انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام بانوان

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 161 :خانمى بعد از پنج روز ايام عادتش پاك شده و غسل كرده، روز هشتم يك قطره خون مى بيند، اين خون چه حكمى دارد؟

جواب: در فرض سؤال حيض است و بايد دو مرتبه غسل كند.

سؤال 162 :زن پس از ايام عادت كه معمولا شش يا هفت روز است پاك شده ولى بعد از آن باز خون زرد رنگى مى بيند و شك دارد كه خون حيض است يا نه و آيا تا ده روز تمام مى شود يا نه، وظيفه اش چيست؟

جواب: اگر خون بر آن صدق كند و از ده روز نگذرد احكام حيض را دارد.

سؤال 163 :زنى جنب بوده و قبل از غسل جنابت حيض شده آيا صحيح است كه قبل از پاك شدن از حيض غسل جنابت كند و غسلهاى ديگر چطور؟

جواب: بلى مى تواند و اثر جنابت مرتفع مى شود و غسلهاى ديگر مثل غسل جمعه و غيره نيز از او صحيح است.

سؤال 164 :زنى پس از شش روز از خون حيض پاك مى شود و هيچ خونى نمى بيند و روز نهم ترشح خونى بسيار كمى مى بيند بعد هم كاملا پاك مى شود حكم اين خون چيست؟

جواب: در فرض سؤال، خونى كه روز نهم ديده خون حيض است و روزهايى كه در بين پاك بوده، حكم حيض را دارد و اگر معمولا با چنين وضعى مواجه مى شود و اطمينان دارد كه ترشحى خواهد بود. بنابر احتياط واجب كارهايى كه بر حائض حرام است ترك كند و خوبست كارهاى مستحاضه را نيز رجاءاً بجا آورد.

سؤال 165 :زنى حيض شد، روز دوم حيض رحمش را با عمل جراحى درآوردند، كه حيض سه روز نشد، آيا غسل حيض واجب است؟

جواب: خير غسل حيض واجب نيست، چون موضوع احكام حيض خونى است كه كمتر از سه روز نباشد، و در فرض سؤال غسل استحاضه بكند.

سؤال 166 :رحم زنى را طى يك عمل جراحى برداشته اند، خونهايى كه بعداً مى بيند محكوم به چيست؟

جواب: اگر يائسه نشده و خون نشانه هاى حيض را دارا باشد، احتياطاً احكام حيض را بر آن جارى كند.

سؤال 167 :آيا زن حائض مى تواند در مجالس ختم قرآن كه معمولا در ماه مبارك رمضان تشكيل مى شود شركت كند و قرآن را گوش بدهد و مى داند در آن حال سوره هاى سجده دار را هم مى خوانند

جواب: مانعى ندارد و خواندن سوره هاى سجده دار جايز نيست ولى گوش دادن به آنها اشكال ندارد، ولى اگر آيه سجده را شنيد بايد مانند ديگران سجده كند.

سؤال 168 :گاهى بانوان در مجالس ترحيم در مساجد با حالت عادت ماهانه شركت مى كنند و جهل به حكم آن دارند، بايد چه كرد؟

جواب: لازم است آنها را آگاه كنند كه در چنين حالى به مسجد وارد نشوند و در صورت جهل معصيتى نكرده اند.

سؤال 169 :آيا زن در حال عادت مى تواند در حرم امامزادگان برود؟

جواب: اشكال ندارد.

سؤال 170 :بچه را بوسيله عمل جراحى از مجراى غير طبيعى از رحم خارج كرده اند ولى خون از مجراى طبيعى خارج مى شود آيا اين خون احكام نفاس را دارد؟

جواب: بلى در فرض سؤال خون محكوم به احكام نفاس است.

سؤال 171 :آيا داخل شدن حائض و جنب در رواقها و قسمتهاى متصل به حرم امام رضا (عليه السلام) جايز است؟

جواب: اگر مسجد نباشد مانعى ندارد.

سؤال 172 :زنى حائض بوده و غسل حيض را فراموش كرده و مدتى نماز خوانده، البته براى نمازهاى خود وضو مى گرفته، آيا اگر در اين مدت غسل مستحبى انجام داده باشد نمازهاى خود را قضا كند؟

جواب: چون غسل مستحبى كفايت از واجب نمى كند بايد غسل حيض كند و لازم است نمازهاى خود را قضا كند.

سؤال 173 :زنى حائض بوده و غسل حيض را فراموش كرده و مدتى نماز خوانده، البته براى نمازهاى خود وضو مى گرفته آيا نمازهاى او صحيح است؟

جواب: لازم است نمازهايى كه در اين مدت خوانده قضا كند بلى اگر در اين مدت يك غسل واجب صحيح انجام داده، نمازهايى كه بعد از آن غسل انجام داده صحيح است.

سؤال 174 :در صورتى كه بعد از خروج ناقص جنين، خونى مشاهده شود، حكم اين خون چيست؟

جواب: چنانچه در مسأله 504 توضيح المسائل آمده، اين خون خون نفاس است.

سؤال 175 :زنى جنب بوده و فراموش كرده و مدتى نماز خوانده ولى در اين بين غسل حيض انجام داده است و فعلا متوجه شده، تكليف او نسبت به نمازهاى گذشته چيست؟

جواب: نمازى كه بعد از غسل حيض خوانده اعاده و قضا ندارد.

سؤال 176 :در صورت شك بين خون نفاس و خون زخم: الف ـ تكليف زن در اين مورد چيست؟

 ـ چنانچه لباس بيمار، آغشته به خون باشد، حكم خون نفاس دارد يا زخم؟

جواب: الف: در فرض سؤال بنابر احتياط، خون احكام نفاس را دارد.

جواب: ب: از جهت نماز خواندن در آن لباس اين خون حكم خون زخم را دارد و اگر بيش از درهم نيست معفوّ است.

سؤال 177 :زنى براى جلوگيرى از حاملگى از دستگاه آى يو دى (IUD) استفاده مى كند، اگر در اين حالت خونريزى رخ دهد تكليف چيست؟

جواب: اگر يقين دارد اين خون مربوط به زخم است بايد براى نماز تطهير كند و حكم خاصى ندارد و در غير اين صورت اگر امكان حيض بودن آن وجود داشته باشد ـ به اينكه در زمان عادت باشد يا صفات حيض را داشته و اقل طهر بين حيض قبلى او و اين خون فاصله شده باشد ـ محكوم به حيض بودن است و در غير اين صورت حكم استحاضه را دارد.

سؤال 178 :زنى را كه عمل جرّاحى مى كنند جهت سقط جنين، خونى كه از مجراى عادى او خارج مى شود چه حكمى دارد؟

جواب: اگر خون مربوط به ولادت و سقط جنين باشد احكام نفاس را دارد.

ج2:

سؤال  152 ـ زنى استمناء مى كرده است، حكم آن چيست؟ و آيا غسل دارد؟

جواب:اين عمل حرام است و اگر اطمينان دارد كه منى خارج شده، بايد غسل كند.

سؤال  153 ـ آيا بانوان هم، در خواب محتلم مى شوند؟

جواب:بلى، ممكن است.[1]

سؤال  154 ـ آيا ممكن است زن بدون عملِ آميزش، جنب شود؟

جواب:بلى ممكن است و چنانچه يقين به خروج منى از مجرى پيدا كند، غسل بر او واجب مى شود، ولى در صورت عدم يقين، غسل واجب نمى شود.

سؤال  155 ـ زن در اثر ملاعبه با شوهرش، احساس شهوت مى كند و حالت انزال به او دست مى دهد و فكر مى كند جنب شده است، آيا با چنين حالتى غسل بر او واجب مى شود؟

جواب:اگر يقين يا اطمينان به انزال و خروج منى حاصل شود و از مجرا به خارج برسد، غسل واجب است والاّ تكليفى ندارد.

سؤال  156 ـ گاهى بانوان و دوشيزگان عقد بسته، در اثر ملاعبه با شوهر خود، ترشحاتى همراه با كمى لذّت و خوشى مى بينند، آيا اين ترشحات حكم منى را دارد؟

جواب:ترشحات مذكور، حكم منى را ندارد، مگر آنكه با شهوت خارج شده و بيرون آمده باشد كه در اين صورت حكم منى را دارد.

سؤال  157 ـ شخصى با همسر خود، در حال خواب، نزديكى كرده است، آيا بايد براى غسل و نماز به او بگويد؟

جواب:براى نماز، بايد به او بگويد.

سؤال  158 ـ زنى پس از نزديكى با همسرش، غسل كرده و پس از آن مقدارى منى خارج شده است، نمى داند از مرد است يا از خود او است، تكليف او چيست؟

جواب:در فرض سؤال كه علم به منى بودن دارد، نجس است ولى چون شك دارد از خود او است يا از مرد، غسل ندارد.

سؤال  159 ـ آيا با غسل استحاضه كثيره، وضو هم لازم است؟ با متوسّطه چطور؟

جواب:غسل استحاضه كثيره، از وضو كفايت مى كند ولى با غسل استحاضه متوسّطه وضو لازم است.

سؤال  160 ـ خانمى چند ماه است در ايام عادتش دو روز خون مى بيند و بعد از آن تا روز هفتم نه در ظاهر و نه در باطن خونى نمى بيند سپس در روز هفتم اثر كمى مشاهده مى كند و تمام مى شود آيا فقط دو روز را بايد حيض قرار دهد يا مجموع هفت روز را؟ و با توجه به اين كه پس از دو روز غسل كرده و نمازش را مى خواند اگر شوهر با او هم بستر شود آيا كفّاره دارد؟

جواب:آن دو روز حكم حيض را نداشته و روزهاى بعد از آن نيز احكام حيض را ندارد. بلكه احكام استحاضه را دارد و بر شوهر او كفّاره واجب نيست.

سؤال  161 ـ استحاضه خانمى، در اثر بيمارى نوعاً طولانى مى شود و براى روزى سه غسل با مشكل روبرو است، وظيفه او چيست؟

جواب:هر مقدار كه حرج و مشقت ندارد غسل كند و آنچه مشقت دارد، بدل از آن تيمم كند.

سؤال  162 ـ خانمى به شوهرش گفته است: پاك شده ام و پس از آميزش مجدّداً خون ديده و معلوم شده پاك نشده، آيا كفّاره لازم است؟

جواب:در فرض سؤال كفاره ندارد.

سؤال  163 ـ تعريف يائسگى چيست؟ و آيا امكان دارد در سن يائسگى حاملگى رخ دهد؟

جواب:يائسگى زن به اين معنا است كه ديگر خونى كه احكام حيض را داشته باشد نمى بيند و اگر خون ببيند شرعاً احكام حيض را ندارد اگر چه صفات خون حيض را نيز داشته باشد و چون رحم زن در حال يائسگى قابليت انعقاد نطفه را ندارد نوعاً حملى صورت نمى گيرد البته ممكن است زن يائسه حامله شود همانگونه كه قبل از نه سالگى ممكن است حاملگى رخ دهد.

سؤال  164 ـ خانمى شك دارد كه به سنّ يائسگى رسيده است يا نه، وظيفه اش چيست؟

جواب:با شك در رسيدن به حد يأس، حكم يائسگى مترتب نمى شود.

سؤال  165 ـ خانمى در سنّ يائسگى خونى ديده كه صفات حيض را دارد، آيا حكم حيض را دارد يا استحاضه است؟

جواب:حكم استحاضه را دارد، هر چند صفات حيض را داشته باشد.

سؤال  166 ـ اگر زنى خود را براى غير شوهر خوشبو كرد آيا غسل لازم است؟

جواب:در فرض سؤال مستحب است غسل كند [2]


1] وسائل الشيعه، ج 1، ص 473، باب 7، ابواب الجنابة ح 7 و 12 «عن اديم بن الحرّ قال سألت ابا عبدالله عليه السلام عن المرأة ترى فى منامها ما يرى الرجل عليها غسل؟ قال: نعم، ولاتحدثوهن (بهذا) فيتخذّنه علة: و الرواية صحيحة كما فى جواهرالكلام، ج 3، ص 6 .

[2] همانگونه كه در عروة الوثقى، در اغسال فعليه بيان فرموده است: «و فى الخبر قال ابوعبدالله عليه السلام ايّما امرأة تطيبت لغير زوجها لم تقبل منها صلاة حتّى تغتسل من طيبها كغسلها من جنابتها. (وسائل الشيعه، ج 2، ص 962) و عنه ايضاً قال: قال رسول الله صلى الله عليه و آله اىّ امرأة تطيبت و خرجت من بيتها فهى تلعن حتى ترجع الى بيتها متى ما رجعت: وسائل الشيعه، ج 14، ص 114


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -