انهار
انهار
مطالب خواندنی

بعض احكام مرتد

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  43 - مرتد فطرى كه اموالش منتقل به ورثه مىشود هر گاه خمس آن اموال را اداء نكرده آيا بنابر اين كه خمس به عين تعلق مىگيرد مىتواند در صورتى كه توبه كرده خمس آن مال را از عين يا قيمت اداء كند يا انتقال به ورثه، ولايت او را ساقط مىكند و اخراج خمس مربوط به ورثه مىشود؟

جواب:  در فرض سئوال خمس آن را مىتواند شخصا بعد از توبه، از آن مال، به مستحقين بدهد و بقيه مال ورثه است ولى احتياط اين است كه در جدا كردن خمس، از حاكم شرع و كبار ورثه استجازه نمايد.

سؤال  44 - مرتد، بدون توبه، اگر خمس بدهد، سيد مىتواند بگيرد و هم چنين نسبت به سهم مبارك امام عليه السلام؟

جواب:  جواز گرفتن خمس، از مرتد قبل از توبه با اذن حاكم شرع و كبار ورثه بعيد نيست.

سؤال  45 - ساب پيغمبر صلى الله عليه وآله نعوذ بالله، فقط عاصى و واجب القتل است چنانچه بعض علماء فرموده‌اند يا مرتد و كافر هم مىشود؟

جواب:  بر چنين كسى احكام مرتد، از حيث قتل جارى مىشود.

سؤال  46 - كسى كه توهين و هتاكى كند نسبت به ائمه عليهم السلام يا يكى از امامان در حال غيظ اما نه غيظى كه مزيل عقل و هوش باشد آيا فقط عاصى شده يا مرتد هم مىشود و آيا واجب القتل است يا خير؟

جواب:  ناسزاى به ائمه عليهم السلام حكم ناسزاى به رسول خدا را دارد و ناسزا گفتن به آن مقام موجب كفر و ارتداد است و كشتن گوينده ناسزا واجب است.

سؤال  47 - آيا حيف و ميل اموال كسى كه بهائى مىباشد در صورتهاى زير مجاز است يا خير 1 - وامى از يك بهائى كه قبلا مسلمان بوده و سپس بهائى شده گرفته شده آيا مىتوان وام را پس نداد؟ 2 - وامى از يك بهائى كه از تاريخ تولد به پيروى از پدر و مادر بهائى بوده گرفته شده آيا مىتوان وام را پس نداد؟ 3 - اصولا استفاده از اموال بهائى و ضرر و زيان به آنان شرعا جايز است يا خير؟

جواب:  1 و 2 و 3 - مالى را كه بهائى در زمان مسلمان بودن و قبل از بهائى شدن داشته، به وارث مسلمان او مىرسد و حيف و ميل آن جايز نيست و اما آنچه را كه بعد از بهائى شدن و در زمان ضلالت بدست آورده حيف و ميل آنها مانعى ندارد و هم چنين حيف و ميل مال كسى كه از اول به تبعيت پدر بهائى بوده و در آن زمان بدست آورده بلا مانع است مگر اين كه دولت اسلامى تعهد حفظ اموال او را نموده باشد.

سؤال  48 - آيا مرتد فطرى بعد از توبه يا قبل از توبه مالك مال جديد از قبيل اجرت عمل خود يا چيزى كه به حيازت بدست آورده مىشود يا نه و آيا يهود و نصارى هر گاه دين خود را تبديل بدين باطل ديگر نمايند احكام مرتد ملى بر آنها جارى است يا نه؟

جواب:  اقوى آنست كه مالى را كه در حال ارتداد يا بعد از توبه كسب مىكند مالك مىشود و اگر نصرانى يهودى شود يا بالعكس ظاهر آنست كه احكام اهل ذمه بر او مرتب است.

سؤال  49 - اگر چنانچه شخص عالما عامدا در حالتى كه مختار و بالغ و عاقل باشد ومكره و مغمى عليه نباشد به پيغمبر اسلام صلى الله عليه وآله و به ائمه عليهم الصلاة والسلام شتم و ناسزا بگويد و مصر هم باشد آيا چنين شخصى مرتد است يا نه و داد و ستد و معاشرت و ازدواج و غير اينها با چنين شخصى چه صورت دارد آيا عيالش بر او حرام است يا نه و توبه‌اش قبول است يا خير؟

جواب:  شخص مذكور با فرض علم و عمد و اختيار مرتد و نجس مىشود و عقد زوجه او باطل است و مال او ارث برده مىشود به شرط آن كه احتمال غضب و عدم اختيار و يا عدم التفات در بين نباشد و الا (الحدود تدرء بالشبهات) و در صورت ارتداد توبه او قبول مىشود به اين معنى كه بعد از توبه پاك مىشود و مىتواند با زن مسلمان ازدواج كند حتى با عيال خودش كه قبلا داشته به عقد جديد مىتواند ازدواج نمايد.

سؤال  50 - عده‌اى هستند معروف بعلى اللهى و لكن معلوم نيست چه چيز را مىپرستند و چه كسى را قبول دارند، البته از نظر ظاهر در ماه محرم هيئت سينه زنى دارند، معاشرت با اين افراد و راه دان ايشان به منزل و مسجد و معامله با اينها چه صورت دارد؟

جواب:  اگر حضرت على عليه الصلاة والسلام را خدا بدانند يا آن كه يكى از ضروريات اسلام را منكر باشند نجس هستند و راه دادن آنها به مسجد جايز نيست و با رطوبت با ايشان ملاقات نكنند و اما ساير معاشرتها اگر موجب ترويج مرام آنها نباشد اشكالى ندارد.

سؤال  51 - مرتد به چه اشخاصى گفته مىشود اگر پدر و مادر هر دو مرتد باشند و در حال ارتداد از ايشان فرزندى متولد شود حكم مرتد را دارد يا خير؟

جواب:  مرتد به كسى گفته مىشود كه مسلمان باشد و بعد كافر شود و طفل متولد از دو مرتد در حكم كافر است و مرتد نيست.

سؤال  52 - شخصى موضوع خمس را انكار مىكند به نظر جنابعالى چگونه بايد با اين شخص رفتار كرد؟

جواب:  اگر منكر آيه خمس باشد مرتد است و اگر منكر بعضى خصوصيات آن باشد مثل بحثهاى مختلف اهل علم مرتد نيست.

سؤال  53 - در بعضى از روستاها عده‌اى از فرقه اسماعيليه زندگى مىكنند با توجه به اين كه نماز و روزه، زكات، خمس، حج، جهاد و قبله را قبول ندارند و معتقد به چهل و نه امام هستند و امام زمان عليه السلام را هم آقا خان محلاتى مىدانند اولا بفرمائيد كه نجس هستند يا نه؟ دوم اين كه شركت در تشييع جنازه و مجالس ترحيم آنها و ازدواج با آنان چه حكمى دارد؟

جواب:  كسى كه نماز و روزه را قبول نداشته باشد چون منكر ضروريات دين است كافر و نجس است و با اين وصف شركت در تشييع جنازه و مجالس ترحيم آنان و ازدواج با آنان جايز نيست.

سؤال  54 - مرتد فطرى كه زنش بر او حرام مىشود آيا حرام ابدى است؟

جواب:  به نظر اينجانب مرتد فطرى بعد از توبه مىتواند به عقد جديد با آن زن يا زنهاى مسلمان ديگر ازدواج نمايد.

سؤال  55 - توبه مرد و زن مرتد فطرى تا چند بار قبول است و هم چنين توبه مرتد ملى اعم از مرد و زن.

جواب:  توبه مرد مرتد فطرى اگر چه قبول است ولى وجوب قتل او به توبه رفع نمىشود و اموال او به ورثه مسلمانش مىرسد و به توبه برنمىگردد و زوجه‌اش بر او حرام است مگر به عقد جديد و اگر مرتد فطرى زن باشد و توبه كند تا قبل از انقضاء عده زوج او مىتواند به او رجوع كند و توبه‌اش قبول است و مرتد ملى زن باشد و يا مرد توبه‌اش قبول است و در مرتبه سوم مىتوان او را كشت ولى احتياط آنست كه در مرتبه چهارم او را بكشند.

سؤال  56 - مرتد فطرى كه مادرش مسلمان است و پدرش بهائى ملحق بكى است وارث او به كه مىرسد؟

 جواب:  فرزندى كه مادرش مسلمان و پدرش كافر است چه بهائى و چه كافر ديگر چنانچه غير بالغ باشد به مادر ملحق است و اگر بعد از بلوغ كافر شد ارث او به مادرش مىرسد و پدرش از او ارث نمىبرد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -