انهار
انهار
مطالب خواندنی

مواردى كه موجب حرمت ابدى مى شود

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1456 :شخصى با پسربچه اى وطى كرده و خواهر او را گرفته است. بعد فهميده بر او حرام بوده، ولى نمى داند اين كار قبل از بلوغ بوده يا بعد، دستور چيست؟

جواب: در فرض سؤال كه ظاهراً شك در بلوغ و عدم بلوغ واطى وجود دارد، موجب حرمت ابدى نمى شود.

سؤال 1457 :من فعلا داراى همسر و چهار فرزند مى باشم و متدين هم هستم، ولى در زمان طفوليت با برادر همسرم ـ به علت شرايط بد آن زمان ـ متأسفانه لواط كرده ام، در موقع ازدواج هم ملتفت بودم ولى به خاطر مادرم قبول كردم و فعلا بسيار ناراحتم، بفرماييد تكليفم چيست؟

جواب: در فرض سؤال كه ظاهراً شما واطى بوده ايد، اگر يقين به دخول نداريد، يا شكّ در بلوغ خود در وقت وطى داريد همسر شما حلال است. ولى اگر يقين يا اطمينان داريد كه دخول بعد از بلوغ شما محقق شده است در حالى كه برادر همسر شما در آن زمان غير بالغ بوده در اين صورت همسر شما حرام است و بايد از او جدا شويد و طلاق هم لازم نيست.

سؤال 1458 :اگر مردى داراى دو زن باشد، آيا داماد يكى از اين زنها به زن ديگر آن مرد محرم است، فرزندان داماد چطور؟

جواب: دامادها فقط به مادر زن خودشان محرمند. اما فرزندان، چه بدون واسطه و چه با واسطه به هر دو زن محرمند.

سؤال 1459 :اگر زنى به زوجيّت مردى درآيد و از شوهر سابق خود پسرى داشته باشد، آيا اين پسر به زن ديگر اين مرد محرم است؟

جواب: محرم نيست.

سؤال 1460 :آيا دختر ربيبه مثل خود ربيبه محرم است؟ دختر ربيب و دختر پسر زن، چه حكمى دارد؟

جواب: هردو محرم هستند.

سؤال 1461 :پدرم را قبل از تولد از دست دادم و مادرم ازدواج مجدد كرد و من با ناپدرى بزرگ شدم و تا به حال در كنار هم بوده ايم. حال من ازدواج كرده ام و دخترى دارم. آيا همسر و

دخترم با ناپدرى من محرم هستند؟

جواب: ناپدرى شما به همسر شما نامحرم است. ولى به دختر شما محرم است.

سؤال 1462 :زن و شوهرى بچه دار نمى شوند و قصد دارند بچه ديگران را بزرگ كنند ولى اگر دختر باشد بعداً به مرد نامحرم و اگر پسر باشد به زن. آيا حكم ربيبه اينجا جريان ندارد؟

جواب: حكم ربيبه را ندارد، ولى چنانچه شوهر پدر داشته باشد و دختر صغيره را با اذن ولى او يا حاكم شرع مثلا يك ساعت به ازدواج موقت وى درآورند و اين امر به مصلحت دختر صغيره باشد، به شوهر محرم مى شود.

سؤال 1463 :آيا صيغه عقد مى تواند صرفاً به قصد محرم شدن باشد نه لذّت بردن؟

جواب: مانعى ندارد.

سؤال 1464 :دخترى نامزد جوانى بوده است و براى رعايت مسائل شرعى صيغه عقد خوانده بودند و با هم خلوت مى كرده اند و جوان از راه دُبُر با دختر نزديكى مى كرده است. ولى بعد از مدتى از هم جدا مى شوند و دختر كه جاهل بوده و نمى دانسته اين آميزش هم عده دارد، در زمان عده شرعى، به عقد دائم جوان ديگرى درآمده و فعلا بعد از چند سال زندگى متوجه شده است، حكم او چيست؟

جواب: در فرض سؤال كه از راه دبر نزديكى شده و عقد در عدّه واقع شده و دخول هم انجام شده است، اين زن بر زوج دوم، حرام مؤبد است، بلى اگر جاهل بوده اند و عقد در عده واقع شده امّا دخول بعد از انقضاى عدّه صورت گرفته است، حرمت ابدى بنابر احتياط است. و لذا مى توانيد در اين مسأله به مجتهد ديگر رجوع كنيد.

سؤال 1465 :مردى زنى را به عقد موقت خود درمى آورد. بعد از يك سال متوجه مى شوند كه زن در هنگام عقد در عده وفات شوهر خود بوده است. لذا عقدشان باطل بوده است، فعلا بعد از چند ماه مى خواهند با هم ازدواج دائم كنند، آيا جايز است؟

جواب: در فرض سؤال، اين زن بر آن مرد حرام شده و ديگر نمى تواند با او ازدواج كند.

سؤال 1466 :مدتى است دخترى را به عقد خود درآورده ام. پس از گذشت يكسال به توضيح المسائل امام قدس سره مراجعه و متوجه بطلان آن گرديده ام، آيا وظيفه حفظ آبرو است يا فسخ عقد؟

جواب: چنانچه ازدواج باطل شد، حفظ آبرو و امثال آن مجوّزى براى ادامه آن نيست.

سؤال 1467 :آيا زنا با زن شوهردار، موجب حرمت ابدى مى شود يا نه؟

جواب: ثبوت حرمت ابدى در زناى با زن شوهردار محل اشكال است.

سؤال 1468 :اگر مردى با زنى ازدواج كند و پسر همان مرد با دختر اين زن كه از شوهر قبلى است ازدواج كند، آيا صحيح است يا خير؟

جواب: صحيح است.

سؤال 1469 :آيا پدر و پسرمى توانند با دو خواهر ازدواج كنند، پسر يك خواهر را و پدر خواهر ديگر را بگيرد؟

جواب: مانعى ندارد.

سؤال 1470 :دخترى به عقد جوانى درآمده و پس از گذشت يك سال از عقد آنان، بدون اينكه عروسى صورت گيرد، به علت رفتار غيراسلامى زوج از او تقاضاى طلاق مى كند كه با مخالفت زوج مواجه مى شود، دختر نيز بدون طلاق گرفتن، از منزل فرار مى كند و با جوان ديگرى كه خبر از وضعيت اين دختر نداشته ازدواج مى كند، در ضمن، شوهرِ دوم هنوز از قضيه زن خود مطلع نيست. اكنون وظيفه اين زن كه بدون طلاق از زوج اول با دومى ازدواج كرده و داراى دو فرزند مى باشد، چيست؟

جواب: در فرض سؤال، زن بر اين مرد حرام مؤبد است و بايد بدون طلاق از او جدا شود و چون نمى دانسته كه زن شوهردار، نمى تواند به عقد مرد ديگرى درآيد، لذا دو بچه ملحق به آنان و حكم ولد حلال را دارند.

سؤال 1471 :شخصى زن ديوانه اى دارد و مى خواهد با دختر خواهر يا دختر برادر آن زن ازدواج كند، آيا اجازه ولىّ او يا حاكم شرع به جاى اجازه زوجه كفايت مى كند؟

جواب: ظاهراً كفايت مى كند، ولى احتياط اين است كه او را طلاق دهد و پس از انقضاى عدّه وى، دختر خواهر يا دختر برادر او را بگيرد و پس از آن اگر مايل بود، زن ديوانه را مجدّداً با اجازه ولىّ شرعى وى براى خود عقد كند.

سؤال 1472 :شخصى زن ديوانه اى دارد و با دختر خواهر آن زن به اعتقاد اينكه اشكال شرعى ندارد ازدواج مى كند. نظر به اينكه اذن خاله در تزويج با دختر خواهر شرط است و با توجه به ديوانه بودن خاله، آيا راهى براى صحت ازدواج دوم هست يا خير؟

جواب: بعيد نيست كه عقد فضولى باشد. لذا اگر ولىّ شرعى زنِ ديوانه، آن را به ولايت از طرف زن اجازه كند بى اشكال است و احتياط اين است كه طبق حكم مسأله قبل عمل شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -