انهار
انهار
مطالب خواندنی

4ـ مضطربه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
 4-    مضطربه
مسأله 494- مضطربه یعنی زنی که چند ماه خون دیده ولی عادت معیّنی پیدا نکرده اگر بیشتر ازده روز خون ببیند و همه خونهایی که دیده یک جور باشد1 چنانچه عادت خویشان او هفت روز است باید هفت روز را حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد و اگر کمتر از مثلاً پنج روز است باید همان را حیض قرار دهد. و بنابراحتیاط واجب، در تفاوت بین شماره عادت آنان و هفت روز، که دو روز است، کارهایی را که بر حائض حرام است ترک نماید و کارهای استحاضه را بجا آورد، یعنی به دستوری که برای زن مستحاضه گفته شد عبادتهای خود را انجام دهد و اگر عادت خویشانش بیشتر از هفت روز مثلاً نه روز است، باید هفت روز را حیض قرار دهد و بنابراحتیاط واجب در تفاوت بین هفت روز و عادت آنان، که دو روز است، کارهای استحاضه را بجا آورد و کارهایی را که بر حائض حرام است ترک نماید.
1- اراکی: باید شماره عادت خویشان را حیض قراردهد و بقیّه را استحاضه و چنانچه خویشاوندانی نداشته باشد یا شماره عادت آنها مثل هم نباشد، همچنانکه در مسأله [486] بیان شد عمل نماید .
بهجت: چنانچه عادت خویشان او مشخص است آن مقدار را برای خود حیض و بقیّه را استحاضه قرار می دهد.
جوادی آملی: مضطربه ـ يعنی خانمی كه چند ماه خون ديده؛ ولی عادت معيّنی پيدا نكرده ـ اگر كمتر از ده روز خون ببيند، همه‌اش حيض است و چنانچه بيشتر از ده روز خون ببيند و نشانهٔ همهٔ خون‌هايی كه ديده يکنواخت باشد...
*****
گلپایگانی: مسأله- مضطربه یعنی زنی که چند ماه خون دیده ولی عادت معیّنی پیدا نکرده یا عادتش به هم خورده و عادت دیگری پیدا نکرده است، اگر بیشتر از ده روز خون ببیند و همۀ خونهایی که دیده یکجور باشد باید به عادت خویشان خود رجوع کند – چه عادت آنان هفت روز باشد یا کمتر یا بیشتر -  (صافی: ولی اگر عادت آنها  از هفت روز کمتر یا بیشتر باشد باید احتیاطی را که در مسأله [489] گفته شد، رعایت نماید) و اگر خویشانش  عادتی ندارند یا در عادت مختلف باشند باید در هر ماه از روزی که خون می بیند سه روز یا هفت روز یا شش روز را به دستوری که در مسأله [491] گذشت  حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد..
. صافی: باید در هر ماه، از روزی که خون می بیند هفت روز یا شش روز را حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد.
خوئی، تبریزی:مسأله-  مضطربه یعنی  زنی که چند ماه خون دیده ولی عادت معینی پیدا نکرده اگر بیش از ده روز خون ببیند و همه خونهایی که دیده دارای نشانه های حیض باشد، شش یا هفت روز را حیض قرار دهد و بقیّه استحاضه است.
سیستانی: مسأله- مضطربه یعنی زنی که دو ماه پشت سر هم خون دیده است، ولی با اختلاف – هم از جهت وقت و هم از جهت عدد- اگر بیش از ده روز خون ببیند و همۀ خونهایی که دیده یکجور باشد،  به این معنی که همه آنها یا دارای نشانه های حیض یا دارای نشانه های استحاضه باشد، حکم او بنابراحتياط حکم صاحب عادت وقتیه است که در غیر وقت عادت خود خون ببیند و به نشانه نتواند حیض را از استحاضه تمیز بدهد، که باید عادت بعضی از خویشان خود را حیض قرار بدهد و در صورتی که ممکن نباشد عددی بین سه و ده روز را برای خود حیض قرار دهد به بیان و شرحی که در مسأله [488 و 489] گذشت.
وحید: مسأله 500 – مضطربه یعنی زنی که چند ماه خون دیده ولی عادت معیّنی پیدا نکرده یا عادتش به هم خورده، و عادت دیگری پیدا نکرده اگر بیشتر از ده روز خون ببیند و همۀ خونهایی که دیده دارای نشانه های حیض باشد، چنانچه عادت خویشان او شش یا هفت روز است، همان را حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد. و اگر کمتر است – مثلاً پنج روز است – همان را حیض قرار دهد و بنابراحتیاط واجب، در تفاوت بین شماره عادت آنان و شش یا هفت روز- که یک یا دو روز است- کارهایی که بر حائض حرام است ترک نماید و کارهای استحاضه را بجا آورد و اگر عادت خویشانش بیشتر از هفت روز – مثلاً نه روز است- شش یا هفت روز را حیض قرار دهد و بنابر احتیاط واجب در تفاوت بین شش یا هفت و عادت آنان – که دو روز یا سه روز است- کارهایی را که بر حائض حرام است ترک نماید و کارهای استحاضه را بجا آورد.
مکارم: مسأله 474 -  مضطربه یعنی زنی که چند ماه، خون دیده، ولی عادت معیّنی پیدا نکرده است، اگر ده روز یا کمتر خون ببیند همه اش حیض است و اگر بیشتر از ده روز ببیند چنانچه بعضی نشانه حیض داشته باشد و از سه روز کمتر و از ده روز بیشتر نباشد، حیض محسوب می شود و اگر همه اش یکجور باشد مطابق عادت خویشاوندان خود عمل می کند (اگر عادت همه یا اکثریت قاطع آنها یکسان باشد) و هر گاه عادت آنها مختلف باشد، احتیاط آن است که عادت خود را هفت روز قرار دهد.
سبحانی: مسأله 425 – زنی که چند ماه خون دیده ولی عادت معیّنی پیدا نکرده است چند صورت دارد:
1- در تمام ماه فقط ده روز یا کمتر – حداقلّ سه روز خون می بیند - خون می بیند؛ همه اش حیض است.
2-  در تمام ماه بیشتر از ده روز خون می بیند و روزهایی که آن خون نشانه های حیض را دارد، بیشتر از سه روز و کمتر از ده روز است؛ همۀ این روزها حیض محسوب می شود.
3- اگر همه روزهای بیشتر از ده روز از نظر اوصاف یکسان است، به عادت اکثر قاطع خویشان از نظر عدد عمل کند.
4- اگر خویشان از نظر شمارۀ ایّام مختلف هستند، هفت روز حیض و باقیمانده را استحاضه محسوب کند.
مظاهری: مسأله 397- وقتیّه یا مضطربه یا مبتدئه اگر بیشتر از ده روز خونی ببیند که چند روز آن نشانه حیض را دارد، چنانچه خونی که نشانۀ حیض دارد کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نباشد، باید تمام آن را حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد، و اگرخونی که نشانه حیض دارد کمتر از سه روز یا بیشتر از ده روز باشد، یا همۀ خونها یکجور باشد، باید به اندازه عادت خویشان خون حیض قرار دهد، و چنانه خویش ندارد، یا شماره عادت آنان یکجور نیست، یا دسترسی به آنان ندارد، باید تا هفت روز را حیض قرار دهد.
زنجانی: مسأله – مبتدئه یعنی زنی که دفعه اول خون دیدن اوست. و مضطربه یعنی زنی که بیش از یک بار خون دیده، ولی عادت معیّنی نه در وقت و نه در عدد پیدا نکرده،  یا عادتش از بین رفته و عادت تازه ای پید ا نکرده است. این دو در احکام حیض و استحاضه یکسان هستند بجز در حکمی که در مسأله [504] خواهد آمد.
مبتدئه  و مضطربه اگر خونی ببیند که نشانه های حیض را داشته باشد باید به وظایف حائض رفتار کند و اگر بعد روشن شود که آن خون حیض نبوده (مثلاً خون سه روز درضمن یک دهه ادامه نیابد) باید عبادتهای واجبی را که ترک کرده قضا کند و اگر خونی که می بیند نشانه های حیض را نداشته باشد باید به احکام مستحاضه عمل کند.
مبتدئه یا مضطربه اگر چند روز خون ببیند، چنانچه این خون صفات حیض را نداشته باشد استحاضه است، و اگر نشانه های حیض را داشته باشد و از سه روز کمتر و از ده روز بیشتر نباشد همگی حیض است. اما اگر خون نشانه دار بیش از ده روز ادامه یابد، مقدار عادت یکی از خویشاوندان در سنّ و سال خود را حیض قرار می دهد و اگر هیچ یک از خویشاوندانش عادت معیّنی نداشته باشند، یا به آنها دسترسی نداشته باشد، شش یا هفت روز را برای خود حیض قرار می دهد (و بنابراحتیاط این مقدار را از اول خونها قرار می دهد) و در هر دو صورت (رجوع به عادت برخی خویشاوندان یا حیض قرار دادن شش یا هفت روز) مستحبّ است تا ده روز استظهار کند (چنانچه در مسأله اختصاصی [487 بعد از مسأله 480 متن اصلی] گذشت) و پس از آن باید به احکام مستحاضه عمل کند.
مبتدئه یا مضطربه اگر خونی ببیند که برخی از آن نشانه های حیض را دارد و برخی نشانه های حیض را ندارد، سه صورت دارد:
 الف: خون نشانه دار از سه روز کمتر و از ده روز بیشتر نباشد، در این صورت خون نشانه دار را حیض و خون بدون نشانه های حیض را استحاضه قرار می دهد.
ب: خون نشانه دار کمتر از سه روز باشد، که باید آن خون نشانه دار و مکمل آن را تا سه روز از خونهای بی نشانه حیض قرار دهد و پس از پاک شدن، نماز و سایر عبادتهای واجبی را که ترک کرده قضا کند (و بنابراحتیاط اگر می تواند کسری سه روز را از خونهایی که پس از خونهای نشانه دار است تکمیل می کند) و خون بعد از سه روز را استحاضه قرار می دهد.
ج: خون نشانه دار بیشتر از ده روز باشد در این صورت برای تعیین مقدار حیض خود به عادت یکی از خویشاوندان خویش در این سن و سال مراجعه می کند و اگر هیچیک از آنها عادت نداشته باشند یا به آنها دسترسی نداشته باشد شش یا هفت روز از خونهای نشانه دار را حیض قرار می دهد (و بنابراحتیاط این مقدار را از اول خونهای نشانه دار قرار می دهد) و در هر دو صورت خونهای بعد را استحاضه قرار می دهد. البته در صورت اول و سوم این مسأله مستحبّ است تا ده روز استظهار کند. (همانطور در مسأله اختصاصی [487 بعد از مسأله 480 متن اصلی] گذشت).
مبتدئه یا مضطربه اگر پیش از گذشتن ده روز از خونی که با نشانه های حیض دیده ، بار دیگر خونی ببیند که نشانه های حیض را داراست ، مثلاً پنج روز خون سیاه، سپس نه روز خون زرد و سپس چند روز خون سیاه ببیند ، اگر مجموع خونهایی که نشانه های حیض را دارند از ده روز بیشتر نباشد، همه آنها حیض است و مستحبّ است تا ده روز استظهار کند (همانطور که در مسأله اختصاصی [487 بعد از مسأله 480 متن اصلی] گذشت) . و اگر مجموع خونهای نشانه دار از ده روز بیشتر باشد، به مقدار عادت یکی از خویشاوندان خویش در این سنّ و سال را حیض قرار می دهد (و بنابراحتیاط این مقدار را از اول خونها قرار می دهد) و پس از ده روز مستحاضه است . لازم به ذکر است که در تمام صورتهای این مسأله اگر مضطربه نسبت به مقداری از عدد یا وقت حیض اطمینان داشته باشد، باید آن را رعایت کند؛ بنابراین اگر اکثر حیض او منظم نباشد، ولی در سالهای اخیر هیچگاه عادت وی مثلاً از هشت روز کمتر نبوده باشد باید در صورت امکان عادت خود را از این مقدار کمتر قرار ندهد، هرچند عادت تمام خویشاوندانش کمتر از آن باشد . همچنین اگر ابتدای عادت وی از جهت وقت نامشخص باشد و گاه چند روز قبل از آغاز ماه خون می بیند و گاه از آغاز ماه، ولی همیشه در سالهای کنونی وی در سه روز اول ماه خون می بیند، در این صورت خون سه روز اول ماه را باید حیض قرار دهد، هرچند نشانه های حیض را دارا نباشد.
مسأله 495- مضطربه اگر بیشتر از ده روز خونی بببیند که چند روز آن نشانه حیض و چند روز دیگر نشانه استحاضه دارد1، چنانچه خونی که نشانه حیض دارد کمتر از سه روز یا بیشتر از ده روز نباشد، همه آن حیض است2 و اگر خونی که نشانه حیض را دارد کمتر از سه روز باشد باید همان را حیض قرار دهد و تا هفت روز بقیّه به دستوری که در مسأله قبل گفته شد رفتار نماید3 و همچنین است اگر پیش از گذشتن ده روز از خونی که نشانه حیض دارد دوباره خونی ببیند که آن هم نشانه حیض را داشته باشد، مثل آنکه پنج روز خون سیاه و نه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سیاه ببیند، باید خون اول را حیض قراردهد4 و بقیّه آن را تا هفت روز به دستوری که در مسأله قبل گفته شد رفتار نماید.
این مسأله در رساله آیت الله مکارم نیست.
1- سیستانی: باید به دستوری که در ابتدای مسأله [489] گفته شد عمل نماید.
2- گلپایگانی، صافی: چنانچه خونی که نشانه حیض دارد کمتر از سه روز یا بیشتر از ده روز باشد باید به دستوری که در مسأله قبل گفته شد رفتار نماید و اگر خونی که نشانه حیض دارد کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نباشد همه آن حیض است ولی اگر پیش از گذشتن ده روز از خونی که نشانه حیض دارد دوباره خونی ببیند که آن هم نشانه حیض را داشته باشد-مثل آن که پنچ روز خون سیاه و نه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سیاه ببیند- باید در هر دو خون که نشانه حیض دارد احتیاط کند به ترک آنچه بر حائض حرام است و بجا آوردن کارهای مستحاضه.
خوئی، تبریزی، وحید: چنانچه خونی که نشانه حیض دارد کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نباشد همه آن حیض است و اگر همه آن را که نشانه حیض دارد نشود حیض قرار دهد مثل آن که پنج روز به نشانه های حیض و پنج روز به نشانه های استحاضه و پنج روز دوباره به نشانه های حیض ببیند، پس اگر آنچه به نشانه های حیض است هر کدام را بشود حیض قرار دهد به این که هر کدام کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نباشد.  باید در هر دو خون احتیاط کند*و آنچه در وسط است و به نشانه های حیض نیست استحاضه قرار دهد و اگر فقط یکی از آنها را بشود حیض قرار داد همان را حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد.
. تبریزی: باید اولی را حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد.
* وحید: به جمع بین تروک حائض و اعمال مستحاضه...
فاضل: چنانچه خونی که نشانه حیض دارد کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نباشد خونی که نشانه حیض دارد حیض است و خونی که نشانه استحاضه دارد استحاضه می باشد و اگر خونی که نشانه حیض را دارد کمتر از سه روز باشد باید به عادت خویشان خود نگاه کند اگر هفت روز است باید هفت روز حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد و اگر عادت خویشان کمتر از هفت روز یا بیشتر از هفت روز است به دستوری که در مسأله قبل گفته شد عمل نماید، یعنی باید همان را حیض قرار دهد و تا هفت روز بقیّه به دستوری که در مسائل قبل گفته شد رفتار نماید. و اگر پیش از گذشتن ده روز از خونی که نشانه حیض دارد دوباره خونی ببیند که آن هم نشانه حیض را داشته باشد، مثل آن که پنج روز خون سیاه و نه روز خون زرد و دوباره پنج روز خون سیاه ببیند، باید خون اول را حیض قرار دهد و بقیّه آن را تا هفت روز به دستوری که در مسأله قبل گفته شد رفتار نماید.
بهجت: چنانچه خونی که نشانه حیض دارد کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نباشد، همه آن حیض است  و اگر خونی که نشانه حیض دارد، کمتر از سه روز باشد باید بنابراحتیاط تا هفت روز را حیض قرار دهد.
3- اراکی: باید همان را حیض قرار دهد و در تعداد روزها به خویشاوندان خود مراجعه کند و به دستوری که درمسأله قبل گفته شد رفتار نماید...
4- اراکی: و در بقیّه آن به دستوری که در مسأله قبل گفته شد رفتار نماید.
زنجانی، سبحانی، مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 494.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -