انهار
انهار
مطالب خواندنی

حمله هوائی آمریکا به لیبی (1365 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
15 آوريل 1986
ليبى در سال 1986 م . شاهد رويدادهاى مختلفى از جمله تجاوز نظامى آمريكا به دو شهر طرابلس و بن غازى ، لغو يك جانبه پيمان وحدت از طرف رژيم مراكش ، بهبود روابط ليبى با دو كشور همسايه الجزاير و تونس و بحرانى شدن اوضاع در پى افزايش دخالت فرانسه در اين كشور بود.
تهاجم نظامى آمريكا به ليبى كه تروريسم بين المللى و دولتى لقب گرفت ، و در سپيده دم پانزده آوريل 1986 برابر با 26 فروردين 1365 صورت پذيرفت . در اين تهاجم ، دهها هواپيماهاى نظامى ارتش آمريكا از نوع اف - 111 و اف - 14، پس از برخاستن از پايگاههاى انگليسى و ناوگان ششم آمريكا در درياى مديترانه ، به بهانه مقابله با تروريسم ، محل سكونت سرهنگ معمرالقذانى رهبر ليبى را در طرابلس و بن غازى به شدت بمباران كردند. بر اثر اين عمل وحشيانه و ددمنشانه تعدادى از اماكن مسكونى تخريب و بيش از يكصد تن از غير نظاميان از جمله دختر خوانده سرهنگ قذافى به نام هناء كشته شدند.
جنگنده هاى آمريكايى بيش از صد تن مواد منفجره روى دو شهر طرابلس و بن غازى ريختند. هدف اصلى از اين حمله ، قتل رهبر ليبى بود.
در پى اين تجاوز، نيروهاى مسلح ليبى ، ايستگاه ارتباطاتى امريكا در جزيره لامبيدواز واقع در 300 كيلومترى شمال طرابلس را با موشك هدف قرار دادند، همچنين عمليات گسترده اى به منظور سنگربندى سواحل ليبى توسط ارتش آن كشور شد. رهبر ليبى در پى اين حمله طى نطقى ضمن دعوت مردم به آرامش ، ريگان رييس جمهور وقت آمريكا و مارگات تاچر نخست وزير وقت انگليس را كه به هواپيماهاى آمريكايى اجازه برخاستن از خاك انگليس را داده بود، قاتل كودكان ناميد.
پيش از تجاوز آمريكا به ليبى ، ناظران سياسى انجام چنين تجاوزى را بعيد نمى دانستند، بويژه آنكه ناوگان ششم آمريكا ماهها در مقابل سواحل ليبى در درياى مديترانه مستقر بود و چندين بار نيروهاى آمريكايى دست به مانورهايى زده بودند. همچنين چندى پيش نيز شهر سيرت واقع در سواحل ليبى توسط ناوگان آمريكا در مديترانه هدف موشك قرار گرفته بود. انجام چنين اقداماتى از طرف آمريكا مقدمات تجاوز آمريكا به ليبى به شمار مى رفت .
حمله هوايى امريكا به ليبى از سوى تمام كشورها و سازمانهاى ترقيخواه جهان از جمله جمهورى اسلامى ايران به شدت محكوم شد، در اين ميان رژيمهاى مرتجع عرب كه خود را در وضعيت دشوارى مى ديدند، در قبال اين حمله وحشيانه تنها به ابراز تاءسف پرداختند. بلافاصله پس از حمله و تجاوز هوايى امريكا هياءتى از جمهورى اسلامى ايران به سرپرستى وزراى خارجه و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى كشور عازم طرابلس شدند. طى مصاحبه اى همبستگى جمهورى اسلامى را با ملت و رهبر ليبى در مقابل تجاوز امريكا مورد تاءكيد قرار دادند.
حمله آمريكا به ليبى اوج تروريسم دولتى را نشان داد و ثابت كرد كه مدعيان دروغين حقوق بشر، هيچ گونه ارزشى براى جان انسانها قايل نيستند و حاضرند در راه دستيابى به اهداف پليد خود مردم بى گناه كشورى را كه تن به تسليم نمى سپارد مورد تجاوز وحشيانه قرار دهند و صدها كودك ، زن و پير و جوان را چه در خواب و چه در بيدارى به خاك و خون كشند.
حقيقت امر اين است كه دولت ليبى از زمان روى كار آمدن معمر قذافى بر سر مساءله فلسطين و بسيارى مسائل ديگر چون انفجار هواپيماى آمريكايى در آسمان ايرلند، پيوسته با كشور آمريكا در چالش بوده و او را دشمن استقلال خويش مى داند و آمريكا نيز دولت قذاقى را دولتى تروريست پرور و بر هم زننده صلح جهان مى خواند، لذا آمريكا پس از تلاشهاى فراوان توسط دولتهاى عرب وابسته ، كه نتوانست ليبى را متقاعد به همراهى به خود كنند، تصميم به تنبيه و گوشمالى آن كشور گرفت ، و علاوه بر قطع رابطه و تحريم اقتص
ادى به دو مركز عمده آن كشور يعنى طرابلس و بن غازى حمله هوايى كرد.
هدف اصلى از اين حمله علاوه بر جلوگيرى از پرخاشگريهاى قذافى در مجامع بين المللى عليه آمريكا و گرفتن انتقام از ليبى ، سرنگونى خود قذافى بود.
اين حمله يك تجاوز آشكار در مجامع بين المللى قلمداد شد.
سرانجام نيز همگان ديدند كه پس از بمباران بن غازى و طرابلس نه تنها حكومت قذافى سرنگون نشد بلكه اتحاد مردم ليبى با دولت اين كشور استحكام بيشترى يافت و براى مردم اين كشور مسلم شد كه دشمن شماره يك آنها آمريكاى متجاوز است .

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -