كند.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۹۳۲- کسی که باید برای هر روز یک مد طعام بدهد، می تواند کفاره چند روز را به یک فقیر بدهد.
زنجانی: مسأله 1717- كسي كه بايد براي هر روز يك مد طعام به مسکین بدهد مي تواند كفّاره چند روز را به يك مسکین بدهد.
مسأله 1709- اگر قضاي روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد بايد قضا را بگيرد1 و براي هر روز يك مد طعام به فقير بدهد2.
اين مسأله دررساله آيت الله بهجت نيست
1- خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید: و از جهت تأخير در سال اول براي هر روز يك مد طعام به فقير بدهد و اما از جهت تأخير چند سال بعدي، چيزي بر او واجب نيست.
زنجاني: و از جهت تأخير سالهاي بعد چيزي بر او واجب نيست.
2- امام خامنه ای: باید علاوه بر قضای روزه همان یک مد طعام را بپردازد و به خاطر تأخیر سالهای بعد چیزی بر او واجب نمی شود.
مكارم: و با گذشت سالها كفّاره متعدد نمي شود.
سبحانی: برای هر روز یک مد آرد گندم هم به فقیر بدهد.
*****
مظاهری: مسأله 1301- اگر قضاى روزه رمضان را يك سال يا چند سال تأخير بيندازد بايد قضا را بگيرد و در صورتى كه متمكن باشد براى هر روز 750 گرم گندم یا جو و مانند اینها یا قیمت آنها را به فقير بدهد، و از جهت تأخير يك سال يا چند سال چيزى بر او واجب نمى‏شود.
مسأله 1710- اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد، بايد قضاي آن را بجا آورد و براي هر روز دو ماه روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام بدهد، يا يك بنده آزاد كند و چنانچه تا رمضان آينده قضاي آن روزه را بجا نياورد براي هر روز نيز دادن يك مد طعام لازم است1.
اين مسأله در رساله آيات عظام: بهجت و مکارم نيست
1- گلپايگاني، صافي: براي هر روز، دادن يك مد بنابراحتياط، لازم مي شود.
خوئي، تبريزي: (سيستاني: بنابراحتياط لازم) براي هر روز يك مد طعام نيز كفّاره بدهد.
وحید: باید برای هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.
*****
امام خامنه ای: مسأله ۹۲۹- اگر روزه ماه رمضان را عمداً نگیرد و قضای آن را هم تا رمضان بعد بدون عذر بجا نیاورد، باید علاوه بر قضا و کفّاره افطار عمد برای هر روز یک کفاره تاخیر (که در مسأله قبل گفته شد) نیز به فقیر بپردازد.
سبحانی: مسأله 1364- اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد، ـ علاوه بر كفّاره ـ بايد قضاى آن را به جا آورد و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را به جا نياورد، و براى هر روز نيز يك مدّ بايد به فقير بدهد
زنجانی: مسأله 1719- اگر روزه ماه رمضان را بدون عذر نگيرد و مرتکب خوردن، آشامیدن، جماع، استمناء یا بقا بر جنابت شود، بايد قضاي آن را بجا آورد و براي هر روز دو ماه روزه بگيرد يا به شصت مسکین طعام بدهد، يا يك بنده آزاد كند به تفصیلی که در مسأله {1660} گذشت و چنانچه تا ماه رمضان آينده قضاي آن روزه را بجا نياورد (علاوه بر کفّاره پیشین) براي هر روز يك مد طعام به مسکین بدهد.
مسأله 1711- اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد و در روز كاري كه روزه را باطل مي كند انجام دهد1، مثلاً چند مرتبه جماع كند يك كفّاره كافي است.
اين مسأله در رساله آيات عظام: مكارم، فاضل ، بهجت، سبحانی و مظاهری نيست.
1- اراكي: يك كفّاره كافي است ولي اگر چند مرتبه جماع كند بايد براي هر مرتبه يك كفّاره بدهد.
*****
خوئي، گلپایگانی، صافی: 1720، وحید1719، سیستانی: 1680، نوری: مسأله 1708- اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد، و در روز مكرر جماع يا استمناء كند كفّاره هم مكرر مي شود. ولي اگر* چند مرتبه كار ديگري كه روزه را باطل مي كند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد يك كفّاره كافي است.
. گلپايگاني، صافي، نوري: اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد و در روز مكرر جماع كند (گلپايگاني، صافي: بنابراحتياط واجب) كفّاره هم مكرر مي شود...
.وحید: اگر روزه ماه رمضان را عمداً نگیرد ، و در روز مكرّر جماع یا استمناء كند ، بنابر احتیاط واجب كفّاره هم مكرّر مى شود...
.سيستاني: كفّاره تکرار نمي شود...
* سيستاني: و همچنين اگر...
زنجاني: مسأله - اگر روزه ماه رمضان را عمداً نگيرد، و در روز مكرر جماع يا استمناء كند كفّاره هم مكرر مي شود ولي اگر چند مرتبه غذا بخورد، يك كفّاره كافي است.
مسأله 1712- بعد از مرگ پدر پسر بزرگتر بايد قضاي نماز و روزه او را به تفصيلي كه درمسأله 1390 گفته شد بجا آورد ولي قضاي روزه مادر، بر پسر واجب نيست1.
اين مسأله در رساله آيت الله  بهجت نيست
1- فاضل: بنابراحتياط واجب قضاي روزه مادر را نيز بجا آورد.
مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 1390.
*****
اراكي: 1745، نوري: مسأله 1709- بعد از مرگ پدر و مادر، پسر بزرگتر بايد قضاي نماز و روزه آنان را به تفصيلي كه در مسأله [1390] گفته شد بجا آورد.
گلپايگاني، صافي: مسأله 1721- بعد از فوت پدر و همچنين بنابراحتياط واجب مادر، پسر بزرگتر بايد قضاي نماز و روزه آنان را به تفصيلي كه در مسأله [1390] گفته شد بجا آورد.
خوئي، تبريزي: 1721، وحید1820: مسأله- بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بايد قضاي روزه او را به تفصيلي كه در نماز قضاي پدر، مسأله [1390] گفته شد بجا آورد.

امام خامنه ای مسأله ۹۳۴- اگر پدر و نیز بنابر احتیاط واجب مادر، روزه‌های خود را به خاطر عذری غیر از سفر به جا نیاورده باشند و با اینکه میتوانستند آن را قضا کنند، قضا نکرده باشند، بر پسر بزرگ واجب است پس از فوت آنها، خودش یا با گرفتن اجیر، قضای آن روزه ها را بگیرد، اما روزه‌هایی که به دلیل سفر نگرفته اند، بر پسر بزرگ واجب است آنرا قضا کند هرچند آنها فرصت و امکان قضا نداشته اند.

امام خامنه ای مسأله ۹۳۵- روزه هایی را که پدر یا مادر عمداً نگرفته اند، بنابر احتیاط واجب بر پسر بزرگ واجب است.

سيستاني: مسأله 1681- بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بنابراحتياط لازم بايد قضاي روزه رمضان او را به تفصيلي كه در نماز، در مسأله [1390] ذکر شد، بجا آورد و مي تواند بجاي هر روز (۷۵۰ گرم) طعام را به فقيري بدهد، هر چند از مال ميت، اگر ورثه راضي باشند.
زنجاني: مسأله 1721- بعد از مرگ پدر یا مادر، پسر بزرگتر بايد قضاي روزه ایشان را ، به تفصيلي كه در بخش احكام نماز در مسائل [1390 به بعد] گفته شد، بجا آورد.
مكارم: مسأله 1438- بعد از مرگ پدر يا مادر بايد پسر بزرگتر قضاي نماز و روزه آنها را به شرحي كه در مسائل قضاي نماز گفته شد (مسأله 1390) بجا آورد.
سبحانی: مسأله 1365- بعد از مرگ پدر; پسر بزرگتر بايد قضاى نماز و روزه او را به تفصيلى كه در مسأله[1390] گفته شد، به جا آورد ولى قضاى روزه مادر بر پسر واجب نيست.
مسأله 1713- اگر پدر1 غير از روزه رمضان، روزه واجب ديگري را مانند روزه نذر نگرفته باشد2 بايد پسر بزرگتر قضا نمايد3.
اين مسأله در رساله آيات عظام: مكارم، مظاهری و بهجت نيست.
1- گلپايگاني، صافي، نوري، زنجانی، سبحانی: و مادر...
2- سيستاني: يا اجير شده و نگرفته باشد، قضاي آن بر پسر بزرگتر لازم نيست.
3- اراكي، نوري: بنابراحتياط واجب بايد پسر بزرگتر قضا نمايد (نوري: ولي اگر براي روزه اجير شده و نگرفته باشد، بر پسر بزرگ لازم نيست).
گلپايگاني، صافي: احتياط واجب آن است كه پسر بزرگتر قضا نمايد.
خوئي، تبريزي: احتياط واجب آن است كه پسر بزرگتر قضا نمايد ولي اگر براي روزه اي اجير شده و نگرفته باشد قضاي آن بر پسر بزرگتر لازم نيست . (تبريزي: و نيز اگر قضاي روزه جد برپدر واجب بوده و پدر آنها را نگرفته بر پسر قضاي آنها لازم نيست).
وحید: واجب است كه پسر بزرگتر قضا نماید ، ولى اگر براى روزه اجیر شده و نگرفته باشد قضاى آن بر پسر بزرگ لازم نیست.
سبحانی: قضاى آن بر پسر بزرگ واجب  نیست.
*****
فاضل: مسأله 1759- اگر كسي كه مرده غير از روزه رمضان روزه واجب ديگري را مانند روزه نذر نگرفته باشد، بنابراحتياط واجب آن را نيز پسر بزرگتر قضا نمايد.
مسائل اختصاصي
مكارم: مسأله 1439- اگر ولي ميت نداند كه ميت قضاي روزه بر ذمه دارد يا نه، واجب نيست براي او قضا بگيرد و اگر اجمالاً بداند مقداري قضاي روزه بر ذمه اوست بايد به اندازه اي كه يقين دارد بجا آورد و بيش از آن لازم نيست.
امام خامنه ای: مسأله ۹۳۳- کفاره تأخیر در فرض جهل به وجوب قضا قبل از ماه رمضان آینده، ساقط نمی شود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -