انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام خانواده

بزرگ نمایی کوچک نمایی

جامع المسائل ج2:

سؤال 1033 ـ پدر اينجانب با ازدواج من مخالف است و مى گويد همسرت را طلاق بده و الاّ تو را عاق مى كنم و از ارث محروم مى كنم و اين در حالى است كه من چند فرزند دارم و نمى توانم زنم را طلاق دهم. آيا واجب است سخن پدر خود را اطاعت كنم؟ و در صورت مخالفت آيا عاق پدر مى شوم؟

جواب: در فرض مزبور پدر حق ندارد از شما بخواهد همسر خود را طلاق دهيد همان گونه كه نمى تواند شما را از ارث محروم كند و توقعات بيجاى پدر موجب عاق شدن فرزند نمى شود. ولى شما هم سعى كنيد در هر حال از ناراحت كردن او يا افزايش ناراحتى او تا حد ممكن اجتناب كنيد.

سؤال 1034 ـ شخصى در زمان حيات پدر و مادر عاقّ آنها بوده است، آيا بعد از فوت آنها راهى براى راضى كردن آنها وجود دارد؟

جواب: بلى مى تواند كارى كند كه آنها از او راضى شوند، مثل اينكه براى آنها اعمال خير انجام دهد، صدقه دهد، براى آنها طلب مغفرت كند، عبادات قضا شده آنها را قضا كند، اگر بدهى مالى، خصوصاً مظالم عباد، ولو احتمالى، به ذمه آنها است بپردازد و مانند اين كارها.

سؤال 1035 ـ آيا بر مادر واجب است بچه خود را شير دهد؟

جواب: بر مادر واجب نيست به بچه خود شير دهد و مى تواند براى شير دادن مطالبه اجرت كند و اجرت آن بر خود بچه است اگر مال داشته باشد و اگر مال ندارد بر پدر و بعد از او با جدّ پدرى است، بلى اگر پدر و جد قدرت مالى ندارند يا زنده نيستند بر مادر واجب است بچه را شير دهد.

سؤال 1036 ـ آيا با عدم توان در تأمين معيشت و مسأله تعليم و تربيت فرزند و هم چنين وجود مشكلاتى در استفاده از لوازم جلوگيرى، جايز است شخص خودش را بصورت بستن لوله، عقيم كند؟

جواب: اگر بستن لوله موجب عُقْمِ دائم نشود، مانعى ندارد، والاّ جايز نيست و براى جلوگيرى از افزايش فرزند مى توانيد نطفه را عزل كنيد كه بى اشكال است.

سؤال 1037 ـ زن و شوهرى كه مى دانند از لحاظ اجتماعى و فرهنگى توانايى تربيت صحيح اولاد را به علل گوناگون ندارند، آيا مى توانند از بچه دار شدن بطور موقت يا دائم اجتناب كنند.

جواب: جلوگيرى اگر مستلزم كار حرامى نباشد (مثل نظر مرد نامحرم، يا زن به عورت زن) و موجب عُقْمِ دائمى نشود، اشكال ندارد و امور مذكوره مجوّز ارتكاب حرام نمى شود.

سؤال 1038 ـ آيا مى شود زن و شوهرى را كه داراى بيمارى روانى هستند عقيم كرد؟ در صورت جواز، رضايت از كسى لازم است؟

جواب: عقيم كردن دائمى اين افراد جايز نيست و رضايت و عدم رضايت در اين مسأله مدخليت ندارد.

سؤال 1039 ـ آيارضايت زن و شوهر براى جلوگيرى از آبستنى، لازم است؟

جواب: خير رضايت لازم نيست.

سؤال 1040 ـ آيا پزشك مجاز است با موافقت زن و مخالفت مرد اقدام به بستن لوله هاى رحم زن كرده و او را مقطوع النسل كند؟

جواب: بستن لوله رحم بطورى كه موجب قطع نسل دائمى شود، جايز نيست و موافقت زن مجوّز انجام آن نمى شود. كما اينكه مخالفت مرد نيز مانع از صورت جواز نمى شود.

سؤال 1041 ـ اگر توسط آزمايشات پزشكى معلوم شود جنين در شكم مادر از نظر جسمى يا عقلى نقص مهمى دارد، آيا سقط جنين جايز است؟

جواب: نقص جنين مجوز سقط آن نمى شود، خصوصاً بعد از ولوج روح، بلى چنانچه قبل از آنكه در او روح دميده شود، به شرحى كه در جلد اول، جامع المسائل، پاسخ سؤال 1946 بيان شده، معلوم شود و يقين كنند كه جنين ناقص است و نقص او به حدى است كه اگر بماند و به همان نحو متولد شود نگهدارى او موجب عسر و حرج شديد و غيرقابل تحمل براى والدين خصوصاً مادر او شود در چنين صورتى ظاهراً خود مادر مى تواند آن را سقط كند ولى ديه آن را طبق همان مسأله به پدر جنين بدهد. يا اينكه پدر جنين وى را حلال و برئ الذمه كند.

سؤال 1042 ـ آيا شوهر مى تواند از درس خواندن و يا كاركردن همسر خود كه كارمند مى باشد جلوگيرى كند (اجازه ندادن شوهر براى خروج زن از منزل در اين مورد چه حكمى دارد؟)

جواب: زوج مى تواند زوجه خود را از خروج از منزل منع كند، مگر اينكه در ضمن عقد ازدواج شرط عدم منع كرده باشد.

سؤال 1043 ـ چنانچه شوهر بتواند مانع خروج همسر خويش از منزل در موارد درس خواندن يا كار كردن شود، آيا مراكز ادارى شرعاً مجاز به بكارگيرى و يا ادامه تحصيل همسر ايشان مى باشند؟

جواب: اگر تعاون بر اثم باشد، جايز نيست.

سؤال 1044 ـ بعد از عقد نكاح آيا زن در صورت اعسار زوج از پرداخت مهريه، مى تواند به خاطر دريافت مهريه تمكين نكند؟ و در صورت جواز آيا تمكين فقط منحصر است به بضع، يا ساير استمتاعات را هم شامل است؟

جواب: بلى مى تواند تمكين نكند، ولى احوط اكتفاى بخصوص منافع بضع است.

سؤال 1045 ـ دخترى پس از ازدواج مدتى با شوهر خود زندگى كرده و با توجه به تماس بدنى دخول صورت نگرفته است. اكنون پس از گذشت مدت زيادى از ازدواج، زن به دليل عدم دخول و باكره بودن خود را تا زمان دريافت مهريه برخوردار از حق حبس مى داند، لطفاً حكم آن را بيان فرماييد.

جواب: حق ممانعت زوجه تا وقتى دخول نشده باقى است، و گذشت زمان موجب از بين رفتن حق نمى شود.

سؤال 1046 ـ اين جانب مقدارى وجوهات مديون هستم و از سويى وضع زندگى پدرم مناسب نيست، آيا اجازه مى فرماييد مبلغى از بدهى خود را به او بدهم و محاسبه نمايم؟

جواب: بطور كلى مخارج پدر و مادر و پدر بزرگ و مادر بزرگ هر چه بالا روند، بر فرزند واجب است و چنانچه آنها فقير باشند و نتوانند كسب و كار مناسب شأنشان انجام دهند و فرزند توان پرداخت مخارج آنها را بطور متعارف داشته باشد، واجب است از اصل مالش بپردازد و نمى تواند خمس و زكات و كفارات خود را به آنان بدهد و حساب نمى شود، بلى در مخارج غيرواجب، مثل سفر زيارتى يا هديه دادن به غير در حدّ شأن، مى توانند از زكات به او بدهند.

سؤال 1047 ـ مستدعى است راجع به نفقه والدين راهنمايى بيشترى بفرماييد.

جواب: همانگونه كه قبلاً اشاره شد نفقه پدر و مادر بر اولاد، پسر باشند يا دختر، واجب است و در صورت عدم تمكن آنها، يا نبودشان، بر اولاد اولاد، اعم از دختر و پسر واجب است و خلاصه به ترتيب، هر كدام كه نزديكتر باشند و تمكن داشته باشند مقدم هستند و چنانچه شخص فقير، پدر دارد، اولاد هم دارد، بايد نفقه او را پدر و اولاد با هم و بالسّويه بدهند و نيز اگر پسر و دختر با هم دارد، بايد با هم و بالسّويه نفقه را بدهند، و اگر مادر و فرزند با هم باشند و تمكن داشته باشند، بايد نفقه را مشتركاً بدهند و اگر پدر با اولادِ اولاد باشد، نفقه بر پدر است كه اقرب و در درجه مقدم است و اگر مادر، با اولادِ اولاد باشد، نفقه بر مادر است و اگر اولادِ اولاد، با جدّ و جدّه باشند، بايد مشتركاً و بالسّويه نفقه را بدهند.

بلى چنانچه از ناحيه يكى از فرزندان يا از طريق ديگرى، نفقه شخص تأمين شود تكليف از بقيه ساقط مى گردد.

سؤال 1048 ـ شخصى چند فرزند پسر و دختر دارد، آيا نفقه او بر خصوص پسر بزرگ واجب است يا فرقى ندارند و بر همه است؟

جواب: در باب نفقه و تأمين مخارج، فرقى بين پسر و دختر و بزرگ و كوچك نيست بلكه بر همه فرزندان واجب است كه مشتركاً و بطور مساوى نفقه پدر و مادر را تأمين و آنها را اداره كنند، بلى چنانچه بعضى از فرزندان قدرت مالى ندارند تكليفى ندارند و در اين صورت فقط بر آنها كه توان دارند واجب است.

سؤال 1049 ـ شخصى به مقدار تأمين مخارج خود و زن و فرزندانش درآمد دارد و درآمد او به مخارج پدر و مادرش نمى رسد، وظيفه اش چيست؟

جواب: بطور كلى نفقه خود انسان و زوجه دائم او مقدم است، ولى در باب نفقه، پدر و مادر و فرزندان انسان در يك درجه و مساوى هستند و فرزند بر پدر و مادر تقدم ندارند و نيز جد و جده و اولاد اولاد در يك درجه و مساوى هستند و اولاد اولاد بر جد و جده مقدم نيستند بنابراين در تأمين مخارج، نبايد بين فرزندان و پدر و مادر فرق گذاشت، بلكه اينها در عرض هم و در يك درجه مى باشند و خلاصه باوجود اقرب نوبت به ابعد نمى رسد اما اگر چند نفر در يك درجه باشند در وجوب انفاق مساوى هستند، لذا در فرض سؤال وجهى براى تقديم اولاد بر پدر و مادر نيست و بايد هر چه داريد بين آنها و بالسويه اطعام و انفاق كنيد.

سؤال 1050 ـ مستدعى است همانگونه كه وجوب نفقه پدر و مادر را بيان فرموديد، مسائل مربوط به ساير واجب النفقه ها و مقدار آن را توضيح دهيد، چرا كه اين مسأله هم نسبت به همسر و فرزندان و هم نسبت به ديگر خويشان مثل عمو و عمه و همچنين نسبت به عروس، مورد نياز است؟

جواب: كسانى كه مخارج و نفقه شان بر انسان واجب است سه دسته اند، اول زن دائم، دوم پدر و مادر و پدر بزرگ و مادر بزرگ هر چه بالا روند، سوم پسر و دختر و فرزندان پسر و دختر هر چه پايين روند و انسان شرعاً نمى تواند مخارج آنها را از زكات و خمس و كفارات بدهد و به حساب بياورد، و اما مخارج ساير خويشان مانند برادر و خواهر و عمو و عمه و دائى و خاله و نيز عروس و فرزند زن (ربيبه) و زن پدر و امثال اينها بر انسان واجب نيست، بلى در صورت فقر آنها و تمكن وى استحباب دارد.

سؤال 1051 ـ لطفاً نفقه زن را كه بر شوهر واجب است توضيح دهيد؟

جواب: نفقه زن دائم كه بر شوهر واجب است و بايد تهيه و بپردازد عبارت است از غذا، لباس، منزل، لوازم زندگى از قبيل پرده، فرش، زيرانداز و روانداز، وسايل شستشو و نظافت و امثال اينها و همه اين امور بايد در حد شأن و حال و موقعيت زن باشد و كمتر از مقدار متعارف نباشد، همچنين مخارج معالجه و دارو و اجرت پزشك در بيماريهاى عادى كه اغلب به آن مبتلى مى شوند جزء نفقه است كه شوهر بايد تأمين و بپردازد و تمام اينها بر شوهر واجب و دين است، چه مال و توانايى داشته باشد يانداشته باشد، چه زن از خودش مال داشته باشد يا نداشته باشد، چه ابتداى زندگى آنها باشد يا دوران سالمندى آنها باشد و چنانچه شوهر مال نداشته باشد واجب است به كار و كسب مناسب شأن خود بپردازد و آنها را تهيه كند و حتى در صورت لزوم و تمكن بايد قرض كند و نفقه همسرش را تأمين كند و چنانچه به هر علت نفقه او رانداد و فوت كرد نفقات پرداخت نشده، دين است كه بايد از اصل مالش به زنش بپردازند، بلكه اگر زن، پيش از شوهرش فوت كند، ورثه او حق دارند نفقات پرداخت نشده او را از شوهرش مطالبه و اخذ كنند. [1]

سؤال 1052 ـ مرسوم است كه زن بعد از عقد ازدواج، مدتى در خانه پدرش زندگى مى كند و زوج رفت و آمد دارد، آيا در اين مدت حقّ مطالبه نفقه از شوهرش دارد؟

جواب: اگر زن تمكين مى كند و حاضر است همراه شوهرش به خانه او برود و شوهر از بردن او امتناع مى كند و عذر مى آورد در اين صورت حق نفقه دارد و مى تواند مطالبه كند، اما اگر تمكين نمى كند و از رفتن به خانه شوهر عذر مى آورد و امتناع مى كند، حق نفقه ندارد.

سؤال 1053 ـ بدهى هاى شرعى زن، مانند كفاره روزه يا كفاراتى كه احياناً در حج و عمره واجب مى شود، آيا بر شوهر است؟

جواب: خير اين قبيل بدهى ها بر شوهر نيست و اگر زن مال دارد، بر خودش واجب است والاّ تكليفى ندارد.

سؤال 1054 ـ زن ناشزه اى حامله است، آيا براى حملش نفقه او بر شوهر واجب است؟

جواب: خير. زن ناشزه حق نفقه ندارد، خواه حامله باشد يا نباشد.

سؤال 1055 ـ چنانچه مردى نفقه همسر خود را ندهد وظيفه زن چيست؟

جواب: زنى كه از شوهر اطاعت مى كند اگر مطالبه خرجى كند و شوهر ندهد مى تواند جهت الزام شوهر بر پرداخت نفقه به مجتهد جامع الشرايط و اگر ممكن نباشد به عدول مؤمنين و اگر آن هم ممكن نباشد به فُسّاق مؤمنين مراجعه كند. و چنانچه الزام شوهر بر دادن نفقه ممكن نباشد مى تواند در هر روز به اندازه خرجى آن روز بدون اجازه از مال او بردارد، و اگر ممكن نيست چنانچه ناچار باشد كه معاش خود را تهيه كند، در موقعى كه مشغول تهيه معاش است اطاعت شوهر بر او واجب نيست.

سؤال 1056 ـ آيا زن و شوهر مى توانند از اموال شخصى يكديگر سرقت كنند مثلاً مرد از  طلاها و پولهاى زن بردارد يا زن از اموال مرد بدون رضايت او بردارد؟

جواب: جايز نيست و موجب ضمان است.

سؤال 1057 ـ آيا شوهر مى تواند ملك پدرى همسر خودش را بدون اجازه اش بفروشد يا اجاره دهد؟

جواب: خير شوهر نمى تواند ملك زن خود را بدون اجازه او بفروشد يا اجاره دهد.

سؤال 1058 ـ اين جانب در طول ده سال زندگى مشترك براى شوهر خود قالى بافته ام يعنى سرمايه و نخ را شوهرم مى آورده است و من قالى مى بافتم و بعد او فرشها را مى فروخت و خرج زندگى مى كرد. فعلاً كه قصد طلاق داريم، آيا مى توانم مزد چند سال قاليبافى خود را مطالبه كنم؟

جواب: اگر قصد تبرع نداشته ايد (يعنى مجاناً براى شوهر كار نكرده ايد) حق مطالبه اجرت المثل كار خود را داريد.هر چند قصد طلاق هم نداشته باشيد.

سؤال 1059 ـ لطفاً احكام نفقه اولاد را بيان فرماييد.

جواب: نفقه پسر و دختر و فرزندان آنان هر چه پايين روند بر پدر و پدران او (جد پدرى) به ترتيب، هر كدام كه نزديكترند، واجب است، بنابراين پدر برجدّ مقدم است و جد بر پدرِ جد و اگر هيچ يك از اينها نباشند يا نتوانند يا به هرجهت ندهند بر مادر واجب است و اگر مادر مال نداشته باشد يا نباشد يا به هر جهت ندهد، بر پدر مادر و مادر مادر به شركت و بطور مساوى واجب است، بلى اگر نفقه آنها از هر طريقى ولو توسط يكى از خويشان و فرزندان، تأمين شود، تكليف به انفاق قهراً ساقط است، البته نفقه اولاد در صورتى واجب است كه خودشان مال نداشته و قدرت فعلى برکسب و كار مناسب نداشته باشند، بنابراين اگر فرزند صغير از خودش مال دارد، نفقه اش بر كسى واجب نيست، بلكه ولىّ او مى تواند از مال خود او مخارج او را تأمين كند، همچنين اگر فرزند بتواند كار كند و از روى تنبلى و راحت طلبى از كار و شغل، سرباز زند، نفقه اش بر كسى واجب نيست.

 سؤال 1060 ـ آيا مخارج ازدواج پسر و جهيزيه دختر از نفقات واجب است و بايد پدر تأمين كند؟

جواب: خير، اينها از نفقات واجب نيستند ولى بجا و مناسب است كه پدر اقدام كند و به مقدار ضرورى و متعارف و در حد شأن خود و فرزندانش تأمين كند.

بلى هر گاه احساس كند كه فرزند، احتياج مبرم به ازدواج و همسر دارد و اگر اقدام نكند احتمال انحراف و به فساد و گناه كشيده شدن فرزند مى رود، در اين صورت احتياط آن است كه وسيله ازدواج را فراهم و مخارج لازم و ضرورى را، اعم از صداق براى همسر پسر و جهيزيه براى دختر، تأمين و كوتاهى نكند.

سؤال 1061 ـ نفقه اولاد در صورتى بر پدر واجب است كه خودش مال نداشته و قدرت فعلى هم بر كسب و كار نداشته باشد، حال اگر بتواند كار كند ولى مشغول تحصيل علم و دانش شده و از تحصيل نفقه خود بازمانده است، آيا در اين صورت هم نفقه او بر پدر واجب است؟

جواب: بلى، چنانچه ترك كار و كسب از روى تنبلى و راحت طلبى نباشد، بلكه بخاطر اشتغال به يك امر دنيوى يا دينى مهم، مثل تحصيل علم و... باشد، در اين صورت وجوب نفقه او بر پدر، ساقط نمى شود.

سؤال 1062 ـ اگر پدر از پرداخت نفقه فرزندش امتناع كند، آيا جايز است فرزند  بدون اطلاع پدر، از مال او بردارد؟ نيز اگر فرزند از پرداخت نفقه والدين خود امتناع كرد، چطور؟

جواب: بطور كلى هرگاه شخصِ متمكّن، از پرداخت نفقه واجب النفقه خود امتناع كند، واجب النفقه مى تواند به حاكم شرع يا نماينده او مراجعه كند تا او را وادار به پرداخت نفقه كند و اگر ممكن نشد خود حاكم شرع از مال او برمى دارد و به واجب النّفقه مى دهد يا اجازه مى دهد خودشان به مقدار نفقه واجب از مال او بردارند و بطور كلى، چنانچه رجوع به حاكم شرع ممكن باشد، جايز نيست خودشان از مال او چيزى بردارند و با عدم امكان هم برداشتن مشكل است، بلى به طورى كه قبلاً گفته شد زوجه مى تواند.

سؤال 1063 ـ هرگاه شخصِ متمكّن، نفقه واجب النفقه خود را پرداخت نكرد، آيا نفقه پرداخت نشده، دين است و به ذمّه او مى ماند؟

جواب: نفقه زن دائم دين است و شوهر، چه تمكن داشته باشد يا نداشته باشد، اگر پرداخت نكرد دين و بر ذمّه او ثابت مى ماند مگر اينكه زن ببخشد و او راحلال كند، امّا ساير نفقات دين نيست، بلكه تكليف محض است، لذا چنانچه، مثلاً فرزندِ متمكّن، از انفاق به والدين خود امتناع كرد، تنها واجبى را ترك كرده وگناهكار است ولى به آنها مديون مالى نيست.

 سؤال 1064 ـ مقصود از نفقه چيست و مقدار آن در چه حدّى است؟

جواب: نفقه عبارت است از نيازمندى هاى روزمرّه، از قبيل نان، برنج، گوشت، قند و چاى، ميوه فصلى، لباس، مسكن، فرش و ساير لوازم و ضروريات زندگى و مقدار آن منوط به حال و شأن و شخصيت و موقعيت طرف مى باشد و بايد مناسبِ حال و شأن و زمان و مكان واجب النفقه باشد و از حدّ كفاف او كمتر نباشد.

سؤال 1065 ـ اگر انسان بداند وقتى به خيابان و بازار مى رود نگاهش به نامحرم مى افتد وظيفه اش چيست؟

جواب: مانعى ندارد، ولى نگاه با ريبه و شهوت حرام است كه بايد از اجتناب كند.

سؤال 1066 ـ بعضى از خانمها مى دانند كه در خيابان و معابر عمومى مردان نامحرم به قصد ريبه به صورت آنها نگاه مى كنند. آيا واجب است اين خانمها جهت نهى از منكر پوشيه زده و روى خود را بپوشانند؟

جواب: اگر قصد زنها اين نباشد كه مردان نامحرم به آنها نگاه كنند، زدن پوشيه واجب نيست. هر چند كه نگاه كردن مردها به آنها حرام است و نبايد نگاه كنند.

سؤال 1067 ـ بعضى از خانمها لباسهايى مى پوشند كه مهيج است، آيا واجب است روى اين لباسها چادر هم بپوشند؟

جواب: پوشيدن لباسهاى مهيج حرام است.

سؤال 1068 ـ آيا نگاه كردن شوهر به كلاه گيس همسرش كه از موى زنهاى نامحرم درست شده جايز است؟

جواب: احتياط آن است كه به آن نگاه نكند.

سؤال 1069 ـ آيا جايز است مرد پس از فوت همسرش به عكس او گرچه نيمه عريان باشد، نگاه كند؟ و چنانچه با خواهر او ازدواج كرده باشد چطور؟ و آيا زن مى تواند به عكس شوهرش، حتى بعد از گذشت عده وفات و شوهر كردنِ به غير، نگاه كند؟ نگاه به فيلمهايى كه در عروسى ضبط كرده اند چطور؟

جواب: نگاه كردن، در تمام صور مورد سؤال فى نفسه منع شرعى ندارد و جايز است، بلى چنانچه نسبت به زن نوعى بى حرمتى تلقى شود يا مفسده اى در بين باشد، عكس و فيلم را محو كنند و نگاه نكنند.

سؤال 1070 ـ وظيفه زنى كه خود را زينت كرده و آرايش كرده و در برابر نامحرم قرار مى گيرد چيست؟

جواب: لازم است تمام مواضع زينت يا آرايش كرده را از نامحرم بپوشاند.

سؤال 1071 ـ كوتاه كردن زن موى خود را به طورى كه شبيه مرد شود و يا بلند گذاشتن مو براى مرد به طورى كه شبيه زن شود حكمش چيست؟

جواب: اگر تشبه زن به مرد يا مرد به زن محسوب شود، جايز نيست.


[1] ـ لازم به يادآورى است كه نفقه زن در صورتى بر مرد واجب است كه از شوهرش اطاعت كند و بدون اجازه او از خانه خارج نشود و خود را براى هر لذت مشروعى كه شوهر مى خواهد تسليم كند و اما چنانچه زن در كارهايى كه گفته شد، اطاعت از شوهر نكند، علاوه براينكه گناهكار و ناشزه محسوب مى شود حق النفقه او نيز ساقط مى گردد. (به توضيح المسائل مسأله 2480 و مسأله 2481 مراجعه شود) بلكه مشهور فقها برآنند كه هرگاه بدرفتارى و كج خلقى و بددهانى زن يا كثيفى و ترك تنظيف او سبب نفرت شوهر شود، حق نفقه او ساقط مى شود و شوهرش مديون او نخواهد بود. هر چند در آن اشكال وجود دارد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -