انهار
انهار
مطالب خواندنی

مسائل متفرقه ارث

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 32 - همسر اينجانب در حالى كه پسرم شش ساله بود از اينجانب طلاق گرفت و در نتيجه پرورش پسرم به عهده بنده محول شد و در سن 18 سالگى در اثر خفگى با گاز كربن در حمام عمومى دار فانى را وداع گفت و دادگاه صاحب گرمابه را به دليل كوتاهى در رفع نقائص حمام كه باعث خفگىهاى متعددى شده بپرداخت ديه محكوم كرده، لطفا بفرمائيد كه از مبلغ دريافتى بعنوان ديه و خونبها به مادر مقتول كه شوهر ديگرى اختيار كرده چيزى تعلق مىگيرد يا خير و در صورت تعلق گرفتن ميزان آن چقدر بايد باشد و آيا بعد از كسر مخارج ايام ثلاثه و ساير مخارج آن مرحوم مىباشد يا خير؟

 جواب: از موضوع شخصى اطلاع ندارم بنحو كلى مادر از تركه اولاد خود ارث مىبرد هر چند شوهر ديگر اختيار كرده باشد و ديه از تركه محسوب است و در فرض مسأله يك ثلث تمام ديه ميت مال مادر است مگر آن كه ميت دو برادر يا يك برادر و دو خواهر يا چهار خواهر پدر و مادرى يا پدرى تنها داشته باشد كه در اين صورت سدس مىبرد و مخارج عزاء كسر نمىشود مگر با رضايت مادر و ساير ورثه

سؤال 33 - يك نفر فوت شده از او چهار نفر وارث مانده، يك پسر و سه دختر و دختران شوهر رفته‌اند و از مال پدرشان ارث نبرده‌اند، در موقع فوت پدرشان ما ترك او ده هزار تومان مىشد و پسر كسب و كار كرده مثلا صد هزار تومان شده فعلا دختران ادعاى ارث پدرى مىنمايند آيا از اصل و منافع ارث مىبرند يا از اصل اموال؟

 جواب: در فرض سئوال اگر اموال مشترك بين تمام دختران و پسر بوده اصل و منافع آن مشترك است. بلى اگر پسر با اذن خواهران خود در ملك مشترك عمل انجام داده كه باعث زيادى قيمت يا فوائد و منافعى است پسر اجرة المثل عمل خود را مىتواند مطالبه كند ولى زيادى و منافع حاصله، مشترك بين همه آنها است به حسب سهام آنها از اصل

سؤال 34 - سابق بر اين زمينهائى كه در دست زارعين بوده ارزش و قيمتى نداشت و اگر كسى فوت مىكرد آن زمين رعيتى را فرزندان او تصرف و يا مالك به ديگرى واگذار مىكرد، فعلا چون قيمت پيدا كرده زمين رعيتى را بعنوان حق تصرف و يا دست دارمى و يا كارافى مبلغ زيادى بين خودشان خريد و فروش مىنمايند ولى اصل ملك مال مالك است، در اين صورت اگر پس از فوت شخص، دخترى هم بين ورثه او باشد از اين ملك ارث مىبرد يا نه؟

جواب: در فرض مسأله آنچه را كه زارع ذيحق باشد بعد از موت بين همه ورثه حسب السهم بايد تقسيم شود

سؤال 35 - زنى كه در موقع زائيدن فوت نمايد و بچه او هم بميرد و آن زن پدر و مادر دارد ما ترك آن زن تمامى به شوهرش مىرسد و يا به پدر و مادر و مهريه آن زن هم به پدر و مادرش مىرسد يا خير و شوهر مىتواند از اثاثيه او بفروشد و قرض او را بدهد يا نه؟

جواب: در فرض مسأله ابتداء قروض از اصل تركه خارج مىشود و اگر طفل زنده به دنيا آمده و بعد مرده شوهر چهار يك تركه را از مهر و غيره طلب دارد و پدر و مادر هر يك شش يك مىبرند و بقيه مال اولاد است و پس از مردن اولاد سهم آنها به پدر و مادر مىرسد و اگر طفل مرده به دنيا آمده و اين زن غير او اولاد نداشته باشد نه از اين شوهر و نه از شوهر ديگر نصف تركه مال زوج و ثلث تركه مال مادر است و بقيه مال پدر، اگر مادر حاجب نداشته باشد و اگر مادر حاجب داشته باشد سدس مال مال مادر است و بقيه مال پدر و حاجب عبارت از دو برادر يا چهار خواهر و يا يك برادر و دو خواهر أبى يا ابوينى ميت است

سؤال 36 - زنى آب و ملكى داشته مصالحه كرده به اولاد خودش مادام الحيوة مسلوب المنافع سپس آن را اجاره داده به اولادش به مبلغ معين و در اجاره نامه مدتى معين نشده بلكه فقط مقدار مال الاجاره معين است و در ضمن يك نفر از دختران آن صلح كننده فوت شده كه اجاره نامه هم بنام همان متوفاة نوشته شده و وارث شخص متوفاة منحصر به يك نفر ولد شوهرش و والده‌اش مىباشد كه آب وملك را مصالحه كرده فعلا تقسيم ارث آنها كه معلوم است آيا والده متوفاة كه شخص صلح كننده مىباشد حق دارد ملك مورد صلح را خودش تصرف كند و چون مستأجره فوت نموده به شخص ديگر اجاره بدهد يا بايد حسب الارث دست وراث باشد و بر حسب سهم الارث مال الاجاره را به موجره بپردازند و ضمنا در موضوع مقدار مال الاجاره شخص موجره ادعاى غبن دارد. مستدعى است جواب مرقوم فرمائيد كه مورد حاجت است

جواب: در فرض مسأله كه مدت معين نشده اجاره باطل است و اگر آب وملك در دست دختر بوده مادر اجرة المثل طلب دارد و چون مال مسلوب المنفعه صلح شده بعد از فوت دختر هم منافع مال مادر است و سهم مادرى را هم از عين آب وملك از دخترش ارث مىبرد

سؤال 37 - شخصى مدت يك سال است فوت كرده ورثه او پنج پسر و دو دختر است و متوفاى مذكور داراى سه زن است از عيال اولى دو پسر و از دومى سه پسر و از سومى دو دختر دارد و يك پسر از عيال دومى هشت سال است كه مفقود الأثر شده و خبرى از او نيست و اموال پدر هم تا كنون تقسيم نشده فعلا مىخواهند ما ترك متوفى را بين خودشان تقسيم نمايند در اين صورت نسبت به حق السهم برادر مفقود الأثر چه تكليفى دارند سهم او را كنار بگذارند و يا او را مرده فرض كرده حصه او را هم بين خودشان تقسيم نمايند؟

 جواب: در فرض سئوال تا موت وارث مفقود الأثر محقق و محرز نشده باشد بايد سهم الارث او را با نظر حاكم شرع احراز نمايند و بطورى كه از بين نرود نگهدارى شود

سؤال 38 - برادر و خواهرى از پدر املاكى به آنان ارث رسيده و هر دوى آنها از دنيا رفته‌اند و هيچ گونه مدركى از آنان در دست نيست كه خواهر حق خود را بخشيده يا نه، حالا اولاد آن خواهر مىتوانند از اولاد برادر مطالبه حق مادرشان را بنمايند يا نه؟ در صورتى كه فعلا تمام املاك موروثى در تصرف اولاد برادر است

جواب: در فرض سئوال كه علم دارند املاك مزبور بعنوان ارث بوده اولاد خواهر حق مطالبه دارند مگر اين كه شرعا ثابت شود كه خواهر سهم خود را تمليك به برادر نموده است

سؤال 39 - شخصى فوت كرده، عيال و اولاد ندارد وصيت هم نكرده است، ورثه او خواهرزاده‌هاى او هستند يعنى داراى سه خواهر ابوينى بوده كه در حيات او فوت شده‌اند، از يك خواهر پنج پسر و يك دختر و از يك خواهر هم يك دختر و از خواهر سومى هم سه دختر مانده، در اين صورت ما ترك شخص متوفى، بين خواهرزاده‌ها، به چه نحو تقسيم مىشود؟

 جواب: در فرض سئوال، تركه متوفى سه قسمت مىشود و قسمت هر يك از سه خواهر به ورثه آنها مىرسد بنابر اين يك ثلث به يك دختر كه تنها از مادر خود مانده است و يك ثلث ديگر به ورثه خواهرى كه سه دختر داشته مىرسد كه بين خود بالسويه تقسيم كنند و ثلث سوم به ورثه خواهرى مىرسد كه پنج پسر و يك دختر داشته و هر يك از پسرها دو برابر دختر مىبرد.

سؤال 40 - شخصى مبلغى پول به دامادش زيد داده و گفته داروخانه‌اى را بنام دخترش كه عيال زيد است خريدارى نمايد و به اظهار خود زيد، دهنده وجه هر وقت مىخواسته مىتوانسته اين پول را پس بگيرد، داروخانه تا هنگام فوت دهنده پول خريده نشده و پول همچنان نزد زيد باقى است، آيا پول مزبور مال ورثه مىباشد و مىتوانند آن را پس بگيرند يا نه؟

جواب: با فرض آن كه داماد، اقرار دارد كه اين شخص وجه را براى خريد داروخانه داده با اظهار اين كه هر وقت مىخواسته مىتوانسته بگيرد و داروخانه خريده نشده، وجه مرقوم جزء تركه ميت است كه پس از اداء ديون و وصايا، بين همه ورثه كما فرض الله تقسيم مىشود.

سؤال 41 - شخصى فوت نموده، وارث منحصر به زوجه و يك عموى پدرى و فرزندان عموى پدرى و مادرى و پسران و دختران دائى و خاله كه با مادر متوفى از يك پدر و مادر هستند مىباشد بفرمائيد تقسيم ارث در اين مورد چگونه است؟ آيا عموى پدرى، ارث مىبرد يا خير؟

جواب: در فرض سئوال، يك چهارم از عين اموال منقول، و از قيمت بناء و اشجار به زوجه متوفى مىرسد و زوجه از زمين ارث نمىبرد نه عينا و نه قيمة و بقيه اموال به عمو مىرسد و اولاد دائى و خاله ارث نمىبرند چون قاعده كلى در ارث اين است كه اقرب مانع از ارث ابعد مىشود ولى در خصوص موردى كه ميت فقط يك عموى پدرى و يك پسر عموى پدر و مادرى دارد با اين كه عموى پدرى اقرب است پسر عموى پدر و مادرى بالاجماع و روايت منقوله ارث مىبرد و عموى پدرى ارث نمىبرد وقدر متيقن از اين استثناء همين مورد است، اما در غير اين فرض، چه از جهت تعدد فرزندان عموى پدرى و مادرى يا تعدد عموى پدرى يا اجتماع ديگران با اينها، مثل زوجه وغيرها اختلاف است و اقوى آن است كه به قاعده كلى ارث عمل شود بنابر اين در مورد سؤال، بعد از سهم زوجه، باقى مانده به عموى پدرى مىرسد و فرزندان عموى پدر و مادرى در اين فرض ارث نمىبرند اگر چه احتياط آن است كه با يكديگر مصالحه نمايند. والله العالم.

سؤال 42 - شخصى فوت كرده يك برادر ابوينى دارد و يك خواهر أبى، تقسيم ارث چگونه است؟

جواب: ما ترك او به برادر پدر و مادرى مىرسد و خواهر پدرى از او ارث نمىبرد.

سؤال 43 - شخصى فوت كرده يك دختر زاده دارد و يك برادر، ارث متوفى به كدام يك مىرسد؟

جواب: در فرض سئوال ارث متوفى به دختر زاده متوفى مىرسد و به برادر متوفى چيزى نمىرسد.

سؤال 44 - شخصى فوت نمود و اولاد ندارد، مقدارى تركه دارد و انحصار وراثت هم ننموده‌اند و عيال هم دارد كه دختر خاله اش مىباشد و فعلا از طرف پسر عمه كه جلوتر از خودش فوت نموده چند نفر اولاد پسر عمه دارد و از طرف خاله اولاد خاله چند نفر دارد و از طرف دائى هم دو نفر، يك پسر و يك دختر دارد، معلوم فرمائيد كه وارث آن مرحوم كداميك از آنها مىباشند؟

جواب: در فرض سئوال همسر ميت يك چهارم از عين منقولا ت و از قيمت هوائى ساختمان و اشجار ارث مىبرد و از زمين مطلقا چه عينا و چه قيمة ارث نمىبرد و اولاد پسر عمه ارث نمىبرند و بقيه اموال ميت به اولاد خاله و دائى مىرسد، اگر همه اولاد دائى و اولاد خاله، پدر و مادرى يا پدرى تنها يا مادرى تنها باشند ولى اگر بعضى پدر و مادرى و بعضى پدرى تنها باشند پدرى تنها ارث نمىبرد و با فرض نبودن اولاد دائى و خاله پدر و مادرى، اولاد دائى و خاله پدرى تنها ارث مىبرند و چنانچه بعضى اولاد دائى و خاله مادرى تنها باشند و بعضى اولاد دائى و خاله پدر و مادرى يا پدرى تنها باشند يك سوم به اولاد دائى و خاله مادرى تنها مىرسد و بقيه به اولاد دائى و خاله پدر و مادرى يا پدرى تنها مىرسد كه بين خود بالسويه قسمت مىكنند و همسر ميت با عدم مانع، از دو جهت يعنى زوجيت و قرابت كه دختر خاله بودن است ارث خود را مىبرد.

سؤال 45 - شخصى فوت كرده و مقدار دو سه هزار تومان پول و مقدارى اثاث از او مانده و كسى كه وارث او باشد شناخته نشده و معلوم نيست كه آيا وارث دارد و يا ندارد دستور بفرمائيد اين مقدار پول و اثاث را چكار كنند و به چه مصرف برسانند و اگر از اين پول، قبر شخص متوفى را درست كنند و سنگ روى قبرش بگذارند جايز است يا خير؟

جواب: در فرض سئوال، زائد از مخارج كفن و دفن متوفى را بدست فقيه جامع الشرائط برسانند و صرف آن در سنگ قبر متوفى با اذن حاكم شرع جامع الشرائط جايز است.

سؤال 46 - آيا اولاد اناث از زمينهاى مزروعى از قبيل قطعات و باغات و زمينهاى كشاورزى ارث مىبرند يا خير؟

جواب: دخترها از زمين خانه و باغ وملك مزروعى ارث مىبرند.

سؤال 47 - آيا اولاد اناث از زمينهائى كه نسق بندى از طريق كشاورزى جهت آنها معلوم شده ارث مىبرند يا خير؟

 جواب: غير از زمين كه ملك متوفى است يا حقى از متوفى در آن موجود است هيچ يك ارث نمىبرند نه پسر و نه دختر.

سؤال 48 - دو برادر بودند يكى از اين دو برادر زن خود را طلاق داده و پسر شير خوارى داشته و از زن مطلقه گرفته و براى شير دادن نزد كسى گذاشت و زن مطلقه مخفيانه پسرش را از آن گرفت و بدون اجازه پدر طفل، وبرد پيش خود كه شير بدهد و پسر مريض شد ونزد مادرش مرد و پدر پسر هم نزد برادر خود مريض شده وفات يافت و فعلا نمىدانيم پدر اول مرحوم شده يا پسر و زن مطلقه هم آمده و طلب ارث پسرش را مىكند تكليف چيست؟

 جواب: در فرض سئوال كه معلوم نيست پدر قبل از پسر مرده يا بالعكس زن مطلقه پدر حق مطالبه ارث پسر خود را از تركه پدر ندارد مگر اين كه شرعا ثابت شود كه پسر بعد از پدر مرده.

سؤال 49 - شخصى فوت كرده و از او يك دختر مانده و متوفى داراى يك زن و مادر مىباشد حال بيان فرمائيد دختر و زوجه و مادر چگونه ارث مىبرند؟

جواب: در فرض سئوال هشت يك از عين منقولات و از قيمت بناء و اشجار به همسر متوفى مىرسد و از اراضى ارث نمىبرد نه عينا و نه قيمة و بقيه بين مادر و دختر متوفى چهار قسمت مىشود يك چهارم به مادر متوفى و سه چهارم به دختر متوفى مىرسد.

سؤال 50 - شخصى فوت نموده و از او فقط دو پسر دائى مانده و يك نوه عمو در اين صورت ما ترك متوفى به كدام يك از اينها مىرسد به پسر دائيها و يا نوه عمو؟

جواب: در فرض سئوال اموال متوفى به دو فرزند دائى متوفى مىرسد و نوه عمو ارث نمىبرد.

سؤال 51 - اهل تسنن در تقسيم ارث طبق دستور مذهب خود عمل كنند يا طبق مذهب حقه اثنى عشريه؟

جواب: مىتوانند مطابق مذهب خود تقسيم نمايند و اجبار بر تقسيم مطابق مذهب شيعه لازم نيست.

سؤال 52 - زنى فوت كرده و عقيم بوده، پول نقد و اثاث تقريبا پانصد هزار تومان از نامبرده مانده است وراث عبارتند از: پسر دائى (دو نفر) و پسر خاله (يك نفر) و پسر عمو (يك نفر)، استدعا دارد در اين مسأله سهم الارث هر كدام را تعيين فرمائيد كه محل حاجت است.

جواب: در فرض مسأله مال شش قسمت مىشود چهار قسمت آن به پسر عمو و يك ششم به پسر خاله و يك ششم به دو نفر اولاد دائى مىرسد كه بين خود بالسويه تقسيم مىكنند و اين در صورتى است كه خاله و دائى پدر و مادرى يا مادرى يا پدرى تنها باشند ولى اگر يكى از آنها پدر و مادرى و ديگرى پدرى تنها باشد دائى زاده‌ها يا خاله زاده‌ى پدرى تنها ارث نمىبرند و زائد بر چهار ششم، مال اولاد دائى يا خاله پدر و مادرى مىشود.

سؤال 53 - شخصى فوت نموده و نزديكترين بستگان متوفى عبارتند از همسر دائمى بدون اولاد و چهار نفر دائى زاده و يك نفر دختر عمه مادرى و سه نفر نوه عمه پدرى، آيا با وجود دختر عمه مادرى سه نفر نوه عمه پدرى نيز جزء وراث هستند يا خير و ميزان سهم الارث هر يك از ورثه چه مقدار مىباشد؟

جواب: در فرض سئوال همسر متوفى يك چهارم از عين منقولات و يك چهارم از قيمت بناء و اشجار ارث مىبرد و از زمين نه عينا و نه قيمة ارث نمىبرد و دائى زاده ها اگر همه اولاد يك دائى هستند يك ششم مىبرند وبالسويه تقسيم مىكنند و اگر از دائيهاى متعدد هستند يك سوم مىبرند و بين دائيها بالسويه تقسيم مىشود و اولاد هر دائى سهم پدر خود را مىبرند و بين خود بالسويه تقسيم مىكنند و بقيه مال دختر عمه است و در اين صورت نوه عمه ارث نمىبرد.

سؤال 54 - چنانچه مخدره‌اى كه بنا به اظهار شهود عينى دچار اختلال حواس بوده با تصميم قبلى خود را زير ماشين بيفكند ومنجر به فوت وى گردد و شهود قبل از وقوع حادثه اظهاراتش را مبنى بر اين كه قصد خودكشى دارد استماع كرده باشند و پس از وقوع حادثه شهادت خود را بيان نمايند آيا راننده ضامن است يا خير؟ و ضمنا متذكر مىشود تا كنون كه دو سال از واقعه گذشته و از رسانه‌هاى گروهى هم استمداد شده ورثه‌اى براى او پيدا نشده است، بفرمائيد تركه او را چه كنند؟

جواب: در فرض سئوال اگر طورى خود را به زير ماشين انداخته كه براى راننده به هيچ وجه امكان جلوگيرى از تصادف نبوده راننده ضامن ديه نيست و اگر امكان جلوگيرى از تصادف را داشته و مراعات نكرده ديه بر عهده خود راننده است و تركه او را به مجتهد جامع الشرائط بدهند تا مطابق حكم شرعى عمل نمايد و در فرضى كه ديه بر عهده راننده است آن را نيز بايد به مجتهد جامع الشرائط بدهند تا بر طبق حكم شرعى عمل نمايد.

سؤال 55 - مادرى اموال خود را بين فرزندانش تقسيم نمود كه بعد از فوتش احتياج به حصر وراثت نداشته باشند و هر كدام به ميراث خود رسيده باشند و به صورت صلح خيارى در محضر رسمى بنام آنها ثبت نموده بدون آن كه به تصرف آنها در آورد به تصرف خودش بوده و هست و قبل از فوت مادر، يكى از دخترهاى او فوت نموده و بعد از فوت آن دختر مادر بر روى اين اموال وصيت به حج بلدى وصوم وصلوة وغيرها نموده فعلا كه خود مادر فوت كرده بچه‌هاى دختر متوفاة مدعى هستند كه ما با اولاد طبقه اول ارث مىبريم، آيا ادعاى ورثه اين دختر بجا است يا خير و وصيتى كه نموده چگونه بايد عمل شود؟

جواب: در فرض سئوال اگر وصيت مادر روى خصوص سهم دختر فوت شده انجام گرفته كاشف از اين است كه صلح به او را فسخ كرده و در اين صورت ورثه دختر متوفى حقى به سهم او ندارند ولى اگر وصيت كلى است سهم دختر به حال خود باقى است و موارد وصيت مادر از سهم هر يك حسب السهم ارثى كه برده‌اند كم مىشود.

سؤال 56 - بعد از فوت پدر اينجانب كليه ثروت او را برادران بهائىام بين خود تقسيم و با اتكاء به رژيم طاغوتى چون اينجانب مسلمان بودم از ارث محرومم نمودند و فعلا مقدارى زمين و اشجار و خانه موجود است و مادر من هم مسلمان بود و كار او نانوائى بود براى مردم و كار من قالى بافى بود، پول قالى بافى مرا برادرم گرفته و زمين خريده است بفرمائيد حكم شرعى چيست؟

جواب: در صورتى كه كسى بميرد و اولاد او بعضى كافر و بعضى مسلمان باشند ارث او به وارث مسلمان او مىرسد واولادى كه كافرند ارث نمىبرند و چنانچه زمين را برادر شما با پول شما بدون اذن براى خود خريده اگر شما معامله را امضا كنيد زمين ملك شما مىشود و در نزاع موضوعى مرافعه شرعيه لازم است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -