انهار
انهار
مطالب خواندنی

خروج فاطمه بنت اسد از کعبه با فرزندش علی(ع)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بی شک و تردید کعبه در برابر قدوم امیرالمومنین (علیه السلام) آنچنان خضوعی به خرج داد که دیوارش شکافته شد، اگر در انسان‌ها نهایت خضوع سجده است درباره کعبه نهایت خضوع شکسته شدن دیوار کعبه است کعبه نهایت خضوع خویش را در برابر علی (علیه السلام) نشان داد.
مکان‌هایی را که خداوند خلق کرده است از حیث شرافت یکسان نیستند. خداوند متعال برخی از مکان‌ها را از بقیه اماکن اشرف قرار داده است از جمله این مکان‌ها شهر مکه است. هر کسی که می‌خواهد وارد شهر مکه شود باید «مُحرم» شود. ورود غیر مسلمان در این شهر حرام و ممنوع است؛ چراکه خداوند این شهر را شریف قرار داده است و در میان مکه کعبه اشرف مکان و عظیم‌ترین مکان‌ها است.
سه روز در کعبه
فاطمه بنت اسد (سلام الله علیها) که بعد از سه روز مهمان الهی بود، فرزند مبارک و محترم خود را در آغوش گرفته و آماده خروج از کعبه شد، که هاتفی غیبی چنین ندا داد: ای فاطمه نام این مولود را علی بگذار، چرا که من خدای علی اعلا هستم. من نام او را از نام خود گرفته‌ام و او را ادب آموخته‌ام و امر خود را به او سپرده‌ام و او را بر پیچیدگی علم خود آگاهی داده‌ام. او در خانه من به دنیا آمده است. او اول کسی است که بر فراز خانه من اذان می‌گوید و بت‌ها را می‌شکند و آن‌ها را از بالای کعبه به صورت می‌اندازد. خوشا به حال کسی که او را دوست می‌دارد، از او اطاعت می‌کند و او را یاری می‌نماید. وای بر کسی که بغض او را دارد، از او سرپیچی می‌کند، او را خوار می‌نماید و حق او را انکار می‌نماید. در این سه روز در هر محفلی سخن از این مولود مبارک و استثنایی بود، به خصوص باز نشدن قفل در کعبه، شکافته شدن دیوار کعبه در روز روشن و دیدن آن توسط کفار، این مطلب را به صورت یک مساله عمومی در آورده بود.
طلوع نور علی (علیه السلام) در آغوش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم)
صبح روز چهارم در مقابل دیدگان به انتظار نشسته، ناگهان دیوار کعبه از مکان قبلی شکاف برداشت به حدی که فاطمه بنت اسد (علیه السلام) با فرزند عزیزش از آن جا خارج شدند. مردم همه نگاه می‌کردند، قبل از سوال کسی، فاطمه بنت اسد (سلام الله علیها) از بعضی وقایع داخل خانه خبر داد و از عظمت آن مولود و غذاهای بهشتی و این که نام این حضرت به ندای آسمانی علی (علیه السلام) است. ابوطالب (علیه السلام) و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) پیش آمدند، فاطمه بنت اسد (علیها السلام) با مولود پیش آمد.
فاطمه بنت اسد (سلام الله علیها) می‌فرماید: هنگامی که از کعبه خارج شدم و فرزند را نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) گذاشتم، آن حضرت اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ آن حضرت گفت و فرمود: این مولودی است که بر فطرت به دنیا آمده است، در روز سوم ولادت یا روز سوم خروج از کعبه و در بعضی قول‌ها دهم ذی‌الحجه حضرت ابوطالب (علیه السلام) ولیمه مفصلی داد و فرمود: بیایید برای ولیمه علی بن ابی طالب (علیهما السلام) و قبلا 7 بار کعبه را طواف کنید و بعد بر فرزندم علی (علیه السلام) سلام کنید.
خداوند مادر علی (علیه السلام) را به درون کعبه دعوت کرد نه اینکه مادر امیرالمومنین (علیه السلام) خود وارد خانه کعبه شود، بلکه خداوند او را به درون خانه کعبه دعوت می‌کند؛ چراکه اگر فاطمه بنت اسد خود وارد خانه کعبه می‌شد، باید طبق معمول از در کعبه وارد می‌شد حال آنکه در برابر قدوم مولود فاطمه بنت اسد کعبه شکست و دیوار کعبه شکافته شد و از شکاف دیوار فاطمه بنت اسد‌ وارد خانه خدا شد تا خانه‌زاد خداوند در کعبه، محلی که برای عبادت موحدان قرار داده شده است پا به این دنیا بگذارد.
آیا شکافتن کعبه برای امیرالمومنین علی (علیه السلام) که در بطن فاطمه بود نشانی از خضوع کعبه در مقابل حضرتش نبود؟ آیا کعبه با شکستن و شکافته شدن دیوارش نمی‌خواست تعظیم مقام علی (علیه السلام) را بنماید؟ آیا کعبه با شکستن خود نمی‌خواهد بگوید علی (علیه السلام) بر من نیز ولایت دارد و من که کعبه هستم و بیت‌الله مامور به خضوع در برابر علی (علیه السلام)؟
منابع:
علی ولید الکعبه، ص32؛ و بحارالانوار و مناقب ج2


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -