انهار
انهار
مطالب خواندنی

سعی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال401: با توجه به اينكه در روزهاى ششم و هفتم ذيحجه بر اثر ازدحام زياد مأمورين مانع مى شوند كه معذورين را با چرخ در طبقه پايين بين صفا و مروه سعى انجام دهند. آيا مى شود در اين صورت معذورين رإ؛س زظظ با چرخ در طبقه دوم و سوم صفا و مروه سعى داد يا خير؟

جواب: لازم است سعى ميان دو كوه صفا و مروه واقع شود بنابراين اگر محرز است كه طبقه دوم يا بالاتر ميان دو كوه صفا و مروه واقع است اشكال ندارد ولى اگر محرز و ثابت نباشد اشكال دارد.

سؤال402: اگر سعى در وسط دور اول رها كند و بلافاصله سعى را از سر بگيرد وظيفه اش چيست؟ اگر اين عمل را در دور دوّم يا چهارم انجام دهد حكم آن چيست؟

جواب: اين عمل درست نيست اگر مى خواهد سعى را از سر بگيرد سعى اول را به آخر برساند بعد از آن سعى را از سر بگيرد.

سؤال403: چنانچه فردى نمى تواند سعى انجام دهد و گرفتن چرخ هم با مشكل مواجه باشد آيا مى توان از او نيابت كرد و سعى انجام داد يا خير؟

جواب: اگر خود توانايى ندارد و گرفتن چرخ هم مشقّت و حرج داشته باشد ميتواند نائب بگيرد.

سؤال404: كودكى كه محرم به احرام عمره مفرده بود، گاهى در حال سعى مى دويد و گاهى به عقب بر مى گشت و با همين وضعيّت اعمال عمره را به پايان برده است، اكنون چه وظيفه اى دارد؟

جواب: لازم است آن مقدار از مسير را كه طفل به عقب برگشته است كسى كه همراه طفل است او را به طرف جلو ببرد.

سؤال405: بنده چون مسئول گروه حجّ بودم به استناد وظيفه ام مراقبت از بيماران و عاجزهاى گروه بود، وقوف اضطرارى انجام دادم، لطفاً وظيفه شرعى اين جانب را بيان فرمائيد.

جواب: اگر هماه عجز بوده ايد كه لازم بوده به آنان باشيد و آنان از وقوف اختيارى معذور بوده اند براى شما هم اشكالى نداشته، بلى اگر نايب كسى شده ايد نيابت شما درست نبوده است.

سؤال406: الف: يكى از زائران بيت اللّه الحرام در حجّ تمتّع سال گذشته در روز يازدهم به دليل ترافيك سنگين نتوانسته رمى جمرات را انجام دهد. روز دوازدهم جهت رمى روزهاى يازدهم و دوازدهم عزيمت نموده ولى به دليل ناآگاهى به مسئله د جمره اولى، اول براى يازدهم و بعد براى دوازدهم نيّت كرده و رمى نموده و بعداً به جمره وسطى رفته و براى دو روز نيّت كرده و پشت سر هم رمى نموده و سپس به جمره عقبه رفته و به شرح فوق رمى نموده است. شب چهاردهم ذى الحجّ متوجّه شده كه مى بايست اوّل در هر سه مكان براى روز يازدهم رمى كند و برگردد دوباره به نيّت دوازدهم رمى نمايد. لذا روز چهاردهم به منى رفته و وظيفه خود را مى خواهد انجام بدهد تكليفش چيست؟

جواب: در هر سه مكان مزبور به همان ترتيب لازم است اوّل به نيّت روز يازدهم رمى نمايد و بعد از آن كه هر سه به اتمام رسيد برگردد و به نيّت روز دوازدهم رمى كند. ب: چنانچه ضرورى باشد در حجّ آينده نايب بگيرد بفرماييد آيا نايب مى تواند در هر وقت از سه روز اقامت در منى اين كار را انجام دهد يا خير؟

جواب: در روز يازدهم قضاى روز يازدهم و در روز دوازدهم قضاى روز دوازدهم را انجام بدهد. پ: آيا حتماً بايد در روز انجام دهد يا شب هم مى تواند رمى نمايد.

جواب: در روز به ترتيبى كه گفته شد انجام بدهد.

سؤال407: شخصى در شب دوازدهم در منى وقوف را انجام مى دهد و نيمه شب شرعى از منى خارج مى شود و به مكه مى آيد و اعمال حجّ تمتع را انجام مى دهد و براى رمى جمرات بد از ظهر روز دوازدهم مى رود به منى و رمى مى كند، آيا اشكال دارد يا خير؟

جواب: اشكال ندارد.

سؤال408: آيا عمره مستحبى مى توان هم نيّت خود را داشت و هم نيّت ديگرى را؟ مثلاً پدر و مادر و...

جواب: بلى مى شود.

سؤال409: شخصى در ميقات براى خودش محرم مى شود و تلبيه مى گويد، بعد به فكر مى افتد كه چون خودش حجّ واجب در سالهاى گذشته بجا آورده، براى پدر يا مادر يا يكى از خويشاوندان ديگرش حجّ تبرعى بجا آورد، آيا مى شود با نيت عدو كند، و يا دوباره به نيت شخص مورد نظر محرم شود يا خير؟

جواب: اگر به احرام صحيحى محرم شده، نمى تواند نيّت را عوض كند و بايد عملش را به همان نيتى كه در احرام داشته، اتمام كند.

سؤال410: آيا مى توانم براى مادرم و براى خودم فريضه حجّ را انجام دهم؟

جواب: در يك سال بيش از يك حجّ واقع نمى شود.

سؤال411: زائرانى كه در ماه مبارك رمضان به عمره مشرف مى شوند، گاهى شب به مدينه و يا مكه مى رسند كه در نتيجه قصد كرده روزه مى گيرند. خواهشمند است بفرماييد:

1 - اگر در بين روز رسيدند، آيا از همان ساعتى كه مى رسند بايد ده روز را به حساب آورند؟

جواب: در بين روزهم مى تواند قصد ده روز نمايد و اگر چند ساعت كم باشد بايد از روز يازدهم جبران شود.

2 - و يا آن كه ده روز كامل است و شب ها به حساب نمى آيد؟

جواب: اگر او صبح به مقصد رسيده و قصد ده روز نمايد تا پايان روز دهم كافى است و شب آخر لازم نيست كه به حساب بيايد.

3 - اگر مدير كاروان با توجه به اين كه مى داند توقف زائران در مدينه يا مكه كمتر از ده روز است به آنها اعلام مى كند كه ده روز مى مانيم و آنان به اعتماد گفته او نمازشان را تمام مى خوانند و روزه مى گيرند ولى قبل از ده روز از آنجا مى روند، حكم شرعى نسبت به مدير كه اين مطلب را اعلام مى كند و نماز و روزه زائران چيست؟

جواب: در صورتى كه از گفته مدير كاروان اطمينان پيدا كردند و بر آن اساس قصد روز كرده و نمازشان تمام خواندند و روزه گرفتند نماز و روزه آنها صحيح است و لازم است از گفتن خلاف واقع اجتناب شود.

سؤال412: وقف به حركت و وصل به سكون در تلبيه چه حكمى دارد؟

جواب: احتياط واجب در مراعات است.

سؤال413: در رساله مناسك حجّ فرموده ايد: مستحب است كه تلبيه عمره تمتع تا پيدا شدن خانه هاى مكّه معظمه و تلبيه حجّ تمتّع تا ظهر روز عرفه ادامه داشته باشد، آيا تلبيه عمره مرده هم استحباب دارد يا خير؟ و در صورت استحباب تا كجا بايد ادامه داشته باشد.

جواب: در عمره مفرده ادامه تلبيه تا دخول حرم ثابت است.

سؤال414: با توجه به اينكه برخى از فقهاى بزرگوار، حجر اسماعيل را جزء كعبه مى دانند، خواندن نمازهاى واجب داخل حجر چه حكمى دارد؟

جواب: حجر جزء بيت نيست هرچند كه در مطاف داخل است و نماز خواندن در آن چه واجب چه مستحب اشكال ندارد.

سؤال415: اقتدا به نماز اهل سنّت در ايّام حج جايز است يا خير؟

جواب: جائز است و فضيلت زيادى دارد.

سؤال416: صحّت نماز استداره در مسجد الحرام چگونه است؟

جواب: ميزان استقبال خانه كعبه است در وضع استداره نيز چون همه روى به خانه كعبه قرار مى گيرند نمازشان صحيح است.

سؤال417: مراد از جواز اتمام صلاة در تمامى شهر مكه و مدينه آيا مكه و مدينه قديم است يا فعلى؟

جواب: مراد مكه و مدينه فعلى است.

سؤال418: در مسجد النّبى صلى الله وعليه وآله وسلم و بيت اللّه الحرام براى نماز جماعت به خصوص براى بانوان اتصال نيست. آيا اقتدا كردن به اين نحو جايز است؟

جواب: در صورت اقتدا و شركت در نماز جماعت با شرايطى كه آنها صحيح مى دانند براى ما هم صحيح است.

سؤال419: آيا در نماز جماعت اهل سنّت در مكه و مدينه هم مى توان براى درك ثواب، در تشهد آخر اقتدا كرد و بدون تكبير مجدّد نماز را به طور فرادا ادامه داد؟

جواب: بلى مى تواند.

سؤال420: اگر از سوى حاكم عامّه اول ماه رمضان اعلام شود، براى كسانى كه در مكه و مدينه هستند و تقيّه اى در تبعيت نيست و براى خود فرد هم يقين به او ماه نيست، آيا تبعيت لازم است؟

جواب: تبعيت لازم است و اين خود يك نوع تقيّه است تقيه مداراتى خوانده مى شود.

سؤال421: خانمى در ايام حجّ براى آنكه بتواند اعمال را انجام دهد، از قرص استفاده كرد، ليكن در ايّام عادت يا خارج آن خون مى بيند و نمى داند كه اين جريان خون تا سه روز ادامه پيدا مى كند يا نه؟ يا حتى احتمال مى دهد كه تا سه روز ادامه پيدا نكند، در فرض داشتن صفات يا نداشتن صفات حيض، تكليف چيست؟

جواب: تا سه روز عمل به احتياط كند تا وضع روشن شود.

سؤال422: شخصى مكّه مشرّف شده لكن غسل مسّ ميّت بر گردن داشته و قبل از رفتن غسل جنابت هم نكرده تكليفش چيست؟

جواب: در صورت امكان لازم است كه خود بعد از غسل مسّ ميّت شخصاً طواف عمره تمتّع و نماز طواف و نيز طواف حج و نماز طواف و طواف نساء و نماز طواف نساء را انجام بدهد و اگر ممكن نيست بايد براى انجام اينها نايب بگيرد و تا نايب، اين اعمال را انجام نداده است از مباشرت با زن خوددارى كند.

سؤال423: شخصى پس از استقرار وجوب حج، ديوانه شده، وظيفه ولىّ، نسبت به حجّ او چيست؟

جواب: اگر مال دارد لازم است ولى اقدام به حجّ نيابى از طرف او بكند.

سؤال424: آيا آميزش با زن قبل از انجام طواف نساء و نماز آن در عمره مفرده و تمتّع مستحبى حرام است يا خير؟ و آيا كفّاره دارد يإ؛شسظظ خير؟

جواب: حرام است و كفاره آن يك شتر است.

سؤال425: اگر كودك را در حال خواب، طواف يا سعى دهند يا بخشى از طواف و سعى را در خواب باشد چه حكمى دارد؟

جواب: در كودك، خواب به اندازه متعارف به طواف و سعى او ضرر نمى رساند.

سؤال426: شخصى تمام اختيارات اموال پدرش را دارد و پدر نمى تواند بالمباشره حجّ را بجا آورد، پسر بدون تذكّر دادن به پدر شخصى را اجير براى حجّ پدر نموده و خودش هم براى حجّ پدر، مجزى است يا خير؟ و هر گاه در مدينه تصميم بگيرد كه آنچه را از مال پدر به اجير داده است با پدر حساب نكند و از مال خودش باشد، رفع اشكال مى شود يا خير؟

جواب: در فرض مزبور اگر از پدر وكالت مطلقه و در همه امور دارد كافى است.

سؤال427: شخصى پس از آنكه به مدينه مشرّف شد جنون پيدا كرد با توجّه به اينكه سابقاً حجّ بر او مستقر شده است، اكنون وظيه چيست؟

جواب: فقط حاكم شرع مى تواند براى او نائب بگيرد.

سؤال428: كودك مميزى بدون امر ولى در ميقات محرم شده و تنها سعى و تقصير را انجام داده است. تكليف او يا وليّش نسبت به بقيه اعمال چيست؟

جواب: لازم است برگردد و اعمال را به ترتيب انجام بدهد.

سؤال429: اگر كودك مميزى، بدون اذن ولى محرم شود و در حال احرام، يكى از محرّمات را مرتكب شود، كفاره آن برعهده كيست؟

جواب: لازم ست ولى طفل را از ارتكاب محرّمات احرام باز دارد و اگر بازنداشت كفاره بر عهده ولى طفل است.

سؤال430: بر فرض اينكه شخصى با ناديده گرفتن مقررات موفق شد تا ايام حجّ در كشور سعودى مخفى شود بفرمائيد حجّى كه به جا آورده چه صورتى دارد؟

جواب: با وجود ارتكاب حراب در مقدّمات حجّ حجّش صحيح است.

سؤال431: بعضى از زائران كه در ماه مبارك رمضان به زيارت حرمين شريفين مشرّف مى شوند و برابر مقرّرات پس از مهلت مقرّر بايد به كشور باز گردند ليكن بعضاً با ناديده گرفتن قوانين كشور جمهورى اسلامى ايران و كشور سعودى مخفيانه و غير قانونى در آنجا مى مانند تا در موسم، حجّ بجا آورند از آنجا كه اين امر علاوه بر زيانهاى فراوان موجب وهن نيز مى باشد و باعث ايجاد جوّ نامناسب و نا شايستى عليه شيعه و كشور اسلامى شوند بفرماييد اين عمل فى نفسه جائز است يا خير؟

جواب: عمل مزبور جائز نيست و لازم است از انجام هر عملى كه موجب وهن شيعه مى شود جداً خوددارى شود.

سؤال432: نظر به اينكه ايران اسلامى با صرف هزينه هاى هنگفت از بودجه بيت المال مسلمين و تقديم شهداى گرانقدر در راه مبارزه با مواد مخدر از اين پديده خانمانسوز جلوگيرى مى كند ولى با كمال تأسف انتقا اين مواد توسط اندكى از زائرين و دستگير شدن آنها توسط پليس سعودى، به همراه تبليغات مسمومى كه در كنار اين قضيه به راه مى اندازند تمام زحمات فرزندان رشيد اين مرز و بوم و هزينه هاى فراوانى كه صرف اين كار شده به هدر مى رود، از طرف ديگر قوانين سخت كشور عربستان كه هرچند ماه يكبار در ميادين شهرهاى بزرگ تعدادى از مردم مليتهاى مختلف را به جرم حم مواد مخدر گردن مى زنند اقدامهاى پيشگيرانه براى حفظ آبرو و حيثيت تشيّع و كشور امام زمان (عج) در اجتناب ناپذير مى نمايد: اولاً: عمل اين دسته از زائرين از نظر شرع اسلام چه حكمى دارد؟

جواب: ترديدى نيست كه عمل اين دسته از زائران حرام است. ثانياً: سازمان حج و زيارت مى تواند پس از تذكّر به كليه زائران در اين خصوص، نسبت به افرادى كه با علم و اطلاع از چنين عواقب سوئى اقدام به بردن مواد مخدر مى كنند، از رفتن آنها به حج در آن سال جلوگيرى كند، يا نه؟ آيا اين امر نسبت به كسانى كه حج واجب بجا مى آورند يا استحبابى يا عمره مفرده تفاوتى دارد يا خير؟

جواب: از رفتن كسانى كه با علم و اطلاع از آثار زيانبار اين عمل اقدام به بردن مواد مخدر مى كنند مى توانند جلوگيرى كنند ولى اگر ممكن باشد كه جمع كنند بين جلوگيرى از بردن آن مواد و رفتن اشخاصى كه مى خواهند به حج بروند مخصوصاً حج واجب اين كار را مقدّم بدارند.

سؤال433 : توجها به اينكه اقتداء به جماعت اهل سنت را با اينكه از نظر فقه شيعه فاقد بسياري از شرايط است از قبيل صحت وضوء عدالت امام ، مكان سجده ، عدم اتمام سوره و امثال آن است ، بسياري از فقها محترم شيعه صحيح و مجزي دانسته اند لكن اخيرا نقل شده كه برخي از فقهاء محترم در مورد عدم رعايت فاصله بين صفوف اشكال نموده اند با اينكه بنظر اهل سنت اين گونه جماعت ها صحيح است و مثلا در ايام عمره كه فاصله صف خانمها در مسجد النبي ( ص ) است با صف آقايان بيش از صد متر ولي آنها اين جماعت را صحيح و مجزي مي دانند و ما اگر بخواهيم طبف نظر خودمان عمل نمائيم بكلي در ايام عمده خانمها در مسجد النبي ( ص ) نبايد اقتدا نمايند و جماعت آقايان نيز در بسياري از موارد با اشكال مواجه است لذا خواهشمند است نظر مبارك خود را در خصوص :

الف : صحت اقتداء به اهل سنت و مجزي بودن آن در صورتيكه فاصله بين صفوف زياد است لكن بنظر آنها جماعت صحيح مي باشد .

جواب: در فرض مذكور اشكال ندارد .

ب : مجزي بودن جماعت بنحو استداره در مسجد الحرام بيان فرمائيد .

جواب: مانعي ندارد .


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -