انهار
انهار
مطالب خواندنی

1- شک در چیزی که محل آن گذشته است

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مسأله 1167-شكهايي كه نبايد به آنها اعتنا كرد1 از اين قرار است:
اول:شكّ در چيزي كه محل بجا آوردن آن، گذشته است2 مثل آن كه در ركوع شكّ كند كه حمد را خوانده يا نه3، دوم: شكّ بعد از سلام نماز. سوم: شكّ بعد از گذشتن وقت نماز. چهارم: شكّ كثير الشكّ يعني كسي كه زياد شكّ مي كند4. پنجم: شكّ امام در شماره ركعتهاي نماز در صورتي كه مأموم شماره آنها را بداند5 و همچنين شكّ مأموم در صورتي كه امام شماره ركعتهاي نماز را بداند6  ششم: شكّ در نماز مستحبي7
1- زنجانی: شکّ هایی که لازم نیست به آنها اعتنا کرد ...
2- گلپايگاني، فاضل: [پايان مورد اول]
3- زنجانی: اول: شکّ در چیزی که محل بجا آوردن آن گذشته است؛ مثل آنکه در حال تشهد شکّ کند که سجده بجا آورده یا نه.
4-  گلپايگاني، زنجاني: چهارم: شكّ كثير الشكّ (زنجاني: يعني كسي كه در هر سه نماز پی در پی لااقل يك بار شكّ مي كند)...
5-زنجانی: یا گمان داشته باشد...
 6- زنجانی: یا گمان داشته باشد...
گلپايگاني، مكارم، صافي، فاضل: پنجم: شكّ امام و مأموم (صافي: به تفصيلي كه ذكر خواهد شد)...
7- خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید: و نماز احتياط.
مكارم، بهجت: و تفصيل هر يك از اين شش مورد در مسائل بعدي بيان خواهد شد.
1- شكّ در چيزي كه محل آن گذشته است
مسأله 1168-اگر در بين نماز شكّ كند كه يكي از كارهاي واجب آن را انجام داده يا نه، مثلاً شكّ كند كه حمد را خوانده يانه1، چنانچه مشغول كاري كه بايد بعد از آن انجام دهد نشده2 بايد آنچه را كه در انجام آن شكّ كرده بجا آورد3 و اگر مشغول كاري كه بايد4 بعد از آن انجام دهد شده5 به شكّ خود اعتنا نكند.
1- زنجانی: سجده کرده یا نه...
2- فاضل: يا مستحبّ است انجام دهد نشده...
نوري: مثلاً به ركوع نرفته است...
گلپايگاني، صافي، زنجانی: چنانچه مشغول كاري كه بعد از آن است نشده...
سيستاني: چنانچه مشغول كاري باشد كه شرعاً نبايد در صورتي كه آن كار قبلي را عمداً ترك كرده است مشغول اين كار شود مثلاً در حال خواندن سوره شكّ كند حمد را خوانده يا نه، نبايد به شكّ خود اعتنا كند و در غير اين صورت بايد آنچه را كه در انجام آن شكّ كرده بجا آورد.
3- نوري: يعني حمد را بخواند...
4- فاضل: يا مستحبّ است...
5- خوئي، وحید: مثلاً در حال خواندن سوره شكّ كند حمد را خوانده يا نه...
نوري: مثلاً به ركوع رفته است...
گلپايگاني، صافي، زنجانی: اگر مشغول كاري كه بعداز آن است  شده...
*****
مكارم: مسأله- هرگاه در اثناء نماز بعد از گذشتن محلّ چيزي، شكّ كند كه آن را بجا آورده يا نه، مثل اين كه بعد از داخل شدن در ركوع، شكّ در حمد و سوره كند و يا بعد از ورود در سجده شكّ در ركوع كند، در هيچيك از اين موارد نبايد به شكّ خود اعتنا كند، خواه جزء بعدي ركن باشد يا غير ركن.
مسأله 1169- اگر در بين خواندن آيه اي شكّ كند كه آيه پيش راخوانده يا نه، يا وقتي آخر آيه را مي خواند شكّ كند كه اول آن را خوانده يا نه، بايد1 به شكّ خود اعتنا نكند. 2
1- [كلمه «بايد» در رساله آيات عظام: گلپايگاني، صافي و تبريزي نيست]
2- سبحانی: بنابراحتیاط واجب باید برگردد و به قصد قربت انجام دهد.
*****
مكارم: مسأله- هرگاه در آيات حمد يا سوره شكّ كند ، مثلاً موقعي كه وارد آيه دوم شده شكّ كند آيه اول را خوانده يا نه، يا زمانی که وارد كلمه اي از يك آيه شده، شكّ كند كلمه قبل را خوانده ؛ بايد بنابراحتياط برگردد و آن رابه قصد قربت بجا آورد و بعد دنبال آن را ادامه دهد.
مسأله 1170- اگر بعد از ركوع يا سجود شكّ كند كه كارهاي واجب آن مانند ذكر و آرام بود بدن را انجام داده يا نه1، بايد به شكّ خود اعتنا نكند.
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
1- زنجانی: به شکّ خود اعتنا نمی کند.
*****
مكارم: مسأله- هرگاه بعد از ركوع يا سجود بداند ذكر واجب را گفته اما نمي داند با شرايط و به طور صحيح انجام داده يا نه، به شكّ خود اعتنا نكند.
مسأله 1171- اگر در حالي كه به سجده مي رود شكّ كند كه ركوع كرده يا نه1، يا شكّ كند كه بعد از ركوع ايستاده يا نه، به شكّ خود اعتنا نكند2.
1- خوئي، تبريزي، زنجاني، نوري: لازم است برگشته و بايستد و ركوع را بجا آورد و اگر شكّ كند كه بعد از ركوع ايستاده يا نه، (تبريزي: بايد) به شكّ خود اعتنا نكند.
بهجت: بنابراحتياط بايد برگردد و ركوع را انجام دهد و اگرشكّ كند كه بعد از ركوع ايستاده يا نه بايد آن را بنابراحتياط انجام دهد.
وحید: بنابراحتیاط واجب برگردد و بایستد و رکوع را بجا اورد و نماز را تمام کند و دوباره بخواند و اگر شکّ کند که بعد از رکوع ایستاده یا نه باید برگردد و بایستد و بعد به سجده رفته و نماز را تمام کند.
مكارم: احتياط واجب آن است كه برگردد و بجا آورد. [پايان مسأله]
سبحانی: برگردد رکوع کند و سپس نماز را اعاده کند.[پایان مسأله]
2- سيستاني: بايد به شكّ خود اعتنا نكند.
مسأله 1172-اگر درحال برخاستن شكّ كند كه تشهد را بجا آورده يا نه1 بايد اعتنا نكند2 ولي اگر شكّ كند كه سجده را بجا آورده يا نه، بايد برگردد و بجا آورد.
1- زنجاني: بايد برگردد و بجا آورد. همچنين است اگر در حال برخاستن از ركعت اول و سوم شكّ كند كه سجده را بجا آورده يا نه، ولي اگر بعد از ايستادن شكّ كند كه سجده یا تشهد را بجا آورده يا نه، باید به شکّ خود اعتنا نكند.
2- گلپايگاني، صافي: احتياطاً به قصد رجاء بجا آورد...
مكارم: احتياط واجب آن است كه برگردد و بجا آورد.[پايان مسأله]
*****
خوئی، تبریزی، سیستانی، وحید، بهجت، مظاهری، سبحانی، نوری: مسأله- اگر در حال برخاستن شک کند که سجده یا تشهد را بجا آورده یا نه*باید برگردد و بجا آورد.
* سبحانی: یا شک کند که سجده را به جا آورده یا نه...
 سیستانی، مظاهری: باید اعتنا نکند.
 بهجت: بنابراحتیاط باید برگردد و بجا آورد ، بلکه در دومی وجوب برگشتن أظهر است.
مسأله 1173-كسي كه نشسته يا خوابيده نماز مي خواند، اگر موقعي كه حمد يا تسبيحات مي خواند، شكّ كند كه سجده يا تشهد را بجا آورده يا نه، بايد به شكّ خود اعتنا نكند 1 و اگر پيش از آن كه مشغول حمد يا تسبيحات شود، شكّ كند كه سجده يا تشهد را بجا آورده يا نه بايد بجا آورد. 2
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
1- اراكي، : [پایان مسأله]
زنجانی: و اگر پیش از آنکه مشغول عملی شود که جای آن بعد از سجده یا تشهد است ، شکّ کند که سجده یا تشهد را بجا آورده یا نه باید آن عمل را بجا آورد.
2- وحید: چنانچه نداند آن حالت –مثلا نشستن- آیا نشستن بدل از قیام است یا نه، باید برگردد و مشکوک را بجا آورد و اگر بداند بدل از قیام است چنانچه شکّ در تشهد باشد بنابراحتیاط واجب آن را به قصد قربت مطلقه – اعم از وجوب و استحباب- بیاورد و نمازش صحیح است و اگر شکّ در سجده است بنابراحتیاط واجب نماز را تمام کند و دوباره بجا اورد.
مسأله 1174- اگر شكّ كند كه يكي از ركنهاي نماز را بجا آورده يا نه، چنانچه مشغول كاري كه بعد از آن است نشده، بايد آن را بجا آورد، مثلا‌ً اگر 1پيش از خواندن تشهد شكّ كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه، بايد بجاآورد و چنانچه بعد يادش بيايد كه آن ركن را بجا آورده بوده، چون ركن زياد شده نمازش باطل است2.
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
1- سبحانی: مثلا اگر چنانچه مشغول تشهد باشد به شکّ خود اعتنا نکند و اگر ...
2- سيستاني: بنابراحتياط لازم.
وحید: در صورتی که آن رکن رکوع یا دو سجده باشد نمازش باطل است .
*****
مكارم: مسأله- هرگاه قبل از گذشتن محلّ، شكّ كند و برگردد و بجا آورد، بعد معلوم شود آن جزء را انجام داده بود و بار دوم اضافه بوده، اگر ركن باشد نمازش باطل مي شود و اگر ركن نباشد صحيح است.
زنجاني: مسأله- اگر قبل از سجده شكّ كند كه ركوع نماز را بجا آورده يا نه، و آن را بجا آورد و بعد يادش بيايد كه ركوع كرده بود، چون ركوع زياد شده ، نمازش باطل است، و اگر پيش از خواندن تشهد شكّ كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه، و آنها را بجا آورد و بعد يادش بيايد كه دو سجده انجام داده بوده، دو سجده زياد كرده كه بنابراحتیاط واجب باید نماز را تمام کند و آن را دوباره بخواند.
 مسأله 1175- اگر شكّ كند عملي را كه ركن نيست بجا آورده يا نه، چنانچه مشغول كاري كه بعد از آن است نشده ، بايد آن را بجا آورد، مثلاً اگر پيش از خواندن سوره شكّ كند كه حمد را خوانده يا نه، بايد حمد را بخواند و اگر بعد از انجام آن يادش بيايدكه آن را بجا آورده بوده چون ركن زياد نشده، نماز صحيح است.
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله1174.
*****
زنجاني: مسأله- اگرشكّ كند عملي را كه ركن نيست بجا آورده يا نه، و از آنجا كه مشغول كار بعد از آن نشده آن را بجا بياورد، مثلاً پيش از خواندن سوره شكّ كند كه حمد را خوانده يا نه، و حمد را بخواند، اگر چه بعد از انجام آن يادش بيايد كه آن را بجا آورده بوده، نمازش صحيح است.
مسأله 1176- اگر شكّ كند كه ركني را بجا آورده يا نه، چنانچه مشغول تشهد است اگر شكّ كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه1، بايد به شكّ خود اعتنا نكند و اگر يادش بيايد كه آن ركن را بجا نياورده2، درصورتي كه مشغول ركن بعد نشده بايد آن را بجا آورد و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش باطل است3 مثلاً اگر پيش از ركوع ركعت بعد يادش بيايد كه دو سجده را بجا نياورده ، بايد بجا آورد و اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد ، نمازش باطل است4.
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
1- فاضل: اگر شكّ كند كه ركني را بجا آورده يا نه، چنانچه مشغول كاري كه بعد از آن است شده، نبايد به شكّ خود اعتنا كند مثلاً اگر مشغول تشهد است و شكّ كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه...
2- خوئي، تبريزي، سيستاني: اگر شكّ كند كه ركني را بجا آورده يا نه، مثلاً مشغول تشهد است اگر شكّ كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه و به شكّ خود اعتنا نكند و بعداً يادش بيايد كه آن ركن را بجا نياورده ...
3- سيستاني: بنابراحتياط لازم...
4- سيستاني: چنانچه گفته شد.
سبحانی: رجوع کنید به ذیل مسأله 1174.
*****
مكارم: مسأله- هرگاه بعد از گذشتن محلّ ، شكّ كند و طبق دستور، اعتنا نكرده و بگذرد، بعد متوجّه شود كه آن عمل مشكوك را انجام نداده، هرگاه وارد ركن بعد نشده، بايد برگردد و بجا آورد و اگر وارد ركن بعد شده، نمازش صحيح است ، مگر آن كه جزء مشكوكي كه ترك شده ركن باشد.
زنجاني: مسأله- اگر بعد از گذشتن محل ركوع و سجده شكّ كند كه آن را بجا آورده يا نه، و به شكّ خود اعتنا نكند و بعد يادش بيايد كه آن بجا نياورده، بايد به دستوري كه براي فراموشي ركوع و سجده در مسأله [1109] گفته شد عمل كند.
وحید: مسأله- اگرشکّ کند که رکنی را به جا آورده یا نه چنانچه مشغول کاری که بعد از آن است شده است باید به  شکّ خوداعتنا نکند مثلا موقعی که مشغول خواندن تشهد است اگر شکّ کند که دوسجده رابجا آورده یانه باید به شکّ خوداعتنانکندواگریادش بیایدکه آن رکن را بجا نیاورده درصورتی که تکبیرةالاحرام باشد نمازش باطل است چه داخل رکن بعدشده باشدیا نشده باشد ودرغیر آن چنانچه مشغول رکن بعد نشده باید آن را بجا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده نمازش باطل است مثلا اگر پیش از رکوع رکعت بعد یادش بیاید که دو سجده را بجا نیاورده باید بجا آورد و اگر در رکوع یا بعد از آن یادش بیاید ، نمازش باطل است.
مسأله 1177-اگر شكّ كند عملي را كه ركن نيست بجا آورده يا نه چنانچه مشغول كاري كه بعد از آن است شده، بايد به شكّ خود اعتنا نكند ، مثلاً موقعي كه مشغول خواندن سوره است، اگر شكّ كند كه حمد را خوانده يا نه، بايد به شكّ خود اعتنا نكند و اگر بعد يادش بيايد كه آن را بجا نياورده در صورتي كه مشغول ركن بعد نشده، بايد بجاآورد1 و اگر مشغول ركن بعد شده نمازش صحيح است، بنابراين اگر مثلاً در قنوت يادش بيايد كه حمد را نخوانده ، بايد بخواند 2 و اگر در ركوع يادش بيايد نماز او صحيح است3.
این مسأله در رساله آیات عظام سبحانی و مظاهری نیست.
1- سيستاني: بايد آن را و آنچه بعد از آن است بجا آورد...
2- سيستاني: بايد حمد و سوره را بخواند...
وحید: اگر مثلا در قنوت یادش بیاید که سوره را نخوانده، باید بخواند...
3- فاضل: ولي بنابراحتياط مستحبّ دو سجده سهو براي حمد كه نخوانده بجا آورد و اگر واجبي كه نخوانده تشهد يا سجده باشد قضاي آن را واجب است انجام دهد و بعد از آن دو سجده سهو بجا آورد.
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1176.
*****
زنجاني: مسأله- اگر شكّ كند عملي را كه ركن نيست بجا آورده يا نه، و از آنجا كه مشغول كار بعد از آن شده به شكّ خود اعتنا نكند، مثلاً هنگامی  كه مشغول خواندن سوره است شكّ كند كه حمد را خوانده يا نه، و به شكّ خود اعتنا نكند و بعد يادش بيايد كه آن را بجا نياورده ، در صورتي كه مشغول ركن بعد نشده بايد آن را بجا آورد و اگرمشغول ركن بعد شده نمازش صحيح است بنابراين اگر مثلاً در قنوت يادش بيايد كه حمد را نخوانده، بايد بخواند و اگر در ركوع يادش بيايد نمازش صحيح است ، ولي اگر در تشهد آخر نماز متوجّه شود كه سجده آخر نماز را فراموش كرده، به احتياط واجب نماز را تمام كرده و پس از سلام سجده را قضا نموده و نماز را نيز دوباره بخواند.
مسأله 1178- اگرشكّ كند كه سلام نماز را گفته يا نه يا شكّ كند درست گفته يا نه چنانچه مشغول تعقيب نماز يا مشغول نماز ديگر شده يا بواسطه انجام كاري كه نماز را به هم مي زند از حال نمازگزار بيرون رفته بايد به شكّ خود اعتنا نكند1 و اگر پيش از اينها شكّ كند، بايد سلام را بگويد2، اما اگر در صحيح گفتن سلام شكّ كند در هر صورت بايد به شكّ خود اعتنا ننمايد چه مشغول كار ديگر شده باشد يا نه.
1- مكارم: چنانچه وارد نماز ديگري شده يا مشغول كاري است كه نماز را به هم مي زند، و از حال نمازگزار بيرون رفته بايد به شكّ خود اعتنا نكند و اگر پيش از اينهاست ، بايد برگردد و سلام را بگويد.
فاضل: چنانچه مشغول تعقيب نماز يا نماز ديگر شده يا مشغول انجام كاري شده كه نمازگزار را از حال نماز بيرون مي برد بايد به شكّ خود اعتنا نكد و اگر پيش از اينها شكّ كند بايد سلام را بگويد و اگر قبل از اينها در صحيح گفتن سلام شكّ كند نيز بنابراحتياط واجب يك بار ديگر سلام را تكرار كند.
2- سبحانی: [پایان مسأله].
*****
گلپايگاني، صافي: مسأله- اگر شكّ كند كه سلام نماز را گفته يا نه، چنانچه مشغول تعقيب نماز يا مشغول نماز ديگر شده.يا بواسطه انجام كاري كه نماز را به هم مي زند از حال نمازگزار بيرون رفته* بايد به شكّ خود اعتنا نكند و اگر پيش از اينها شكّ كند بايد سلام را بگويد* و اگر شكّ كند سلام نماز را درست گفته يا نه به شكّ خود اعتنا نكند.، هرچند وارد عمل ديگر نشده باشد..
. خوئي، تبريزي، وحید: چنانچه مشغول نماز ديگر شده...
* سيستاني: چنانچه مشغول تعقيب نماز يا مشغول نماز ديگر شده يا چيزي كه منافي نماز است انجام داده است...
* خوئي،تبريزي، وحید: اگر چه مشغول تعقيب باشد...
.وحید: [پایان مسأله]
. سيستاني: در هر جايي كه باشد.
. خوئي، تبريزي: هرچند مشغول تعقيب هم نشده باشد.
بهجت: مسأله- اگر شكّ كند كه سلام نماز را گفته يا نه، در صورتي كه مشغول تعقيب نماز شده يا به سبب انجام كاري كه نماز را بهم مي زند از حال نمازگزار خارج شده، به شكّ خود اعتنا نمي كند ، و در صورت دوم در بعضي از موارد احتياط مستحب در اعاده است ، و اگر پيش از اينها شكّ كند بايد سلام را بگويد، و امّا اگر در صحيح بودن سلام شكّ كند، چه مشغول كار ديگر شده باشد يا نه، بايد به شكّ خود اعتنا ننمايد.
زنجاني: مسأله- اگر شكّ كند كه سلام نماز را گفته يا نه، چنانچه مشغول كاري كه محل آن پس از نماز است ، شده باشد، مثلاً مشغول تعقيبات يا نماز ديگر شده باشد، يا به جهت انجام كاري كه نماز را به هم مي زند از حالت نمازگزار بيرون رفته ، بايد به شكّ خود اعتنا نكند ولي اگر بداند سلام نماز را گفته و شكّ كند صحيح گفته يا نه، بنابر احتياط واجب سلام نماز را دوباره بگويد و اگر پيش از اينها شكّ كند كه سلام را داده يا نه آن را صحيح گفته يا نه، بايد سلام نماز را بخواند.
مظاهری: مسأله- اگر شکّ کند که سلام نماز را گفته یا نه، یا شکّ کند درست گفته یا نه ، چنانچه مشغول کاری شده باشد نظیر گفتن «الله اکبر» بعد از سلام باید به شکّ خود اعتنا نکند. و همچنین اگر در صحیح گفتن سلام شکّ کند باید به شکّ خود اعتنا ننماید. چه مشغول کار دیگری شده باشد یا نه.
مسائل اختصاصي
بهجت: مسأله 966- اگر در صحيح بودن چيزي شكّ كند، مثلاً تكبيرة الاحرام گفت يا حمد خواند و يا آيه اي را خواند و شكّ كرد صحيح گفته يا نه، نبايد به شكّ خود اعتنا كند.
بهجت: مسأله 967- اگر كسي در نماز شكّ كرد كه ظهر را قصد كرده يا عصر را، و مي داند كه قبلاً ظهر را نخوانده يا شكّ در خواندن آن دارد، پس اگر در وقت مختص به ظهر ياوقت  مشترك است، قصد نماز ظهر را مي كند و اگر در وقت مختص به عصر است ، اگر تا حال، قصد انجام تكليف فعلي را داشته، قصد نماز عصر مي نمايد و آن را تمام مي كند و اگر مي داند نماز ظهر راقبلا خوانده پس باقصدانجام تکلیف فعلی قصد نمازعصرمی کند وآن راتمام می کند چه دروقت مشترک باشدوچه دروقت مختص به عصر.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -