انهار
انهار
مطالب خواندنی

واكنش امام خميني(ره) نسبت به طرح «فهد» (1360 ش)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
واكنش امام خميني(ره) نسبت به طرح «فهد» درباره صلح فلسطين و اسرائيل (1360 ش)
بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و پس از امضاي قرار داد كمپ ديويد بين دولت مصر و رژيم غاصب اسرائيل با ميانجي‏گري آمريكا، رژيم‏هاي خود فروخته منطقه هر كدام به نوعي راه رژيم حاكم بر مصر را در پيش گرفتند. در اين ميان فهد بن عبدالعزيز، وليعهد وقت عربستان سعودي، در 18 مرداد 1360 طرحي را پيشنهاد نمود كه چند نكته را در برمي گرفت:
اول: عقب نشيني اسرائيل از تمامي سرزمين‏هاي اشغالي و از جمله بيت المقدس؛
دوم: تضمين حقوق فلسطينياني كه مايل به بازگشت نيستند از طريق جبران خسارت‏هاي وارده به آنها؛
سوم: تضمين حق همه كشورهاي منطقه دائر بر زندگي صلح‏آميز با يكديگر.
بند سوم اين طرح به طرز زيركانه‏ اي رسميت شناختن اسرائيل را در پي داشت و باعث ايجاد مخالفت‏هايي در جهان اسلام گرديد. حضرت امام خميني(ره) در واكنش به اين طرح در ششم آبان 1360 طي سخناني عنوان فرمودند: «بر ما و هر مسلماني واجب است طرح‏هايي از قبيل طرح سادات و فهد را رد كند. بر ما واجب است كه اين‏گونه طرح‏ها را كه به نفع مستضعفين نيست محكوم نماييم. امروز از خطرناك‏ترين امور، طرح كمپ ديويد و طرح فهد است كه اسرائيل و جنايات او را تحكيم مي‏كند. اين طرح‏ها موجب اختلاف شد و راه را براي اسرائيل باز كرد.»
مخالفت صريح امام و حمايت سراسري مسلمانان جهان از موضع حضرت امام باعث شد تا طرح فهد از سوي بسياري از دولت‏ها نيز رد گردد. زمان در سال‏هاي بعد نشان داد كه رژيم صهيونيستي به هيچ وجه حاضر نيست طرحي كه اين دولت اشغالگر را به تعهدي درباره فلسطينيان وادارد بپذيرد و از ادعاهاي بي‏ اساس خود عقب‏ نشيني كند. اين وقاحت به حدي رسيد كه در پيمان‏ها و اجلاس‏هاي مشترك صلح بين اعراب و اسرائيل، رژيم صهيونيستي تنها راه حل مشكل فلسطينيان را از بين بردن آنان عنوان كرده و تصميم جدي اتخاذ نمود كه از ورود آوارگان فلسطيني به سرزمين‏هاي اشغالي، به شدت جلوگيري كند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -