انهار
انهار
مطالب خواندنی

عقد انقطاعى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال385 - متعه كردن زنهائى كه عده نگهدار نيستند و دائما متعه كسى مىشوند ولى فاحشه هم نيستند چه صورت دارد و اگر كسى جاهل به حال اين زن باشد و يا شك داشته باشد تكليفش چيست.

جواب: اگر زن بگويد شوهر ندارم يا بگويد در عده نيستم حرف او قبول است مگر در صورتى كه علم بر خلاف آن باشد.

سؤال386 - بنده در تهران مشغول تحصيل در هنرستان هستم و شهوت جنسى مرا اذيت مىكند و زنان متعه در تهران يافت نمىشوند و زنان فاحشه كه در هر ساعت در اختيار چند نفر قرار مىگيرند هستند در اين صورت مىشود اين گونه زنان را صيغه كرد جهت اطفاء شهوت يا نه.

جواب: اگر چه عقد نمودن زن زانيه صحيح است و لكن احتياط لازم ترك عقد زنهاى مشهوره به زنا است

سؤال387 - دختر صغيره را جهت حصول محرميت با مادرش مىشود صيغه كرد يا نه.

جواب: با اذن پدر يا جد پدرى و رعايت مصلحت او جايز است.

سؤال388 - كسى زنى را متعه كرده ولى اجرت قرار نداده و شخصى هم كه مجرى صيغه بوده متوجه نشده كه بدون اجرت عقد را جارى كرده و بعد از عقد مزبور امر زنا شوئى هم انجام شده در اين صورت عقد صحيح است يا باطل و بايد عده نگهدارد يا نه و اگر شخصى كه او را متعه نموده مجددا بخواهد به نكاح دائم او را بگيرد بايد عده نگه بدارد يا لازم نيست.

جواب: در فرض مسأله عقد باطل است و اگر با جهل به مسأله دخول واقع شده وطى به شبهه است وعده دارد و لكن براى خود واطى به شبهه عده ندارد و مىتواند او را به عقد خود در آورد.

سؤال389 - زنى به زيد اجازه داده كه او را به عقد دائمى در آورد وزيد آن زن را به عقد انقطاعى به مدت پنج سال و يا ده سال صيغه كرد و به آن زن هم تذكر نداد و چند اولاد هم از ايشان به دنيا آمد و پس از مدتى به زن مزبوره گوشزد كرد كه من تو را به عقد انقطاع در آوردم ولى زن گفت من راضى نيستم در اين صورت اين عقد انقطاعى صحيح است يا نه و آن اولاد از پدر و مادرش ارث مىبرند يا نه

جواب: عقد مرقوم صحيح نيست واولادى كه پيدا كرده‌اند از پدر ارث نمىبرند و پدر از آنها ارث نمىبرد ولى توارث بين آنها و مادرشان ثابت است و بعدا مىتوانند عقد دائم يا منقطع بنمايند بلى اگر پدر گمان مىكرد كه اين عقد صحيح است بين پدر و پسر هم توارث ثابت است.

سؤال390 - زنى مردى را وكيل مىكند كه او را به عقد دائم به حباله نكاحش در آورد ولى مرد او را بعنوان عقد انقطاعى تحت زوجيت خودش در مىآورد و به زن هم اطلاع نمىدهد و يك بچه هم از ايشان متولد شده حاليه شوهر فوت كرده و در وصيت نامه اش تذكر داده كه عيال من متعه است و دائمى نيست و اگر زن از اول به اين عقد مطلع مىشد قبول نمىكرد در اين صورت نسبت به ولد وارث او چه حكمى هست.

جواب: در فرض مذكور بعيد نيست فرزند آنها ولد شبهه باشد كه حكم ولد حلال را دارد و از پدرش ارث مىبرد ولى زوجه از او ارث نمىبرد بلى مهر المثل طلبكار است و بايد از تركه ميت اداء شود و اگر زوجه مدعيه باشد كه عقد دائم شده محتاج به مرافعه شرعيه است

سؤال391 - زيد با زنى ازدواج انقطاعى به مدت طولانى نموده حالا طرفين مىخواهند به عقد دائمى زناشوئى نمايند، در اين صورت بذل مدت لازم است يا بدون آن هم مىشود به عقد دائم زناشوئى نمايند.

جواب: بذل مدت لازم است.

سؤال392 - متعه غير مدخوله مدتش تمام شده تا چند مرتبه مىتوان آن زن را متعه نمود.

جواب: اگر شخصى كه او را متعه كرده بخواهد متعه نمايد هر چه تكرار شود خواه مدخوله باشد يا نباشد مانعى ندارد و اگر ديگرى بخواهد او را متعه كند آن هم در صورتى كه دخول واقع نشود پس از انقضاء مدت يا بخشيدن آن هر كس او را متعه كند مانعى ندارد و اگر مدخوله باشد و ديگرى بخواهد او را متعه كند علاوه بر انقضاء مدت يا بخشيدن آن گذشتن عده نيز لازم است

سؤال393 - اگر شخصى زنى را صيغه كند و مدت را معين نكند و صيغه را بعنوان عمرى بخواند و هيچ مدتى معلوم نشود مثلا يك سال با بيشتر و يا كمتر اين صيغه و متعه بر گشت به دائم مىشود و يا باطل است.

جواب: باطل است.

سؤال394 - اگر شخصى صبيه خود را كه قابل تمتع نباشد در مدت قليلى كه در آن مدت به هيچ وجه تمتع ممكن نباشد به عقد انقطاعى در آورد آيا مادر آن بچه محرم داماد مىشود يا خير.

جواب: به نظر حقير محرم مىشود

سؤال395 - بنده با داشتن عيال و اولاد چهار سال قبل دخترى را كه به سن قانونى و شرعى بود با اجازه پدرش و رضايت خودش با تعيين مبلغ سى هزار ريال به مدت سى سال صيغه نموده و مدت چهار سال كه از اين جريان گذشت عيال دائمى بنده با خبر شد و مرا مجبور به جدائى از او نمود ولى اين موضوع به ضرر بنده تمام مىشود و عيال دائمى من به خيال اين كه او را به عقد دائمى در آورده‌ام اصرار داشت كه او را طلاق بدهم و من هم به كسى اظهار كردم كه اگر عيال دائمى بنده است طلاقش بدهد و چون از اين موضوع كراهت داشتم به عيال دوم گفتم كه شما به صيغه من باقى هستيد و مبلغ سى هزار ريال بابت اجرت و دو هزار تومان هم بعنوان نفقه به او پرداخت كردم و پس از گذشتن يك هفته به او گفتم رجوع كردم مرقوم فرمائيد كه بانوى مزبوره عيال بنده هست يا نه

جواب: در فرض سؤال صيغه محتاج به طلاق نيست بلكه ببذل مدت باقيمانده جدا مىشود و چون جمله مذكوره مشروط شده است به اين كه اگر دائمى باشد طلاق دهيد موجب اذن در بذل نيست و زن مزبوره در زوجيت منقطعه باقى است و در نزاع موضوعى مرافعه شرعيه لازم است

سؤال396 - صيغه كردن زن زانيه در صورتى كه شخص نتواند از فشار شهوت خوددارى كند چه صورت دارد

جواب: صيغه كردن زن زانيه جايز است اگر چه در مشهوره احوط ترك آن است

سؤال397 - اگر در عقد انقطاعى ذكر مدت فراموش شود آيا باطل است و يا عقد دائمى مىشود

جواب: باطل نيست و عقد دائمى واقع مىشود

سؤال398 - اگر شوهر مدت زن متعه خود را ببخشد به شرط آن كه با شخص معينى (زيد) ازدواج نكند آيا شرط نافذ است يا نه

جواب: چنين شرطى صحيح نيست و نفوذ ندارد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -