انهار
انهار
مطالب خواندنی

انقلاب - سرکه شدن آب انگور

بزرگ نمایی کوچک نمایی
آیات عظام: خوئی، مکارم، تبریزی، سیستانی و زنجانی: انقلاب
آیةالله فاضل: سرکه شدن آب انگور
(مسأله 198) اگر شراب به خودی خود یا به واسطهٔ آن که چیزی مثل سرکه و نمک در آن ریخته اند سرکه شود، پاک می گردد1.
1- بهجت: در صورتی که شراب با چیز نجس دیگری مخلوط نشده باشد؛ و این از مطهریّت انقلاب است.
سیستانی، مکارم، مظاهری: و آن را «انقلاب» گویند.
جوادی آملی: مسأله 203- در انقلاب فقط نجاست ذاتی برطرف می‌شود و تنجّس عرضی باقی می‌ماند، بنابراین اگر شراب به خودی خود يا به‌سبب آنكه چيزی مانند سركه و نمک در آن ريخته‌اند، سركه شود، پاک و حلال میگردد؛ ولی شرابی كه از انگور، كشمش و خرمای نجس درست كنند، یا در حال شراب بودن، قطره خونی در آن افتاده باشد، با سركه شدن، تنجّس عرضی آن پاک نمیشود.
(مسأله 199) شرابی که از انگور نجس درست کنند به سرکه شدن پاک نمی شود بلکه اگر نجاستی هم از خارج به شراب برسد1 احتیاط واجب آن است2 که بعد از سرکه شدن از آن اجتناب نمایند.
1- اراکی: با سرکه شدن پاک نمی شود، مگر آنکه نجاست در آن قبل از سرکه شدن، از بین رفته باشد (مستهلک شده).
2- مکارم: واجب است...
بهجت: رجوع کنید به ذیل مسأله 200.
جوادی آملی: رجوع کنید به ذیل مسأله 198.
*****
گلپایگانی، صافی، زنجانی: مسأله ۲۰۰، سیستانی: مسأله 193- شرابی که از انگور نجس و مانند آن درست کنند، یا نجاست دیگری به آن برسد به سرکه شدن پاک نمی شود..
. زنجانی: به سرکه شدن پاک می شود و احتیاط مستحب در اجتناب است.
.صافي: بنابر احتیاط به سرکه شدن پاک نمی شود.
خوئی، تبریزی: مسأله ۲۰۰- شرابی که از انگور نجس و مانند آن درست کنند، چنانچه در ظرف دیگری که پاک باشد بریزند و بعد سرکه شود پاک می شود، و همچنین اگر نجاست دیگری به شراب برسد و مستهلک شود، در صورتی که به ظرف نرسیده باشد بعد از سرکه شدن پاک می شود.
وحید: مسأله ۲۰۰ ـ شرابی که از انگور نجس و مانند آن درست کنند چنانچه در همان ظرف سرکه شود پاک نمی شود و اگر در ظرف دیگری که پاک باشد بریزند و سرکه شود بنابراحتیاط پاک نمی شود و همچنین اگر نجاست دیگری به شراب برسد و در آن مستهلک شود.
مظاهری: مسأله 183– شرابی که از انگور نجس و مانند آن درست کنند با سرکه شدن پاک می شود حتی اگر نجاستی هم از خارج به شراب برسد بعد از سرکه شدن پاک می شود.
مسأله اختصاصی
سبحانی: مسأله 163- شرابی که از انگور پاک درست کنند اگر از خارج نجاستی به آن برسد احتیاط واجب آن است که بعد از سرکه شدن از آن اجتناب نمایند.
(مسأله ۲۰۰) سرکه ای که از انگور و کشمش و خرمای نجس درست کنند1 نجس است2.
1- زنجانی: و بدون اینکه شراب شود، سرکه گردد بنابر احتیاط نجس است.
2- بهجت: و در طهارت آن بعد از انقلاب به شراب، و انقلاب شراب به سرکه تأمّل است.
(مسأله 201) اگر پوشال ریز انگور یا خرما داخل آنها باشد و سرکه بریزند ضرر ندارد1. و نیز اگر پیش از آن که خرما و کشمش و انگور سرکه شود خیار و بادمجان و مانند اینها در آن بریزند اشکال ندارد2.
1- بهجت: اشکال ندارد...
گلپایگانی، صافی: و این بنا بر قول به نجاست آن است به جوش آمدن، و [در مسأله 113] گذشت که اقوی طهارت است.[پایان مسأله]
خوئی، تبریزی، وحید: بلکه ریختن خیار و بادمجان و مانند اینها در آن اگر چه پیش از سرکه شدن باشد نیز اشکال ندارد، مگر اینکه پیش از سرکه شدن مسکر شده باشد.
مظاهری: اگر انگور یا خرما همراه با پوشال باشند و با آنها سرکه درست کنند اشکال ندارد...
2- بهجت: بنابر اظهر.
جوادی آملی: درصورتیكه پيش از سركه شدن مست‌كننده نشود، اشكال ندارد.
*****
زنجانی: مسأله 202- اگر پوشال ریز انگور و کشمش و خرما داخل آنها باشد و سرکه بریزند مانعی ندارد، ولی احتیاط در آن است که تا خرما و کشمش و انگور سرکه نشده، خیار و بادمجان و مانند اینها در آن نریزند.
سیستانی: مسأله 195- اگر پوشال ریز انگور یا خرما داخل دانه‌‌های انگور و خرما باشد و بخواهند سرکه درست کنند، اشکال ندارد، بلکه ریختن خیار، هویج و بادنجان و مانند اینها در آن هرچند قبل از سرکه شدن باشد نیز اشکال ندارد، مگر اینکه پیش از سرکه شدن، مسکر و مست کننده شده باشد.
مکارم: مسأله 217 - اگر انگور را با خوشه هایش سرکه بریزند و قبل از سرکه شدن شراب شود، بعد از آن که مبدّل به سرکه می گردد پاک است، امّا اگر خیار و بادمجان و مانند آنها در آن بریزند، احتیاط واجب اجتناب است.
سبحانی:مسأله 165 - اگر پوشال ریز انگور و کشمش و خرما داخل آنها باشد و سرکه بیندازند ضرر ندارد و احتیاط واجب این است که پیش از آن که خرما و کشمش و انگور سرکه شود خیار و بادمجان و مانند اینها در آن نریزند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -