انهار
انهار
مطالب خواندنی

اگر زن براى جلوگيرى از حيض، دارو، مصرف نمايد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 99 - اگر زن در ماه مبارك رمضان قرص بخورد كه جلوى عادت را بگيرد و افطار نكند جايز است يا نه؟.

جواب:  در صورتى كه ضرر بدنى نداشته باشد جايز است و اگر خون نبيند روزه و نماز او صحيح است.

سؤال 100 - اخيرا عده‌اى از بانوان، براى گرفتن روزه ماه مبارك رمضان، از داروهائى استفاده مىكنند كه مانع از خروج خون حيض مىگردد اما گاهى از اوقات، در حين استعمال دارو و يا قبل از آن، خون مىبينند كه طبق اطمينان نوعى و عادت هميشگى اطمينان به بقاء خون به مدت سه روز، دارند. در اين صورت، مسائل زير، حادث شده مستدعى است حكم آنها را بيان فرمائيد. آيا به مجرد رؤيت دم، در حين استعمال دارو، به قاعده امكان مىتواند روزه خود را افطار نمايد؟ و آيا كون الدم ثلاثة ايام شرط واقعى است يا اماره؟ و روى اين جهت اگر پس از يك روز، خون قطع شد، حكم آن خون چيست؟ و اگر روزه خود را به خيال اين كه وظيفه او افطار است افطار نمود چه حكمى دارد؟.

جواب:  به حسب ظاهر اخبار، (كون الدم ثلاثة ايام) شرط واقعى است، عليهذا اگر رؤيت دم در ايام عادت است يا اين كه خون، واجد صفات حيض است و تصميم دارد كه علاج و استعمال دارو نكند تا مانع جريان دم شود به مجرد رؤيت، مىتواند افطار كند و در اين صورت، اگر اتفاقا در كمتر از سه روز، قطع شد فقط قضا، واجب است و كفاره ندارد و اگر تصميم دارد با خوردن قرص، جلوگيرى نمايد و علم دارد كه در كمتر از سه روز، قطع مىشود افطار جايز نيست و موجب كفاره است و اغسال استحاضه را احتياطا بجا آورد.

سؤال 101 - اگر به مجرد ديدن خون در ايام عادت، طبق قاعده، و عمل هميشگى، افطار نمود و بعد استعمال دارو كرد و در اثر استعمال دارو، سه روز نشده خون، قطع گرديد حكم اين خون و حكم افطار روزه او را بيان فرمائيد.
جواب:  اگر تصميم جلوگيرى از حيض به علاج و استعمال دارو نداشت و افطار كرد و بعد بدون تصميم قبلى دوا خورد كفاره ندارد و اگر بعد از رؤيت، تصميم جلوگيرى را داشت و نيز مىدانست كه خون - بوسيله علاج - در كمتر از سه روز قطع مىشود و مع ذلك افطار كرد، افطار، حرام و كفاره هم واجب است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -