انهار
انهار
مطالب خواندنی

آغاز حمل حضرت آمنه به رسول خدا (پیش از عام الفیل)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سيد بن طاووس در «ألاقبال» می گوید: در شب جمعه دوازده شب مانده به آخر جمادی الثانی، حضرت آمنه بنت وهب سلام الله علیها به وجود شريف رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) حامله گرديد. بدين منظور سزاوار است كه اين شب را با احياء نمودن به عبادات و طاعات الهي تعظيم نمايند و آن را به خاطر رسول خدا صلی الله علیه و آله بزرگ بشمارند.[۱]
شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از قول ابان بن عثمان نقل می کند که : چون عبد اللَّه بن عبد المطلب بالغ شد، عبد المطلب آمنه‏ دختر وهب زهرى را براى او گرفت و پس از تزويج برسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) آبستن شد، از آمنه روايت شده كه گويد چون به او آبستن شدم احساس نكردم و در دوران آبستنى اثر سنگينى حمل‏ كه بر حسب عادت بزنان دست ميدهد به من دست نداد، در اين ميان خواب ديدم كه گويا كسى نزد من آمد و گفت تو بخير الانام آبستنى چون هنگام زائيدن رسيد بسيار بمن آسان بود و چون خارج شد با دو دست و دو زانو خود را از زمين پرهيز داد و شنيدم يكى گفت خير البشر را زائيدى او را بواحد صمد پناه ده از شر هر ستمكار و حسود ...[۲]
چون وجود شريف رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) در رحم مادرش حضرت آمنه سلام الله علیها منعقد گرديد عبدالله بن عبدالمطلب علیه‌السلام به همراه بازرگانان قريش براي تجارت عازم شام شد و در بازگشت از شام در يثرب (مدينه منوره) بيمار و پس از مدتي در همان جا بدرود حيات گفت و از این رو علارغم اشتیاق فراوان به دیدار فرزند به آرزوي هميشگي خويش در ديدن نوزاد شريف خود نايل نيامد.
وي دو ماه و به روايتي هفت ماه پيش از ميلاد مسعود رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) وفات يافت و هنگامي كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) به دنيا آمد، سايه پدر بر سرش نبود و در عوض، جد بزرگوارش حضرت عبدالمطلب از او نگهداري كرد و جاي خالي پدر را براي او پر نمود.

1-  ألاقبال بالأعمال الحسنة، ج 3، ص 62.
2- كمال الدين،ترجمه كمره ‏اى، ج‏1، ص302
منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -