انهار
انهار
مطالب خواندنی

آیا حکم عملمون زناست؟ (مرجع تقلید: آیةالله خامنه ای)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال 1- آیا ارتکاب فیزیکی عمل دخول حکم زنا را دارد یا از طریق تلفنی و خیال نیز افراد زناکار محسوب میشوند؟ 2- من و نامزدم دو ساله به دلایل سخت گیری خانواده عقد نیستیم و از طریق تلفن و خیال گاها عمل دخول را انجام می دهیم، آیا حکم عملمون زناست؟
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(مدظله)
 
جواب: سلام علیکم؛ اگر کسی به نامحرم با لذّت نگاه کند یا با لذّت صحبت کند یا با لذّت صدای او را بشنود یا برای لذّت به او پیام بدهد همه این اعمال چون به قصد لذّت جنسی میباشد شرعاً در حکم زنا هست. یاحقّ.
سوال ببخشید شما که اینقد راحت گفتین حرف زدنم زناس، ینی چی؟ینی ما جز اون دسته ای هستیم که خدا به ما نگاه هم نمیکنه؟!!!!! ینی ادامه ی زندگیمونم به باد رفته؟!!!!! این حرفی که زدین ینی ما که نامزدیم زناکار محسوب میشیم اونی که دوست خیابونی داره و هر دقیقه با یکی هستم همین جایگاهوداره و اونیم که تن فروشی میکنه همین؟!!!! آخه گناهه ما که بخاطر سنگ اندازیه پدر و مادرم مجبوریم این کارو کنیم اونم بخاطر فشار زیادی که رومون هس با اونیکه تن فروشه یکیه؟ هم ما جهنممون ملمه هم اون بدکاره؟!!!
انصافتونو شکر، این چه دینیه دسته پدر و مادرو اینقد باز گذاشته بعدش بخاطر اونا جوون گناه می کنه آخرشم خود ما میشیم زناکار؟!!!!!
جواب: سلام علیکم؛ دخترم بنده از پیش خود نگفتم شما سؤال کردید بنده هم پاسخ شرعی دادم.
شما هرچند بنا باشد با یکدیگر هم ازدواج کنید ولی تا زمانی که عقد نشده اید و به یکدیگر محرم نشده اید حکم همان هست که برایتان بیان شد.
در حدیث آمده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرموده اند: لِکلَ عضو مِن ابن آدَمَ حَظَُ مِن الزنا العینُ زناه النظره و اللسان زناه الکلام و الاذُنان زناه السمع و الیدان زناهما البطشُ وَالرجلان زناهُما المشیُ.
یعنی: در هر عضوی از فرزند آدم بهره ای از زنا هست؛ زنای چشم نظر کردن و زنای زبان صحبت کردن و زنای گوش شنیدن و زنای دست گرفتن بدن و زنای پا رفتن به سوی مکان های بد است. یاحقّ.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -