انهار
انهار
مطالب خواندنی

دیه زنان

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – حکم تنصيف ارش زنان در بيش از ثلث ديه

سؤال: با توجه به اين که ديه زن در جايي که بيش از ثلث کل ديه باشد، به نصف تقليل مي‏يابد؛ بفرماييد: اگر مقدار ارش، بيش از ثلث کل ديه باشد، آيا به نصف تقليل مي‏يابد؟ (مثلاً در جايي که کل ديه ‏5 ميليون تومان است و ارش 2 ميليون تومان برآورد شده است).

جواب: آري ، اين حکم در مورد ارش نيز جاري است.

٢ – نحوه محاسبه شکستگی استخوان زن

سؤال: دیه شکستگى استخوان پاى زن، بر اساس 54 از 51، يا 51 از 21 دیه کامله زن محاسبه مى شود؟ یا بر اساس دیه مرد حساب مى شود تا این که به ثلث دیه برسد، که در این صورت نصف دیه مرد خواهد بود؟

جواب: بر اساس دیه کامله مرد محاسبه مى شود.

٣ – دیه زن شاغل و سرپرست خانواده

سؤال: با توجه به این که اسلام از برابری حقوق زن و مرد سخن به میان آورده و علت نصف بودن دیه زن را سرپرستی مرد توجیه کرده است، حال با توجه به به این زمانه که زن ها تحصیل کرده و شاغل هستند و از پس مخارج خود و حتی خانواده بر می آیند، آیا این حکم عادلانه می باشد؟

جواب: ممکن است زنانی برای خانواده خود نان آورتر از مردان باشند ولی می دانیم احکام و قوانین شرع بر محور افراد دور نمی زند بلکه کل مردان را با کل زنان بسنجید. جهت آگاهی بیشتر می توانید به «تفسیر نمونه»، جلد اول، صفحه ی 689، ذیل آیه ی 178 و 179 سوره ی مبارکه ی «بقره» مراجعه فرمایید.

٤ – دیه زن مسلمانی که در ماه حرام کشته شود

سؤال: دیه زن مسلمان، اگر در ماه حرام به قتل رسیده باشد، چقدر است؟

جواب: نصف دیه کامله به عنوان اصل دیه زن، و یک سوم آن (که یک ششم دیه کامله مى شود) به عنوان تغلیظ پرداخته مى گردد، که مجموعاً چهار ششم دیه کامله مى شود.

٥ – علت تنصیف دیه زنان

سؤال: چرا در کشور ما دیه زن نصف دیه مرد محاسبه می شود؟

(در صورتی که در همه جای دین ما ذکر شده که هیچ تفاوتی در خلقت زن و مرد قایل نشده است)

جواب: با توجه به اینکه مخارج زندگی و تهیه معاش و نفقه زن در اسلام بر عهده مرد است و زن در این مورد وظیفه ای ندارد لذا دیه مرد باید به طو کامل محاسبه شود تا در صورت خلاء او خانواده اش در مضیقه نیافتد. توجه داشته باشید که دیه پول خون انسان نیست بلکه جبران خسارت مالی است که در اثر فقدان شخص به خانواده اش پرداخت می شود.

٦ – عفو بعضی از جراحات توسط زن به جهت نرسیدن به ثلث دیه

سؤال: همان گونه که مستحضرید دیه زن در جراحات و اعضا تا ثلث، مساوى با دیه مرد است، و در بیش از آن به نصف تقلیل مى یابد، با توجّه به این مطلب لطفاً بفرمایید:

الف) آیا مجنىّ علیها (زن) مى تواند، براى این که مقدار دیه بیش از ثلث نشود، نسبت به بعضى از جراحات و صدمات گذشت کند، و نسبت به بقیّه تقاضاى دیه نماید؟

ب) آیا بین صورتى که مجنىّ علیها از ابتدا نسبت به برخى از جراحات و صدمات شکایت و مطالبه دیه نکرده، و بین صورتى که مجنىّ علیها ابتدا نسبت به کلّیه آنها شکایت و مطالبه دیه کرده، و سپس نسبت به برخى از جراحات و صدمات اعلام گذشت مى کند، تفاوتى وجود دارد؟ج) آیا قاعده مذکور شامل قتل غیر عمد هم مى شود؟

جواب: الف) این کار تأثیرى در تغییر دیه ندارد.

ب) تفاوتى نیست; و تعلّق دیه منوط به تقاضاى مجنىّ علیها نیست، بلکه حکم شارع مقدّس است هر چند مجنىّ علیها حقّ گذشت دارد.

ج) دیه قتل غیر عمد زن، نصف دیه مرد است.

٧ – ملاک حد نصاب در دیه زنان

سؤال: با توجّه به مادّه 301 قانون مجازات اسلامى، که اشعار مى دارد: «دیه زن و مرد یکسان است تا وقتى که مقدار دیه به ثلث دیه کامله برسد، که در آن صورت دیه زن نصف دیه مرد است.» لطفاً به این سؤالات پاسخ دهید:

1ـ آیا ارش در احتساب حدّ نصاب (ثلث دیه کامل) مؤثّر است؟

2ـ در تصادفات رانندگى، که اعضاى مختلف بدن مصدوم مى گردد، آیا مجموع صدمات وارده به کلّیّه اعضا ملاک حدّ نصاب مذکور است، یا دیه هر عضو به تنهایى ملاک حدّ نصاب همان عضو محسوب مى گردد؟3ـ با توجّه به مادّه فوق الذکر، و مادّه 442 قانون مجازات اسلامى (دیه شکستن استخوان هر عضوى که براى آن عضو دیه معیّن است، خُمس آن مى باشد...) در مقام تعیین دیه معیّن اعضاى بدن زن، موضوع مادّه اخیر الذّکر، چنانچه دیه آن عضو (قبل از تخمیس) بیش از ثلث دیه کامله باشد; آیا نصف دیه آن عضو ملاک تخمیس قرار مى گیرد، یا حاصل تخمیس ملاک حدّ نصاب موضوع مادّه 301 قانون مذکور قرار خواهد گرفت؟

جواب: 1- ارش در این مسأله حکم دیه را دارد.

2- دیه عضو معیار است.

3- حاصل بعد از تخمیس ملاک است.

٨ – دیه جنایات متعددی که مجموعا بیش از ثلث است

سؤال: با توجّه به این که دیات اعضا در زن و مرد مساوى است، و زمانى که دیه زن به بیشتر از ثلث برسد به نصف تقلیل مى یابد، حکم فروض مختلف ذیل را بیان فرمایید:

الف) در صورتى که بر یک عضو، با جنایات متعدّد صدمه وارد شود; ولى همه در یک عضو باشد، و مجموع دیات بیش از ثلث دیه باشد.

ب) در صورتى که جنایت بر یک عضو، یا با یک ضربه وارد شده، و صدمات متعدّدى در پى داشته که مجموع، مازاد بر ثلث باشد.

ج) در صورتى که با یک ضربه جنایات متعدّدى بر اعضاى مختلف وارد شده، و مجموع دیات مقدّره بیشتر از ثلث باشد.

د) در صورتى که با ضربات متعدّد، جنایت متعدّد، به اعضاى مختلف وارد شود، و مجموع افزون از ثلث باشد.

جواب: الف و ج و د: در تمام این سه صورت هر یک جداگانه محاسبه مى شود.

جواب ب: در صورت تعدّد صدمات هر یک جداگانه محسوب مى شود.

٩ – عدم تمکن مالی اولیای دم برای پرداخت کردن فاضل دیه

سؤال: چنان چه اولیاى دم علیرغم اصرار بر قصاص، قدرت پرداخت فاضل دیه را نداشته باشند، و از طرفى به طور عادى نیز امیدى به تمکّن آنان در آینده نباشد، بفرمایید:

1ـ آیا در این گونه موارد قصاص به طور قهرى تبدیل به دیه مى شود؟

2 ـ چنانچه پاسخ منفى است، در شرایطى که عدم قصاص، یا تأخیر آن، به مصلحت نباشد، و چه بسا عوارض سیاسى و اجتماعى شدیدى در بر داشته باشد، آیا مى توان با پرداخت فاضل دیه از بیت المال قصاص را اجرا نمود؟

3ـ در فرض مسأله، آیا مى توان بدون ردّ فاضل دیه، قصاص را اجرا نمود، و فاضل دیه به عنوان دین بر ذمّه ولىّ دم باقى بماند؟

4ـ اگر (آن گونه که برخى از فقها مى فرمایند) در این گونه موارد، وظیفه صبر کردن تا زمان توانایى ولىّ دم باشد، در مواردى که ممکن است انتظار قصاص سالها به طول بکشد، و این امر براى قاتل و خانواده وى موجب عسر و حرج گردد، تکلیف چیست؟

جواب: 1- در صورتى که امیدى به پرداخت فاضل دیه در آینده نزدیک نباشد، حکم قصاص تبدیل به دیه مى شود.

2- در صورتى که عدم اجراى قصاص واقعاً مشکل آفرین بوده باشد، پرداختن فاضل دیه از بیت المال بى مانع است.

3- جایز نیست.

4- در صورت احتمال یسار در آینده دور، تبدیل به دیه مى شود.

١٠ – دیه و قصاص مردی که چند زن را کشته

سؤال:اگر مردى چندین زن محقون الدّم را بکشد، و برخى از اولیاى دم آنها خواهان قصاص، و بعضى طالب دیه باشند، به چه ترتیب عمل خواهد شد؟

جواب: هرگاه بعضى قصاص کنند (مثلا اولیاى دم یکى از مقتولین فاضل دیه را بپردازد و قصاص کند) دیه بقیّه از اموال قاتل پرداخته مى شود.

١1 – نحوه محاسبه دیه زن

سؤال: با سلام در محاسبه دیه زن آیا دیه هر عضو رامحاسبه وچنانچه به ثلث دیه مرد رسید تنصیف می کنیم یا دیه مجموع اعضا را در نظر میگیریم؟

جواب: هر عضو به طور جداگانه محاسبه می شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -