انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات حضرت زينب كبري سلام الله علیها (62 هجری قمری)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

حضرت زينب سلام الله علیها در سال ششم و به روايتي در سال پنجم قمري، دو سال پس از تولد امام حسين علیه‌السلام در حيات جدش حضرت محمد صلی الله علیه و آله در مدينه منوره ديده به جهان گشود.[۱]

پدرش اميرمؤمنان علي بن ابي‌طالب علیه‌السلام و مادرش حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دختر رسول گرامي اسلام صلی الله علیه و آله مي‌باشند. وي در خانواده‌اي ديده به جهان گشود كه مهبط جبرئيل امين و محل نزول وحي و ارتباط با ذات باري تعالي بود؛ همان خانواده و بيتي كه به گواهي قرآن مجيد ساكنان آن همگي پاك و پاكيزه و معصوم مي‌باشند.

زيرا جدش حضرت محمد صلی الله علیه و آله پدرش حضرت علي مرتضي علیه‌السلام مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها برادرانش امام حسن‌مجتبي علیه‌السلام و امام حسين سيدالشهدا علیه‌السلام بودند كه پنج تن آل عبا مي‌باشند و انس و جن و فرشتگان به نام نامي آنان افتخار و تبرك مي‌كنند. به هر روي اين كودك سعادتمند در خردسالي مادرش را از دست داد و در خانه خويش به جاي مادر مهربان مورد احترام همگان قرار گرفت.

وي در سنين جواني از ميان خواستگاران متعدد با اذن و اجازه پدر ارجمندش حضرت علي علیه‌السلام پسرعمويش عبدالله بن جعفر را كه جواني اصيل، شرافتمند، دلير، متعهد و سخاوتمند بود، پذيرفت و به عقد و نكاح وي درآمد و در خانه وي داراي فرزنداني چند شد كه وجود دو تن از آن‌ها، قطعي و مورد اتفاق است و آن دو عبارتند از:

عون اكبر كه در كربلا شهيد شد و ام‌كلثوم كه به ازدواج پسرعمويش درآمد. غير از آن دو نام فرزندان ديگري چون علي، عبدالله، عباس، جعفر و محمد نيز گفته شده است كه مورد اتفاق جمعي نيست.[۲]

حضرت زينب سلام الله علیها با اين كه به خانه همسرش نقل مكان كرده بود، ولي هيچ گاه خانواده پدري خويش را ترك نكرد و در تمام رويدادها و حوادث كوچك و بزرگ در كنار پدر مهربان و برادران ارجمندش امام حسن علیه‌السلام و امام حسين علیه‌السلام بود و در واقع، پس از حضرت زهرا سلام الله علیها رهبري زنان متعهد و ولايتمدار را بر عهده داشت و آن را به نيكي و شايستگي تمام اداره مي‌نمود.

اوج ايثارگري، فداكاري و كمالات روحي وي در واقعه كربلا به منصه ظهور رسيد. حضرت زينب سلام الله علیها تا هنگامي كه برادرش امام حسين علیه‌السلام زنده بود، مشاور و مايه دلگرمي آن حضرت بود و با اين كه فرزندي از وي به نام عون بن عبدالله در صحنه كربلا به شهادت رسيده بود، در عين حال تلاش فراواني به عمل آورده كه روحيه رزمي ابا عبدالله الحسين علیه‌السلام را با رفتار و گفتار خويش تقويت كرده و خاطر آن جناب را از بازماندگان، آسوده نمايد.

پس از شهادت امام حسين علیه‌السلام فصل نويني در حيات سياسي و اجتماعي حضرت زينب سلام الله علیها آغاز گرديد و وي با سرپرستي اسيران و بازماندگان شهيدان كربلا و تحمل اسارت كوفه و شام و خواندن خطبه‌هاي غرّا در مجلس عبيدالله بن زياد در كوفه و در مجلس يزيد بن معاويه در شام، قيام برادرش امام حسين علیه‌السلام را به كمال رسانيد و به افشاگري حكومت جائرانه يزيد پرداخت و چنان صحنه را بر وي تنگ كرد كه كه يزيد با تمام تكبرها و غرورهاي شيطانيش، سر تسليم فرود آورد و از كشتن امام حسين علیه‌السلام و يارانش اظهار ندامت كرد و آن را به گردن عبيدالله بن زياد انداخت و بدين لحاظ در صدد دلجويي از اسيران و بازماندگان واقعه كربلا برآمد و آنان را محترمانه به مدينه منوره برگردانيد.

حضرت زينب سلام الله علیها پس از بازگشت به مدينه بر اثر داغ از دست دادن عزيزان و اندوه بي‌پايان واقعه كربلا، از نظر جسمي روزبروز ضعيف‌تر مي‌شد و توان خويش را از دست مي‌داد و سرانجام پس از هيجده ماه و پنج روز از واقعه كربلا و در 56 سالگي در 15 رجب سال 62 قمري وفات يافت.[۳]

محل وفات اندوهبار و به تبع آن، محل دفن بدن مطهرش چندان مورد اتفاق مورخان و سيره‌نگاران نيست. برخي آن را در مدينه برخي در شام و برخي در مصر مي‌دانند.[۴]

هم‌اكنون غير از قاهره مصر كه بارگاه مجللي به نام وي وجود دارد و مزار دوستداران اهل بيت علیهم‌السلام در شمال آفريقا است، در حاشيه جنوبي شهر دمشق پايتخت سوريه و در شهرك زينبيه نيز زيارتگاه باشكوهي وجود دارد كه شيعيان و دوستداران اهل بيت علیهم‌السلام از سراسر دنيا براي زيارت قبر مطهر آن بانوي بزرگ علوي و فاطمي، بدان جا مي‌روند و با خواندن فاتحه و قرائت قرآن، بر روح بلند دختر اميرمؤمنان علیه‌السلام يعني حضرت زينب كبري سلام الله علیها درود و سلام مي‌فرستند.


1- شام سرزمين خاطره‌ها (مهدي پيشوايي)، ص 171.

2- نك: مستدرك سفينه البحار (علي نمازي)، ج 4، ص 315؛ شام سرزمين خاطره‌ها، ص 173؛ بهجه المجالس (يوسف قرطبي)، ج 2، ص 510؛ بلاغات النّساء (ابن طيفور)، ص 104 و 140.

3- شام سرزمين خاطره‌ها، ص 206.

4- همان، ص 202.

منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -