انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام نماز مسافر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

نماز مسافر

مسافر بایدنماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط1، شکسته بجا آورد یعنی دو رکعت بخواند2:

1-  مظاهری: چهار شرط...

1- بهجت: 1- آن که سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعی نباشد.

 2- از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد.

 3- در بین راه از قصد خود بر نگردد.

 4- قبل از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود یا جایی که می خواهد ده روز یا بیشتر در آنجا بماند نگذرد.

 5- برای کار حرام سفر نکند.

 6- از صحرانشینهایی نباشد که در بیابانها گردش می کنند.

 7- شغل او مسافرت نباشد.

8- از شهر خارج شده به حد ترخص برسد. تفصیل شروط ذکر شده در مسائل بعدی بیان می شود.

شرط اول: آن که سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعی نباشد1.

1- گلپایگانی، صافی: و فرسخ شرعی دوازده هزار ذراع است به ذراع متعارف، و بعضی گفته اند این مقدار تقریباً پنج کیلومتر و نیم است.

خوئی، تبریزی، وحید: و فرسخ شرعی مقداری کمتر از پنج کیلومتر و نیم است.

نوری: و فرسخ شرعی تقریباً پنج کیلومتر و نیم است.

سیستانی: (44 کیلومتر تقریباً)

مکارم: (حدود 43 کیلومتر)

*****

فاضل: شرط اول: آنکه سفر او هشت فرسخ شرعی یعنی 45 کیلومتر باشد.

زنجانی: شرط اول: «مسافت شرعی»از شرایط شکسته خواندن نماز آن است که سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعی نباشد و فرسخ شرعی تقریباً پنج کیلومتر است.

 

مسأله 1272- کسی که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است، اگر رفتن او کمتر از چهار فرسخ نباشد1، باید نماز را شکسته بخواند2، بنابراین اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد3، باید نماز را تمام بخواند4.

1- اراکی: اگر رفتن و برگشتن او هیچکدام کمتر از چهار فرسخ نباشد...

گلپایگانی، صافی: چنانچه هیچ یک از رفتن و برگشتن کمتر از چهار فرسخ نباشد...

خوئی، تبریزی، وحید: وچنانچه رفتن و همچنین برگشتنش کمتر از چهار فرسخ نباشد...

سیستانی: خواه رفتن یا برگشتن کمتر از چهار فرسخ باشد یا نباشد...

زنجانی: خواه رفتن او یا برگشتنش هر یک به اندازه چهار فرسخ باشد یا نباشد...

2- اراکی: ولی اگر رفتن یا برگشتن کمتر از چهار فرسخ باشد، بنابراحتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

تبریزی: ونیز اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ یا به عکس باشد، باید نمازرا شکسته بخواند.

نوری: در صورتی نماز او شکسته است که هر یک از رفتن و برگشتن او کمتر از چهار فرسخ نباشد...

3- گلپایگانی، خوئی، ، نوری، وحید: یا به عکس باشد...

4- صافی:  اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ یا رفتن پنج فرسخ و برگشتن سه فرسخ باشد باید نماز را تمام؛ یعنی چهار رکعت بخواند و اگر چه احتیاط این است که اگر رفتن مثلاً سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد جمع بین اتمام و قصر نماید.

سیستانی، زنجانی: اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ یا به عکس باشد باید نماز را شکسته و باید نماز را شکسته یعنی دو رکعتی بخواند.

*****

بهجت: مسأله- کسی که مجموع مسافت رفت و برگشت او هشت فرسخ است، و بخواهد همان روز که رفته است برگردد باید نماز را شکشته بخواند و همچنین اگر رفت و برگشت در شب، یا در روز و شب باشد، باید نماز را شکسته بخواند.

مکارم: مسأله- کسی که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ (حدود 43 کیلومتر) است، باید نماز را شکسته بخواند، خواه رفتنش چهار فرسخ (5/21 کیلومتر تقریباً ) باشد یا کمتر یا بیشتر ، همین اندازه که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ باشد نماز شکسته است و خواه در همان روز و شب برگردد یا فاصله ای بیفتد، مگر این که در بین این مسافت، ده روز قصد اقامه کند.

سبحانی: مسأله- کسی که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ باشد خواه رفتن او کمتر از چهار فرسخ باشد خواه نباشد، باید نماز را شکسته بخواند بنابراین اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد یا بالعکس، باید نماز را شکسته بخواند.

مظاهری: مسأله- کسی که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است باید نمازش را شکسته بخواند خواه رفتنش چهار فرسخ باشد و خواه کمتر یا بیشتر، همین اندازه که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ باشد نماز شکسته است و خواه در همان روز و شب برگردد یا فاصله ای بیفتد، مگر اینکه در وسط این مسافت ده روز قصد اقامت کند.

مسأله 1273- اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد باید نماز را شکسته بخواند 1چه همان روز و شب بخواهد برگردد یا غیر آن روز و شب.

1- سبحانی: خواه همان روز و شب برگردد یا شب را در محل بماند و فردا یا پس فردای آن برگردد.

مکارم، مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 1272.

*****

گلپایگانی: مسأله- اگر رفتن و برگشتن، هر یک ، از چهار فرسخ کمتر نباشد نمازش شکسته است و روزه را باید افطار نماید.، خواه همان روز یا شب برگردد یا نه.

. صافی: اگر چه همان روز یا شب آن برنگردد، اگر چه احتیاط این است که اگر همان روز یا شب آن بر نمی گردد ، تمام نیز بخواند .

خوئی، تبریزی: مسأله- اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد اگر چه روزی که می رود. همان روزیا شب آن بر نگردد باید نماز را شکسته بخواند* اگر چه بهتر آن است که تمام نیز بخواند.

. زنجانی: یا شب آن برنگردد، باید نمازرا شکسته بخواند؛ اگر چه احتیاط مستحب آن است که تمام نیز بخواند.

* سیستانی: ولی بهتر آن است که در این صورت احتیاط کرده تمام را نیز بخواند.

بهجت: مسأله- اگر مجموع رفت و برگشت هشت فرسخ باشد ولی همان روز که رفته، نمی خواهد برگردد باید نماز را شکسته بخواند و روزه را افطار نماید، و اگر رفت و برگشت، به تنهایی هشت فرسخ یا بیشتر باشد و در بین راه و مقصد، قصد ماندن ده روز نکرده باشد، باید نماز را شکسته بخواند و روزه را افطار نماید.

وحید:مسأله- اگر رفتن چهار فرسخ و برگشتن چهار فرسخ باشد اگر چه روز ی که می رود همان روز و شب آن برنگردد باید نماز را شکسته بخواند و روزه را نگیرد و احتیاط مستحب آن است که تمام نیز بخواند.

مسأله 1274- اگر سفر، مختصری از هشت فرسخ کمتر باشد، یا انسان نداند که سفر او هشت فرسخ است یا نه، نباید نماز را شکسته بخواند 1و چنانچه شک کند که سفر او هشت فرسخ است یا نه2، در صورتی که تحقیق کردن برایش مشقت دارد3، باید نمازش را تمام بخواند4 و اگر مشقت ندارد5 بنابراحتیاط واجب باید تحقیق کند که اگر دو عادل بگویند، یا بین مردم معروف باشد که سفر او هشت فرسخ است نماز را شکسته بخواند6.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- وحید: باید نماز را تمام بخواند...

2- اراکی: باید نمازش را تمام بخواند و تحقیق لازم نیست مگر آن که به راحتی بتواند مقدارمسافت را بفهمد.

3- فاضل: مشتقی دارد که معمولاً تحمل نمی شود...

4- خوئی، تبریزی، سیستانی، زنجانی، وحید: تحقیق کردن برایش لازم نیست و باید نمازش را تمام بخواند.

5- فاضل: اگر مشقت (به معنایی که گفته شد) ندارد...

6- فاضل: و یا نمازش را  احتیاطا هم شکسته و هم تمام بخواند.

بهجت: رجوع کنید به ذیل مسأله 1275.

*****

مکارم: مسأله- اگر شک دارد سفر او هشت فرسخ است یا نه، نباید نماز را شکسته بخواند، ولی در صورت شک باید از کسانی که به آن راه آشنا هستند تحقیق کند، مگر این که مشقت زیادی داشته باشد.

سبحانی: مسأله- اگر سفر از هشت فرسخ کمتر باشد یا انسان نداند که سفر او هشت فرسخ است یا نه، باید نماز را تمام بخواند و چنانچه شک کند که سفر او هشت فرسخ است یا نه، در صورتی که تحقیق کردن برایش مشقت دارد، باید نمازش را تمام بخواند و اگر مشقت ندارد باید تحقیق کند که اگر یک عادل بگوید ، یا بین مردم معروف باشد که سفر او هشت فرسخ است نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1275- اگر یک عادل1 خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است2 بنابراحتیاط واجب باید نمزا را هم شکسته و هم تمام بخواند و روزه بگیرد و قضای آن را هم بجا آورد.

1- خوئی، سیستانی، نوری: یا شخص موثقی...

تبریزی: اگر دو عادل یا شخص موثقی...

2- خوئی، تبریزی، نوری: باید نماز را شکسته بخواند.

سیستانی: و انسان به گفته او اطمینان پیدا کند باید نمازرا شکسته بخواند.

فاضل: ظاهر این است که با خبر عادل واحد، سفر هشت فرسخ ثابت نمی شود و باید نماز را تمام بخواند و أحوط آن است که هم شکسته و هم تمام (جمع) بخواند.

سبحانی: رجوع کنید به ذیل مسأله 1274.

*****

مکارم: مسأله- مقدار مسافت را از راههای مختلف می توان دریافت، نخست این که خودش اندازه گیری کرده و یقین حاصل کند، دوم این که در میان مردم معروف باشد، سوم این که شخص مورد اعتمادی خبر دهد.

زنجانی: مسأله- اگر از راهی اطمینان شخصی یا نوعی حاصل شود یا دو مرد عادل خبر دهند که مقصدی را که قصد کرده است هشت فرسخ است  باید نماز را شکسته بخواند، و بنابراحتیاط واجب اگر یک نفر عادل خبر دهد و اطمینان از قولش حاصل نشود نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

بهجت: مسأله- اگر علم یا اطمینان داشته باشد و یا دو نفر عادل بگویند که سفر او هشت فرسخ است، باید ترتیب اثر بدهد و نماز را شکسته بخواند، بلکه کافی بودن مطلق گمان، اگر چه اطمینان نداشته باشد خالی از وجه نیست، و اگر برای او سؤال کردن مشکل نیست و حرج ندارد باید بنابراحتیاط سؤال کند.

وحید: مسأله- اگر یک عادل خبر دهد یا شخصی که مورد وثوق است خبر دهد و ظن بر خلاف گفته او نباشد که سفر انسان هشت فرسخ است باید نماز را شکسته بخواند.

مظاهری : مسأله- اگر شک دارد که سفر او هشت فرسخ است یا نه، باید تحقیق کند و اگر یک نفر مورد اعتماد بگوید یا بین مردم معروف باشد که سفر او هشت فرسخ است کفایت می کند ولی اگر تحقیق ممکن نیست باید نماز را تمام بخواند.

مسأله 1276- کسی که یقین دارد1 سفر او هشت فرسخ است، اگر نماز را شکسته بخواند و بعد بفهمد که هشت فرسخ نبوده، باید آن را چهار رکعتی بجا آورد2 و اگر وقت گذشته قضا نماید3.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و سبحانی نیست.

1- زنجانی: یا به طریق معتبری، همچون خبر دادن دو مرد عادل، برای او ثابت شود که...

2- اراکی: [پایان مسأله]

3- نوری: بنابراحتیاط واجب.

مسائل اختصاصی

بهجت: مسأله 1035- اگر دو نفر عادل بگویند سفر هشت فرسخ است و دو نفر عادل دیگر بگویند نیست، بنابراحوط باید قول دوم را بگیرد و نماز را تمام بخواند و اگر شکسته خوانده، اعاده کند حتی اگر بعداً هم معلوم شود که هشت فرسخ بوده، مگراین که نماز اول را با قصد قربت خوانده باشد، که در اینصورت ، همان نماز کافی است.

بهجت: مسأله 1037- اگر طفل ممیزی که قصد سفر  دارد، در بین راه بالغ شود، درصورتی که مجموع حرکت از ابتدای سفر، هشت فرسخ باشد، واجب است از زمان بلوغ، نماز را شکسته بخواند.

بهجت: مسأله 1038- اگر دو همسفر یکی معتقد به مقدار مسافت شرعی یعنی هشت فرسخ است و دیگری، معتقد است که هشت فرسخ نیست، باید هر کدام به وظیفه خود عمل کند و بنابراحتیاط واجب هیچکدام به دیگری اقتدا نکند.

مسأله 1277- کسی که یقین دارد1 سفرش هشت فرسخ نیست2 یا شک دارد که هشت فرسخ هست یا نه، چنانچه در بین راه3 بفهمد که سفر او هشت فرسخ بوده4، اگر چه کمی از راه باقی باشد، باید نماز را شکسته بخواند5 و اگر بعد از تمام خواندن نماز فهمید سفرش هشت فرسخ بوده، بنابرأقوی باید نماز را دوباره شکسته اعاده نماید6 و در صورتی که وقت گذشته باشد، باید بنابراحتیاط واجب، نماز را دوباره قضا نماید.

این مسأله در رساله آیات عظام:  سبحانی و مظاهری نیست.

1- گلپایگانی، صافی: کسی که قصد مسافرت به محلّ معینی نموده و یقین دارد...

2- مکارم: و در اثناء راه فهمید که هشت فرسخ بوده، باید نمازرا شکسته بخواند و اگر تمام خوانده اعاده کند.

3- گلپایگانی، صافی: یا بعد از رسیدن به مقصد...

4- گلپایگانی، صافی: باید نماز را شکسته بخواند و اگر تمام خوانده دوباره شکسته بجا آورد. [پایان مسأله]

5- خوئی، فاضل، بهجت، تبریزی، سیستانی، نوری: و اگر تمام خوانده دوباره شکسته بجا آورد. (سیستانی: ولی اگر وقت گذشته لازم نیست قضا نماید).

وحید: و اگر تمام خوانده باشد چنانچه در وقت فهمید که هشت فرسخ است باید دوباره شکسته بخواند ، و اگر بعداز وقت فهمید لازم نیست دوباره بخواند.

6- اراکی: [پایان مسأله]

*****

زنجانی: مسأله- کسی که قصد محل معینی را داشته و یقین دارد سفرش هشت فرسخ نیست، یا شک دارد که هشت فرسخ هست  یا نه، چنانچه در مقصد یا  بین راه بفهمد که مقصد او هشت فرسخ بوده، اگر چه کمی از راه باقی باشد، باید نماز را شکسته بخواند و اگر تمام خوانده دوباره شکسته بجا آورد ، اما اگر مثلاً قصد ملاقات شخصی را داشته و گمان می کرد که سر هفت فرسخ است، بعد معلوم شود سر هشت فرسخی یا بیشتر است، در این صورت اگر نمازش را تمام خوانده صحیح است، و بعد از دانستن هم تا قصد مسافرت هشت فرسخی نکرده، نمازش تمام است.

مسأله 1278- اگر بین دو محلی که فاصله آنها کمتر از چهار فرسخ است، چند مرتبه رفت و آمد کند1، اگر چه روی هم رفته هشت فرسخ شود، باید نماز را تمام بخواند.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- بهجت: به نحوی که به حد ترخص برگردد...

مکارم: نماز او شکسته نخواهد بود، هر چند روی هم رفته هشت فرسخ و بیشتر شود مگر این که عرفاً به او مسافربگویند، و در این صورت بنابراحتیاط هم نماز را تمام و هم شکسته بخواند.

مسأله 1279- اگر محلی دو راه داشته باشد یک راه آن کمتر از هشت فرسخ و راه دیگر آن هشت فرسخ یا بیشتر باشد، چنانچه انسان از راهی که هشت فرسخ1 است به  آنجا برود، باید نمازرا شکسته بخواند2 و اگر از راهی که هشت فرسخ نیست برود، باید تمام بخواند.

1- زنجانی: یا بیشتر...

2- بهجت: و اگر از راه دیگر بدون قصد برگشت برود باید تمام بخواند.

*****

مکارم: مسأله- هر گاه محلی دو راه دارد که یکی کمتر از هشت فرسخ و دیگری هشت فرسخ یا بیشتر است اگر از راه اول برود باید تمام بخواند و اگر از راه دوم برود نمازش شکسته است.

مسأله اختصاصی

مظاهری: مسأله 991- باید ابتدا و انتهای هشت فرسخ را از ساختمان های آخر شهر که متصل به شهر است حساب نماید نه از خانه و محله خود یا محل کار، و فرق این مسأله میان شهرهای بزرگ و کوچک نیست.

مسأله 1280- اگر شهر دیوار دارد، باید ابتدای هشت فرسخ را1 از دیوار شهر حساب کند و اگر دیوار ندارد باید از خانه های آخر شهر حساب نماید2.

1- بهجت: ابتدای مسافت را...

2- فاضل: و در شهرهای بزرگ خارق العاده، در صورتی که خارج شدن از یک محله تا محله بعدی در نظر عرف سفر بحساب بیاید ابتدای هشت فرسخ از آخر محله محاسبه می شود.

نوری: و در این موضوع فرقی میان شهرهای نسبتاً بزرگ مانند تهران امروزیا شهرهای متوسط و کوچک تر نیست ولی در صورتی که شهر به اندازه ای بزرگ و وسیع باشد که رفتن ازیک قسمت آن به قسمت دیگر آن، مسافرت و دور شدن از وطن محسوب شود بعید نیست در این صورت که لازم باشد ابتدای هشت فرسخ را از منزل خود حساب نماید.

*****

مکارم: مسأله- برای حساب مسافت هشت فرسخ باید از آخرین خانه های شهر حساب کرد.

سیستانی: مسأله- ابتدای هشت فرسخ را باید از جایی حساب کند که شخص پس از  گذشت از آنجا مسافر محسوب می شود و آنجا غالباً آخر شهر است ولی در بعضی از شهرهای بسیار بزرگ ممکن است آخر محله باشد و انتهای آن آخرین مقصد است.

شرط دوم: آن که از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد1، پس اگر به جایی که کمتر از هشت فرسخ است مسافرت کند، و بعد از رسیدن به آنجا قصد کند جایی برود که با مقداری که آمده هشت فرسخ شود، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته، باید نماز را تمام بخواند2، ولی اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود3 یا چهار فرسخ برود4 و به وطنش یا به جایی که می خواهد ده روز بماند برگردد5، باید نماز را شکسته بخواند. 

این مسأله در رساله آیت الله  مظاهری نیست.

1- سیستانی: یعنی بداند که هشت فرسخ راه را می پیماید...

زنجانی:  شرط دوم: «قصد مسافت» از شرایط شکسته خواندن نماز آن است از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد ...

سبحانی: شرط دوم: «قصد هشت فرسخ از آغاز سفر» [یعنی] این است که از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد ...

2- زنجانی:و اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود یا به جایی برود و به وطنش یا جایی که می خواهد ده روز بماند برگردد و مجموع این رفت و برگشت هشت فرسخ باشد، باید نماز را شکسته بخوان

سبحانی: ولی اگر بخواهد از  آنجا به مقدار هشت فرسخ مسافرت کند باید نماز را شکسته بخواند و همچنین است حکم برگشتن به وطن اگر هشت فرسخ باشد باید نماز را شکسته بخواند.

3- سیستانی: یا مثلاً مسافتی برود که با برگشتن هشت فرسخ می شود، باید نماز را شکسته بخواند.

وحید: یا چهار فرسخ محلی که در آنجا قاطع سفر محقق نشود برود –مثل آنکه قصد ماندن ده روز در آنجا نداشته باشد- و چهار فرسخ دیگر به وطنش یا محلی که می خواهد ده روز در آنجا بماند برگردد باید نماز را شکسته بخواند.

4- گلپایگانی، صافی: (گلپایگانی: و کمتر از ده روز بماند) و برگردد، باید نماز را شکسته بخواند.

خوئی، تبریزی، نوری: و چهار فرسخی دیگر به وطنش یا محلی که می خواهد ده روز در آنجا بماند برگردد باید نماز را شکسته بخواند.

5- اراکی: چنانچه برگشتن او کمتر از چهار فرسخ نباشد...

*****

مکارم: شرط دوم: از اول قصد هشت فرسخ را داشته باشد. اگر اول می خواهد به محلی که کمتر از هشت فرسخ است برود و در وسط راه یا پس از رسیدن به آن مقصد قصد کند مسافرت خود را ادامه دهد به طوری که مجموع مسافرت او هشت فرسخ باشد، چون از اول قصد نداشته باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر در اثناء ، یا پس از رسیدن به مقصد قصد کند از آنجا هشت فرسخ یا بیشتر برود، نماز او شکسته است.

فاضل: مسأله- شرط دوم: آنکه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد با توجه به این شرط، اگر فرد قصد داشته باشد به جایی برود که کمتر از هشت فرسخ می شود و بعد از رسیدن به آنجا تصمیم بگیرد به جایی دیگر برود چنانچه پس از آن هشت فرسخ می شود و حداقل چهار فرسخ آن رفتن است نمازش شکسته است و اگر پس از آن هشت فرسخ نمی شود هرچند با محاسبه مسیر قبلی هشت فرسخ بشود نمازش تمام است و اگر از ابتدا قصد داشته باشد که به مقصد اول رفته و پس از آن به مقصد دوم برود چنانچه مجموعاً هشت فرسخ می شود نمازش شکسته است هر چند مقصد اول کمتر از هشت فرسخ باشد.

مسأله 1281- کسی که نمی داند سفرش چند فرسخ است، مثلاً برای پیدا کردن گمشده ای مسافرت می کند و نمی داند که چه مقدار باید برود تا آن راپیدا کند، باید نماز را تمام بخواند، ولی در برگشتن، چنانچه تا وطنش1 یا جایی که می خواهد ده روز در آنجا بماند، هشت فرسخ یا بیشتر باشد، باید نماز را شکسته بخواند2، و نیز اگر در بین رفتن قصد کند که چهار فرسخ 3 برود و برگردد4 چنانچه رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود، باید نماز را شکسته بخواند5.

1- مکارم: یا محلّ اقامتش هشت فرسخ یا بیشتر باشد، نماز او شکسته است.

2-  سبحانی: [پایان مسأله]

وحید: و نیز اگر در بین رفتن قصد کند که چهار فرسخ به محلی که در آنجا قاطع سفر محقق نشود مثل انکه ماندن ده روز آنجا نداشته باشد- و چهار فرسخ برود باید نماز را شکسته بخواند.

3- اراکی: یا بیشتر برود، و برگشتن او هم از چهار فرسخ، کمتر نباشد باید نماز را شکسته بخواند و چنانچه مجموع رفت و برگشت کمتر از هشت فرسخ نباشد ولی رفتن یا برگشتن او کمتر از چهار فرسخ باشد، بنابراحتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

4- [عبارت «و برگردد» در رساله آیات عظام: گلپایگانی وصافی نیست]

5- فاضل: با شرط آنکه رفتن چهار فرسخ کمتر نباشد.

خوئی، تبریزی، نوری: اگر در بین رفتن قصد کند که چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد باید نماز را شکسته بخواند.

سیستانی: اگر در بین رفتن قصد کند که مسافتی برود که با برگشتن هشت فرسخ می شود، باید نماز را شکسته بخواند.

زنجانی: اگر در بین رفتن قصد کند به جایی برود و برگردد که رفتن و برگشتن هشت فرسخ می شود ، باید نماز را شکسته بخواند.

*****

مظاهری: مسأله- کسی که رای پیدا کردن گمشده ای مسافرت می کند و نمی داند که چه مقدار باید برود تا آن را پیدا کند باید نماز را تمام بخواند. ولی در برگشت چنانچه هشت فرسخ باشد باید نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1282- مسافر در صورتی باید نماز را شکسته بخواند که تصمیم داشته باشد هشت فرسخ برود1، پس کسی که از شهر بیرون می رود و مثلاً قصدش این است که اگر رفیق پیدا کند، سفر هشت فرسخی برود چنانچه اطمینان دارد که رفیق پیدا می کند، باید نمازرا شکسته بخواند و اگر اطمینان ندارد، باید تمام بخواند2.

این مسأله در رساله آیات عظام: مکارم و سبحانی نیست.

1-  مظاهری: پس اگر به جایی که کمتر از هشت فرسخ است مسافرت کند و بعد از رسیدن به آنجا قصد کند جایی برود که با مقداری که امده هشت فرسخ شود ، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته باید نماز را تمام بخواند.

2- بهجت: و احتمال دارد که مطلق گمان، کافی باشد.

مسأله 1283- کسی که قصد هشت فرسخ دارد1، اگر چه در هر روز مقدار کمی راه برود2 وقتی به جایی برسد که دیوار شهر را نبیند و اذان آن را نشنود3باید نماز را شکسته بخواند. ولی اگر در هر روز مقدار خیلی کمی راه برود4 که نگویند5 مسافر است6، باید نمازش را تمام بخواند و احتیاط مستحبّ آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و سبحانی نیست.

1- مکارم: باید نمازش را شکسته بخواند ، هر چند هر روز مقدار کمی راه برود ولی به اندازه ای باشد که به او مسافر گویند.

2- مظاهری: باید نماز را شکسته بخواند[پایان مسأله]

3-  خوئی، تبریزی: وقتی به جایی برسد که اذان شهر را نشنود و اهل شهر او را نبینند و نشانه آن این است که او اهل شهر را نبیند...

وحید: وقتی به حد ترخص رسید که  در شرط هشتم معنای آن بیان شده...

زنجانی: وقتی به جایی برسد که اذا شهر را نشنود و مردم شهر او را نبینند...

سیستانی: وقتی به حدّ ترخص (که معنایش در شرط هشتم بعد از  مسأله [1317] خواهد آمد) برسد...

4- سیستانی: احتیاط لازم آن است که نمازش را هم تمام و هم شکسته بخواند.

5- خوئی، گلپایگانی، صافی، تبریزی، زنجانی، وحید: عرفاً نگویند...

6- وحید: مانند ده متر و بیست متر ، باید نمازش را تمام بخواند.

مسأله 1284- کسی که در سفر به اختیار دیگری است1، مانند نوکری که با آقای خود مسافرت می کند2 چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است، باید نماز را شکسته بخواند3.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و سبحانی نیست.

 

1- مکارم: مانند پسری که با پدر خود مسافرت می کند چنانچه بداند سفر پدرش هشت فرسخ است باید نماز را شکسته بخواند ، حتی اگر کسی را به اجبار به جایی می برند (مانند زندانی) و بداند مسافت او هشت فرسخ یا بیشتر است همین حکم را دارد ، مگر این که احتمال عقلائی بدهد که پیش از رسیدن به چهار فرسخ از آنها جدا می شود و بر می گردد.

2- سیستانی: مانند زن و فرزند و نوکر و زندانی...

3- گلپایگانی، صافی: و اگر نداند، بنابراحتیاط واجب باید از او بپرسد که اگرسفر او هشت فرسخ باشد، نماز را شکسته بجا آورد.

خوئی، سیستانی، تبریزی، زنجانی: و اگر نداند، نماز را تمام بجا آورد، و پرسیدن لازم نیست (سیستانی: گرچه بهتر است).

فاضل: و در صورت شک در قصد او، احتیاط واجب این است که فحص کند ولی بر آن شخص لازم نیست به او خبر بدهد.

وحید: واگر نداند باید تمام بخواند ، و لازم نیست از او بپرسد ، واگر هم از او پرسید لازم نیست جواب بگوید.

*****

مظاهری: مسأله- کسی که در سفر به اختیار دیگری است مانند زندانی و نمی داند که چند فرسخ می رود باید نماز را تمام بخواند ولی اگر بداند هشت فرسخ یا بیشتر او را می برند باید نماز را شکسته بخواند .

مسأله 1285- کسی که در سفر به اختیار دیگری است، اگر بداند یا گمان داشته باشد 1 که پیش ازرسیدن به چهار فرسخ از او جدا می شود2، باید نماز را تمام بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام:  سبحانی و مظاهری نیست.

1- بهجت: بلکه اگر احتمال نیز بدهد...

وحید: حتی اگر مردد باشد...

2- گلپایگانی، سیستانی، صافی: و سفر نمی کند...

بهجت: و بر می گردد...

زنجانی: [و] به سفر ادامه نمی دهد...

مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 1284.

مسأله 1286- کسی که در سفر به اختیار دیگری است، اگر شک دارد که پیش از رسیدن به چهار فرسخ از او جدا می شود یا نه، باید نماز را شکسته بخواند1، و نیز اگر2 شک او از این جهت است که احتمال می دهد مانعی برای سفر او پیش آید، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد باید نمازش را شکسته بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام:  سبحانی ، مظاهری و مکارم نیست.

1- اراکی: باید نماز را تمام بخواند مگر آن که اطمینان داشته باشد که جدا نمی شود.

خوئی، گلپایگانی، صافی: باید نماز را تمام بخواند...

فاضل: ظاهر این است که باید تمام بخواند مگر اطمینان به عدم مفارقت داشته باشد...

تبریزی: باید نماز را تمام بخواند ولی چنانچه احتمال جدا شدن او در نظر مردم بجا نباشد باید نماز را شکسته بخواند.

زنجانی: باید نماز را تمام بخواند ، ولی اگر تصمیم داشته باشد که چهار فرسخ را سفر نماید و برای برطرف کردن موانع هم تلاش می کند ولی احتمال می دهد که مانعی غیر اختیاری برای سفر او پیش آید، باید نماز را شکسته بخواند، و اگر احتمال می دهد که مانعی برای سفر او پیش اید و در صدد بر طرف کردن آن نباشد باید نماز را تمام بخواند.

2- خوئی، گلپایگانی، صافی: ولی اگر...

*****

سیستانی: مسأله- کسی که در سفر در اختیار دیگری است، اگر اطمینان ندارد که پیش از رسیدن به چهار فرسخ از او جدا شده و سفر نمی کند، باید نماز را تمام بخواند ولی اگر اطمینان دارد، باید نماز را شکسته بخواند.

وحید: مسأله- کسی که در سفر در اختیار دیگری است اگر اطمینان ندارد که پیش از رسیدن به چهار فرسخ از او جدا نمی شود باید نماز را تمام بخواند هر چند عدم اطمینان از او از این  جهت باشد که احتمال می دهد مانعی برای سفر او پیش آید ولی اگر اطمینان داشته باشد که از او جدا نمی شود ف احتمال موانعی که مورد انتظار نیست ، اثر ندارد و باید شکسته بخواند.

بهجت: مسأله- کسی که در سفر به اختیار دیگری است اگر نداند که آن دیگری قصد هشت فرسخ را دارد یا نه، بنابرأحوط باید تحقیق کند و اگر تحقیق ممکن نیست باید نماز را تمام بخواند، و اگر معلوم شد که از اول هشت فرسخ را داشته بنابرأظهر بایدنماز را شکسته بخواند، و أحوط جمع بین شکسته و تمام است مگر این که مسافت باقی مانده هشت فرسخ باشد که در این صورت باید شکسته بخواند.

شرط سوم: آن که در بین راه از قصد خود برنگردد1، پس اگر پیش از رسیدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد یا مردد شود2، باید نماز را تمام بخواند.

1- زنجانی: شرط سوم:«استمرار قصد»از شرایط شکسته خواندن نمازان است که دربین راه از قصد خود برنگردد ...

2- سیستانی: و مسافتی که رفته با برگشت از هشت فرسخ کمتر است...

مسأله 1287- اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ1 از مسافرت منصرف شود چنانچه تصمیم داشته باشد که همانجا بماند یا بعد از ده روز برگردد ، یا در برگشتن و ماندن مردد باشد2، باید نماز را تمام بخواند3.

این مسأله در رساله آیات عظام:  مکارم، بهجت و  مظاهری نیست.

1- سیستانی: اگر بعد از پیمودن مقداری از راه که با برگشتن هشت فرسخ می شود...

2- زنجانی: دربرگشتن یا قصد اقامه ده روز مردد باشد...

3- زنجانی: و همچنین است اگر احتمال دهد سی روز بدون قصد در آنجا می ماند.

مسأله 1288- اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ1 از مسافرت منصرف شود 2و تصمیم داشته باشد که برگردد3 باید نمازرا شکسته بخواند4.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت  و مظاهری نیست

1- سیستانی: اگر بعد از پیمودن مقداری از راه که با برگشتن هشت فرسخ می شود...

2-مکارم: باید نماز را شکسته بخواند  مگر اینکه مردد در ماندن و برگشتن باشد و یا بخواهد همانجا ده روز بماند.

 3- گلپایگانی: تصمیم داشته باشد که ده روز در آنجا بماند...

صافی: تصمیم داشته باشد که پیش از ماندن ده روز از آنجا برگردد...

زنجانی: تصمیم داشته باشد از همان راه یا راه دورتر برگردد...

وحید: در صورتی که قاطع سفر –مثل قصد ماندن ده روز در ان محل- برایش پیش نیامده باشد باید نماز را شکسته بخواند به شرط آنکه برگشتن هم کمتر از چهار فرسخ نباشد.

4- خوئی، تبریزی، سیستانی: اگر چه بخواهد کمتر از ده روز در آنجا بماند.

زنجانی: وهمچنین اگر پیش از رسیدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصمیم داشته باشد از راه دیگری برگردد که مجموع رفت و برگشت به مقدارهشت فرسخ باشد، باید نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1289- اگر برای رفتن به محلی حرکت کند1 و بعد از رفتن مقداری از راه بخواهد جای دیگری برود، چنانچه از محل اولی که حرکت کرده تا جایی که می خواهد برود2 هشت فرسخ باشد، باید نماز را شکسته بخواند.

این مسأله در رساله آیت الله مکارم نیست.

1- گلپایگانی، خوئی، تبریزی، صافی، وحید: اگر برای رفتن به محلی که هشت فرسخ باشد، حرکت کند...

سیستانی: اگر برای سفر هشت فرسخی به طرف محلی حرکت کند...

زنجانی: اگر برای رفتن به محلی که به تنهایی یا به ضمیمه برگشت هشت فرسخ فاصله دارد حرکت کند...

2- زنجانی: به تنهایی یا به ضمیمه برگشت...

*****

مظاهری: مسأله- اگر  برای رفتن به محلی که هشت فرسخ است حرکت کند و بعد از رفتن مقداری از راه بخواهد جای دیگری که هشت فرسخ است برود باید نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1290- اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد1 مردد شود که بقیه راه را برود یا نه2 و در موقعی که مردد است راه نرود و بعد تصمیم بگیردکه بقیه راه را برود، باید تا آخر مسافرت نماز را شکسته بخواند3.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- سیستانی: اگر پیش از آن که هشت فرسخ را طی کند...

2- صافی: یا تصمیم بگیرد، در صورتی که به چهار فرسخ رسیده، و  قصد دارد پیش از ده روز از آنجا برگردد و هشت فرسخ دیگر برود، باید تا آخر مسافرت نماز را شکسته بخواند.

3- مظاهری: و اگر در موقعی که مردد است مقداری راه برود و بعد تصمیم بگیرد که بقیه راه را برود چنانچه راهی که پیش از مردد شدن پیموده  و راهی که بعد از آن می رود روی هم هشت فرسخ باشد باید نماز را شکسته بخواند.

*****

خوئی، تبریزی: مسأله- اگر بعد از آن که چهار فرسخ رفت، مردد شود که بقیه هشت فرسخ را برود یا بدون این که ده روز در جایی بماند، به محل خود برگردد، چه در موقعی که مردد است راه برود یا نرود باید نماز را شکسته بخواند چه آن که بعداً تصمیم بگیرد که بقیه راه را برود یا این که برگردد.

وحید: مسأله- کسی که برای رفتن به محلی که هشت فرسخ است سفر می کند اگر بعد از آنکه چهار فرسخ رفت ، مردد شود که بقیه هشت فرسخ را برود یا بدون اینکه ده روز  در جایی بماند به محل خود برگردد باید نماز را شکسته بخواند چه در موقعی که مردد است راه برود یا نرود و چه انکه بعد تصمیم بگیرد که بقیه راه را برود یا برگردد.

مکارم: مسأله- هرگاه بخواهد به محلی که هشت فرسخ یا بیشتر است برود، اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد مردد شود که بقیه راه را برود یا نه و در آنجا مقداری متوقف شود و بعد تصمیم بگیرد بقیه راه را ادامه دهد باید نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1291- اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد، مردد شود که بقیه راه را برود یا نه و در موقعی که مردد است مقداری راه برود و بعد تصمیم بگیرد که هشت فرسخ دیگر برود1، یا چهار فرسخ برود و برگردد2 تا آخر مسافرت باید نمازرا شکسته بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام: فاضل , نوری ، سبحانی، مظاهری نیست

1- سیستانی: و یا تا جایی برود که رفت و برگشتنش هشت فرسخ شود، باید تا آخر مسافرت نمازرا شکسته بخواند.

زنجانی: یا مجموع رفت و برگشت وی پس از تردید هشت فرسخ باشد، تا آخر مسافرت باید نماز را شکسته بخواند.

بهجت: یا چهار فرسخ رفته و برگردد و یا این که تصمیم بگیرد بقیه راه را برود و باقیمانده سفر او هشت فرسخ باشد یا چهار فرسخ باشد ولی بخواهد برود و برگردد ، باید نماز را شکسته بخواند.

2- گلپایگانی، صافی: چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد...

مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 1292.

*****

خوئی، تبریزی،وحید: مسأله- اگر بعد از آن که چهار فرسخ برود، مردد شود که بقیه هشت فرسخ را برود یا این که به محل خود برگردد، ولی احتمال این رابدهد که در محل تردید یا جای دیگر ده روز توقف می نماید، اگر چه بعد تصمیم بگیرد که بدون ماندن ده روز بقیه را برود.، در این صورت لازم است نماز را تمام کند ، چه در حال تردید راه برود چه نرود ولی اگر تصمیمش این باشد که هشت فرسخ دیگربرود، یا چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد از وقتی که شروع به رفتن نماید نمازش  شکسته است.

. وحید:در این صورت باید نماز را تمام بخواند و اگر تصمیمش بعد از تردید این باشد که هشت فرسخ دیگر برود یا چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد از وقتی شروع به رفتن نماید نمازش شکسته است.

مسأله 1292- اگر پیش ازآن که به هشت فرسخ برسد، مردد شود که بقیه راه را برود یا نه و در موقعی که مردد است مقداری راه برود و بعد تصمیم بگیرد که بقیه راه را برود، چنانچه باقیمانده سفر او هشت فرسخ باشدیا چهار فرسخ باشد ولی بخواهد برود و برگردد1 باید نماز  را شکسته بخواند2. ولی اگر راهی که پیش از مردد شدن و راهی که بعد از آن می رود روی هم هشت فرسخ باشد، بنابراحتیاط نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند3، اگر چه جمع واجب نیست و نماز شکسته است.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- گلپایگانی، صافی: چنانچه باقیمانده سفر او چهار فرسخ باشد که با برگشتن هشت فرسخ شود...

2- نوری: و اگرراهی که پیش از مردد شدن و راهی که بعد از آن می رود روی هم هشت فرسخ شود، نیز نماز را شکسته بخواند.

سیستانی: چنانچه مجموع مسافت رفت و برگشت منهای مسافتی که با تردید پیموده است کمتر از هشت فرسخ باشد، باید نماز را تمام بخواند و اگر کمتر نیست نمازش شکسته است.

زنجانی: چنانچه باقیمانده سفر او کمتر از هشت فرسخ باشد و مجموع رفت و برگشت وی – به استثنای مقداری را که درحال تردید راه رفته است – نیز کمتر از هشت فرسخ باشد، باید نماز را تمام بخواند و اگر باقیمانده سفر کمتر از هشت فرسخ باشد ولی راهی که پیش از مردد شدن و راهی که بعد از آن می رود روی هم هشت فرسخ باشد بنابراحتیاط باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

3-اراکی ، گلپایگانی، صافی، فاضل: بنابراحتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

بهجت: رجوع کنید به ذیل مسأله 1291.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 1290

*****

خوئی،وحید:  مسأله- اگر پیش ازآن که چهار فرسخ برود، مردد شود که بقیه راه را برود یا نه و بعد تصمیم بگیرد که بقیه راه را برود، چنانچه باقیمانده سفر او هشت فرسخ باشد یا آن که بخواهد مثلاً چهار فرسخ رفته و چهار فرسخ دیگر برگردد.، از وقتی که شروع به راه رفتن بعد از تصمیمش نماید، نمازرا شکسته می خواند و در این صورت نیز فرقی نیست که در حال تردید راه برود یا نرود.

. وحید: از وقتی که شروع به رفتن نماید نماز را باید شکسته بخواند.

تبریزی: مسأله- اگر پیش از آن که چهار فرسخ برود، مردد شود که بقیه راه را برود یا نه و بعد تصمیم بگیرد که بقیه راه را برود چنانچه باقیمانده سفر او هشت فرسخ باشد یا اینکه بخواهد مثلاً چهار فرسخ رفته و چهار فرسخ دیگر برگردد از وقتی که شروع به راه رفتن بعد از تصمیمش نماید، نماز را شکسته می خواند، والا باید نماز را تمام بخواند  و در این صورت فرقی نیست که  در حال تردید راه برود یا نرود.

مکارم: مسأله- اگر در حال تردید مقداری از مسافت را طیّ کند، سپس تصمیمش بر ادامه راه شود، چنانچه باقیمانده راه با آنچه قبلاً با قصد طیّ کرده هشت فرسخ یا بیشتر باشد، نماز را شکسته می خواند.

مسأله اختصاصی

بهجت: مسأله 1050- اگر درحال سفر بعد از گذشتن از حد ترخص مانعی برای مسافرت پیش بیاید تا وقتی که تصمیم او بر سفر باقی است و مشروط به تحقق امر دیگر نیست، باید نماز را شکسته بخواند، ولی اگر از تصمیم سفر برگردد و یا بخواهد در همان مکان ده روز بماند باید نماز را تمام بخواند.

شرط چهارم: آن که نخواهد پیش ازرسیدن به هشت فرسخ، از وطن خود بگذرد1، یا ده روز یا بیشتر در جایی بماند؛ پس کسی که می خواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد 2، یا ده روز درمحلی بماند، باید نماز را تمام بخواند3.

1- سیستانی: و در آنجا توقف کند...

2- سیستانی: و در آن توقف کند...

3- سیستانی: و اگر می خواهد از وطن بدون توقف بگذرد باید احتیاطاً هم شکسته بخواند و هم تمام.

*****

مکارم: شرط چهارم: قبل از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود عبور نکند و نخواهد ده روز یا بیشتر در اثناء راه توقف کند. [و]اگر مسافر به وطن خود وارد شود، سفر او قطع می گردد و همچنین اگر به محل اقامه ده روز برسد، حتی اگر تردید دارد که از وطنش بگذرد یا در جایی ده روز اقامه کند، باز هم نماز او تمام است.

زنجانی: شرط چهارم –  «نبودن قاطع »از شرایط شکسته خواندن نماز آن است که  تصمیم داشته باشد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود نگذرد، و درجایی قصد اقامه ده روز یا بیشتر نداشته باشد، و سی روز بدون قصد در جایی نماید، پس کسی که می خواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، یا می خواهد در جایی ده روز بماند، یا احتمال می دهد که در جایی سی روز بدون قصد بماند، باید نماز را تمام بخواند.

سبحانی: شرط چهارم: «از وطن عبور نکند» [یعنی] شرط چهارم این است که نخواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد یا ده روز یا بیشتر در جایی بماند در این صورت سفر او قطع می شود . پس کسی که می خواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد ، یا ده روز در محلی بماند باید نماز را تمام بخواند.

مظاهری: کسی که می خواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد یا ده روز در محلی بماند باید نماز را تمام بخواند چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته است.

مسأله 1293- کسی که نمی داند1 پیش از رسیدن به هشت فرسخ از وطنش می گذرد یا نه، یا ده روز در محلی می ماند یا نه2، باید نماز را تمام بخواند.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- زنجانی: کسی که شک دارد...

2- خوئی، تبریزی، سیستانی: یا ده روز در محلی قصد اقامت می نماید یا نه...

زنجانی: قصد اقامه ده روز در محلی می نماید یا نه...

مکارم: رجوع کنید به ذیل شرط چهارم.

مسأله 1294- کسی که می خواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ، از وطنش بگذرد1، یا ده روز در محلی بماند (و نیز کسی که مردد است که از وطنش بگذرد، یا ده روز در محلی بماند2) اگر از ماندن ده روز یا گذشتن از وطن منصرف شود، باز هم باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر باقیمانده راه هشت فرسخ باشد3 ، یا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود4 و برگردد5، باید نماز را شکسته بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام:  مکارم و سبحانی نیست

1- سیستانی: و در آن توقف کند...

زنجانی: یا قصد داشته ده روز در محلی بماند، و نیز کسی که مردد است از وطنش بگذرد، یا قصد اقامت ده روز در محلی بنماید، اگر در بین راه ، تصمیم بگیرد که از وطن نگذرد یا قصد اقامه نکند، باز هم باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر باقیمانده راه به تنهایی یا به ضمیمه برگشت، هشت فرسخ باشد، باید نماز را شکسته بخواند.

2- [قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله فاضل نیست]

3- سیستانی: اگر باقیمانده راه هر چند با برگشتن هشت فرسخ باشد باید نماز را شکسته بخواند.

4- وحید: بدون اینکه سر چهار فرسخ قاطع سفر برایش پیش آید...

5- خوئی، تبریزی، وحید: و برگشتن نیز چهار فرسخ باشد...

مظاهری: رجوع کنید به ذیل شرط چهارم

شرط پنجم1: آن که برای کار حرام سفر نکند 2 و اگر برای کار حرامی مانند دزدی سفر کند، باید نماز را تمام بخواند، و همچنین است اگر خود سفر حرام باشد3، مثل آن که برای او ضرر4 داشته باشد، یا زن بدون اجازه شوهر5 سفری برود که بر او واجب نباشد6 ولی اگر مثل سفر حج واجب باشد، باید نماز را شکسته بخواند.

1-  مظاهری: شرط دوم: ...

2- زنجانی: شرط پنجم: «سفر حلال باشد » از شرایط شکسته خواندن نماز آن است که برای کار حرام سفر نکند...

3- مظاهری: مثل آنکه زن بدون اجازه شوهر سفری برود که برا و واجب نباشد ولی اگر مثل سفر حج واجب باشد ، باید نماز را شکسته بخواند.

4- خوئی، تبریزی، زنجانی: ضرری که اقدام به آن شرعاً حرام است داشته باشد...

سیستانی: ضرری که موجب مرگ یا نقص عضو است ...

5- خوئی، تبریزی: (خوئی: در صورتی که نشوز بر او صادق شود) و فرزند با نهی پدر و مادر که موجب عقوقش باشد سفری بروند که بر آنان واجب نباشد، ولی اگر مثل سفر حج واجب باشد باید نماز را شکسته بخوانند.

گلپایگانی، صافی: و فرزند با نهی پدر و مادر که باعث اذیت آنها شود سفری برود که بر آنان واجب نباشد، ولی اگر مثل سفر حج واجب باشد، باید نماز را شکسته بخوانند.

فاضل، بهجت، نوری: و فرزند با وجود نهی پدر و مادر (فاضل: در صورتی که مخالف با آن موجب اذیت و ناراحتی یا اسائه ادب به پدر و مادر باشد) سفری بروند که بر آنان واجب نباشد، ولی اگر مثل سفر حج واجب باشد، باید نماز را شکسته بخوانند.

سبحانی: و فرزند با نفی پدر و مادر که از روی دلسوزی باشد برای منافع شخصی خود سفری بروند که بر انان واجب نیست ولی اگر مثل سفر حج واجب باشند باید نماز را شکسته بخواند .

6- زنجانی: زن بدون اجازه شوهر سفر کند. [پایان مسأله]

*****

وحید: شرط پنجم: انکه برای کار حرامی سفر نکند ف واگر برای کار حرامی –مانند دزدی یااعانت ظالم در ظلمش یا ضرر رساندن به مسلمانی-  سفر کند یا خود سفر حرام باشد –مثل آنکه قسم شرعی خورده باشد که به سفر نرود ، یا برای او ضرری داشته باشد  که تحمل آن ضرر حرام باشد- باید نماز را تمام بخواند.

مکارم: شرط پنجم: سفر او برای کار حرامی نباشد، اگر به قصد دزدی، خیانت یا کار حرام دیگری سفرکند، باید نماز را تمام بخواند، همچنین اگر خود سفر، حرام باشد مثل این که چنان مسافرتی برای بدن او ضرر قابل ملاحظه ای دارد، یا زن بدون اجازه شوهر سفر کند (بنابر احتیاط واجب) یا فرزند با نهی پدر و مادر سفر نماید به طوری که مایه اذیت آنها شود، باید نماز را تمام بخواند. ولی اگر سفر واجبی مانند حجّ واجب بوده باشد، رضایت شوهر و پدر و مادر شرط نیست و نماز شکسته است.

مسأله 1295- سفری که اسباب اذیت پدر و مادر باشد حرام است و انسان باید در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگیرد.

این مسأله، در رساله آیات عظام: بهجت و مظاهری نیست

مکارم: رجوع کنید به ذیل شرط پنجم.

*****

خوئی، تبریزی، وحید: مسأله – سفری که واجب نیست اگر سبب اذیت پدر ومادر باشد. ، حرام است و انسان باید در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگیرد.

. سیستانی: سبب اذیت – ناشی از شفقت پدر و مادر بر او – باشد...

زنجانی: مسأله- سفر به منظور اذیت کردن مومن حرام و نماز در آن سفر تمام است و همچنین اگر پدر و مادر سفر غیر واجبی را به صلاح فرزند ندانند و از روی دلسوزی او را از سفر نهی کنند چنانچه مسافرت فرزند سبب اذیت آنها شود حرام و نماز در آن سفر تمام است. ولی اگر سفر واجب باشد – مانند سفر برای حج واجب- ، حرام نیست و باید نماز را شکسته بخواند، هر چند سبب اذیت پدر و مادر باشد.

مسأله 1296- کسی که سفر او حرام نیست و برای کار حرام 1 هم سفر نمی کند2 اگر چه در سفر، معصیتی انجام دهد3، مثلاً غیبت کند4 یا شراب بخورد5 باید نماز را شکسته بخواند6.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست

1- زنجانی: یا ترک واجب...

2- مکارم: ولی در اثناء سفر، معصیت یا معصیتهایی انجام می دهد، مثل این که در سفر شراب بخورد، یا غیبت کند و به مردم ظلم نماید، نماز او شکسته است.

3- زنجانی: یا واجبی را ترک کند...

4- بهجت: مثلاً «نعوذ بالله» غیبت کند...

5- زنجانی: یا نماز نخواند...

6- بهجت: و اگر مقصود از سفر، هم طاعت و هم معصیت باشد، اگر هر دو قصد، مستقل باشد باید نماز را تمام بخواند ولی مقصود اصلی، طاعت است و معصیت ، مقصود فرعی و تبعی است ، نماز را شکسته می خواند.

زنجانی: و اگر سفر وی مستلزم معصیت یا ترک واجبی باشد نیز همینطور است، هر چند احتیاط مستحبّ در این صورت این است که نمازرا تمام نیز بخواند.

مسأله 1297- اگر مخصوصاً  برای آن که کار واجبی را ترک کند مسافرت نماید1 نمازش تمام است، پس کسی که بدهکار است اگر بتواند بدهی خود را بدهد و طلبکار هم مطالبه کند2، چنانچه در سفر نتواند بدهی خود را بدهد و مخصوصاً برای فرار از دادن قرض3 مسافرت نماید باید نماز را تمام بخواند 4 ولی اگر مخصوصاً برای ترک واجب مسافرت نکند، باید نماز را شکسته بخواند5 و احتیاط مستحبّ آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.6

1- خوئی، تبریزی، سیستانی، زنجانی:  اگر برای انکه کار واجبی را ترک کند مسافرت نماید(خویی، تبریزی، سیستانی: چه غرض دیگری در سفرداشته باشد یا نه)...

2- زنجانی: کسی که بدهکار است و وقت آن رسیده، اگر بتواند بدهی خود را بدهد و رضایت طلبکار را در تأخیر پرداخت احراز نکرده باشد...،

3- نوری: یا ترک واجب دیگری...

4- زنجانی: [پایان مسأله]

خوئی، سیستانی، تبریزی: ولی اگر سفرش برای کار دیگری است اگر چه در سفر ترک واجب نیز بنماید، باید نماز را شکسته بخواند.

بهجت: ولی مسافرت برای ترک روزه، حرام نیست. [پایان مسأله]

5- گلپایگانی، صافی: اگر چه سفر باعث ترک واجب شود و احتیاط مستحب آن است که در این صورت هم شکسته و هم تمام بخواند.

6- فاضل: احتیاط آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند...

[کلمه «مخصوصاً» در رساله آیات عظام: خوئی، زنجانی، تبریزی ، سیستانی و وحید نیست]

*****

مکارم: مسأله – هرگاه برای فرار از انجام کار واجبی مسافرت نماید مثل این که بدهکار است و می تواند بدهی خود را بدهد و طلبکار هم مطالبه می کند، اما او برای فرار ازپرداخت بدهی  مسافرت نماید، باید نماز را تمام بجا آورد، ولی اگر چنین قصدی را ندارد باید نماز را شکسته بخواند.

مظاهری: مسأله- اگر برای آنکه کار واجبی را ترک کند مسافرت نماید مثلا برای فرار از دادن قرض مسافرت نماید باید نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1298- اگر سفر او سفر حرام نباشد، ولی حیوان سواری یا مرکب دیگری که سوار است غصبی باشد1، نمازش شکسته است ولی اگر در زمین غصبی مسافرت کند، بنابراحتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند2.

1- گلپایگانی، صافی: یا درزمین غصبی مسافرت کند بنابراحتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

خوئی، تبریزی: یا در زمین غصبی مسافرت کند، باید نماز را شکسته بخواند.

بهجت: و یا این که در زمین غصبی سفر می کند، بنابرأظهر نمازش تمام است.

2- اراکی: باید نماز را شکسته بخواند و احتیاط مستحبّ  است که تمام هم بخواند.

*****

سیستانی: مسأله- اگر در سفر، حیوان سواری او یا مرکب دیگری که سوار است غصبی باشد و برای فرار از مالک مسافرت کرده باشد یا در زمین غصبی مسافرت کند، باید نماز را تمام بخواند.

وحید: مسأله- اگر سفر او سفر حرام نباشد ولی در زمین غصبی مسافرت کند یا حیوان سواری یا مرکب دیگری که سوار است غصبی باشد بنابراحتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند مگر اینکه سفر او بر آن مرکب برای فرار از رد آن به مالک باشد که در این صورت باید تمام بخواند.

سبحانی: مسأله- اگر کسی با ماشین غصبی سفر کند نماز او شکسته است و احتیاط مستحب آن است که هم تمام و هم شکسته بخواند .

مکارم: مسأله- اگر سفر حرام نیست ولی سوار بر مرکب غصبی شود یا در زمین غصبی مسافرت می کند، بنابراحتیاط جمع میان نماز شکسته و تمام کند، یعنی هم نماز  دو رکعتی و هم چهار رکعتی بجا آورد.

زنجانی: مسأله- اگر سفر او سفر حرام نباشد ولی ماشین یا مرکب دیگری که سوار است غصبی باشد، یا در زمین غصبی مسافرت کند، بنابراحتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

مسأله 1299- کسی که با ظالم1 مسافرت می کند، اگر ناچار نباشد و مسافرت او کمک به ظالم باشد2، باید نماز را تمام بخواند و اگر ناچار باشد3 یا مثلاً برای نجات دادن مظلومی با او مسافرت کند، نمازش شکسته است.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- سیستانی: کسی که به تبع ظالم...

2- سیستانی، زنجانی: مسافرت او کمک به ظالم در ظلمش (زنجانی: یا سبب تقویت شوکت وی) باشد...

وحید: مسافرت او کمک به ظالم در ظلمش یا سبب جلال و شوکت و تقویت حکم ظالم شود...

نوری: مسافرت او کمک به ظالم یا موجب شکوه و افزایش یافتن عظمت ظالم باشد...

3- زنجانی: یا به جهتی که اهمیت آن کمتر نیست، مثل نجات دادن مظلومی از مرگ، با او مسافرت کند، نمازش شکسته است.

*****

مکارم: مسأله- هرگاه کسی همراه ظالمی سفر کند و مسافرت او کمک به ظالم محسوب شود سفر او حرام است و نمازش را باید تمام بخواند، مگر آن که مجبور باشد یا برای وظیفه مهمتری مانند نجات جان مظلومی با او سفر کند که در این صورت نمازش شکسته است.

مساله 1300- اگر به قصد تفریح و گردش مسافرت کند، حرام نیست و باید نماز را شکسته بخواند.

*****

مکارم: مسأله- مسافرت به قصد تفریح و گردش و استفاده از اب و هوا و مانند آن تا آنجا که موجب اسراف و کار حرام دیگری نباشد، جایز است و نماز را باید شکسته بخواند.

زنجانی: مسأله- مسافرت برای تفریح و گردش حرام نیست و کسی که به این قصد مسافرت می کند باید نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1301- اگر برای لهو و خوش گذرانی به شکار رود1، نمازش تمام است2 و چنانچه برای تهیه کردن معاش به شکار رود، نمازش شکسته است3 و اگر برای کسب و زیاد کردن مال برود4، احتیاط واجب آن است که نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند، ولی باید روزه نگیرد.

1- تبریزی: حرام نیست ولی...

2- خوئی: نمازش درحال رفتن تمام است و در برگشتن قصر است در صورتی که به حد مسافت باشد...

سیستانی: گرچه حرام نیست ولی نمازش در حال رفتن تمام است و در برگشتن قصر است در صورتی که به حد مسافت باشد و مانند رفتن برای شکار نباشد...

3- اراکی، تبریزی: و همچنین اگر برای کسب و زیاد کردن مال برود (اراکی: نمازش شکسته است ؛ گرچه احتیاط مستحب است که نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند، ولی بابدی روزه نگیرد).

خوئی، سیستانی: و همچنین است اگر برای کسب و زیاد کردن مال برود، اگر چه در این صورت احتیاط (سیستانی: احتیاط مستحب) آن است که نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

نوری: چنانچه برای تهیه معاش به شکار رود و همچنین اگر برای کسب و زیاد کردن مال برود، نمازش شکسته است و روزه را نیز نباید بگیرد.

زنجانی: اگر برای لهو و خوشگذرانی به شکار رود حرام و نمازش تمام است و باید روزه اش را بگیرد و چنانچه برای امرار معاش به شکار رود سفرش حلال و نمازش شکسته است...

4- بهجت: پس اگر از کسانی می شود که شغلشان در مسافرت کردن است ، نمازش تمام است و روزه می گیرد، وگرنه احتیاط واجب، در جمع بین شکسته و تمام است ولی روزه را افطار می کند.

*****

وحید: مسأله- اگر   برای لهو و خوشگذرانی به شکار رود ، سفرش در رفتن حرام و نمازش تمام است و در برگشتن اگر هشت فرسخ باشد و برای شکار لهوی نباشد شکسته است و چنانچه برای تهیه معاش به شکار رود  نمازش شکسته است و همچنین است اگر برای تجارت به شکار برود و احتیاط مستحب ان است  که نمازش را شکسته و تمام بخواند ، و روزه را بگیرد و قضا نماید.

مکارم: مسأله- کسی که برای امرار معاش به شکار می رود سفرش حلال و نمازش شکسته است، همچنین اگر برای فراهم کردن در آمد بیشتر باشد، اما کسی که برای لهو  و تفریح و خوشگذارنی به شکار می رود، سفرش حرام و نمازش را باید تمام بخواند.

سبحانی: مسأله- اگر  برای لهو خوشگذرانی به شکار رود مسافرت حرام و نمازش تمام است و چنانچه برای تهیه معاش و یا برای کسب و زیاد کردن مال به شکار برود باید نماز را شکسته بخواند و روزه نگیرد.

مظاهری : مسأله- اگر  برای تهیه معاش یا برای کسب و زیاد کردن مال به شکار یا صید ماهی برود حرام نیست و باید نماز را شکسته بخواند . ولی اگ برای لهو و خوشگذرانی باشد فعل حرام انجام داده اما نماز شکسته است.

مسأله 1302- کسی که برای معصیت سفر کرده1، موقعی که از سفر بر می گردد  اگر توبه کرده2، باید نماز را شکسته بخواند، و اگر توبه نکرده3 و چیزی هم که بازگشت را از جزئیت سفر معصیت خارج کند حادث نشده باشد باید تمام بخواند و احتیاط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

1-زنجانی:  کسی که برای معصیت به مقدار مسافت شرعی سفر کرده  ...

2- مکارم: و تا محلی که می خواهد برگردد هشت فرسخ یا بیشتر باشد، باید نماز را شکسته بخواند، و همچنین اگر توبه نکرده ولی در بازگشت آلوده به معصیت نیست.

3- اراکی: باید تمام بخواند مگر آن که برگشتن، سفر جداگانه ای به حساب آید، که در این صورت نماز شکسته است چه توبه کرده باشد یا نکرده باشد.

زنجانی، مظاهری: باید تمام بخواند (زنجانی:و احتیاط مستحبّ آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند).

فاضل: باید نماز را تمام بخواند و اگر برگشتن از سفر در نظر عرف، جزء رفتن به سفر معصیت محسوب شود بعید نیست وظیفه اش تمام باشد گرچه احتیاط آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

نوری: و در بازگشت فقط قصد عود به وطن را دارد  نماز را باید تمام بخواند و احتیاط مستحبّ آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

*****

گلپایگانی، صافی: مسآله-  کسی که برای معصیت سفر کرده، موقعی که از سفر بر می گردد، اگر برگشتن به اندازه مسافت شرعی باشد چنانچه توبه کرده، یا برگشت، سفر مستقلی باشد، باید نماز را شکسته بخواند و اگر برگشت به اندازه مسافت شرعی نیست ولی مجموع رفت و برگشت به اندازه مسافت است، احتیاط لازم آن است که نمازرا هم شکسته و هم تمام بخواند.

خوئی، سیستانی، وحید: مسأله- کسی که برای معصیت سفر کرده، موقعی که از سفر بر می گردد اگر برگشتن به تنهایی هشت فرسخ است، باید نماز را شکسته بخواند و احتیاط مستحب آن است که در صورتی که توبه نکرده، هم شکسته و هم تمام بخواند.

تبریزی: مسأله- کسی که برای معصیت سفر کرده، موقعی که از سفر بر می گردد چنانچه قبل از برگشتن قصد اقامت کرده، یا سی روز با تردد در مقصد مانده، یا توبه کرده و برگشتن به تنهایی هشت فرسخ است، باید نماز را شکسته بخواند، و احتیاط واجب آن است که در صورتی که توبه نکرده ، هم شکسته و هم تمام بخواند و اگربرای شکار لهوی باشد و برگشتن به حد مسافت باشد، باید در مراجعت قبل از اقامه، یا سی روز با تردد در مقصد ماندن، جمع بین قصر و تمام نماید.

بهجت: مسأله- کسی که سفرش برای معصیت است اگر در بین راه توبه کرده، در صورتی که باقیمانده سفر به اندازه مسافت شرعی باشد، نمازش شکسته است و اگر توبه نکرده و پس از ارتکاب معصیت و یا بدون آن برگشت، در صورتی که بقیه سفر به اندازه مسافت شرعی باشد، بنابرأظهر نماز را شکسته می خواند.

سبحانی: مسأله- کسی که برای معصیت سفر کرده  موقعی که از سفر بر می گردد، باید نماز را شکسته بخواند خصوصا اگر توبه کرده باشد.

مسأله اختصاصی

نوری: مسأله 1302- شخصی که  از سفر معصیت برمی گردد ، چنانچه انگیزه رجوعش مقصد مستقلی غیر از رجوع به وطن باشد نماز او شکسته است.

مسأله 1303- کسی که سفر او سفر معصیت است، اگر در بین راه از قصد معصیت برگردد1، چنانچه باقیمانده راه هشت فرسخ2 باشد، یا چهار فرسخ باشد 3 و بخواهد برود و برگردد4، باید نماز را شکسته بخواند5.

1- سیستانی: خواه باقیمانده راه به تنهایی یا مجموع رفت و برگشت از آنجا هشت فرسخ باشد یا نه، باید نماز را شکسته بخواند.

سبحانی: چنانچه باقیمانده راه و یا مسافتی را که بعد از پشیمان شدن از معصیت می رود و بر می گردد هشت فرسخ باشد باید نماز را شکسته بخواند.

2- مکارم: یا بیشتر باشد و یا مجموع رفتن و برگشتن هشت فرسخ است، باید نماز را شکسته بخواند.

3- گلپایگانی، صافی: که با برگشت هشت فرسخ شود و قصد اقامه ده روز نداشته باشد، باید نماز را شکسته بخواند و اگر بقیه راه به اندازه مسافت شرعی نباشد ولی مجموع راهی که قبل از توبه رفته و بعد از توبه می رود، به اندازه مسافت شرعی باشد احتیاط لازم آن است که نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

4- خوئی، تبریزی، وحید: بخواهد برود و چهار هم فرسخ برگردد...

5- فاضل: به شرط آن که رفتن آن از چهار فرسخ کمتر نباشد.

وحید: باید از وقتی که شروع به سیر و رفتن می کند نماز را شکسته بخواند.

بهجت: رجوع کنید به ذیل مسأله 1302.

*****

زنجانی: مسأله- کسی که سفر او سفر معصیت بوده، یا برای معصیت سفر کرده، اگر در بین راه سفرش حلال شود یا از قصد معصیت برگردد، چنانچه باقیمانده راه هشت فرسخ باشد، یا می خواهد به جایی رود که به ضمیمه برگشت هشت فرسخ می باشد، باید نماز را شکسته بخواند.

مسأئل اختصاصی

بهجت: مسأله 1060- اگر قسمتی از سفر برای کار حرام و قسمتی دیگر برای کار غیر حرام باشد آن قسمت سفر که برای غیر حرام است ملاک شروع مسافت شرعی برای شکسته بودن نماز است.

سبحانی: مسأله 1027- شخصی که از سفر معصیت بر می گردد چنانچه انگیزه رجوعش مقصد مستقلی غیر از رجوع به وطن باشد نماز او نیز شکسته است.

مسأله 1304- کسی که برای معصیت سفر نکرده، اگر در بین راه قصد کند که بقیه راه را برای معصیت برود، باید نماز را تمام بخواند ولی نمازهایی را که شکسته خوانده صحیح است1.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و سبحانی نیست

1- خوئی، تبریزی: درصورتی که مقدار گذشته به قدر مسافت صحیح است و الا احتیاط واجب آن است که آن نمازها را اعاده نماید.

صافی: در صورتی که راهی که  طی کرده مسافت بوده صحیح است و الا احتیاط واجب اعاده آنهاست.

*****

زنجانی: مسأله – کسی که سفر او سفر معصیت نبوده و برای معصیت هم سفر نکرده، اگر در بین راه، سفرش معصیت شود یاقصد کند که بقیه راه برای معصیت برود، باید نماز را تمام بخواند، و نمازهایی را که شکسته خوانده، در صورتی که مقدار گذشته مسافت شرعی بوده صحیح است ، و الا احتیاط واجب آن است که آن نماز ها را اعاده نماید.

وحید: مسأله- کسی که برای معصیت سفر نکرده اگر در بین راه قصد کند که بقیه راه را برای معصیت برود باید نماز را بعداز آن که شروع به سیر و رفتن کرد تمام بخواند و نمازهایی را که شکسته خوانده در صورتی که به مقدار گذشته  مسافت بوده صحیح است وگرنه بنابراحتیاط واجب در وقت ، اعاده و در خارج وقت قضا نماید.

شرط ششم: آن که صحرانشینهایی نباشد که دربیابانها گردش می کنند1 و هر جا آب و خوراک برای خود و حشمشان پیدا کنند می مانند و بعد از چندی به جای دیگر می روند و صحرانشینها در این مسافرتها باید نماز را تمام بخوانند.

1- سیستانی: شرط ششم: آن که از کسانی نباشد که خانه شان همراه خودشان است مانند صحرانشینهایی که در بیابانها گردش می کنند...

زنجانی: شرط ششم: «صحرا نشین نباشد» از شرایط شکسته خواندن نماز آن است که از صحرا نشین هایی نباشد که در بیابانها گردش می کنند ...

سبحانی: شرط ششم:  خانه به دوش نباشد؛ [یعنی] شرط ششم: آنکه از صحرانشین هایی نباضدکه در بیابانها گردش می کنند...

*****

وحید: شرط ششم: آنکه از کسانی نباشد که خانه به دوشند ، مانند صحرانشین هایی که در بیابانها گردش می کنند و هر جا آب و خوراک برای خود و احشامشان پیدا کنند می مانند، و بعد از چندی به جای دیگر می روند و چنین کسانی که خانه و لوازم زندگیشان هر جا بروند با خودشان است باید نماز را تمام بخوانند.

مکارم: شرط ششم: از صحرانشین های خانه به دوش نباشد. «صحرانشینهای خانه بدوش» که وطن خاصی ندارند و هر جا آب و خوراک برای خود و حیواناتشان فراهم باشد توقف می کنند باید در این مسافرتها نمازشان را تمام بخوانند و روزه را بگیرند.

مظاهری: صحرانشین هایی که در بیابانها گردش  می کنند و هر جا آب و خوراک برای خود و حیواناتشان پیدا کنند می مانند و بعد از چندی به جای دیگر می روند باید نماز را تمام بخوانند .

مسأله 1305- اگر یکی از صحرانشینها برای پیدا کردن منزل و چراگاه حیواناتشان سفرکند1، چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد، احتیاط واجب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام: مکارم و بهجت نیست.

1- گلپایگانی، صافی: بدون چادر و اثاثیه، بلکه فقط به منظور تعیین محلّ و مرتع مناسب برای احشام خودشان باشد...

وحید: اگر چادر و لوازم زندگی اش همراهش باشد نمازش تمام است وگرنه نماز را شکسته بخواند.

زنجانی: چنانچه با چادر و اثاثیه باشد نماز را تمام بخواند و الا چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد، بنابراحتیاط باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

نوری: چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد، و چادر و اثاثیه او همراهش نباشد نمازش را شکسته بخواند.

فاضل: بدون این که منزلش همراهش باشد چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد و قبل از این سفر هم ده روز دریکجا نمانده است، باید نمازش را تمام بخواند.

سبحانی: باید نمازش را تمام بخواند هر چند سفر او هشت فرسخ باشد.

*****

خوئی، تبریزی، سیستانی: مسأله- اگر یکی از صحرانشینها (سیستانی: مثلاً) برای پیدا کردن منزل و چراگاه حیواناتشان سفرکند، چنانچه با بنه و دستگاه باشد، (سیستانی: که صدق کند خانه اش همراهش می باشد) نماز را تمام بخواند و الا چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد، نماز را شکسته بخواند.

مظاهری: مسأله – اگر یکی از صحرانشین ها برای پیدا کردن منزل و چراگاه حیواناتشان یا برای زیارت یا حج یا تجارت و مانند این ها مسافرت کند باید نماز را تمام بخواند.

مسأله 1306- اگر صحرانشین برای زیارت یا حج یا تجارت و مانند اینها 1 مسافرت کند، باید نماز را شکسته بخواند2.

این مسأله دررساله آیت الله  بهجت نیست

1- فاضل: قبل از اینکه ده روز بماند...

2- سیستانی: اگر صدق عنوان خانه بدوش بر آن در این سفر نکند؛  باید نماز را شکسته بخواند و اگر صدق کند نمازش تمام است.

سبحانی: باید نماز را تمام بخواند خصوصا اگر با همان چادر و اثاثیه سفر کند.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 1305

*****

مکارم: مسأله- هرگاه صحرانشین خانه به دوش مانند مردم دیگر برای زیارت خانه خدا، یا تجارت، یا مسافرت دیگری غیر از آن مسافرت که جزء زندگی اوست برود، باید نماز را شکسته بخواند.

زنجانی: مسأله- اگر صحرانشین برای کار دیگری مانند زیارت و حج مسافرت کند، نماز ش تمام است و بنابراحتیاط مستحب شکسته نیز بخواند.

شرط هفتم: آن که شغل او  مسافرت نباشد، بنابراین شتر دار و راننده و چوبدار و کشتیبان و مانند اینها اگر چه برای بردن اثاثیه منزل خود مسافرت کنند1، در غیر سفر اول باید نماز را تمام بخوانند2. ولی در سفر اول اگر چه طول بکشد، نمازشان شکسته است.

1- بهجت: نمازشان تمام است . [پایان مسأله]

2- گلپایگانی، صافی: و همچنین در سفر اول اگر طول بکشد یا از مکانی به مکان دیگر برود که عرفاً بگویند: عمل او سفر است باید نمازش را تمام بخواند ولی اگر سفر طولانی نباشد به طوری که عرفاً نگویند سفر عمل اوست، نمازشان شکسته است.

نوری: ولی در سفر اول نمازشان شکسته است مگر اینکه سفر اول نیز طولانی باشد که در این صورت پس از اینکه صدق کند که شغل او مسافرت شده نمازش تمام است.

*****

 خوئی: شرط هفتم: آنکه شغل او مسافرت نباشد، بنابراین شتر دار و راننده و چوبدار و کشتیبان و مانند این ها، اگر چه برای بردن اثاثیه منزل خود مسافرت کنند باید نماز را تمام بخوانند. و ملحق می شود به کسی که کارش سفر است کسی که کارش در جای دیگری است که مقدار معتدّبهی از روزها را مثلاً ماهی ده روز یا بیشتر به آنجا سفر نموده و بر می گردد مانند کسی که اقامتش در جایی است و کارش در جای دیگر از قبیل تجارت و تدریس.

. تبریزی: و ملحق می شود به کسی که عملش سفراست، شخصی که کارش در جای معینی است و حداقل هفته ای یک بار به آنجا سفر نموده و بر می گردد مانند کسی که اقامتش در جایی و کارش در جای دیگر است مثل رفتن برای تجارت و تدریس.

اراکی: شرط هفتم: شغل او یا مقدمه شغلش مسافرت نباشد، بنابراین شتر دار و راننده و چوبدار و کشتیبان و مانند این ها اگر چه برای بردن اثاثیه منزل خود مسافرت کنند ، در سفر باید  نماز را تمام بخوانند، ولی در سفر اول نمازشان شکسته است مگر به قدری طول بکشد که بگویند مسافرت را شغل خود قرار داده، که در این صورت نماز تمام است.

زنجانی: شرط هفتم: (کثیر السفر نباشد) از شرایط شکسته خواندن نماز آن است که  بسیار مسافرت نکند بنابراین کسی که شغل او مسافرت است، مانند ساربان و راننده و چوبدار و کشتیبان و مانند اینها، باید نماز را تمام بخوانند.

کثیر السفر باید نمازش را تمام بخواند، خواه شغلش مسافرت باشد، یا بخاطر شغل و گذران زندگی بسیار مسافرت می کند، و خواه به جهت دیگر باشد، بنابراین کسی که در سفر تجارت، یا تدریس می کند، یا به جهت تفریح، - مثلاً – زیاد سفر می کند نمازش تمام است.

وحید: شرط هفتم: انکه شغل او مسافرت نباشد، بنابراین شتر دار  و راننده و کشتیبان و مانند این ها اگر چه برای بردن اثاثیه منزل خود، مسافرت کنند باید نماز را تمام بخوانند و مدار بر این است که عرفا بگویند شغلش سفر است، مثلا بگویند کار او رانندگی یا ساربانی است و همچنین باید شغل او هم در سفر نباشد. مانند کسی که اقامتش در جایی است و کارش –از قبیل تجارت و تدریش و طبابت- در جای دیگری است به طوری که اکثر ایام را روز در میان – مثلا – برای انجام کار سفر می کند.

مکارم: شرط هفتم: شغل و کار او مسافرت نباشد، راننده ها و خلبانها، کشتیبانها و ساربانها و مانند آنها که سفر، شغل آنهاست باید نمازرا تمام بخوانند هرچند در سفر اول باشد.

سیستانی: شرط هفتم: آنکه «کثیر السفر» نباشد و اما کسی که کارش متوقف بر سفر است مانند راننده و کشتیبان و پستچی و چوپان یا کسی که زیاد سفر می کند هر چند کار او متوقف بر آن نباشد مانند کسی که سه روز در هفته در مسافرت باشد هر چند برای تفریح یا سیاحت باشد اینگونه افراد باید نماز را تمام بخوانند.

سبحانی: شرط هفتم: سفر برای شغل نباشد، [یعنی] شغل و کار او مسافرت نباشد. کسانی که دارای چنین شرطی نیستند به سه گروه تقسیم می شوند: 1- راننده ها و خلبان ها و کشتیبان ها و ساربان ها و مانند آنها سفر شغل آنهاست باید نماز را تمام بخوانند.

2- کسی که سفر شغل او نیست ولی سفر مقدمه شغل اوست یعنی برای انجام آن به طور مرتب سفر کند. مانند معلمی که باید هر روز یا غالبا به مقدار مسافت شرعی مسافرت کند و پس از تدریس به وطن باز می گردد و همچنین است محصل و بیله وری که برای خرید و یا فروش باید به مقدار مسافت شرعی سفر کند و سپس برگردد آن کروه نیز باید نماز خود را تمام بخوانند.

3- کسی که سفر شغل او نیست ولی برای زیارت هر هفته مرتب سفر می کند. این گروه نیز باید نماز تمام و روزه را بگیرند خلاصه کسانی که سفر برای انان به صورت یک امر عادی درآید نماز آنان تمام و روزه را باید بگیرند.

مظاهری: شرط سوم: کثیرالسفر نباشد: (کثیرالسفر به کسی گفته می شود که ده روز در یک محل نماند.) بنابراین کسانی که شغلشان مسافرت است مانند راننده ، یا شغلشان در مسافرت است مانند معلم که ساکن جایی است و هر روز برای انجام کار خود چهار فرسخ یا بیشتر می رود و بر می گردد  یا کسی که به علت دیگری مسافرت های پی در پی می کند مثلا همه هفته به زیارت می رود یا در شهری جنسی دارد که برای حمل ان مسافرت های پی در پی می کند، باید نماز را تمام بخواند.

مسائل اختصاصی

اراکی: مسأله 1299- کسی که مسافرت مقدمه شغل او می باشد، حکم کسی را دارد که شغل او مسافرت است، بنابراین کسی که بین محل کار و سکونت او به اندازه مسافت شرعی یا بیشتر فاصله باشد و معمولاً بین آن دو محل رفت و آمد می کند، به طوری که ده روز در یک محلّ نمی ماند، نمازش تمام است.

بهجت: مسأله 1062- مسافرتهایی که همیشه لازمه شغل انسان است، مثل سفر برای پیدا کردن منزل قبل از حرکت کاروان، مانند همان شغل است، بخلاف مسافرتهای اتفاقی که نماز در آن شکسته است.

مکارم: مسأله 1146- کسی که شغلش مسافرت نیست ولی مسافرت مقدمه شغل اوست مانند معلم و کارگر و کارمندی که خودش ساکن شهری است و همه روزه برای انجام کار به نقطه دیگری می رود که رفت و امد او هشت فرسخ یا بیشتر است، باید نماز را تمام بخواند و روزه را بگیرد.

مسأله 1307- کسی که شغلش مسافرت است1 اگر برای کار دیگری مثلاً برای زیارت یا حجّ2 مسافرت کند ، باید نماز را شکسته بخواند3، ولی اگر مثلاً شوفر، اتومبیل خود را برای زیارت کرایه بدهد4 و در ضمن خودش هم زیارت کند، باید نماز را تمام بخواند5.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- سیستانی: کسی که شغلش درمسافرت است...

2- مکارم: یا مقصد دیگری...

3- سیستانی: مگر آن که عرفاً او را کثیر السفر بگویند مانند کسی که دائماً سه روز در هفته مسافر است...

زنجانی: نمازش تمام است و بنابراحتیاط  مستحب نماز را شکسته هم بخواند. [پایان مسأله]

فاضل: باید نماز را تمام بخواند...

4- بهجت: اگر مثلاً راننده عده ای را برای زیارت با اتومبیل خود ببرد...

5- سیستانی: در هر حال باید نماز را تمام بخواند.

*****

سبحانی: مسأله- اگر راننده برای کار دیگری مثلا برای زیارت  یا حج هم مسافرت کند، باید نماز را تمام بخواند و همچنین است اگر اتومبیل خود را برای زیارت کرایه بدهد و در ضمن خودش هم زیارت کند باید نماز را تمام بخواند.

مسأله 1308- حمله دار یعنی: کسی که برای رساندن حاجیها به مکه مسافرت می کند1، چنانچه شغلش مسافرت باشد، باید نمازرا تمام بخواند و اگر شغلش مسافرت نباشد2، باید شکسته بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و مظاهری نیست

1- زنجانی: اگر بسیار مسافرت می کند باید نماز را تمام بخواند، ولی امروزه که معمولاً بسیار مسافرت نمی کنند نمازشان شکسته است.

2- خوئی: و فقط در ایام حج برای حمله داری سفر می کند، احتیاط واجب آن است که بین نماز تمام و شکسته جمع نماید، ولی چنانچه مدت سفر او کم باشد مثل این که زمان که سفر با هواپیما است بعید نیست حکم وظیفه او شکسته خواندن باشد.

سیستانی: و فقط در ایام حج برای حمله داری سفر می کند چنانچه مدت سفر او کم باشد مثلاً دو سه هفته، نماز او شکسته است و اگر زیاد باشد مانند سه ماه، نماز او تمام است و اگر شک داشته باشد که کثیر السفر بر او صدق می کند یا نه، احتیاطاً جمع کند بین قصر و تمام.

تبریزی: و فقط در ایام حج برای حمله داری سفر می کند اگر چه مدت سفرش کم باشد مانند این زمان که سفر با هواپیما است بنابراحتیاط تمام و شکسته بخواند.

وحید: و مدت  سفر او هم کم باشد –مانند آن که سفرش مثلا با هواپیما باشد- باید شکسته بخواند، ولی اگر مدت سفر او زیاد باشد احتیاط واجب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

*****

نوری، فاضل: مسأله- حمله دار یعنی کسی که فقط در ماههای حج به مسافرت اشتغال می ورزد، نماز را باید شکسته بخواند.

مکارم: مسأله- کسانی که راهنمای حج و مدیرکاروان حجّاج ومانند آن می باشند، در صورتی که مسافرت جزء یا مقدمه شغل آنها محسوب شود و این کار مدت قابل ملاحظه ای (حدود چند ماه ) به طول انجامد باید نماز را تمام بخوانند.

سبحانی: مسأله- کسانی که راهنمای حج و مدیر کاروان حجاج و مانند آنها می باشند ، چون سالی یک بار اتفاق می افتد و در مدت کمی انجام می گیرد نماز آنها شکسته است  و حکم آنها با حمله داری که سال های گذشته که بخش عمده سال را در سفر بودند تفاوت دارد.

مسأله 1309- کسی که شغل او حمله داریی است و حاجیها را از راه دور به مکه می برد، چنانچه تمام سال یا بیشتر سال را در راه باشد1، باید نماز راتمام بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام: زنجانی، مکارم، سیستانی ،بهجت و مظاهری  نیست.

1- خوئی: چنانچه مقدار معتنابهی از ایام سال را در راه باشد...

وحید: چنانچه تمام سال یا قسمت عمده سال را در راه باشد...

تبریزی: چنانچه چند ماه از سال را درراه باشد...

سبحانی: رجوع کنید به ذیل مسأله 1308.

مسأله 1310- کسی که در مقداری از سال شغلش مسافرت است، مثل شوفری که فقط در تابستان یا زمستان اتومبیل خود را کرایه می دهد، باید در سفری که مشغول به کارش هست نماز را تمام بخواند1، و احتیاط مستحبّ آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

1- مکارم: ‍[پایان مسأله]

تبریزی: باید درآن سفر نماز را تمام بخواند. [پایان مسأله]

خوئی، سیستانی: باید در آن سفر نماز را تمام بخواند...

وحید: باید در آن سفری که کار اوست در آن قسمت از سال نماز را تمام بخواند...

گلپایگانی، صافی: باید در سفری که برای شغلش می رود نماز را تمام بخواند...

فاضل: باید در زمانی که اشتغال به سفر دارد نماز را تمام بخواند...

بهجت: اگر به او راننده گفته می شود باید نماز را تمام بخواند...

*****

زنجانی: مسأله- کسی که فقط در مقداری از سال شغلش مسافرت است، مانند راننده ای که فقط در تابستان یا زمستان مسافران را جابجا می کند، باید در آن سفر نماز را تمام بخواند و احتیاط مستحبّ آن است که شکسته نیز بخواند، ولی اگر مدت سفر او کم باشد به قدری که عرفاً به او کثیر السفر نگویند، مانند حمله داری که سالی یک بار حجاج را به مکه می برد، باید نماز را شکسته بخواند.

مظاهری: مسأله- کسی که در مقداری از سال کثیرالسفر است مثل راننده ای که فقط ددر تابستان یا زمستان رانندگی می کند باید در ایامی که مشغول به کارش است نمازش را تمام بخواند .

مسائل اختصاصی

بهجت: مسأله 1064- در کثیر السفر لازم نیست که انسان سفرهای متعدد داشته باشد بلکه یک سفر طولانی که بیشتر سال را فرا گیرد مثل سفرهای متعدد است، پس همین که بگویند فلانی راننده  است و یا شغلش سفر است اگر چه در یک سفر طولانی و بدون تکرار و تعدد باشد کافی است.

سیستانی: مسأله 1296- در صدق عنوان راننده و مانند آن معتبر است که تصمیم بر ادامه رانندگی داشته باشد و زمان استراحتش بیش از مقدار معمول رانندگان طولانی نباشد پس کسی که مثلاً در هفته یک روز سفر می رود، راننده بر او صدق نمی کند و اما عنوان کثیر السفر صدق می کند بر کسی که حداقل ده روز در ماه حداقل یک بار مسافرت برود یا ده روز در سفر باشد هرچند در ضمن دو یا سه سفر ، بااین شرط که تصمیم بر ادامه داشته باشد بمدت شش ماه در یک سال یا سه ماه متوالی ولی در چند سال در این صورت نماز او در همه مسافرتها هر چند غیر سفرهای متکرر او باشد تمام است البته در ماه اول بین نماز شکسته و تمام جمع بنماید، و اگر روزهای مسافرت او در ماه هشت یا نه روز باشد به احتیاط واجب در همه سفرها باید هم شکسته بخواند و هم تمام و اگر کمتر از این باشد نمازشکسته است.

مظاهری: مسأله 1010- کسی که کثیرالسفر است گرچه برای کار دیگری مثلا برای زیارت یا حج زیارت کند باید نماز را تمام بخواند.

مسأله 1311- راننده و دوره گردی که در دو سه فرسخی شهر رفت و آمد می کند، چنانچه اتفاقاً سفر هشت فرسخی برود1، باید نماز را شکسته بخواند.

1- بهجت: ولی این سفر جزء شغل او باشد، باید نماز را تمام بخواند.

وحید: چنانچه اتفاقا سفر شرعی برود ...

*****

مکارم: مسأله- کسی که شغلش رانندگی داخل شهرهاست اگر اتفاقاً به سفر خارج از شهر برود و هشت فرسخ و بیشتر باشد نمازش شکسته است ، اما کسی که هم رانندگی داخل شهر می کند و هم راننده بیابانی است وقتی به خارج شهر می رود، نماز راباید تمام بخواند.

زنجانی: مسأله- کسی که در کمتر از چهار فرسخی شهر رفت و آمد می کند به صورتی که عرفاً او را کثیر السفر می گویند، چنانچه اتفاقاً سفری برود که مسافت شرعی است بنابراحتیاط نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند، و اگر رفت و  آمد او به جایی نزدیک شهر است به حدی که رفتن به آنجا عرفاً مسافرت محسوب نشود، در مسافرتی که به قدر مسافت شرعی است باید نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1312- کسی که شغلش مسافرت است1 اگر ده روز یا بیشتر در وطن خود بماند، چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد، چه بدون قصد بماند، باید در سفر اولی که بعد از ده روز می رود، نماز را شکسته بخواند2.

1- اراکی: یا مسافرت مقدمه شغل اوست...

خوئی، تبریزی، وحید: چارواداری که شغلش مسافرت است...

زنجانی: کسی که زیاد مسافرت می کند...

2- خوئی، تبریزی: و همچنین است اگر در غیر وطن خود، ده روز با قصد بماند.

وحید: ولی کسان دیگری که شغلشان سفر است یا شغلشان در سفر است احتیاط واجب آن است که در آن سفر جمع کنند بین شکسته و تمام.

بهجت: رجوع کنید به ذیل مسأله 1313.

*****

سیستانی: مسأله- کسی که شغلش مسافرت است چه ده روز یا بیشتر در وطن خود بماند و از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد، یا بدون قصد بماند باید در همان سفر اولی که بعد از ده روز می رود، نماز را تمام بخواند و همچنین است اگر در غیر وطن خود ده روز با قصد یا بدون قصد بماند ولی در خصوص چاروادار یا راننده ای که اتومبیلش را کرایه می دهد اگر چنین باشد احتیاط مستحبّ آن است که در سفر اولی که بعد از ده روز می رود هم شکسته بخواند و هم تمام.

مکارم: مسأله- کسی که شغلش مسافرت است اگر ده روز یا بیشتر در محلی بماند، خواه وطن او باشد یا نه، و خواه از اول قصد ده روز داشته یا نه، باید در سفر اول نماز را شکسته بخواند و اگر شک کند که ده روز مانده یا نه، باید نمازش را تمام بخواند.

سبحانی: مسأله-  کسی که به یکی از عناوین سه گانه [که در شرط هفتم گذشت] باید نماز را تمام بخواند اگر ده روز یا بیشتر در وطن خود بماند  یا در نقطه ای ده روز اقامت کند باید در سفر اولی که بعد از ده روز می رود نماز را شکسته بخواند .[و] اگر چنین گروهی شک کنند که در وطن خود یا جای دیگر ده روز مانده اند یا نه، باید نماز را تمام بخوانند.

مظاهری: مسأله- کسی که کثیرالسفر است گرچه ده روز یا بیشتر در جایی بماند ، چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد و چه بدون قصد بماند باید در سفر اولی که بعد از ده روز می رود  نماز را تمام بخواند.

[و] کسی که تصمیم گرفته است کثیرالسفر شود باید در همان سفر اول نمازش را تمام بخواند.

مسأله 1313- کسی که شغلش مسافرت است1، اگر در غیر وطن خود ده روز بماند2 در سفراولی که بعد از ده روز می رود باید نماز را شکسته بخواند3، چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد یا نداشته باشد.

این مسأله در رساله آیات عظام: مکارم و سبحانی نیست

1- اراکی: یا مسافرت مقدمه شغل اوست...

زنجانی: کسی که زیاد مسافرت می کند...

2- اراکی: اگر قصد ماندن داشته باشد...

گلپایگانی، صافی، زنجانی: چنانچه از اول قصد ماندن ده روز را داشته...

نوری: با قصد اقامه بماند...

فاضل: با قصد بماند...

3- نوری: [پایان مسأله]

اراکی، گلپایگانی، صافی: و اگر از اول، قصد ماندن ده روز را نداشته باشد احتیاط واجب (گلپایگانی، صافی: احتیاط لازم) آن است که نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند. (صافی: اگر چه اکتفا به تمام هم بدون توجیه نیست).

زنجانی: و اگر از اول قصد ماندن ده روز را نداشته باشد، بنابراحتیاط در سفر اوّل، هم شکسته و هم تمام بخواند.

فاضل: و اگر قصد ده روز ماندن را نداشته به احتیاط واجب جمع بخواند.

*****

خوئی، تبریزی: مسأله- کسی که شغلش مسافرت است، غیر از چاروادار اگر چه (تبریزی: اگر) در غیر وطن خود با قصد ده روز بماند، یا در وطن خود هر چند بدون قصد باشد ده روز بماند، در سفر اولی که بعد از ده روز می رودنیز حکمش تمام است ولی احتیاط مستحبّ آن است که بین نماز تمام و شکسته جمع نماید.

. تبریزی:  در سفر اولی که بعد از ده روز می رود احتیاط واجب آن است که بین نماز تمام و شکسته جمع نماید

سیستانی: مسأله- کسی که شغلش مسافرت است شرط نیست که سه بار مسافرت کند تا نمازش تمام باشد بلکه همین که عنوان راننده و مانند آن بر او منطبق شود هر چند در اولین سفر باشد نمازش تمام است.

بهجت: مسأله- کسی که شغلش مسافرت است، اگر در وطن یا غیروطن خود ده روز بماند، در سفر اولی که بعد از ده روز می رود مانند سفر اولی است که این شغل را در ابتداء شروع کرده بود و بنابراین تا زمانی که این سفر، عرفاً شغل او حساب نمی شود باید نماز را شکسته بخواند، بلی ماندن ده روز متصل در غیروطن، باید با قصد اقامه باشد، ولی در وطن اگر چه بدون قصد هم باشد، همین حکم را دارد.

وحید: مسأله- چارواداری که شغلش مسافرت است، اگر در غیر وطن خودف ده روز یا بیشتر بماند چنانچه از اول قصد ماندن ده روز  داشته باشد ، در سفر اولی که بعد از ده روز می رود باید نماز را شکسته بخواند ولی کسان  دیگری که شغلشان سفر یا شغلشان در سفرا ست  احتیاط  واجب ان است که در آن سفر جمع کنند بین شکسته و تمام.

مسائل اختصاصی

سیستانی: مسأله 1301- کسانی که چون چاروادار و راننده که شغل آنها مسافرت است، در صورتی که مسافرت بیش از مقدار معمول بر آنها موجب مشقت و خستگی شود باید نماز را شکسته بجا آورد.

فاضل: مسأله 1325- الف- کسانی که به هر علتی معمولا در هر کمتر از ده روز حداقل یک سفر بیش از 45 کیلومتر دارند در تمام سفرها و تمام مکان ها نمازشان تمام است و روزه آنها صحیح می باشد .

ب- این افراد لازم نیست حداقل سه ماه یا چهار ماه مسافت کنند بلکه همین که در طول یک ماه حداقل چهار سفر پی در پی بدون فاصله ده ورز داشته باشند نمازشان تمام است.

ج- به طور کلی کسانی که نمازشان تمام است اگر ده روز در وطن  یا در جایی با قصد اقامه بمانند در سفراول   بعد از ده روز نمازشان شکسته و در سفر بعد نمازشان تمام است.

د- محل تحصیل و محل کار در حکم وطن نیست بلکه وطن جایی است که انسان به قصد سکونت همیشگی و مادام العمر در انجا ساکن شده باشد.  پس کسانی که به صورت مأموریت در شهر دیگری برای مدتی معین ولو طولانی سکونت می کنند آنجا وطن آنها محسوب نمی شود.

و- این حکم مربوط به افردای است که حداقل در کمتر از  ده روز یک سفر داشته باشند. اما دانشجویان و کارمندان و طلاب و کسانی که در محل تحصیل  یا محل کار بیش از ده روز می مانند یا هنگام مرخصی در وطن بیشتر از ده روز می مانند شامل این حکم نمی شوند و نماز آنها در سفر شکسته است مگر اینکه قصد اقامت ده روز کنند.

مسأله 1314- کسی که شغلش مسافرت است 1، اگر شک کند که در وطن خود یا جای دیگر ده روز مانده یا نه، باید نماز را تمام بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت ، فاضل ،سیستانی و مظاهری نیست.

1- خوئی: چارواداری که شغلش مسافرت است...

زنجانی: کسی که زیاد مسافرت می کند...

مکارم، سبحانی: رجوع کنید به ذیل مسأله 1312

مسأله 1315- کسی که در شهرها سیاحت می کند و برای خود وطنی اختیار نکرده، باید نماز را تمام بخواند.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

مسأله 1316- کسی که شغلش مسافرت نیست، اگر مثلاً1 در شهری یا در دهی جنسی دارد که برای حمل آن 2مسافرتهای پی درپی می کند3، باید نماز را شکسته بخواند4.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- زنجانی: کسی که زیاد مسافرت نمی کند، اگر اتفاقاً...

2-سبحانی: در یک زمان معین...

3-  فاضل: اگر حداقل چهار سفر یا بیشتر داشته باشد، نمازش تمام است.

4- گلپایگانی، صافی: ولی کسی که کارش این است که هفته ای یکبار یا بیشتر برای انجام شغلی در محلی سفر می کند، مثلاً همه روزه از تهران به کرج برای تدریس یا درس خواندن می رود یا آنکه برای کاری مثل خرید و فروش از تهران به قم یا بالعکس سفر می نماید، همین که به مقداری سفر کند که عرفاً این کار را شغل او بگویند، باید نماز را تمام بخواند.

نوری: ولی کسی که کارش این است که هفته ای یکبار یا بیشتر برای انجام کاری به محلی مسافرت می کند، مثلاً همه روزه یا دو روز یک مرتبه، مثلاً از تهران به کرج برای تدریس یا انجام کار اداری یا برای کسب و تجارت می رود همین که مقداری سفر کند که عرفاً این کار یعنی کار توأم با سفر را شغل او بگویند نماز را تمام بخواند.

سیستانی: مگر آن که «کثیر السفر» باشد که در مسأله [اختصاصی 1296  بعد از مسأله 1308 متن اصلی ] معیار آن گذشت.

وحید: مگر در صورتی که سفر او بیشتر از بودن در وطنش باشد.

مسأله 1317- کسی که از وطنش صرف نظر کرده و می خواهد وطن دیگری برای خود اختیار کند1، اگر شغلش مسافرت نباشد2 باید در مسافرت نماز را شکسته بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و مظاهری نیست

1- مکارم: باید در مسافرت نماز را شکسته بخواند، مگر آن که سفرش طولانی شود و جزء افراد خانه به دوش حساب شود.

2- زنجانی: اگر کثیر السفر نباشد...

سیستانی: اگر عنوانی که موجب تمام شدن نماز است مانند کثیر السفر یا خانه بدوش بر او صدق نکند...

*****

سبحانی: مسأله- کسی که از وطنش صرفنظر کرده و می خواهد وطن دیگری برای خود اختیار کند اگر سفرش طولانی است باید نماز را تمام بخواند .

نماز کارمندان هواپیما و قطار تمام ، و روزه را باید بگیرند. و ا گر ده روز یا بیشتر در وطن خود یا جای دیگر بمانند در غیر سفر اول نمازشان تمام است.

کسی که در سال دو یا سه سفر می رود که هر کدام  سه یا  چهار ماه طول می کشد و بقیه سال را در وطن است نماز او تمام است .

چوبانی که در سال نه ماه همراه گوسفندان می رود بدون آنکه در جایی ده روز بماند و سه  ماه زمستان را در وطن خود به سر می برد نماز او تمام و باید روزه را بگیرد.

شرط هشتم: آن که به حد ترخص برسد1 یعنی از وطنش (یا جایی که قصد کرده ده روز در آنجا بماند2) به قدری دور شود 3 که دیوار شهر را نبیند و صدای اذان آن را نشنود 4،ولی باید در هوا، غبار یا چیز دیگری نباشد که از دیدن دیوار و شنیدن اذان جلوگیری کند و لازم نیست به قدری دور شود که مناره ها و گنبدها را نبیند5، یا دیوار ها هیچ پیدا نباشد، بلکه همین قدر که دیوارها کاملاً معلوم نباشد کافی است6.

1- فاضل: از حد ترخص بگذرد...

سبحانی: شرط هشتم: رسیدن به حد ترخص؛ [یعنی] شرط هشتم آن که به حد ترخص برسد.

2- ‍[قسمت داخل پرانتز در رساله آیات عظام: نوری و فاضل نیست]

3- اراکی: که اهل آنجا او را نبینند و اذان آنجا را نشنود.[پایان مسأله]

4- مظاهری: شرط چهارم: به حد ترخص(تقریبا یک کیلومتر) برسد یعنی از وطنش یا محل اقامتش به قدری دور شود که دیوار ساختمان های شهر را تشخیص ندهد یا صدای اذان معمولی آخر شهر را نشنود...

5- گلپایگانی، صافی: بلی، اگر به قدری دور شده که دیوار خانه های شهر کاملاً معلوم نیست ولی شبح آنها نمایان است، احتیاط لازم آن است که نماز نخواند تا وقتی که شبح پنهان شود یا هم شکسته بخواند و هم تمام.

فاضل: یا دیواراها پیدا نباشد بلکه همین قدر که دیوار کاملاً تشخیص داده نشود کافی است و کسی که از جایی که قصد کرده ده روز در آنجا بماند به قصد هشت فرسخ خارج شود، تا به حدّ ترخص نرسیده بنابراحتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

6- نوری: و کسی که از جایی که قصد کرده ده روز در آنجا بماند به قصد هشت فرسخ خارج شود، تا حد ترخص نرسیده بنابراحتیاط واجب باید نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

مظاهری: و در این حکم فرقی میان شهرهای بزرگ مثل تهران  و شهرهای کوچک نیست.

*****

خوئی، تبریزی: شرط هشتم: آن که به حد «ترخص» برسد و معنی حد ترخص در (مسأله 1283) گذشت، اما درغیر وطن، اعتباری به حد ترخص نیست و همین که از محل اقامت خارج شود، نمازش قصر است.

سیستانی: شرط هشتم: آن که اگر از وطن حرکت می کند به «حد ترخص» برسد و اما در غیر وطن، حد ترخص اثری ندارد و همین که از محل اقامت خارج شود، نمازش قصر است. حد ترخص جایی است که اهل شهر حتی آنها که در خارج شهر و توابع آن هستند مسافر را نتواند ببیند و نشانه آن این است که او اهل شهر را نتواند ببیند.

زنجانی: شرط هشتم: «به حد ترخص برسد» یعنی از وطنش یا جایی که قصد کرده ده روز در آنجا بماند، به قدری دور شود که صدای اذان بلند آخر آنجا را نشنود و نیز اهل آن محل او را نبینند. [پایان مسأله]

وحید: شرط هشتم: آنکه به حد ترخص برسد ، یعنی از وطنش به قدری دور شود که اذان شهر را نشنود و وقتی اهل شهر را نبیند یقینا به حد ترخص رسیده است ، ولی باید مانعی نباشد ، و اما در غیر وطن همین که از محل اقامت یا محلی که سی روز در آنجا به طور تردید مانده خارج شود نمازش قصر است .

مکارم: شرط هشتم: به «حد ترخص» برسد. «حدّ ترخص» یعنی از وطن یا محل اقامتش به اندازه ای دور شود که صدای اذان شهر را نشنود و مردم شهر او را نبینند، اما دیدن و ندیدن دیوارهای شهر اثری ندارد، ولی باید در هوا گرد و غبار یا مه یا چیز دیگری که مانع دیدن است یا سر و صدایی که مانع شنیدن است وجود نداشته باشد، و اگر یکی از این دو علامت حاصل شود کافی است ، به شرط این که یقین به نبودن دیگری نداشته باشد، و الا احتیاط، جمع میان نماز شکسته و تمام است.

مسأله 1318- کسی که به سفر می رود اگر به جایی برسد که اذان را نشنود ولی دیوار شهر را ببیند، یا دیوار ها را نبیند1 و صدای اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند، بنابراحتیاط واجب باید هم شکسته و هم تمام بخواند2.

این مسأله در رساله آیات عظام:  سیستانی ، وحید و مظاهری نیست.

1- اراکی: اگر به جایی برسد که اذان را نشنود ولی اهل آنجا او را ببینند، یا او را نبینند...

خوئی، تبریزی: اگر به جایی برسد که اذان را نشنود ولی اهل شهر را ببیند یا اهل شهر را نبیند...

2- اراکی: ولی اگر یکی محقق شده و نسبت به دیگری شک دارد، باید نمازرا شکسته بخواند مثل این که اذان آنجا را نمی شود و نمی داند که اهل آنجا او را می بینند یا نه.

مکارم: رجوع کنید به ذیل شرط هشتم.

*****

زنجانی: مسأله- کسی که به سفر می رود اگر به جایی برسد که اگر درآخر شهر با صدای بلند اذان بگویند صدای اذان را نمی شنود و اهل شهر او را نمی بینند ولی دیوارهای شهر را می بینند، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند باید نماز را شکسته بخواند و احتیاط مستحبّ در آن است که تمام نیز بخواند.

مسائل اختصاصی

بهجت مسأله 1070- اگر کسی بدون قصد سفر، تا حد ترخص رفته و از آن جا، قصد سفر کرده، همین که آن محل شروع به حرکت کرد، به طوری که عرفاً بگویند سفرش را

آغاز کرده ، باید نمازش را شکسته بخواند و در این صورت، دیگر خروج از حد ترخص آن محل، اعتباری ندارد ابتدای مسافت شرعی را هم باید از همان جا حساب کرد، و همچنین اگر در جایی بود که نه وطن او بود و نه قصد ماندن ده روز را در آنجا داشت و نه سی و یک روز به طور تردید ، در آنجا مانده بود، و در عین حال ، نمازش در آن شهر یا محل، تمام بود مثل این که به دنبال گمشده ای بدون قصد سفر به آنجا رسیده بود و از آنجا ، قصد سفر کرده، خروج از حد ترخص آن محل، اعتباری ندارد و همین که مسافت شرعی را عرفاً شروع کرد، نمازش را شکسته می خواند.

بهجت: مسأله 1071- اگر مسافر به اجبار یا به اختیار خود بدون اینکه از قصد سفر برگردد به کمتر از حد ترخص برگشت، نمازش در آنجا تمام است، ولی اگر برگشتن او به کمتر از حد ترخص نبود نماز شکسته است، مگر آن که از قصد سفر بر گردد.

مسأله 1319- مسافری که به وطنش بر می گردد، وقتی دیوار وطن خود را ببیند و صدای اذان آن را بشنود ، باید نماز را تمام بخواند1 ولی مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند، وقتی دیوار آنجا را ببیند و صدای اذانش را بشنود، بنابراحتیاط واجب باید نماز را تأخیر  بیندازد تا به منزل برسد، یا نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

این مسأله در رساله آیت الله مکارم نیست

1- گلپایگانی، صافی: و نیز مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند، وقتی دیوار آنجا را ببیند و صدای اذانش را بشنود، باید نماز را تمام بخواند و احتیاط مستحبّ آن است که نماز را تأخیر بیندازد تا به منزل برسد، یا هم شکسته و هم تمام بخواند. (صافی: و سزاوار است این احتیاط را ترک نکند).

*****

اراکی: مسأله- مسافری که به وطنش بر می گردد، وقتی به جایی برسد که اهل وطن او را ببیند و اذان آنجا را بشنود باید نماز را تمام بخواند و همچنین مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند، وقتی به جایی برسد که اهل محل او را ببیند و اذان آن را بشنود باید نمازرا تمام بخواند.

خوئی، تبریزی، وحید: مسأله- مسافری که به وطنش بر می گردد، وقتی که (خوئی، تبریزی: اهل وطن خود را ببیند و ) صدای اذان آن را بشنود باید نماز را تمام بخواند، ولی مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند مادامی که به آن محل نرسیده نمازش قصر است.

سیستانی: مسأله- مسافری که به وطنش بر می گردد، تا وقتی که داخل وطنش نشده باید نماز را قصر بخواند و همچنین مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند، مادامی که به آن محل نرسیده نمازش قصر است.

بهجت: مسأله- مسافری که به وطن خود بر می گردد، برای این که نماز را تمام بخواند، بنابراحتیاط باید هم دیوار وطن را ببیند و هم اذان آن را بشنود، اگر چه أظهر، کفایت شنیدن اذان است، ولی مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند، اگر به جایی برسد که دیوار آن محل را ببیند و صدای اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند بنابراحتیاط واجب باید هم شکسته و هم تمام بخواند.

زنجانی: مسأله- مسافری که به وطنش بر می گردد، وقتی به جایی برسد که صدای اذان آخر شهر را می شنود یا اهل شهر او را می بینند، باید نماز را تمام بخواند ، و نیز مسافری که می خواهد ده روز در محلی بماند، وقتی به جایی برسد که صدای اذان آنجا را بشنود یا اهل آنجا او را ببینند، باید نماز را تمام بخواند و احتیاط مستحبّ آن است که نماز را هم  شکسته و هم تمام بخواند. یا آن را تأخیر بیندازد تا به منزل برسد.

مظاهری: مسأله-  مسافری که به وطنش بر می گردد یا به جایی که می خواهد ده روز در آنجا بماند می رود وقتی به حد ترخص برسد باید نماز را تمام بخواند.

مسأله 1320- هرگاه شهر در بلندی باشد که از دور دیده شود، یا به قدری گود باشد که اگر انسان کمی دور شود دیوار آن را نبیند، کسی که از آن شهر مسافرت می کند، وقتی به اندازه ای دور شود که اگر آن شهر در زمین هموار بود، دیوارش از آنجا دیده نمی شد، باید نماز خود را شکسته بخواند، و نیز اگر پستی و بلندی خانه ها بیشتر از معمول باشد ، باید ملاحظه معمول را بنماید.

این مسأله دررساله آیت الله سبحانی نیست.

*****

اراکی: مسأله- هرگاه شهر در بلندی باشد که انسان از دور دیده شود، یا به قدری گود باشد که اگر انسان کمی دور شود، او را نمی بیند، کسی که از آن شهر مسافرت می کند وقتی به اندازه ای دور شود که اگر آن شهر در زمین هموار بود، آن شخص از آنجا دیده نمی شد، باید نماز خود را شکسته بخواند.

خوئی، تبریزی، سیستانی: مسأله- هرگاه شهر در بلندی باشد که از دور، اهل آن دیده شود، یا به قدری گود باشد که اگر انسان کمی دور شود اهل آن را نبیند، کسی که از اهالی آن شهر مسافرت می کند ، وقتی به اندازه ای دور شود که اگر آن شهر در زمین هموار بود، اهلش از آنجا دیده نمی شد، باید نماز خود را شکسته بخواند و نیز اگر پستی و بلندی راه بیشتر از معمول باشد، باید ملاحظه معمول را بنماید.

وحید: مسأله- هر گاه شهر در بلندی باشد که از دور اهل آن دیده شود ،  یا به قدری گود باشد که اگر انسان کمی دور شود اهل آن را نبیند کسی که از اهالی آن شهر مسافرت می کند برای ان که یقین کند به حد ترخص – که در شرط هشتم معنی ان گذشت- رسیده است باید به اندازه ای دور شود که اگر ان شهر در زمین هموار بود اهلش از انجا دیده نمی شود و نیز  اگر پستی و بلندی راه بیشتر از معمول باشد ، باید برای حصول یقین به حد ترخص ملاحظه معمول را بنماید.

زنجانی: مسأله- هرگاه موقعیت جغرافیایی شهر به طوری باشد که از دور صدای اذان آن شنیده شود، یا طوری باشد که با کمی فاصله گرفتن صدای اذان قطع گردد، اهالی آن شهر نیز در مسافرت وقتی به جایی برسند که صدای اذان بلند آخر شهر را نشنوند باید نماز را شکسته بخوانند، بلی اگر شهر در مسیر بادهای تند باشد، و صدای اذان تا مسافتهای زیادی برسد، باید موقعیت متعارف را در نظر بگیرد، و اگر باد مانع رساندن صدای اذان باشد ولی اهالی شهر، مسافر را ببیند، نمازش تمام است.

مکارم: مسأله- معیار در شهرها، شهرهای معمولی است و اگر شهری زیاد در گودی یا در بلندی قرار گرفته باشد باید مطابق شهرهای معمولی با آن رفتار کرد، یعنی ببینیم چه اندازه مسافت سبب می شود که در شهرهای معمولی، انسان صدای اذان را نشنود، و اهالی شهر او را نبینند.

مسأله اختصاصی

بهجت: مسأله 1074- در شهرهای بزرگی مثل تهران، همین که عرفاً صدق کند کسی که در آن شهر زندگی می کند به راحتی می تواند در نواحی مختلف شهر رفت و آمد کند بدون این که عرف، اورا مسافر حساب کند، بنابرأظهر آن شهر حکم شهرهای دیگر را دارد.

مسأله 1321- اگر از محلی مسافرت کند که خانه و دیوار ندارد، وقتی به جایی برسد که اگر آن محل دیوار داشت از آنجا دیده نمی شد، باید نماز را شکسته بخواند.

این مسأله دررساله آیات عظام: مکارم، سبحانی و مظاهری نیست.

*****

اراکی: مسأله- اگر از محلی مسافرت کند که ساکنینی ندارد وقتی به جایی برسد که اگر آن محل ساکنینی داشت در آنجا او را نمی دیدند باید نماز را شکسته بخواند.

خوئی، تبریزی، سیستانی: اگر از محلی مسافرت کند که اهل ندارد، وقتی به جایی برسد که اگر آن محل اهل داشت، از آنجا دیده نمی شد. باید نماز را شکسته بخواند.

. زنجانی: وقتی به جایی برسد که اگر در آخر آن محل، با صدای بلند اذان بگویند شنیده نمی شود، و اگر کسی در آن محل باشد او را نمی بینند...

. وحید: یقیناً به حد ترخص رسیده و خواندن نماز شکسته بی اشکال است.

مسائل اختصاصی

سیستانی: مسأله 1308- کسی که در کشتی یا قطار نشسته و قبل از رسیدن به حد ترخص به نیت نماز تمام مشغول شود ولی قبل ازرکوع رکعت سوم به حد ترخص برسد، باید نمازش را شکسته بجا آورد.

سیستانی: مسأله 1309- اگر در فرضی که در مسأله پیش گذشت بعد از رکوع رکعت سوم به حد ترخص برسد، باید نماز دیگری را شکسته بجا آورد و تمام کردن نماز اول لازم نیست.

سیستانی: مسأله 1310- اگر کسی یقین پیدا کند که به حد ترخص رسیده و نماز را شکسته بجا آورد و سپس معلوم شود که در وقت نماز به حد ترخص نرسیده بود باید نماز را دوباره انجام دهد پس چنانچه در این حال هنوز به حد ترخص نرسیده باشد، باید نماز را تمام بخواند و درصورتی که از حد ترخص گذشته باشد نماز را شکسته بجا آورد و اگر وقت گذشته نماز را مطابق وظیفه اش در هنگام فوت آن بجا آورد.

مسأله 1322- اگر به قدری دور شود که نداند صدایی را که می شنود صدای اذان است یا صدای دیگری1 ، باید نماز را شکسته بخواند. ولی اگر بفهمد اذان می گویند و کلمات آن را تشخیص ندهد، باید تمام بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و سیستانی نیست.

1- اراکی: و همچنین اگر بفهمد اذان می گویند و کلمات آن را تشخیص ندهد، بنابراحتیاط واجب باید هم شکسته و هم تمام بخواند.

سبحانی: و یا بفهمد اذان می گویند ولی کلمات آن را تشخیص ندهد، احتیاط جمع میان تمام و شکسته است.

مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 1326.

*****

مسأله 1323- اگر به قدری دور شود که اذان خانه ها1 را نشنود ولی اذان شهر را که معمولاً در جای بلند می گویند بشنود، نباید نمازرا شکسته بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام: سیستانی و مکارم، سبحانی و مظاهری نیست.

1- فاضل: خانه های آخر شهر...

مسأله 1324- اگر به جایی برسد که اذان شهر را که معمولاً در جای بلند می گویند نشنود1 ولی اذانی را که در جای خیلی بلند2 می گویند بشنود، باید نماز را شکسته بخواند.

این مسأله در رساله آیات عظام: سیستانی، سبحانی و مظاهری نیست.

1- مکارم: نمازش شکسته است، هر چند اذانی را که با بلندگوهای قوی می گویند بشنود.

2- زنجانی: یا با وسایلی همچون بلندگو...

مسأله 1325- اگر چشم یا گوش او یا صدای اذان، غیر معمولی باشد در محلی باید نماز را شکسته بخواند که چشم متوسط دیوار خانه ها را نبیند1 و گوش متوسط صدای اذان معمولی را نشنود.

این مسأله در رساله آیات عظام: سبحانی و مظاهری نیست.

 

1- خوئی، تبریزی: چشم متوسط اهل شهر را نبیند...

*****

وحید: مسأله – اگر گوش او یا صدای اذان  ، غیر معمولی باشد در محلی باید نماز را شکسته بخواند که گوش متوسطه صدای اذان معمولی را نشنود.

مکارم: مسأله – اگر کسی گوش و چشمش از معمول ضعیف تر یا بسیار قوی تر است اعتباری به آن نیست بلکه اعتبار به گوش و چشمهای معمولی است.

زنجانی: مسأله- اگر گوش او یا صدای اذان، غیر معمولی باشد در محلی باید نماز را شکسته بخواند که گوش معمولی صدای اذان بلند معمولی را نشنود و اهل محل نیز او را نبینند.

سیستانی: مسأله- اگر چشم او غیر معمولی باشد، در محلی باید نماز را شکسته بخواند که چشم متوسط، اهل شهر را نبیند.

مسأله 1326- اگر بخواهد در محلی نماز بخواند که شک دارد به حد ترخص یعنی جایی که اذان را نشنود1 و دیوار را نبیند، رسیده یا نه، باید نماز را تمام بخواند و در موقع برگشتن اگر شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، باید شکسته بخواند، و چون در بعضی موارد اشکال پیدا می کند باید2 یا آنجا نماز نخواند یا هم شکسته و هم تمام بخواند3.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و مظاهری نیست

1- اراکی: و او را نبیند ، رسیده یا نه باید نماز را تمام بخواند و در موقع برگشتن اگر شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، باید شکسته بخواند.

2- [کلمه «باید» در رساله آیت الله فاضل نیست]

3- نوری: چون در بعض موارد اشکال پیدا می کند – مانند آن که در فرض مسأله موقع رفتن نماز ظهر را تمام بخواند و موقع برگشتن همانجا نماز عصر را شکسته بخواند – باید یا آنجا نماز نخواند – و درصورت رفتن پس از علم به رسیدن به حد ترخص نماز را شکسته بخواند و در برگشتن پس از رسیدن به خانه نماز را تمام بخواند – یا هم شکسته و هم تمام بخواند.

*****

گلپایگانی، صافی: مسأله- اگر موقعی که سفر می رود شک کند که به حد ترخص – یعنی جایی که اذان را نشنود و دیوار را نبیند – رسیده یا نه، باید نماز را تمام بخواند. و در موقع برگشتن اگر شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه باید شکسته بخواند. ولی اگر در برگشتن در همانجا که در رفتن تمام خوانده شکسته بخواند بنابراحتیاط لازم باید نمازی را که در این مکان تمام خوانده قضا نماید و نمازی را که شکسته خوانده تمام اعاده نماید و اگر اعاده نکرد قضای آن را تمام بجا آورد.

خوئی، سیستانی، تبریزی: مسأله- اگر موقعی که سفر می رود، شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، باید نماز را تمام بخواند (خوئی، تبریزی: و مسافری که از شهر «تبریزی: از سفر» بر می گردد اگر شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه باید شکسته بخواند).

وحید: مسأله- اگر موقعی که سفر می رود شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، باید نماز را تمام بخواند و مسافری که به وطن برمی گردد اگر شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، باید شکسته بخواند، مگر اینکه هنگام رفتن بداند که وقت برگشتن به همین شک مبتلا می شود یا در برگشتن در همان محل مبتلا به همان شک بشود که در این صورت باید احتیاط کند به اینکه در رفتن و برگشتن نماز را از آن محل تأخیر بیندازد تا یقین کند که از حد ترخص گذشته، و یا هم شکسته بخواند و هم تمام ، چه رفتن و برگشتن هر دو در وقت باشد یا در برگشتن وقت نماز اول گذشته باشد.

مکارم: مسأله- هرگاه شک کند به حد ترخص رسیده یا نه، یا نداند صدایی را که می شنود صدای اذان است یا صدای دیگر، باید نماز را تمام بخواند، اما اگر بفهمد صدای اذان است ولی کلمات آن قابل تشخیص نباشد احتیاط ، جمع است.

زنجانی: مسأله- اگر موقعی که سفر می رود، شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، و بخواند نماز بخواند، بنابراحتیاط واجب نماز را هم تمام و هم شکسته بخواند، مگر برگشت به آن جا در وقت نماز چهار رکعتی عرفاً امکان نداشته باشد که باید نماز را تمام بخواند و کفایت می کند، و در برگشت از سفر نیز اگر شک کند که به حد ترخص رسیده یا نه، و بخواهد نماز بخواند، بنابراحتیاط واجب نماز را هم تمام و هم شکسته بخواند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -