انهار
انهار
مطالب خواندنی

استبراء

بزرگ نمایی کوچک نمایی
(مسأله 72) «استبراء» عمل مستحبّي است كه1 مردها بعد از بيرون آمدن بول انجام مي دهند2 و آن داراي اقسامي است و بهترين آنها اين است3 كه بعد از قطع شدن بول، اگر مخرج غائط نجس شده، اول آن را تطهير كنند، بعد سه دفعه با انگشت ميانه دست چپ از مخرج غائط تا بيخ آلت بكشند و بعد شست را روي آلت و انگشت پهلوي شست را زير آن بگذارند و سه مرتبه تا ختنه گاه بكشند و پس از آن سه مرتبه سر آلت را فشار دهند4.
1- وحید: «استبراء» عملی است که ...
2- خوئي، گلپايگاني، تبريزي، صافي، جوادی املی: براي آنكه يقين  كنند بول در مجرا نمانده است...
سيستاني: براي آنكه اطمينان كنند ادرار در مجرا نمانده است...
مكارم: به اين ترتيب كه چند مرتبه از بيخ آلت تا بالا دست مي كشند و قسمت بالا را چند مرتبه فشار مي دهند تا باقيمانده قطرات بول خارج شود امّا استبراء از مني آن است كه بعد از خروج مني، بول كنند تا ذرّات باقيمانده خارج شود.
3- بهجت: يك قسم آن که مطابق احتياط است به اين صورت مي باشد...
سيستاني: آن به گونه هايي انجام مي شود، يكي از آنها اين است...
سيستاني: اما استبراء از منی آن است که بعد از خروج منی، ادرار کنند تا باقی مانده خارج شود.
*****
امام خامنه ای: رساله  آموزشی ص ۴۹ - ۵۰:
استبرا
۱. در صورتی  که مردان پس از ادرار، کاری را که به آن «استبرا» می‌گویند انجام دهند اگر پس از آن رطوبتی از مجرای ادرارشان خارج شود که ندانند ادرار است یا چیز دیگر، آن رطوبت محکوم به طهارت خواهد بود و بررسی و جستجو در این باره لازم نیست.
۲. استبرا واجب نیست و اگر موجب ضرر قابل توجه شود جایز هم نخواهد بود، البته اگر استبرا نکند و بعد از ادرار کردن، رطوبت مشتبه خارج شود حکم ادرار را دارد.
۳. بهترین شیوه‌ استبرا این است که بعد از قطع شدن ادرار، اگر مخرج مدفوع نجس شده، ابتدا آن را تطهیر کنند، بعد سه بار انگشت میانه دست چپ را از مخرج مدفوع تا بیخ آلت بکشند، و بعد شست را روی آلت و انگشت پهلوی شست را زیر آن بگذارند و سه بار تا سر آلت بکشند و پس از آن سه بار سر آلت را فشار دهند و سپس مخرج ادرار را بشویند.
زنجاني: م 73-  استبراء عمل مستحبی است که مردها بعد ازبیرون آمدن بول براي خارج كردن بقاياي آن انجام مي دهند و در آن شرط است كه پس از قطع شدن بول با انگشت سه بار از مخرج غائط تا بيخ آلت كشيده و سه بار از بيخ آلت تا سر آلت كشيده و سه بار سر آلت را فشار دهند. و بهتر آن است كه استبراء به اين صورت انجام گيرد كه پس از قطع شدن بول، سه بار با انگشت ميانه دست چپ از مخرج غائط تا بيخ آلت بكشند و بعد انگشت شست را روي آلت و انگشت پهلوي شست را زير آن بگذارند و سه مرتبه تا سر آلت بكشند و پس از آن سه مرتبه سر آلت را فشار دهند.
(مسأله 73) آبي كه گاهي بعد از ملاعبه و بازي كردن1 از انسان خارج مي شود2 (و به آن «مَذي» مي گويند) پاك است3 و نيز آبي كه گاهي بعد از مني بيرون مي آيد و به آن «وَذي» گفته مي شود4 و آبي كه گاهي بعد از بول بيرون ميايد و به آن «وَدي» مي گويند [اگر بول به آن نرسيده باشد5]، پاك است6. و چنانچه انسان بعد از بول استبراء كند و بعد7 آبي از او خارج شود و شك كند كه بول است يا يكي از اينها 8، پاك مي باشد.
1- خوئي، تبريزي: با زن...
2- سيستاني: آبي كه گاهي با تحريك شهوت از مرد خارج مي شود...
جوادی آملی: آبی كه گاهی با تحريک شهوت و هنگام ملاعبه (بازی كردن) با همسر از انسان خارج میشود...
3- [عبارت «پاك است» در رساله آیت الله بهجت نيست]
4- گلپايگاني، صافي: اگر ظاهر محلّ تطهير شده باشد پاك است...
وحید: اگر منی به آن نرسیده باشد...
فاضل: پاك است...
5- [قسمت داخل كروشه در رساله آيت الله فاضل نيست]
6- زنجانی: آبی که گاهی بعد از ملاعبه از انسان خارج می شود و نیز آبی که گاهی بعد از منی بیرون می آید و آبی که گاهی بعد از بول بیرون می آید اگر بعد از خروج بول به آن نرسیده باشد پاک است...
7- صافي: و بعد از تطهير محلّ...
8- بهجت: و يا مخلوط است...      
*****
امام خامنه ای: رساله  آموزشی ص ۵۰:
توجّه: اقسام رطوبت هایی که گاهی از انسان خارج می‌شود:
۱. رطـوبتی که گاهی بعـد از خروج منی از انسـان خارج می‌شود «وَذْی» نام دارد.
۲. رطوبتی که بعضی از اوقات بعد از بـول خارج می‌شود «وَدْی» نام دارد.
۳. رطوبتی که بعد از ملاعبه‌ زن و مرد با یکدیگــر خارج می‌شود «مَذْی» نام دارد.
- همه‌ رطوبت های فوق پاک است و باعث نقض (از بین رفتن) طهارت نمی‌شود.
مكارم: م 79 - رطوبتهايي كه از انسان خارج مي شود غير از بول و مني بر چند قسم است: اوّل: آبي كه گاه بعد از بول بيرون مي آيد و كمي سفيد و چسبنده است و به آن «وَدي» مي گويند. دوم: آبي كه هنگام ملاعبه و بازي كردن با همسر بيرون مي آيد و به آن «مَذي» مي گويند. سوّم: آبي كه گاه بعد از مني بيرون مي آيد و با آن «وَذي» گويند، همهٔ اين آبها در صورتي كه مجريٰ آلوده به بول و مني نباشد، پاك است و وضو و غسل را هم باطل نمي كند.
مكارم: م 80 - فائدهٔ استبراء از بول این است كه مجري را از بول پاك مي كند يعني اگر آب مشكوكي بعد از آن خارج شود، پاك است و وضو را هم باطل نمي كند، اما اگر استبراء نكرده بايد وضو را اعاده كند و محلّ را بشويد.
مكارم: م 81 - فائدهٔ استبراء از مني اين است كه اگر رطوبت مشكوكي از او خارج شود و نداند مني است يا يكي از آبهاي پاك، غسل ندارد، و اگر استبراء نكند و احتمال دهد ذرّات مني در مجريٰ باقي بوده و همراه بول يا رطوبت ديگري خارج شده بايد دوباره غسل كند.
مظاهری: م 75- آبهایی که از انسان خارج می شود اگر بداند بول است یا منی ،نجس است؛ ولی آبهای دیگر، مانند آبی که بعد از ملاعبه و بازی کردن بیرون می آید چنانچه استبراء کرده یا مدتی از بول کردن او گذشته باشد پاک است و وضو و غسل را باطل نمی کند.
(مسأله 74) اگر انسان شك كند استبراء كرده يا نه، و رطوبتي از او بيرون آيد كه نداند پاك است يا نه، نجس مي باشد و چنانچه وضو گرفته باشد باطل مي شود1؛ ولي اگر شك كند استبرائي كه كرده درست بوده يا نه، و رطوبتي از او بيرون آيد كه نداند پاك است يا نه، پاك مي باشد؛ وضو را هم باطل نمي كند.
1-  مظاهری: اگر همیشه بعد از بول استبراء می کرده اجتناب لازم نیست و چنانچه وضو گرفته باشد باطل نمی شود...
*****
امام خامنه ای: رساله  آموزشی ص ۵۰: تفاوتی بین استبرا قبل از تطهیر مخرج غایط و بعد از تطهیر آن، از نظر کیفیت وجود ندارد.
هرگاه فردی بعد از خروج بول، استبرا کند و وضو بگیرد، و سپس رطوبتی که مردد بین بول و منی است از او خارج شود واجب است برای تحصیل یقین به طهارت از حدث، هم غسل کند و هم وضو بگیرد.
مكارم: مسأله 82 - هر گاه شك كند استبراء كرده يا نه، بايد از رطوبتهاي مشكوك اجتناب كند؛ امّا اگر استبراء كرده ولي نمي داند درست بوده يا نه، به شك خود اعتناء نكند.
زنجاني: مسأله 75- اگر رطوبتي از انسان بيرون بيايد كه نداند پاك است يا نه، چنانچه استبراء نكرده باشد يا شك كند كه استبراء كرده يا نه، آن رطوبت نجس است و چنانچه وضو گرفته باشد باطل  مي شود؛ولي اگر شك كند كه استبرايي كه كرده درست بوده يا نه، در صورتي كه مسأله را مي دانسته و احتمال مي دهد كه در هنگام استبراء به رعایت شرائط صحّت آن توجه داشته، رطوبت خارج شده پاك است و وضو را هم باطل نمي كند و در غير اين صورت، رطوبت نجس است و وضو را هم باطل مي كند.

جوادی آملی: مسأله 76- اگر رطوبتی از كسی خارج شود و نداند پاک است يا نه، چنانچه استبراء نكرده باشد يا شک كند كه استبراء كرده يا نه، آن رطوبت، نجس است و چنانچه در آن حال وضو گرفته باشد، وضويش باطل میشود؛ ولی اگر پس از استبراء شک كند كه درست بوده يا نه، آن رطوبت پاک است و وضو را هم باطل نمیكند.

(مسأله 75) كسي كه استبراء نكرده اگر به واسطهٔ آن كه مدتي از بول كردن او  گذشته، يقين كند1 بول در مجريٰ نمانده است2 و رطوبتي ببيند و شك كند پاك است يا نه، آن رطوبت پاك مي باشد، وضو را هم باطل نمي كند.
این مسأله در رساله آیت الله مکارم نیست.
1- گلپايگاني، صافي: يا اطمينان حاصل كند...
سيستاني، سبحانی: اطمينان كند...
2- زنجاني: كسي كه استبراء نكرده يا شك كند كه استبراء كرده يا نه، اگر به جهتي، مانند آن كه مدتي از بول كردن او گذشته، اطمینان پیدا كند از آن بول، در مجري نمانده است...
مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 73.
(مسأله 76) اگر انسان بعد از بول استبراء كند و وضو بگيرد، چنانچه بعد از وضو رطوبتي ببيند كه بداند يا بول است يا مني1، واجب است احتياطاً غسل كند، وضو هم بگيرد2. ولي اگر وضو نگرفته باشد فقط گرفتن وضو كافي است.
این مسأله در رساله آیات عظام: مکارم و مظاهری نیست.
1- زنجاني: نداند بول است يا مني...
2- زنجانی: ولی اگر قبل از وضو رطوبتی ببیند که نداند بول است یا منی، گرفتن وضو کافی است.
جوادی آملی: ولی چنانچه پيش از وضو گرفتن چنين رطوبتی را ببيند، فقط گرفتن وضو كافی است.
 تبريزي: لازم است وضو بگیرد و بنابراحتياط مستحبّ غسل كند...
امام خامنه ای: رجوع شود به ذیل مسٔله ۷۴.
مسأله ۷۷- براي زن استبراء از بول نيست و اگر رطوبتي ببيند و شك كند پاك است يا نه۱، پاك مي باشد، وضو و غسل او را هم باطل نمي كند.
۱- خوئي، تبريزي، سيستاني، وحید: شك كند بول است يا نه.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -