انهار
انهار
مطالب خواندنی

روش تطهير چيزهاى نجس

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 43 :لباس نجس را بعد از ازاله نجاست در ظرف آبى كه مقدار كمى آب دارد ولى از طريق شير آب متصل به كرّ است، آيا مى توان پاك كرد؟

جواب: پاك مى شود ولى احتياط آن است كه آن را طورى فشار دهند كه آب داخل آن خارج شود.

سؤال 44 :زمين سنگفرش يا آجر فرش به بول و غيره نجس شده، آيا پس از آنكه آب شلنگ را به آن وصل كرديم و عين نجاست از بين رفت پاك مى شود يا لازم است غساله آن را جمع كنيم؟

جواب: اگر آب شلنگ متصل به آب كر يا جارى باشد وقتى آب تمام محل نجس را احاطه كرد پاك مى شود و جمع كردن غساله شرط نيست.

سؤال 45 :آيا در اتصال آب كر يا آب باران، براى تطهير آب نجس، مخلوط شدن شرط است؟

جواب: بلى، بنابر احتياط واجب امتزاج شرط است.

سؤال 46 :كيفيت تطهير موكت نجسى كه به زمين چسبيده چگونه است؟

جواب: بعد از زوال عين نجاست اگر توسط شلنگ به آب كر يا جارى متصل شود و آب آن را احاطه كند و در آن فرو برود پاك مى شود و احتياط واجب آن است كه آن را طورى فشار دهند كه آب داخل آن خارج شود.

سؤال 47 :ماشينهاى لباسشويى كه لباس را شسته و خشك تحويل مى دهند، با توجه به قطع و وصل شدن آب آيا لباس را پاك مى كنند؟

جواب: به طورى كه مطلعين مى گويند آب در حال اتصال به كر لباس نجس را احاطه مى كند و همه اجزاى لباس را فرا مى گيرد و در صورت قطع شدن چنانچه سه مرتبه آب لباس ها را فرابگيرد و آبها را گرفته تخليه كند، اگر عين نجاست در لباس باقى نمانده باشد، پاك مى شود.

سؤال 48 :آيا آرد، خمير و شير نجس قابل پاك شدن هستند؟

جواب: هيچكدام قابل پاك شدن نيستند.

سؤال 49 :آيا فرش يا ظرف نجس زير باران پاك مى گردد؟

جواب: در صورتى كه عين نجاست در آن باقى نماند پاك مى شود و در فرش فشار هم لازم نيست.

سؤال 50 :پوست گوسفندى را در آب نمك گذارده اند موشى در آن مرده، كيفيت پاك كردن آن چگونه است؟

جواب: چنانچه احراز شود كه آب نجس در باطن پوست گرچه بصورت رطوبت نفوذ كرده امكان تطهير براى چنين پوستى وجود ندارد، و در غير اين صورت مثل ساير اشياء قابل تطهير است.

سؤال 51 :اگر آب شير به قدر شير سماور معمولى باشد اتصال صدق مى كند يا نه؟

جواب: بلى، صدق مى كند.

سؤال 52 :اگر نفت، گازوئيل، بنزين نجس باشد و بعد از سوختن بصورت دوده درآيد، پاك مى شود يا نه؟

جواب: پاك است.

سؤال 53 :آيا شيره يا شربت نجس قابل پاك شدن مى باشند يا نه؟

 جواب: خير، قابل پاك شدن نيستند، مگر آنكه آنها را در آب كر بريزند يا به آب شير متصل كنند و آنقدر آب در آنها داخل شود كه مستهلك شوند به طورى كه به آنها آب مطلق بگويند كه در اين صورت پاك و خوردن آنها بى اشكال است.

سؤال 54 :آيا برنج و ماش و گندم و صابون نجس قابل تطهير هستند؟

جواب: اگر ظاهر آنها نجس شده مثل چيزهاى ديگر تطهير مى شوند، ولى اگر باطن آنها نجس شده قابل پاك شدن نيستند.

سؤال 55 :لباس نجس بعد از ازاله نجاست، در ظرف آب قليل كه از طريق شير متصل به آب كرّ است زده مى شود، آيا پاك مى گردد؟

جواب: پاك مى شود.

سؤال 56 :اينجانب دندان مصنوعى دارم و دهانم خونى شد و عين خون زائل گشت، آيا دندان مصنوعى با دهانم پاك مى شود؟

جواب: دندان مصنوعى اگر در داخل دهن نجس شده است، با زوال عين نجاست پاك مى شود.

سؤال 57 :دندانم را پر كرده ام و دهانم به خون لثه نجس شده، آيا پس از زايل شدن خون اين دندان هم پاك مى شود؟

جواب: بلى، در فرض سؤال پاك مى شود. چون جزء دندان محسوب مى شود.

سؤال 58 :كسى كه نمى تواند با آب تطهير كند چه وظيفه اى دارد؟

جواب: براى نماز بايد محل غائط را با سنگ و دستمال تمييز كند ولى اگر اعضاى ديگر او نجس باشد بهمان صورت نماز بخواند.

سؤال 59 :بيمارى كه امكان تطهير را ندارد (قطع نخاع شدگان) براى نماز چه وظيفه اى دارد؟

جواب: در صورت امكان واجب است ازدواج كند و همسر او متكفل تطهير او شود و اگر امكان ندارد تطهير از او ساقط است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -