انهار
انهار
مطالب خواندنی

20 اخلاق شوهر نسبت به زن

بزرگ نمایی کوچک نمایی
  
اخلاق شوهر نسبت به زن در معارف دین
1- محبت بیشتربه زنها؛ علامت ایمان بیشتر است
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): كُلَّما ازدادَ العَبدُ إيمانا ازدادَ حُبّا للنِّساءِ.[1]
هر چه ایمان بنده زیاد شود، محبت [وی] به زن ها نیز زیاد می شود .
2- دوستدار اهل بیت علیهم السلام دوستدار همسر است
قال الصادق (علیه السلام): كُلُّ مَنِ اشتَدَّ لَنا حُبّا اشتَدَّ للنِّساءِ حُبّا.[2]
هر کس بیشتر محبّ ما (اهل بیت) باشد، به زن ها (همسرش) نیز بیشتر محبّت کند.
3- راه کسب صفای زندگی
قال علی (علیه السلام): فدارِها علی کلّ حال وأحسِن الصُحبةُ لها فیصفو عیشک.[3]
همیشه با همسرت مدارا کن، و با او به نیکی همنشینی کن تا زندگیت باصفا شود.
4- تکبر و خشونت نکردن و آزار نرساندن
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): خیر الرجال من امتی الذین لایتطاولون علی اهلیهم و یحنون علیهم ولا یظلمونهم.[4]
بهترین مردان امت من، آن کسانی هستند که نسبت به خانواده خود خشن و متکبر نباشند و بر آنان ترحم و نوازش کنند و به آنان آزار نرسانند.
5- سیلی نزدن به زن
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): فای رجل لطم امراته لطمة، امرالله عزوجل مالک خازن النیران فیلطمه علی حر وجهه سبعین لطمة فی نار جهنم.[5]
هر کس به صورت زنش سیلی بزند، خداوند به آتشبان جهنم دستور می دهد تا در آتش جهنم هفتاد سیلی بر صورت او بزند.
6- به زن بگوید دوستت دارم
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): قول الرجل للمراة انی احبک لا یذهب من قلبها ابداً.[6]
این گفتار مرد به همسرش که بگوید: «تو را دوست دارم » هرگز از قلب زن بیرون نمی رود.
7 تامین سعادت دینی و دنیایی همسر
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): للمراة علی زوجها ان یشبع بطنها، و یکسو ظهرها، ویعلمها الصلاة والصوم والزکاة ان کان فی مالها حق، ولاتخالفه فی ذلک.[7]
حق زن بر شوهرش این است که شوهر او را سیر کند، لباس بپوشاند، نماز و روزه و زکات را - اگر در مال زن حق زکاتی است - به او یاد دهد، و زن نیز در این کارها با او مخالفت نورزد.
8- تأمین معش زن مانند جهاد در راه خداست
قال الرضا (علیه السلام): الکآد علی عیاله من حل کالمجاهد فی سبیل الله.[8]
کسی که از راه حلال برای تامین رفاه خانواده اش تلاش می کند، همچون مجاهدی است که در راه خدا جهاد می کند.
9- هدیه دادن به زن
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلّم): من دخل السوق فاشتری تحفة فحملها الی عیاله کان کحامل صدقة الی قوم محاویج... .[9]
هر کس به بازار رود و هدیه ای برای خانواده اش بخرد و ببرد، [پاداشش] مانند کسی است که برای نیازمندان صدقه می برد...
10- خریدن گوشت
قال علی بن الحسین (علیه السلام):: لان ادخل السوق ومعی درهم ابتاع به لحما لعیالی وقد قرموا الیه احب الی من ان اعتق نسمة.[10]
برای من به بازار رفتن و خرید یک درهم گوشت برای خانواده ام که میل به گوشت دارند، از بنده آزاد کردن دوست داشتنی تر است.
11- تهیه سوغاتی در سفر برای همسر
قال الصادق (علیه السلام): اذا سافر احدکم فقدم من سفره فلیات اهله بما تیسر.[11]
هرگاه یکی از شما به مسافرت رود و سپس از سفر برگردد، پس باید برای خانواده خود به اندازه ای که توانایی دارد سوغاتی بیاورد.
12- آرایش کردن برای همسر
قال الباقر (علیه السلام): النسآء یحببن ان یرین الرجل فی مثل ما یحب الرجل ان یری فیه النسآء من الزینة.[12]
همان گونه که مردان دوست دارند زینت و آرایش را در زنانشان ببینند، زنان نیز دوست دارند زینت و آرایش را در مردانشان ببینند.
13- فراهم کردن وسایل گرم کننده برای همسر
قال الرضا (علیه السلام): بنبغی للمؤمن ان ینقص من قوت عیاله فی الشتآء ویزید فی وقودهم.[13]
سزاوار است که مؤمن در زمستان از خوراک خانواده اش کم کند، و بر [چوب و زغال و] وسیله گرم کننده آنان بیفزاید.
14- شاد کردن همسر
راوی گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: حق زن بر شوهرش چیست؟ حضرت فرمودند: . . . ولاتکون فاکهة عامة الا اطعم عیاله منها ولایدع ان یکون للعید عندهم فضل فی الطعام وان یسنی لهم فی ذلک شی ء ما لم یسن لهم فی سآئر الایام.[14]
. . . هر میوه ای که همه مردم از آن می خورند، باید به خانواده اش بخوراند و در روزهای عید خوراک آنان را افزایش دهد، و چیزهایی برای آنان فراهم کند که در روزهای دیگر فراهم نمی کرده است.
15- تهمت و سوء ظن نداشتن به همسر
قال الصادق (علیه السلام): لا تقذفوا نسآءکم فان فی قذفهن ندامة طویلة وعقوبة شدیدة.[15]
به زنان خود تهمت نزنید [و نسبت ناروا ندهید]، زیرا در این کار، [برای شما] پشیمانی طولانی و کیفر سختی خواهد بود.
16 بودن شبها کنار همسر
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): هلک بذی المروة ان یبیت الرجل عن منزله بالمصر الذی فیه اهله.[16]
از جوانمردی دور است که [مردی] در شهری که خانواده اش هستند باشد، ولی در غیر خانه خود بخوابد.
17- رعایت آداب ورود به خانه
قال الصادق (علیه السلام): یسلم الرجل اذا دخل علی اهله واذا دخل یضرب بنعلیه ویتنحنح یصنع ذلک حتی یؤذنهم انه قد جآء حتی لا یری شیئا یکرهه.[17]
هنگامی که مرد با خانواده اش برخورد می کند، [به آنان] سلام کند و هنگام ورود با صدای کفش و با سرفه کردن، خانواده اش را از آمدن خود با خبر کند، تا اینکه چیزی نبیند که او را ناخوش آید.
18- نشستن در کنار همسر
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): جلوس المرء عند عیاله احب الی الله تعالی من اعتکاف فی مسجدی هذا.[18]
نشستن مرد در کنار خانواده اش، نزد خدای بزرگ دوست داشتنی تر از اعتکاف [و نشستن] در این مسجد من است.
19- گذاشتنن لقمه در دهان همسر
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): ان الرجل لیؤجر فی رفع اللقمة الی فی امراته.[19]
مرد در برابر لقمه ای که در دهان زنش می گذارد پاداش می برد.
20- کتک نزدن، فریاد نکشیدن به همسر
پیامبر عزیز خدا صلی الله علیه و آله و سلّم به یکی از زنان درباره حق زن بر شوهرش می فرمایند: حقک علیه ان یطعمک مما یاکل ویکسوک مما یلبس ولا یلطم ولا یصیح فی وجهک.[20]
حق تو بر شوهرت این است که از آنچه خود می خورد به تو غذا دهد، و از آنچه خود می پوشد تو را نیز بپوشاند، و به روی تو سیلی نزند و فریاد نکشد.

[1] بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۲۸ .
[2] بحار الانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۲7 .
[3] مکارم الاخلاق، ص ۲۱۸ .
[4] مکارم الاخلاق، ص ۲۱6 .
[5] مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۲۵۰ .
[6] وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص ۱۰ .
[7] مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۲۴۳ .
[8] بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۷۲ .
[9] وسائل الشیعة، ج ۱۵، ص ۲۲۷ .
[10] وسائل الشیعة، ج ۱۵، ص 251 .
[11] وسائل الشیعة، ج 8، ص 337 .
[12] مکارم الاخلاق، ص ۸۰ .
[13] وسائل الشیعة، ج ۱۵، ص ۲۴۹ .
[14] وسائل الشیعة، ج ۱۵، ص ۲27 .
[15] بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۴۹ .
[16] وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص ۱۲۲ .
[17] بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۱۱ .
[18] میزان الحکمة، ج ۴، ص ۲۸۷ .
[19] المحجة البیضاء، ج ۳، ص ۷۰ .
[20] مکارم الاخلاق، ص ۲۱۸ .

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -