انهار
انهار
مطالب خواندنی

پیران جوان

بزرگ نمایی کوچک نمایی

پیران جوان 

ظهر عاشوراست ...

دشمن فرصت نماز خواندن هم به سپاه امام نمى دهد. حسین به نماز مى ایستد تا با ابرازنیاز به آستان اللّه ، سرود بى نیازى از هر کس جز او را بر بام بلند زمان ،برخواند و زمزمه عشق را ترنّم کند.

سعید بن عبداللّه   یکى از همراهان امام خود را سپر بلا مى سازد و سینه خود را آماج تیرها قرار مى دهد تا آن بزرگوار آسیب نبیند. هدف تیراندازها، خود حسین  است ولى تیرها به امام نمى خورد و سراپاى سعید، غرق در خون است ، سعید که اینک زیر باران تیرها، از تیرگیها پاک شده و در جوى خونى که از او جارى است غسل شهادت  کرده است ، بى رمق و بى حال بر زمین مى افتد و این پیام بر لب دارد:

خدایا! از من به پیامبرت سلام برسان و به او بازگوى که از این تیرهاى جانسوز،در راه دفاع از فرزندش که دفاع از انسانیت و آزادى  است چه ها کشیدم .

و در این دمادم ، مجاهدى پیر و سالخورده که خون در رگهایش هنوز جوان و جارى است ، نه چون نهرى راکد، عفن ، ساکن و ساکت ، بلکه رودى پرخروش ‍ و پرالتهاب از خون دررگهایش مى دود، با شمشیر آخته به آنان حمله مى کند و مى خواند:
من ، حبیب ، پسر مظاهرم ، فرزند سوارکار میدان نبردم ، در آن هنگام که آتش جنگبرافروزد. شما گرچه از نظر نیروى رزمى و نفرات جنگجو از ما بیشتر ونیرومندترید، لیکن ما از شما پرشکیب تر و پرهیزکارتریم ، ما با حق آشکار پیوندخورده ایم و سخن و منطق ما، از روى آگاهى است و نیرومندتر و استوارتر....

در گرماگرم این پیکار، شمشیرى بر فرق حبیب بن مظاهر فرود مى آید، موهاى سپیدصورتش ، از خون ، رنگ مى گیرد، دست را بالا مى آورد تا خون را از برابر دیدگانش پاک کند تا بهتر بتواند صحنه نبرد، دوست و دشمن و حریف رزمى را تشخیص دهد وبازشناسد که ... نیزه اى او را از کار مى اندازد و پیکرش ‍ بر خاک مى افتد.

رمقى در تن دارد. خرسند است که جان  را در راه خوبى از دست مى دهد. از این داد و ستد که جان مى دهد و حیات جاودانه و ابدى مى ستاند شاد است و راضى . احساس غبن و زیان نمى کند؛ چون مى بیند که جانش در باتلاقى و شنزارى و یا کویرى فرو نمى رود که آن را هیچ سودى نباشد، بلکه پاى نهال حقیقت ، خونش را مى ریزند و از این درخت ،میوه هاى آگاهى و حرکت و حیات و خلود به بار خواهد آمد. با چشمان خون گرفته اش همه جا را به رنگ خون مى بیند. حسین بر بالین او مى نشیند همچنان که بر بالین هر کشته و شهیدى از یاران حاضر مى شود تا شکوه شهادت شگفت  را بر او تبریک گوید.
اینک ، فدایى دیگرى مى خواهد بجنگد. تهاجمى علیه شرک مجسّم و پیکارى بر ضدهوسهاى خودکامه زرپرستان گوساله پرست که فریب سامرى را خورده اند و بانگ ناخوشایند گوساله طلایى ، آنان را به اینجا کشانید.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -