انهار
انهار
مطالب خواندنی

وضوء جبيره‌

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال31 - اگر موضعى از مواضع وضوء به ضربتى كوبيده و سياه شود ولى پوست آن خراشيده و زخم نشده باشد حكم جبيره بر آن جارى است يا حكم موضع سالم را دارد؟.

جواب:  اگر چيزى بر آن بسته نيست و آب براى آن ضرر ندارد حكم سالم را دارد و اگر چيزى بر آن بسته است و باز كردن آن ممكن نيست يا آب براى آن ضرر دارد احتياط لازم آنست كه هم وضوء جبيره بگيرد و هم تيمم نمايد.

سؤال32 - هر گاه كف دست يا پا از كار كردن و يا از راه رفتن و يا در اثر سوختگى به اصطلاح تاول زند و آب زير پوست جمع شود آيا آن پوست تاول پاك است و يا حكم ميته را دارد و نجس است و همچنين آبى كه زير پوست است پاك است يا نجس، و ما دامى كه آن پوست سوراخ نشده براى وضوء چه حكمى دارد؟.

جوا ب :پوست و آب مذكور، پاك است و اگر آب براى آن ضرر دارد يا چيزى بر آن بسته شده و باز كردن آن ممكن نيست چنانچه طورى باشد كه به آن زخم بگويند وضوى جبيره بگيرد و اگر شك در صدق زخم نمايد احتياط لازم جمع بين وضوى جبيره و تيمم است.

سؤال33 - در موضوع جبيره تعبير به خرقه مىكنند، آيا خرقه، موضوعيت دارد - اگر از جنس پلاستيكى باشد كافى نباشد - يا نه؟.
جواب:  حكم جبيره، در پلاستيك و نظائر آن نيز جارى است.

سؤال34 - شخصى كه شغلش لاك الكل زدن به پنجره و كمد و ساير چيزهاست مىگويد: با هر ماده‌اى شستشو مىكنم باز رنگ لاك الكل باقى است با اين وضع تكليف او، راجع به وضوء و غسل چيست؟.

جواب:  واجب است كه براى وضوء و غسل، آب به بشره برسد بنابر اين اگر رنگ مزبور، جسميت داشته باشد و رفع آن ممكن نباشد وضوى جبيره و غسل جبيره نمايد.

سؤال35 - اگر موى چشم را به جهت مرض، بچسبانند بايد براى وضوء و غسل جبيره كرد. حال آيا تيمم هم لازم است يا نه؟.
جواب:  احتياطا تيمم هم بنمايد.

سؤال36 - مردى و يا زنى كلاه گيسى بر سرشان گذاشته‌اند آيا از روى آن، غسل و وضويشان صحيح است يا خير؟.

جواب:  در فرض سؤال، مسح از روى كلاه گيسى باطل است و در غسل، اگر با بودن كلاه گيسى، علم به رسيدن آب به بشره سر حاصل شود، غسل، صحيح و الا باطل است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -