انهار
انهار
مطالب خواندنی

مسائل متفرقه حقوق

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1423 :در طول جنگ تنها سه ماه موفق شدم به جبهه بروم. ولى با كمك يكى از برادران سپاه كه از سابق با من آشنايى داشت، گواهى مربوط به حضور 6 ماهه دريافت كردم و به اداره خود دادم كه بابت آن يك گروه حقوقى به من اضافه شده و مقدارى حقوق بيشتر مى گيرم. با توجه به نياز زيادى كه به آن دارم، آيا گرفتن آن جايز است؟

جواب: چنانچه حقوق مربوط به شش ماه جبهه باشد و شما واجد اين شرط نباشيد، نمى توانيد آن را بگيريد. و به هرنحو ممكن لازم است به آنها برگردانيد. و نياز داشتن مجوز گرفتن آن نمى شود.

سؤال 1424 :هيأت امناى شهرك، پولى كه از مردم گرفته بودند براى دريافت زمين به حساب بانك گذاشته و سود آن را بدون اطلاع و كسب رضايت صاحبان آن، براى ساختن ادارات شهرك و بيمارستان مصرف كرده اند. آيا صرف اين پول در اين موارد جايز است؟

جواب: چنانچه پولها به صورت امانت در دست هيأت امنا بوده، سود حاصله مربوط به صاحبان پول است و با عدم رضايت آنها صرف در امور ديگر، اگر چه مؤسسه عام المنفعه مى باشد، جايز نيست.

سؤال 1425 :پمپ آبى جهت آب كشيدن براى حمام عمومى خريدارى شده. ولى چون حمام قديمى بوده مخروبه شده و جديداً ساخته اند. عده اى مى گويند پمپ را بفروشند و براى خريد مصالح آب مشروب مصرف كنند و ديگران عقيده دارند پول آن را صرف احتياجات حمام جديد كنند. وظيفه چيست؟

جواب: در مفروض سؤال، عمل به طريق دوّم اقرب است كه به مصرف احتياجات حمام جديد برسد.

سؤال 1426 :همسايه ما روى منزل خود دو طبقه ديگر ساخته است، امّا به بهانه اين كه يك متر حياط خلوت به طرف حياط ما دارد، در هر دو طبقه شيشه هاى پنجره را ساده انداخته اند كه كاملا بر حياط ما اشراف دارد و آرامش را از ما سلب كرده اند، آيا همسايه چنين حقى را دارند يا نه؟

جواب: ساختمان در ملك خودش اشكال ندارد. ولى چنانچه ساده بودن شيشه ها موجب مزاحمت همسايه است، بايد طورى عمل كنند كه مزاحمت مرتفع شود.

 

ج2

سؤال 1107 ـ كوچه اى كه ملك شخصى يك نفر است آيا بقيّه همسايگان مى توانند از آن استفاده كنند؟

جواب: چنانچه كوچه ملك شخصى كسى باشد وبقيّه همسايگان بابت آن مبلغى پرداخت نكرده اند استفاده آنها بدون رضايت صاحب كوچه جايز نيست.

سؤال 1108 ـ منزلى دو درب داشته كه يكى را بخاطر عدم استفاده مسدود كرديم پس از مدّتى نياز به باز كردن آن درب شد، آيا همسايگان حق منع دارند؟

جواب: در فرض سؤال باز كردن درب سابق مانعى ندارد و همسايگان حق منع ندارند. بلى اگر شهردارى در اين موارد قوانين خاصى دارد. لازم است رعايت شود.

سؤال 1109 ـ كتابى است كه مؤلف آن يك نويسنده خارجى است و در بعضى از مراكز علمى تدريس مى شود و نويسنده حق چاپ و تكثير را منحصر بخود دانسته، آيا بخاطر نياز و ضرورت مى توان بدون اجازه او اين كتاب را تكثير كرد؟

جواب: حق چاپ از حقوق ثابت عقلائيه است و منحصر به مؤلّف يا ناشر مى باشد لذا تكثير آن بدون اجازه آنها جايز نيست.

سؤال 1110 ـ در بعضى از مناطق در دامنه كوهها علف مى رويد و دامداران آنها را بين خود تقسيم مى كنند و از آن حفاظت مى كنند و در زمستان از علف آن براى دام استفاده مى كنند، اين تقسيمات بر چه مبنايى است ومعامله روى اين گونه مناطق چه حكمى دارد؟

جواب: مبناى شرعى خاصى ندارد. ولى اگر عرفاً چنين است بايد رعايت شود. و معامله آن هم به معناى واگذارى اين حق عرفى و گرفتن پول به جهت رفع يد از آن مانعى ندارد. در هر حال بايد طبق رسم و عرف عمل شود تا هرج و مرج ايجاد نشود.

سؤال 1111 ـ آيا مرور زمان حق شرعى كسى را از بين مى برد و موجب سقوط حق مى شود يا نه؟

جواب: در مواردى كه حق ثابت باشد مرور زمان حق را از بين نمى برد.

سؤال 1112 ـ مدارهاى ماهواره اى در سازمانى معين به كشورها اختصاص مى يابد كه بعد از اين اختصاص، آن كشور مى تواند ماهواره هاى خود ـ اعم از خود ساخته، خريده يا استيجارى ـ را در آن مدارهاى محلّى قرار دهد. حق استفاده يك كشور از اين مدارها به نحو مالكيت است يا حق انتفاع؟

جواب: ظاهراً حق انتفاع مى باشد و قواعد بين المللى در اين مورد جارى است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -