انهار
انهار
مطالب خواندنی

واجبات طواف

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – طواف خارج از دایره طواف کنندگان

سؤال: در موسم حج کارکنان مسجد الحرام،اشخاص پیر و مریض را با سریر روى سرشان طواف مى دهند و نوعاً در بیرون دایره طواف کنندگان حرکت مى کنند آیا حجّ اینها صحیح است؟

جواب: طواف آنها اشکالى ندارد زیرا در طواف رعایت محدوده معروف واجب نیست بلکه احتیاط مستحب است و اتّصال به صفوف شرط نمى باشد.

٢ – طواف خارج از حد مقام ابراهیم

سؤال: آیا مطاف حتماً باید در حدّ بیت و مقام ابراهیم باشد یا در حال غیر اضطرار هم مى توان در خارج حدّ، طواف نمود؟

جواب: مطلقاً جایز است.

٣ – شک نائب در تخمیس اموال منوب عنه

سؤال: با سلام

شخصی نایب پدر شده است که حج او را انجام دهد. اما از این که پدر حساب خمس اموالش را داده یا نه چیزی نمی داند. پدر زنده است اما چون حواس پرتی دارد نمی شود به حرف او اعتماد کرد.

حال:

آیا حج نایب ربطی به پرداخت خمس منوب عنه دارد یا نه؟

آیا نایب در این حج باید خمس اموال خودش را بدهد تا حجش بلا اشکال باشد؟

جواب: در صورتی که احتمال می دهد پدر خمس را داده اشکالی ندارد در غیر این صورت باید خمس آن را بدهد.

٤ – شک نائب در نیت طواف

سؤال: شخصی که به نیابت از دیگری به حج آمده در دور دوم طواف شک می کند که آیا طواف را به نیت منوب عنه آغاز کرده یا برای خودش؟ اکنون وظیفه اش چیست؟

جواب: احتیاط آن است که طواف را به نیت منوب عنه به پایان برساند پس از آن نماز طواف بخواند سپس طواف و نماز را اعاده کند.

٥ – اتمام شوطهای طواف به رکن یمانی

سؤال: شخصى طواف را از حجر الاسود شروع، و به رکن یمانى ـ که قبل از حجر الاسود است ـ ختم کرده، و فاصله رکن یمانى تا حجر را بدون نیّت ادامه داده، و دوباره از حجر الاسود نیّت کرده، و به رکن یمانى ختم نموده، و هفت دور طواف را به همین صورت انجام داده است. طواف او چه حکمى دارد؟

جواب: این طواف باطل است، و باید اعاده شود.

٦ – شروع و پایان طواف قبل از حجر الاسود

سؤال: اگر کسى قبل از حجر الاسود طواف را شروع نموده، و به همانجا ختم کند، آیا طوافش باطل است؟

جواب: طوافش باطل است.

٧ – شروع و پایان طواف از رکن یمانی

سؤال: وظیفه شخصى که به اشتباه طواف را از رکن یمانى شروع، و به همانجا ختم کرده، و سپس نماز طواف را خوانده، و پس از آن متوجّه خطایش شده چیست؟ چنانچه در وسط طواف متوجّه اشتباهش گردد، و طوافش را به حجر الاسود ختم کند، آیا مقدار اضافى براى طواف ضرر دارد؟

جواب: طواف و نماز آن را باید اعاده کند، و اعاده در صورت دوّم احتیاط است.

٨ – کسی که یقین داشته رکن یمانی رکن حجرالاسود است

سؤال: اگر شخصى یقین کرد رکن مستجار (رکن یمانى که قبل از حجر الاسود قرار دارد) حجر الاسود است، و طواف را از آنجا شروع و به همانجا ختم کرد، و بعد فهمید که این کار خطا بوده، تکلیفش چیست؟

جواب: طواف مذکور بنابر احتیاط واجب باطل است، و باید اعاده شود.

٩ – بوسیدن کعبه در حال طواف

سؤال: شخصى در حال طواف کعبه را بوسیده، و احتمال مى دهد در آن حال چند قدم راه هم رفته باشد، و این شک بعد از انجام طواف به وجود آمده است. طوافش چه حکمى دارد؟

جواب: چون شک بعد از طواف بوده، طوافش صحیح است.

١٠ – شک در صحت شرایط طواف پس از اتمام آن

سؤال: شخصى در اثناء طواف به خاطر لمس و بوسیدن بیت الله الحرام از مسیر خود منحرف شده، و نمى داند در بازگشت طواف را از همان نقطه ادامه داده یا نه، اکنون وظیفه اش چیست؟

جواب: هرگاه شک بعد از طواف بوده طوافش صحیح است، والاّ باید از سر بگیرد.

١١ – شک در صحت شرایط طواف پس از اتمام آن

سؤال: شخصى در اثناء طواف به خاطر لمس و بوسیدن بیت الله الحرام از مسیر خود منحرف شده، و نمى داند در بازگشت طواف را از همان نقطه ادامه داده یا نه، اکنون وظیفه اش چیست؟

جواب: هرگاه شک بعد از طواف بوده طوافش صحیح است، والاّ باید از سر بگیرد.

١٢ – حذف یک دور از طواف هنگام شک در صحت آن

سؤال: یکى از حجّاج خیال کرده به هنگام طواف مقدارى از شوط را بر اثر فشار جمعیّت طى کرده، ولى یقین به این مطلب ندارد، و از آنجا که نمى توانسته آن مقدار را برگردد و اعاده کند، بقیّه شوط را به قصد رجاء و احتیاطاً انجام مى دهد (تا اگر آن دور باطل بوده اضافه لغو باشد، و اگر صحیح بوده، اضافه بر طواف محسوب نشود) سپس هفت دور بجا آورده، و آن دور را حساب نکرده است. این طواف چه حکمى دارد؟

جواب: این طواف بنابر احتیاط صحیح نیست.

١٣ – اعاده یک شوط در اثنای طواف

سؤال: شخصى به هنگام طواف بر اثر فشار جمعیّت چند گام به جلو رفته، سپس به جاى آن که همان مقدار را جبران کند، آن را رها کرده و یک دور دیگر به جا آورده، که مجموعاً هفت دور تمام و یک دور ناقص مى شود. آیا این طواف صحیح است؟

جواب: طوافش اشکال دارد، و باید آن را اعاده کند.

١٤ – نیت آن قسمتی از طواف که بی اختیار حرکت می کند

سؤال: اگر محرم از ابتدا بداند که بر اثر شلوغى طواف کنندگان مقدارى از طواف یا همه آن را بى اختیار انجام خواهد داد، آیا از اوّل مى تواند نیّت کند آن مقدار، که جمعیّت او را مى برد، نیز جزء طواف باشد، و آن را مثل طواف سواره محسوب نماید؟

جواب: طوافش صحیح است، و اشکالى ندارد.

١٥ – کمک کردن به افرادی که زمین خورده اند در حال طواف

سؤال: شخصى در حال طواف به یکى از طواف کنندگان که روى زمین افتاده، برخورد نموده، و او را از روى زمین بلند مى کند. ممکن است در این حال چند گامى به جلو برود، در حالى که توجّه به طواف ندارد. در نتیجه نمى داند که آیا مقدارى از طواف را بدون قصد بجا آورده یا نه، تکلیفش چیست؟

جواب: اگر قصد طواف، و لو اجمالا، داشته کافى است.

١٦ – بی اختیار حرکت کردن قسمتی از طواف

سؤال: هرگاه طواف یا سعى کسى به علّتى قطع شود، و بخواهد از همان جا که قطع شده شروع کند، ولى در اثر ازدحام جمعیّت نتواند به آن نقطه برود، و در محاذى آن به طرف چپ یا راست قرار گیرد. آیا مى تواند از محاذى جایى که قطع شده شروع کند؟

جواب: لازم نیست از همان نقطه باشد; بلکه محاذات کافى است.

١٧ – باطل شدن وضو در دور سوم طواف

سؤال: اگر انسان در طرف کعبه در دور سوم وضویش باطل شود آیا باید دوباره وضو بگیرد و ادامه دهد یا طواف او باطل می شود و دوباره باید احترام کند؟

جواب: باید وضو بگیرد و طوافش را از اول شروع کند.

١٨ – انجام اعمال حج قبل از وقوفین

سؤال: اگر زنى که نیابت را پذیرفته، نیز خوف حیض یا مرض داشته باشد آیا مى تواند اعمال حج را بر وقوفین و اعمال منى مقدّم بدارد؟

جواب: مى تواند.

١٩ – اشاره به حجرالأسود در طواف

سؤال: آیا واجب است در ابتدای طواف های عمره مفرده حجرالأسود را با دست راست اشاره نمود؟

جواب: واجب نیست.

٢٠ – حکم طواف در طبقات جدید الاحداث مسجد الحرام

سؤال: همانگونه که مستحضرید مکانی جدید برای طواف خانه خدا برای افراد دارای ناتوانی جسمی و مسن در ارتفاع 13 متری از سطح زمین در خانه خدا ساخته شده و هدف آن فراهم کردن مکانی امن و راحت برای طواف افراد ناتوان و مسن است. آیا طواف در این سطح مجاز است یا خیر؟

جواب: طواف از طبقه بالا به شرطی که از سطح بام کعبه پایین تر باشد مانعی ندارد در غیر این صورت فقط در حال ضرورت مجاز است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -