انهار
انهار
مطالب خواندنی

پيرامون اصل ولايت فقيه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

انتخابي يا انتصابي؟ 

سؤال: در نظام‌ اسلامي‌، حكومت‌ ديني‌ ولي‌ّ فقيه‌ انتخابي‌ است‌ يا انتصابي‌؟

جواب:  از نظر كليت‌ انتصابي‌ است‌ و از نظر تعيين‌ مصداق‌، انتخابي‌ است‌.

رويات دال بر ولايت فقيه 

سؤال: آيا روايات‌ دال‌ّ بر ولايت‌ فقيه‌ اشكالي‌ دارد؟ و شبهه اين‌ گونه‌ روايات‌ چه‌ جوابي‌ دارد؟

جواب:  مسأله ولايت‌ فقيه‌ يك‌ ضرورت‌ در فقه‌ اسلام‌ است‌.

اثبات ولايت فقيه 

سؤال: آيا ولايت‌ فقيه‌ قابل‌ اثبات‌ است‌؟ چگونه‌؟

جواب:  مسأله ولايت‌ فقيه‌ از پايه‌هاي‌ محكم‌ فقه‌ شيعه‌ بلكه‌ سنّي‌ است‌ و اختلاف‌ در آن‌ و قبول‌ نداشتن‌ آن‌ از مسائل‌ شاذّ فقهي‌ است‌.

 چند سئوال در مورد ولايت فقيه 

سؤال: مستدعي‌ است‌ مرقوم‌ فرماييد:

1) آيا اصل‌ ولايت‌ فقيه‌ از مستقلاّت عقليه‌ شمرده‌ مي‌شود؟

2) آيا محدوده‌ و اختيارات‌ ولي‌ فقيه‌ براي‌ مردم‌ و عوام‌ تقليدي‌ است‌؟

3) اگر حكم‌ ولي‌ فقيه‌ با مرجع‌ تقليد مخالف‌ بود، براي‌ مقلّد كدام‌ لازم‌ است‌؟ و آيا اين‌ مسأله‌ تقليدي‌ است‌ كه‌ مجتهد اگر حكم‌ ولي‌ فقيه‌ را ارجح‌ بداند، براي‌ مقلّد لازم‌ الاجراء است‌ و گر نه‌، نيست‌؟

4) آيا اطاعت‌ از ولي‌ فقيه‌ در امور سياسي‌ و اجتماعي‌، و تقليد از مجتهد در امور ديني‌ تجزّي‌ در تقليد است‌؟

جواب:  امر ولايت‌ فقيه‌ در امور سياسي‌ اجتماعي‌ براي‌ همه‌ حتّي‌ مجتهدين‌ لازم‌ الاتّباع‌ است‌.

معناي ولايت مطلقه فقيه 

سؤال: «ولايت‌ مطلقه‌» و «حكومت‌ ولايت‌ مطلقه‌» يعني‌ چه‌؟

جواب:  در زمان‌ غيبت‌، مجتهد جامع‌ الشرائط‌ داراي‌ حكومت‌ الهيه‌ است‌ و ‌ بر كلّيّه امور اجتماعي‌ ولايت دارد و الان‌ رهبر معظّم‌ انقلاب‌ مصداق‌ كامل‌ آن‌ ولايت‌ مطلقه‌ است‌.

جواز تصرف فقيه از باب قدر متيقّن 

سؤال: آيا ولايت‌ فقيه‌ با جواز تصرّف‌ فقيه‌ از باب‌ قدر متيقّن‌ يكي‌ است‌ يا تفاوت‌ دارد؟ چه‌ تفاوت‌هايي‌ دارد؟

جواب:  ولايت‌ فقيه‌ از باب‌ قدر متيقّن‌ نيست‌ و از باب‌ نصب‌ از طرف‌ خداي‌ متعال‌ است‌.

عزل و نصب ولي فقيه 

سؤال: آيا در حكومت‌ ولايي‌، ولي‌ّ فقيه‌ از سوي‌ مردم‌ عزل‌ و نصب‌ مي‌شود يا نه‌؟

جواب:  ولايت‌ فقيه‌ از طرف‌ خداست‌ و مردم‌ در عزل‌ و نصب‌ او دخالت‌ ندارند.

 ولايت ، حکم الهي 

سؤال: آيا مي‌توان‌ ولايت‌ در ولايت‌ فقيه‌ را عقد و معاهده بين‌ مردم‌ و حاكم‌ دانست‌ يا اين‌ كه‌ ولايت‌ حكم‌ الهي‌ است‌؟ در اين‌ صورت‌ مردم‌ در حكومت‌ ولايي‌ چه‌ جايگاه‌ و چه‌ وظايفي‌ داند؟

جواب:  ولايت‌ فقيه‌ يك‌ امر الهي‌ است‌ و مردم‌ براي‌ تعيين‌ مصداق‌ دخالت‌ دارند.

تفاوت ولايت مطلقه با سلطنت مطلقه 

سؤال: ولايت‌ مطلقه‌ با سلطنت‌ مطلقه‌ چه‌ تفاوتي‌ داد؟

جواب:  سلطنت مطلقه‌ از جبّاران‌ و قلدران‌ است‌ و ولايت‌ فقيه‌ از طرف‌ خداي‌ متعال‌ است‌ كه‌ اگر مردم‌ همه‌ و همه‌ زير بار آن‌ روند مدينه فاضله‌ قطعاً پيدا خواهد شد.

تفسير ولايت انتصابي مطلقه فقيه 

سؤال: آيا مراد از ولايت‌ فقيه‌ طبق‌ نظر حضرت‌ عالي‌ «ولايت‌ انتصابي‌ مطلقه فقيه‌» است‌ يا خير؟ در اين‌ صورت‌ هر چهار قيد را به‌ طور مختصر تعريف‌ فرماييد. «ولايت‌ ـ انتصاب‌ ـ اطلاق‌ ـ فقيه‌».

جواب:  ولايت‌ فقيه‌ در فقه‌ از اوّل‌ انتصابي‌ و مطلقه‌ بوده‌ است‌ و تفصيل‌ آن‌ در فقه‌ است‌ نه‌ در اين‌ جا.

نسبت ولايت فقيه و جمهوريت 

سؤال: نسبت‌ ولايت‌ فقيه‌ و جمهوريّت‌ چيست‌؟

جواب:  ولايت‌ فقيه‌ از طرف‌ خداي‌ متعال‌ است‌ و تعيين‌ مصداق‌ از طرف‌ مردم‌ البته‌ متخصّصين‌ در فقه‌ است‌.

 زمان آغاز بحث ولايت فقيه در فقه 

سؤال: ولايت‌ فقيه‌ بر مردم‌ در حوزه عمومي‌ از چه‌ زماني‌ در فقه‌ مطرح‌ شده‌؟ آيا يك‌ مسأله مستحدثه‌ بوده‌ يا از ابتداء بوده‌ است‌؟ و اگر از ابتداء بوده‌، چرا در بيانات‌ بسياري‌ از فقهاء از اين‌ مطلب‌ ذكري‌ به‌ ميان‌ نيامده‌ است‌؟

جواب:  از زمان‌ ائمّه دين‌ و مخصوصاً از زمان‌ غيبت‌ صغري‌ مطرح‌ بوده‌ و احكام‌ فراواني‌ بار بر آن‌ بوده‌ است‌ و الان‌ هم‌ هست


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -