انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام شارع عام

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: اگر شارع عام متروك شده يعنى عبور و مرور از آن قطع گرديده و به صورت موات در آيد آيا احياء آن جايز است يا نه؟

جواب:  در فرض سئوال حكم موات را پيدا مىكند واحياء آن براى عموم مردم جايز است.

مسأله 79 - جايز است براى جالس در طريق عمومى به جهت معامله، اين كه براى خود حصير و پارچه، در صورت عدم مزاحمت با عابرين، سايه بان درست كند ولى جايز نيست در آن مكان دكه و مانند آن درست كند.

مسأله 80 - شوارع و راه هاى عمومى كه براى عبور و مرور آماده شده، اگر چه منافع اصلى آنها، اياب وذهاب است لكن استفاده از آنها، به غير اياب وذهاب نيز براى عموم جايز است مانند نشستن و خوابيدن و نماز خواندن، به شرط آن كه اين گونه استفاده‌ها مزاحم عبور و مرور عابرين نشود و الا جايز نيست.

مسأله 81 - در جواز جلوسى كه ايجاد مزاحمت براى عابرين نمىكند فرقى نيست بين اين كه به جهت حرفه و معامله باشد و يا به جهت استراحت و غيره

مسأله 82 - اگر كسى در موضعى از شارع عام نشسته باشد سپس برخيزد، چنانچه نشستن فقط براى استراحت و مانند آن بوده، حقش ساقط مىشود و ديگرى مىتواند جاى او بنشيند و هم چنين است حكم اگر براى معامله و حرفه نشسته بوده و بعد از استيفاء غرض، برخاسته، بدون آن كه نيت عود به آن محل را داشته باشد و اما اگر قبل از استيفاء غرض به نيت عود به آن محل، برخاسته، چنانچه چيزى از آن شخص مانند، متاع و يا رحل و يا بساط در آن مكان باقى باشد، ظاهر اين است كه هنوز حق او باقى است و اگر چيزى از او باقى نمانده باشد احوط اين است كه با كسى كه بعد از برخاستن او بجاى او آمده مصالحه نمايند.

مسأله 83 - همان طور كه در صورت عدم مزاحمت با عابرين، موضع نشستن براى معامله، حق جالس است همچنين اطراف موضع جلوس، به قدر حاجت، براى گذاشتن متاع، و توقف معامله كننده‌ها نيز، حق او است بلكه بنابر احتياط، نشستن و ايستادن اشخاصى كه مانع از رؤيت متاع و آمدن معامله كننده‌ها باشد نيز جايز نيست.

مسأله 84 - اگر كسى روزى در جائى از راه، براى معامله نشسته بوده و روز بعد، ديگرى بر او سبقت بگيرد و در آن مكان بنشيند، دومى احق است و اولى نمىتواند او را از جائى كه نشسته بلند كند و خود بنشيند ولو اين كه روز قبل، اولى نشسته بوده.

سؤال: وزارت راه، زمينهاى مالكين را گرفته و جاده جديدى احداث نموده و جاده قديم متروك شده و تمام مالكين، جاده نامبرده را جزء زمينهاى خودشان كرده‌اند و ديگر آثارى باقى نمانده بجز سمت زمين اينجانب كه به صورت اول باقى مىباشد آيا تصرف آن قسمت جايز است يا خير و اگر جايز نيست حكم آن چيست؟

جواب:  در فرض سئوال، اگر جاده ذكر شده به كلى متروك نشده و محل عبور است گرفتن آن جايز نيست. بلى اگر به كلى متروك شده و به صورت موات در آمده و قبلا كسى آن را وقف نكرده و مدعى خصوصى ندارد احياء آن جايز است و اگر احتمال وقفيت آن داده شود ولى شهرت نداشته باشد ضررى ندارد.

سؤال: شخصى قطعه زمينى دارد كه محدود است به يكى راه عبور كم عرض، مىخواهد قدرى از آن زمين را واگذار كند تا جاده عرض بيشترى پيدا كند در عوض آن، كمتر از اين مقدارى كه مىخواهد واگذار كند از جاده بگيرد صورت شرعى دارد يا نه؟

جواب:  واگذارى زمين خودش مانعى ندارد ولى گرفتن عوض از جاده جايز نيست.

سؤال: حمام قديمى داريم كه براى بازسازى و توسعه آن قصد داريم مقدارى از شارع عامى كه كنار حمام است استفاده كنيم تقاضا داريم نظريه خودتان را مرقوم فرمائيد آيا اجازه مىفرمائيد از جاده جهت تعريض و توسعه حمام استفاده كنيم؟

جواب:  در فرض سئوال اگر شارع به اندازه‌اى وسيع است كه گرفتن مقدارى از آن مانع حمل و نقل با وسائل سنگين امروزى نمىشود مانع ندارد و چنانچه باعث تضييق شود جايز نيست.

سؤال: در حال اختيار در خيابانها و شوارع عمومى نماز خواندن و بساط كسب پهن كردن در صورتى كه سد معبر نشود چه صورت دارد و اگر سد معبر بشود حكمش چيست؟

جواب:  در صورتى كه اعمال مزبوره موجب سد معبر يا مزاحمت عابرين باشد جايز نيست.

سؤال: در كنار جوى آبى بطورى كه پير مردها نقل مىكنند هفت عدد درخت از زمان قديم بوده بعدا بعضى افراد در كنار همان جوى درختهاى زيادى نشانده‌اند ولى مىدانيم اين درختها علاوه بر اين كه مغرسشان غصبى است راه عبور و مرور اصلى ده را مسدود مىكند و عابرين را به زحمت مىاندازد مرقوم فرمائيد كه تكليف عابرين چيست و در صورتى كه بعضى افراد حاضر نباشند درختهاى خود را بكنند جايز است اهالى ده درختهاى آنها را بكنند و يا بخشكانند كه عبور آنها آسان شود يا خير؟

جواب: در فرض مسأله، اگر شارع عام باشد، سد آن بر عابرين جايز نيست و عابرين حق منع دارند و اگر مرتدع نشوند مىتوانند خودشان منع نمايند، به اين كه شاخه‌هائى كه مانع از عبور است قطع كنند، لكن اگر جوى آب، ملك شخصى باشد و از سابق هم، كاشتن درخت در اطراف آن، مرسوم بوده، جلوگيرى از آن، محتاج به مجوز شرعى است و در همين صورت اگر درخت، مانع عبور مردم در شارع عام باشد و صاحب درخت رفع مزاحمت نكند، عابرين مىتوانند شاخه‌هاى مانع از عبور را قطع كنند.

سؤال: اگر خواسته باشيم كوچه‌هاى تنگ ناهموار ده را كه عبور يك انسان پياده بيشتر نباشد و عبور دادن منقولات به زحمت انجام مىگيرد وسعت دهيم و اين توسعه كوچه مستلزم اين باشد كه مختصرى از زمينهاى اطراف كوچه ضميمه شود اجازه بعضى مالكين در اين موضوع كافى است يا بايد تمام صاحبان آن زمين اجازه دهند خواهشمند است نظر مبارك را مرقوم فرمائيد.

جواب:  با اجازه همه مالكين مانع ندارد و اجازه بعض كافى نيست.

سؤال: شخصى زمينى داشته كه جنب آن جاده بوده حال از طرف وزارت راه، راه اصلى كشيده شده و اين راه وسط زمين شخص مزبور واقع شده حال آيا نامبرده مىتواند جاده قبلى را جزء زمين خودش قرار دهد يا نه؟

جواب:  در صورتى كه هنوز محل عبور و مرور است يا جهت عبور و مرور معرضيت دارد جايز نيست.

سؤال: احداث روشن (بالكن) به طرف شارع و راه عمومى كه مقدارى يا همه عرض راه را بگيرد چه صورت دارد؟

جواب:  احداث روشن (بالكن) به طرف شارع عام اگر مرتفع باشد بطورى كه مزاحم عابرين نباشد جايز است و كسى حق ممانعت ندارد حتى همسايه مقابل اگر چه همه عرض راه را بگيرد بطورى كه همسايه مقابل نتواند احداث بالكن كند. بلى در صورتى كه احداث بالكن به طرف شارع عام مستلزم اشراف بر خانه همسايه بشود. در جواز آن اشكال است و احتياط ترك نشود ولو اين كه اشراف بواسطه ارتفاع بناء در ملك خودش جايز باشد.

سؤال: اگر بالكنى كه احداث شده خراب شود آيا همسايه مقابل مىتواند سبقت بگيرد به ايجاد بالكن بدون اذن و رضايت صاحب بالكن قبلى يا خير؟

جواب:  بلى بعد از اين كه خراب شد يا صاحبش آن را خراب كرد همسايه مقابل مىتواند به همان نحوى كه در مسأله سابق گذشت، بالكن احداث كند و احتياج به اذن گرفتن از صاحب بالكن منهدم شده نيست هر چند صاحبش آن را به منظور تجديد بناء تخريب كرده باشد.

سؤال: اگر كسى بالكن روى كوچه عمومى احداث كند آيا براى همسايه ديگر جايز است بدون اجازه صاحب بالكن احداث شده بالكنى فوق بالكن احداث شده يا تحت آن بسازد يا خير؟

جواب:  جايز نيست مگر آن كه بالكن بعدى بقدرى مرتفع باشد كه هيچ گونه مزاحمتى از جهت فضاء مورد نياز متعارف و تابش نور آفتاب و غيره براى بالكن اولى ايجاد نكند.

سؤال: آيا احداث بالكن، روى كوچه‌اى كه بن بست است جايز است يا خير؟

جواب:  احداث بالكن در كوچه بن بست اگر چه مضر به عابرين نباشد جايز نيست مگر به اجازه صاحبان كوچه.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -