انهار
انهار
مطالب خواندنی

روزه مسافر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 64 - اگر روزه‌دار صبح از وطن خود، مسافرت نمايد و قبل از زوال هم به وطن برگردد مىتواند نيت روزه كند يا نه و به عبارت ديگر، با مسافرى كه از روزهاى قبل در سفر بوده و قبل از زوال، به وطن برگردد و مفطرى به عمل نياورده باشد، كه بايد نيت روزه كند يكسان است يا نه؟.

جواب:  اگر چه در كلمات علماء اعلام، به فرض مذكور بالخصوص بر خورد نكردم لكن بر حسب اطلاقات اخبار و اطلاق بعض فتاوى مسافرى كه قبل از ظهر، مراجعت كند و به وطن يا محل اقامه، برسد و مفطر به عمل نياورده باشد واجب است نيت روزه نمايد و روزه او صحيح است و سفر كردن و در سفر بودن هر دو با صحت صوم، منافى است از جهت عدم امر و عدم قصد، و مطابق اخبار، هر دو قسم مسافر اگر قبل از ظهر برسند امر دارند و قصد اين وقت، كافى است.

سؤال 65 - شخصى در ماه مبارك رمضان، صبح از منزل حركت مىكند و از حد مسافت مىگذرد و قبل از ظهر بر مىگردد البته گاهى، از شب، تصميم مسافرت را دارد و گاهى در روز، اين تصميم را مىگيرد، اكنون حكم هر دو فرض را بيان فرمائيد.

جواب:  در هر دو فرض، بعد از مراجعت به وطن، اگر در سفر، مفطر بجا نياورده قصد روزه نمايد و روزه او صحيح است.

سؤال 66 - اگر انسان، در ماه مبارك رمضان، بعد از ظهر، از وطن خودش حركت كرده و مسافرت نمايد و بعد از انجام كار، در همان روز به وطنش مراجعت كند روزه‌اش صحيح است يا نه؟ و آيا قضا دارد يا نه؟.

جواب:  در فرض سؤال، روزه، صحيح است و قضا، واجب نيست و لكن اگر از شب، قصد سفر داشته احوط، قضاء آنست هر چند مراعات آن، لازم نيست.

سؤال 67 - شخصى بعد از ظهر از جائى كه قصد اقامه نموده، به سوى وطن حركت كرده ولى در همان روز به وطن اصلى نرسيده روزه اين شخص، چه صورت دارد؟.

جواب:  در فرض مسأله، كه بعد از ظهر از محل اقامه خود حركت كرده، روزه او صحيح است و اگر روز بعد، مفطر به عمل نياورده باشد و قبل از ظهر به وطن خود برسد بايد قصد روزه كند و روزه او صحيح است.

سؤال 68 - شخصى در ماه مبارك رمضان بعد از ظهر، مسافرت مىكند كه روزه‌اش صحيح باشد در اين صورت مىتواند قبل از ظهر از منزل حركت كند و خروج از حد ترخص، بعد از ظهر باشد يا اين كه لازم است بعد از ظهر از منزل حركت كند؟.

جواب:  در صورتى كه شروع به مسافرت قبل از ظهر باشد و خروج از حد ترخص بعد از ظهر، احتياط لازم جمع بين گرفتن روزه و قضاى آن است.

سؤال 69 - آيا مراد از ظهر كه اگر مسافر قبل از ظهر حركت كند روزه‌اش باطل و اگر بعد از ظهر حركت كند روزه‌اش صحيح است ظهر حقيقى است؟.

جواب:  بلى مقصود ظهر حقيقى است يعنى زوال شمس از دائره نصف النهار.

سؤال 70 - اگر روزه‌دار از كشورى به كشور ديگر مسافرت نمايد كه كاملا از نظر افق، تفاوت دارند مثل اين كه از ايران دو ساعت يا كمتر به افطار مانده حركت كند اما وقتى كه در آمريكا پياده مىشود ده ساعت يا كمتر مثلا به وقت افطار مانده است البته امكان دارد كه در بين راه به جائى برسد كه تساوى افق با ايران يا شهرى كه از آنجا به قصد آمريكا حركت نموده داشته باشد در موقع ورود به آمريكا وظيفه اين مسافر چيست؟.

جواب:  شخص مذكور بايد رعايت محلى را كه وارد آنجا شده، بنمايد و قبل از مغرب آنجا افطار نكند مگر آن كه در بين راه به جائى برسد كه مغرب شده باشد.

سؤال 71 - در رساله عمليه، تذكر فرموده‌ايد (هر گاه مسافر، قبل از ظهر به وطن خود مراجعت كرد و مفطرى به عمل نياورده بود بايد نيت روزه كند) حال آيا اين روزه، مجزى است و يا بايد بعد قضاء آن را هم بگيرد؟.

جواب:  قضا ندارد.

سؤال 72 - افراد ييلاق نشين، در سابق مسافت بين ده و ييلاق را با اسب و شتر مىآمدند و در بين راه چندين روز بلكه گاهى مىشد كه يك ماه در يك جا منزل مىنمودند و در نتيجه، روزه‌شان را مىگرفتند ولى اكنون همين مسافت را در مدت خيلى كم با ماشين، طى نموده و چندين ساعته، به مقصد خود مىرسند آيا تكليف آنان در بين راه، تمام است يا قصر؟.

جواب:  با وضع فعلى هم در بين راه بايد نماز را شكسته و روزه را افطار نمايند.

سؤال 73 - شخصى به قصد مسافرت به هشت فرسخ و يا بيشتر، حركت مىكند از حد ترخص كه خارج شد نماز را شكسته مىخواند و حدود سه فرسخ كه مىرود از قصد خود بر مىگردد و مراجعت به وطن مىكند و هنوز وقت، باقى است آيا بايد دوباره نمازش را (تماما) بخواند يا نه و بر فرض اگر تكليف او ساقط شده باشد پس با آن مطلب - كه مىفرمائيد شخص مسافر نبايد در بين مسافت، از قصد خود برگردد - چگونه جمع مىشود؟.

جواب:  نمازى را كه قبل از برگشتن از قصد، شكسته خوانده صحيح است و اعاده، لازم ندارد و اين كه نوشته شده كه بايد در بين مسافت، از قصد برنگردد مقصود اين است كه در صورتى مىتواند نمازش را شكسته بخواند كه از قصد مسافت، برنگشته باشد و بعد از برگشتن از قصد مسافت، ديگر نمىتواند شكسته بخواند.

سؤال 74 - بنده در شهرستان كرج سكونت دارم و محل كارم، بين راه كرج و تهران است و مىدانم كه از كرج تا تهران نمازم قصر است ولى از كارخانه كه مىروم تهران آيا شكسته بخوانم يا تمام و از كرج كه مستقيم به تهران از پهلوى كارخانه مىروم نمازم قصر است يا تمام؟.

جواب:  اگر از كارخانه تا تهران چهار فرسخ باشد كه رفت و آمد شما هشت فرسخ بشود و در تهران هم قصد اقامه ده روز نداشته باشيد، مسافر هستيد و نماز، شكسته است و اگر از كرج به قصد تهران سفر كنيد هر چند از مقابل كارخانه بگذريد. باز هم نماز شكسته است و روزه را بايد افطار كنيد.

سؤال 75 - مسافرى به مقصد سه فرسخى سفر مىكند ولى از اول، قصد دارد كه در اثناء راه به جاده فرعى كه يك فرسخ است به جهت كارى برود و از همان راه به جاده اصلى برگردد و سفر خود را ادامه دهد، نماز اين مسافر، حكمش چيست؟.

جواب:  در فرض مسأله، نماز را احتياطا جمع بخواند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -