انهار
انهار
مطالب خواندنی

ورود أمیرالمؤمنین علي (علیه السلام) به صفين (37 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

معاوية بن ابي‌سفيان كه از زمان خلافت عمر بن خطاب به حكومت شام منصوب شده بود، در عصر خلافت عثمان بن عفان به خاطر رابطه خويشاوندي با وي و اموي بودن هر دو، از موقعيت ممتازي برخوردار و به يك حاكم مقتدر و مستبد تبديل شد.

پس از آن كه حضرت علي علیه‌السلام با رأي آزاد و مستقيم مردم به خلافت رسيد و در صدد زدودن نابكاري‌‌ها؛ تبعيضات و ستمگري‌هاي حاكمان پيشين برآمد و براي اين منظور بسياري از عاملان و حاكمان نالايق را بركنار نمود، با مخالفت‌ها و سرپيچي‌هاي معاوية بن ابي‌سفيان، حاكم شام روبرو گرديد و ارسال نامه‌هاي متعدد و رفت و آمد پيك‌هاي مختلف، تأثيري در ياغي‌گري‌هاي معاويه برجا نگذاشت و سرانجام به نبرد و جنگي بزرگ تبديل گرديد.

نبرد بزرگ سپاهيان اسلام به فرماندهي امام علی علیه‌السلام و سپاهيان شام به سركردگي معاويه بن ابي‌سفيان در سرزميني ميان شام و عراق، معروف به صفين در كنار رود فرات به وقوع پيوست. حضرت علي علیه‌السلام پس از گردآوري نيروهاي رزمنده و جهادگر، در روز بيست و دوم محرم سال 37 قمري وارد سرزمين صفين گرديد و به طلايه‌داران سپاهش، به فرماندهي مالك اشتر نخعى پيوست.

معاوية بن ابي‌سفيان نيز در همين ماه وارد صفين شد و به طلايه‌داران سپاه خويش به فرماندهي ابوالأعور سلمي ملحق شد. به حرمت ماه محرم، طرفين از جنگ و نبرد با يكديگر در اين ماه خودداري كردند ولي با پايان يافتن محرم و آغاز ماه صفر، نبرد بي‌امان طرفين آغاز گرديد و تعداد فراواني از دو طرف كشته، زخمي و اسير گرديدند. ولي تلفات شاميان چند برابر شهدا و زخميان سپاه حضرت علي علیه‌السلام بود.

سرانجام با دسيسه‌هاي معاويه و عمرو بن عاص در واپسين مراحل جنگ، سپاهيان شامي براي گريز از هجوم بي‌امان سپاهيان حضرت علي علیه‌السلام، قرآن‌ها را بر روي نيزه كرده و خواستار صلح و حكميت قرآن شدند. همين نيرنگ، موجب فريب‌خوردگي برخي از متحجران و مقدس مآبان سپاه امام علي علیه‌السلام شد و اختلاف و پراكندگي آنان را به ارمغان آورد و موجب آن شد كه بدون دست‌يابي به نتيجه مطلوب، به جنگ پايان دهند و خاتمه كار را به حكميت واگذارند.[۱]


1- نك: بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 32، ص 430؛ شرح نهج البلاغه (ابن ابي الحديد)، ج 3، ص 215؛ الفتوح (ابن اعثم كوفي)، ص 460؛ كشف الغمه (علي بن عيسي اربلي)، ج 1، ص 334؛ انساب الاشراف - ترجمه اميرالمؤمنين علیه‌السلام - (بلاذري)، ص 185.

منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -