انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام حائض

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مسأله 450- چند چیز بر حائض حرام است1:
اوّل: عبادتهایی که مانند نماز2 باید با وضو یا غسل یا تیمّم بجا آورده شود3 ، ولی بجا آوردن عبادتهایی که وضو و غسل و تیمّم برای آنها لازم نیست، مانند نماز میّت، مانعی ندارد.
دوم: تمام چیزهایی که بر جنب حرام است و در احکام جنابت گفته شد.
سوم: جماع کردن در فرج، که هم برای مرد حرام است و هم برای زن4، اگر چه به مقدار ختنه گاه داخل شود و منی هم بیرون نیاید5، (بلکه احتیاط واجب آن است که مقدار کمتر از ختنه گاه را هم داخل نکند6) و در دُبُر زن حائض، وطی کردن، کراهت شدیده دارد7.
1- زنجانی: چندچیز بر حائض و کسی که شرعا محکوم به حائض بودن است حرام است...
مظاهری: سه چیز بر حائض حرام است...
2- مکارم: و روزه و طواف خانه خدا...
3- سیستانی: که اگر زن حائض اینگونه اعمال را به قصد عمل صحیح انجام دهد جایز نیست...
زنجانی: و در مدتی که حائض می باشد، یا در مدتی که شرعاً محکوم به حائض بودن است، اگر چنین عبادتهایی را – هرچند به امید ثواب- بجا آورد معصیت کرده است...
وحید: مراد از حرمت در مورد این عبارت این است که جایز نیست آنها را به قصد امر و مطلوبیت شرعی بجا آورد...
4- مکارم: سوم: نزدیکی کردن، که هم برای مرد حرام است و هم برای زن. چهارم: طلاق دادن در این حالت نیز باطل و بی اثر است. [پایان مسأله]
مظاهری: و در پشت زن حائض ، دخول کردن کراهت شدید دارد. [پایان مسأله].
5- بهجت: [پایان مسأله]
وحید: و بنابراحتیاط واجب از وطی در دُبُر زن حائض اجتناب شود. و غیر از نزدیکی کردن با زن حائض، سایر استمتاعات –مانند بوسیدن و ملاعبه نمودن- مانعی ندارد.
زنجانی: و وطی زن در دُبُربطور کلی شدیداً مکروه است و خلاف احتیاط استحبابی است و در حال حیض، احتیاط استحبابی اکید در ترک آن است.
6- تبریزی، سبحانی: [پایان مسأله] .
سیستانی: و این حکم شامل وطی در دُبُر نمی شود، ولی بنابر احتیاط وطی  زن در دُبُر اگر راضی نباشد، چه حائض باشد چه نباشد، جایز نیست.
7- اراکی: در دُبُر زن حائض، وطی کردن، محلّ اشکال است.
خوئی: بنابراحتیاط لازم وطی زن در دُبُر، چه حائض باشد چه نباشد، حرام است.
گلپایگانی، صافی: در دُبُر زن حائض هم وطی ننماید چون کراهت شدیده دارد.
فاضل: وطی کردن در دُبُر زن حائض اگر راضی باشد، کراهت شدیده دارد.
مسأله 451- جماع کردن در روزهایی هم که حیض زن قطعی نیست ولی شرعاً باید برای خود حیض قرار دهد حرام است1. پس زنی که (بیشتر از ده روز خون می بیند و2) باید به دستوری که بعداً گفته می شود3 روزهای عادت خویشان خود را حیض قرار می دهد، شوهرش نمی تواند در آن روزها با او نزدیکی نماید4.
این مسأله در رساله آیات عظام مکارم و مظاهری نیست.
1- زنجانی: جایز نیست...
2- [قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله زنجانی نیست]
3- نوری: به مسأله شماره [489] و [490] مراجعه شود...
4- زنجانی: همچنین در روزهایی که زن شرعاً می تواند برای خود حیض قرار دهد (همچون روزهای استظهار که در مسأله [اختصاصی 487، ذیل مسأله 480 متن اصلی] توضیح داده می شود) اگر زن آن روزها را حیض قرار دهد ، شوهرش نمی تواند در آن روزها با او نزدیکی کند، و لازم نیست در حیض قراردادن از شوهر خود اجازه بگیرد، اگر چه احتیاط استحبابی در اجازه گرفتن است.
مسأله 452- اگر شماره روزهای حیض زن به سه قسمت تقسیم شود و مرد در قسمت اول آن، با زن خود در قبل جماع کند، بنابراحتیاط واجب باید1 هیجده نخود طلا کفاره به فقیر بدهد2 و اگر در قسمت دوم جماع کند، نه نخود و اگر در قسمت سوم جماع کند، باید3 چهار نخود و نیم بدهد4. مثلاً زنی که شش روز خون حیض می بیند، اگر شوهرش در شب یا روز اول و دوم با او جماع کند باید5 هیجده نخود طلا بدهد و در شب یا روز سوم و چهارم نه نخود و در شب یا روز پنجم و ششم باید 6 چهار نخود و نیم بدهد.7
1- گلپایگانی، صافی: مستحب بلکه احوط است...  نوری: بنابر احتیاط مستحب...    مظاهری: مستحب است...
2- فاضل: اگر با همسر حائض خود جماع در «قبل» کند،  بنابراحتیاط واجب بايد کفاره بدهد و مقدار آن به ترتیب زیر می باشد: شماره روزهای حیض زن به سه قسمت تقسیم شود و مرد اگر در قسمت اول آن جماع کند، هیجده نخود طلا کفاره به فقیر بدهد...
3- [کلمه «باید» در رساله آیات عظام: گلپایگانی، فاضل و صافی نیست]
4- مظاهری: [پایان مسأله].
وحید: اگر مرد با زن خود در حال حیض نزدیکی کند –بنابراحتیاط مستحب- در قسمت اول آن ، هیجده نخود طلای مسکوت و در قسمت دوم، نه نخود و در قسمت سوم ، چهار نخود و نیم کفاره بدهد...
5- گلپایگانی، صافی: مستحب بلکه احوط است...
6-  [کلمه «باید» در رساله آیات عظام : گلپایگانی، فاضل و صافی نیست]
7- وحید: و کفاره بر زن نیست.
*****
خوئی ، تبریزی: مسأله- اگر مرد با زن خود در حال حیض نزدیکی کند (خوئی: چه از قبل باشد چه از دُبُر) لازم است استغفار کند و احتیاط مستحب آن است که کفاره بدهد. کفاره نزدیکی در حال حیض، در قسمت اول آن هیجده نخود طلای سکه دار و در قسمت دوم، نه نخود و در قسمت سوم چهار نخود و نیم است مثلاً زنی که شش روز خون حیض می بیند ، اگر شوهرش در شب یا روز اول و دوم با او جماع کند هیجده نخود طلا و در شب یا روز سوم و چهارم نه نخود و در شب یا روز پنجم و ششم چهار نخود و نیم بدهد.
سیستانی: مسأله- اگر مرد با زن خود در حال حیض نزدیکی کند لازم است استغفار کند، و کفاره واجب نیست گرچه بهتر است؛ و کفاره آن در اوّل حیض یک مثقال طلای سکه دار و در وسط آن نصف مثقال و در آخر آن یک چهارم مثقال است و مثقال شرعی 18 نخود است.
مکارم: مسأله 439- نزدیکی کردن در حال حیض هم برای مرد و هم برای زن حرام است و چنانچه مرد در این حالت با همسر خود خود نزدیکی کند بهتر است کفاره دهد؛ و کفاره آن، در ثلث اول روزهای حیض، یک مثقال طلای سکه دار، یا قیمت آن است (مثقال شرعی هیجده نخود می باشد) و اگر درثلث دوم باشد نیم مثقال و اگر درثلث سوم باشد یک چهارم مثقال است؛ بنابراین اگر ایّام عادت شش روز است، دو روز اول یک مثقال ، دو روز وسط نیم مثقال و دو روز آخر یک چهارم مثقال شرعی کفاره دارد.
زنجانی: مسأله- اگر مرد با زن خود در حال حیض از جلو نزدیکی کند لازم است استغفار کند و مستحب، بلکه مطابق احتیاط مستحب است که در نزدیکی با زن در حال حیض – چه از جلو باشد چه از پشت – کفاره بدهد و کفاره آن در مسأله {452} بیان می شود.
کفاره نزدیکی در حال حیض، صدقه دادن به مسکین است، به این ترتیب که: اگر شماره روزهای حیض زن به سه قسمت تقسیم شود، کفاره نزدیکی در قسمت اول آن: یک دینار شرعی (حدود 22 نخود طلای سکه دار و در قسمت دوم: نیم دینار (حدود 11 نخود) ، و درقسمت سوم: ربع دینار (حدود پنج نخود و نیم) است؛ مثلاً زنی که شش روز خون حیض می بیند ، اگر شوهرش در شب یا روز اول و دوم با او جماع کند، یک دینار شرعی و در شب یا روز سوم و چهارم نیم دینار، و در شب یا روز پنجم  وششم ربع دیناربدهد. و بهتر آن است که در قسمت سوم هم نیم دینار هم بدهد و از آن بهتر آن است که در هر سه قسمت یک دینار بدهد و اگر نتواند کفاره بدهد، به یک مسکین صدقه بدهد.
رأی محققان در وزن دینار شرعی گوناگون است: مشهور آن را هیجده نخود دانسته اند و برخی از محققان بیش از بیست و یک نخود؛ اندازه ذکر شده در بالا بر مبنای بالاترین مقداری است که ذکر شده است. .
مسائل اختصاصی
خوئی، تبریزی: مسأله 459- سیستانی: 451- جوادی آملی: مسأله 469 - غیر از نزدیکی کردن با زن حائض سایر استمتاعات مانند بوسیدن و ملاعبه نمودن مانعی ندارد.
زنجانی: مسأله 459- غیر از نزدیکی کردن با زن حائض سایر بهره گیری های جنسی مانند بوسیدن و ملاعبه نمودن، مانعی ندارد، ولی بهره گیری از مابین ناف تا زانو مکروه و خلاف احتیاط استحبابی است.
مکارم: مسأله 441- بازی کردن با همسر در حال حیض، حرام نیست و کفاره هم ندارد.
مسأله 453- وطی در دُبُر زن حائض، کفاره ندارد1.
این مسأله در رساله آیات عظام  گلپایگانی، صافی، بهجت،  مکارم ،سبحانی و مظاهری نیست.
1- اراکی : بنابر احتیاط واجب کفاره دارد.
خوئی، تبریزی، سیستانی، زنجانی: رجوع کنید به ذیل مسأله 452.
*****
وحید: مسأله 459 - بنابراحتیاط مستحب برای وطی در دُبُر زن حائض، بر طبق مسأله قبل کفاره بدهد.
نوری: مسأله - بر مرد لازم است چنانکه گفته شد با زن خود  در حال حیض در قبل نزدیکی نکند و اگر نزدیکی کرد مرتکب گناه شده است، باید استغفار کند؛ ولی دادن کفاره -که ذکر می شود-  بنابر احتیاط مستحبّی است.
مسأله 454- لازم نیست طلای کفّاره را از طلای سکه دار بدهد، ولی اگر بخواهد قیمت آن را بدهد باید قیمت سکه دار بدهد.
این مسأله در رساله آیات عظام: اراکی ، بهجت، فاضل و مظاهری نیست.
سیستانی، مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 452.
*****
گلپایگانی، صافی: مسأله- بهتر آن است که طلای کفّاره را سکه دار بدهد، ولی اگر ممکن نباشد قیمت آن کافی است.
خوئی، تبریزی، وحید: مسأله – اگر طلای سکه دار ممکن نباشد قیمت آن را بدهد.
زنجانی: مسأله- اگر طلای سکه دار ممکن نباشد، پولی به قیمت آن پرداخت شود.
سبحانی: مسأله 390 - لازم نیست طلای کفاره را سکه دار بدهد ، ولی اگر بخواهد قیمت آن را بدهد باید به قیمت روزی که می پردازد حساب کند.
مسأله 455- اگر قیمت طلا در وقتی که جماع کرده با وقتی که می خواهد به فقیر بدهد فرق کرده باشد، باید قیمت وقتی را که می خواهد به فقیر بدهد حساب کند.
این مسأله در رساله آیات عظام  سیستانی ، بهجت، و مظاهری نیست
سبحانی: رجوع کنید به ذیل مسأله 454.
*****
مکارم: مسأله 440 - هر گاه بخواهد قیمت طلا را بپردازد باید به قیمت روزی که می پردازد حساب کند.
مسأله 456- اگر کسی هم در قسمت اول و در هم قسمت دوم و هم در قسمت سوم حیض، با زن خود جماع کند1، باید2 هر سه کفاره را که روی هم سی و یک نخود و نیم می شود بدهد.
این مسأله در رساله آیات عظام مکارم، سیستانی و بهجت نیست.
1- زنجانی: هر سه کفاره را که یک دینار و سه چهارم (حدود سی و هشت نخود و نیم) می شود بدهد.
2- گلپایگانی، صافی: مستحبّ بلکه احوط است...
وحید: بنابراحتیاط مستحب...
نوری، مظاهری: بهتر است ...
[کلمه «باید» در رساله آیات عظام: خوئی و تبریزی نیست]
مسأله 457-اگر انسان بعد از آنکه در حال حیض جماع کرده و کفّاره آن را داده دوباره جماع کند باز هم باید1 کفاره بدهد2.
این مسأله در رساله آیات عظام : خوئی، تبریزی، سیستانی، ،زنجانی، بهجت و وحید نیست.
1- گلپایگانی، صافی: مستحبّ بلکه احوط است...
نوری: بهتر است...
سبحانی: بنابراحتیاط واجب...
جوادی آملی: بنابراحتیاط لازم...
2- مظاهری: مستحب است باز هم کفاره بدهد؛ و اگر کفاره نداده بهتر است برای هر جماع یک کفاره بدهد.
مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 458.
مسأله 458- اگر با زن حائض چند مرتبه جماع کند1 و در بین آنها کفّاره ندهداحتیاط واجب2 آن است3 که برای هر جماع یک کفّاره بدهد.
این مسأله در رساله آیات عظام  سیستانی و بهجت نیست.
1- خوئی، تبریزی، زنجانی: بهتر آن است که برای هر جماع یک کفاره بدهد.
 2- گلپایگانی، صافی، وحید، جوادی آملی: احتیاط مستحبّ...
3- نوری: بهتر است...
مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 457.
*****
مکارم: مسأله 442 - هر گاه نزدیکی را تکرار کند مستحب است کفاره را نیز تکرار نماید.
زنجانی: مسأله- اگر با زن حائض در یک قسمت حیض - مثلاً در یک سوم ابتدای آن - چند مرتبه جماع کند بهتر آن است که برای هر جماع یک کفّاره بدهد.
مسأله 459- اگر مرد در حال جماع بفهمد زن حائض شده، باید فوراً از او جدا شود1 و اگر جدا نشود بنابراحتیاط واجب باید کفاره بدهد2.
این مسأله در رساله آیات عظام سیستانی،  بهجت و مظاهری نیست.
1- گلپایگانی، تبریزی، صافی: [پایان مسأله]
2- خوئی، زنجانی: احتیاط مستحبّ این است که کفاره بدهد.
وحید، نوری: بنابر احتیاط مستحب کفاره دهد.
مکارم: و اگر جدا نشود گناه کرده و بنابر احتیاط مستحب باید کفاره نیز بپردازد.
مسأله 460- اگر مرد با زن حائض زنا کند یا با زن حائض نامحرمی به گمان اینکه عیال خود اوست جماع نماید، احتیاط واجب آن است که کفاره بدهد1.
این مسأله در رساله آیات عظام سیستانی، بهجت و مظاهری نیست.
1- اراکی، تبریزی: کفاره واجب نمی شود (اراکی: اگر چه احتیاط مستحبّ است).
گلپایگانی، خوئی، صافی، وحید: احتیاط مستحبّ این است که کفاره بدهد.
مکارم، نوری: احتیاط آن است که کفاره دهد.
*****
زنجانی: مسأله – اگر مرد با زن حائض نامحرم به گمان اینکه همسر خودش است جماع کند، احتیاط مستحب این است که کفاره بدهد.
مسأله 461-کسی که نمی تواند کفاره بدهد1 بهتر آن است که صدقه ای به فقیر بدهد و اگر نمی تواند بنابر احتیاط واجب باید استغفار کندو هر وقت توانست باید کفاره را بدهد.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- اراکی: بنابراحتیاط واجب باید استغفار کند، و هر وقت توانست باید کفاره را بدهد.
گلپایگانی، صافی: استغفار کند و هر وقت توانست احتیاط مستحبّ آن است که کفاره را بدهد.
وحید: احتیاط مستحب آن است که به یک فقیر صدقه بدهد و اگر نتوانست استغفار کند.
فاضل: بنابراحتیاط باید به اندازه سیر شدن یک فقیر گرسنه، صدقه بدهد و اگر نمی تواند، استغفار کند.
2- مکارم: اگر نمی تواند باید از گناه خود استغفار کند.
خوئی، تبریزی، سیستانی، زنجانی: رجوع کنید به ذیل مسأله 452.
نوری: رجوع کنید به مسأله اختصاصی 454، بعد از مسأله 451 متن.
*****
مظاهری: مسأله-  کسی که نمی تواند کفاره بدهد خوب است صدقه ای به فقیر بدهد. و اگر نمی تواند استغفار کند.
مسائل اختصاصی
خوئی، تبریزی، زنجانی: مسأله 466- کسی که از روی نادانی یا فراموشی با زن در حال حیض نزدیکی کند کفاره ندارد.
وحید: مسأله 466- کسی که از روی نادانی در صورتی که جاهل قاصر باشد یا فراموشی با زن در حال حیض نزدیکی کند کفاره ندارد. ولی در جاهل مقصر محل اشکال است.
زنجانی: مسأله 467- اگر مرد به اعتقاد این که زن حائض است با او نزدیکی کند و بعداً معلوم شود كه حائض نبوده است کفاره ندارد.
جوادی آملی: مسأله 480- آميزش با همسر در حال حيض، اگر از روی نادانی يا فراموشی باشد، كفاره ندارد؛ همچنين اگر به اعتقاد اينكه زن حائض است، با او آميزش كند و سپس معلوم شود كه حائض نبوده، كفاره ندارد.
مسأله 462- طلاق دادن زن در حال حیض، به طوری که در کتاب طلاق گفته می شود باطل است.
مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله450.
*****
زنجانی: مسأله - طلاق دادن زن در حال حیض، با شرایطی که در احکام طلاق گفته می شود باطل است.
مسأله 463- اگر زن بگوید: حائضم یا از حیض پاک شده ام1، باید حرف او را قبول کرد2 .
1- سیستانی: چنانچه محلّ اتّهام نباشد...
زنجانی: و اطمینان به دروغ بودن گفته اش نباشد...
2- بهجت: مگر این که اطمینان پیدا شود که دروغ می گوید.
سیستانی: ولی اگر محل اتّهام باشد قبول حرف او محلّ اشکال است.
مکارم: مگر اینکه مورد سوء ظن باشد.
مظاهری: مگر آنکه متّهم باشد.
جوادی آملی: در صورتی كه دليلی بر خلاف گفته او نباشد، ادعای وی پذيرفتنی است.
مسأله 464-اگر زن در بین نماز حائض شود نماز او باطل است1 .
1- زنجانی: و ادامه دادن آن حرام می باشد.
مکارم: و نباید ادامه دهد.
سیستانی: ‌حتی اگر حیض بعد از سجده آخرو قبل از آخرین حرف سلام باشد بنابر احتیاط واجب.
مسأله 465- اگر زن در بین نماز شک کند که حائض شده یا نه، نماز او صحیح است1 ولی اگر بعد از نماز بفهمد که در بین نماز حائض شده نمازی که خوانده باطل است2.
 این مسأله در رساله آیات عظام بهجت و مظاهری نیست.
1- مکارم:‌[پایان مسأله].
فاضل: به شک خود اعتنا نکند و نماز را ادامه دهد...
2- سیستانی:‌همچنانکه در مسأله قبل گذشت.
زنجانی: بلی، ‌اگر در نماز مغرب بعد از دو رکعت حائض شود، نماز را رها می کند و احتیاط آن است که بعد از پاک شدن نماز مغرب را از جایی که حائض شده تمام کند و قضا نیز بنماید.
مسأله 466- بعد از آنکه زن از خون حیض پاک شد،‌واجب است برای نماز1 و عبادتهای دیگری که 2 باید با وضو یا غسل یا تیمم بجا آورده شود، غسل کند3. و دستور آن مثل غسل جنابت است ولی برای نماز باید5 پیش از غسل یا بعد از آن وضو هم بگیرد6. و اگر پیش از غسل وضو بگیرد بهتر است.
1 بهجت: و روزه...
2- زنجانی: امور دیگری که...
3- مظاهری: و لازم نیست برای نماز وضو بگیرد گرچه بهتر است وضو هم بگیرد.
4- فاضل: ولی غسل حیض کفایت از وضو نمی کند...
سیستانی: ‌و از وضو کفایت می کند...
زنجانی: و نیازی به وضو ندارد...
وحید: و احتیاط مستحب آن است که پیش از غسل وضو هم بگیرد.
5- بهجت: بنابر اظهر...
6- خوئی، سیستانی، تبریزی، نوری: بهتر آن است که پیش از غسل (تبریزی: یا بعد از غسل) وضو هم بگیرد.
زنجانی: احتیاط مستحبّ آن است که پیش از غسل یا بعد از آن وضو بگیرد و بهتر آن است که پیش از غسل وضو بگیرد.
فاضل: برای نماز پیش از غسل یا بعد از آن باید وضو هم بگیرد و اگر پیش از غسل وضو بگیرد افضل است.
*****
مکارم: مسأله 448 - هنگامی که زن از حیض پاک شود باید برای انجام عبادات خود غسل کند و اگر دسترسی به آب ندارد تیمم نماید، دستور غسل حیض مثل غسل جنابت است و از وضو نیز کفایت می کند، ولی احتیاط مستحب آن است که وضو هم بگیرد (خواه پیش از غسل باشد یا بعد از غسل).
مسأله 467-بعد از آن که زن از خون حیض، پاک شد، اگر چه غسل نکرده باشد، طلاق او صحیح است، و شوهرش هم می تواند با او جماع کند1،(ولی احتیاط مستحب آن است که پیش از غسل از جماع با او خودداری نماید2). اما کارهای دیگری که در وقت حیض بر او حرام بوده مانند توقف در مسجد و مس خطّ قرآن3، تا غسل نکند بر او حلال نمی شود4.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- خوئی، تبریزی: و أولی این است که جماع  پس از شستن فرج باشد...
زنجانی: و بهتر این است که جماع پس از شستن فرج باشد...
سبحانی: پس از شستن محلّ ، می تواند با او نزدیکی کند...
2- زنجانی: جماع پیش ازغسل کراهت شدید دارد...
وحید: احتیاط واجب این است که جماع بعداز شستن فرج باشد، و احتیاط مستحب آن است که پیش از غسل –خصوصا در جایی که شدّت میل نباشد- از جماع با او خودداری نماید...
[قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله مظاهری نیست].
3- زنجانی: مانند ورود در مسجد الحرام و مسجد پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و نیز در سایر مساجد در غیر صورت عبور، و مسّ خطّ قرآن...
4- مکارم: بنابر احتیاط واجب.
اراکی: کارهای دیگری که در وقت حیض بر او حرام بوده، به جز مسّ خطّ قرآن و اسم خداوند ومانند آن، پس از قطع خون، هر چند غسل نکرده باشد حرام نمی باشد؛ ولی مسّ خطّ قرآن و اسم خداوند ومانند آن چون بدون طهارت جایز نیست باید غسل کند.
*****
سیستانی: مسأله - بعد از آنکه زن از خون حیض پاک شد، اگرچه غسل نکرده باشد، طلاق او صحیح است، و شوهرش هم می‌تواند با او نزدیکی کند، ولی احتیاط لازم آن است که نزدیکی پس از شستن فرج باشد، و احتیاط مستحب آن است که پیش از غسل، از نزدیکی با او خودداری نماید. اما کارهای دیگری که در وقت حیض از جهت اشتراط طهارت بر او حرام بوده ـ مانند مسّ خط قرآن ـ تا غسل نکند بر او حلال نمی‏شود. و همچنین است ـ بنا بر احتیاط واجب ـ کارهایی که ثابت نشده که حرمت آنها از جهت اشتراط به طهارت باشد مثل توقف در مسجد..
مسأله 468- اگر آب برای وضو و غسل کافی نباشد و به اندازه ای باشد که بتواند یا غسل کند یا وضو بگیرد، بنابر احتیاط واجب باید غسل کند و بدل از وضو تیمم نماید1. و اگر فقط برای وضو کافی باشد و به اندازه غسل نباشد باید وضو بگیرد و عوض غسل تیمم نماید و اگر برای هیچ یک از آنها آب ندارد، باید دو تیمم کند، یکی بدل از غسل و دیگری بدل از وضو.
این مسأله در رساله آیات عظام بهجت و مظاهری نیست.
1- اراکی، گلپایگانی، صافی: اگر آب برای وضو و غسل کافی نباشد و به اندازه ای باشد که بتواند یا غسل کند یا وضو بگیرد، باید غسل کند و بدل از وضو تیمم نماید...
خوئی، تبریزی، وحید: اگر آب برای وضو و غسل کافی نباشد و به اندازه ای باشد که بتواند غسل کند باید غسل کند و بهتر(وحید:  واحتیاط مستحب) آن است که بدل از وضو تیمم نماید...
مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 466.
*****
فاضل: مسأله- اگر آب برای غسل کافی نباشد ولی به اندازه ای باشد که بتواند وضو بگیرد، باید وضو بگیرد و عوض غسل تیمم کند و اگر به اندازه هیچ یک از انها آب ندارد باید دو تیمم کند، یکی بدل از غسل و دیگری بدل از وضو.
زنجانی:مسأله-  اگر آب برای وضو و غسل کافی نباشد و به اندازه ای باشد که بتواند غسل کند، باید غسل کند و احتیاط مستحب آن است که بدل از وضو تیمم هم بنماید، و اگر فقط برای وضو کافی باشد و به اندازه غسل نباشد باید عوض غسل تیمم کند و احتیاط مستحب آن است که وضو هم بگیرد. و اگر برای هیچ یک از آنها آب ندارد باید بدل از غسل تیمم نموده و بنابراحتیاط مستحب تیمم دیگری هم بدل از وضو بگیرد.
سیستانی: مسأله- اگر آب برای وضو و غسل کافی نباشد و به اندازه ای باشد که بتواند غسل کند، باید غسل کند و بهتر آن است که  بدل از وضو تیمم نماید و اگر فقط برای وضو کافی باشد و به اندازه غسل نباشد ، بهتر آن است که وضو بگیرد و عوض غسل تیمم نماید. و اگر برای هیچ یک از آنها آب ندارد باید بدل از غسل تیمم کند، و بهتر آن است که بدل از وضو نیز تیمم نماید.
مسأله 469- نمازهای یومیه ای که زن1 در حال حیض نخوانده2، قضا ندارد، ولی روزه های واجب را3 باید قضا نماید4.
1- خوئی، تبریزی، سیستانی: نمازهایی که زن...
2- زنجانی: نمازهای یومیه ای که به سبب حیض از زن فوت شده ...
3- خوئی، تبریزی، زنجانی: که در حال حیض نگرفته...
سیستانی: روزه های ماه رمضان را که در حال حیض نگرفته...
4- زنجانی: و نمازهای غیریومیه که بر دیگران واجب است باید قضا کند.
سیستانی: و همچنین بنابراحتیاط لازم روزه هایی که به نذر در وقت معیّن واجب شده و در حال حیض نگرفته باید قضا نماید.
*****
امام خامنه ای: مسأله - روزهایی را که زن به خاطر عادت ماهانه یا زایمان روزه نگرفته است، باید پس از ماه رمضان قضا کند.
وحید: مسأله 457 - نمازهایی که زن در حال حیض نخوانده قضا ندارد؛ و حکم نماز آیات در مسأله [1506] خواهد آمد. و روزه ماه رمضان را باید قضا نماید، ولی در روزه واجب به نذر معیّن –یعنی نذر کرده باشد که روز معیّنی روزه بگیرد- اگر مصادف با ایّام حیض شود بنابراحتیاط واجب قضا نماید.
مسأله 470- هرگاه وقت نماز داخل شود و بداند1 که اگر نماز را تأخیر بیندازد حائض می شود، باید فوراً نماز بخواند2.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- خوئی، تبریزی، نوری: یا احتمال دهد...
جوادی آملی: یا مطمئن باشد...
مکارم: یا گمان داشته باشد...
2- سیستانی، وحید: و همچنین است بنابر احتیاط لازم (وحید: بنابراحتیاط واجب)اگر احتمال دهد که چنانچه نماز را تأخیر بیندازد حائض می شود.
زنجانی: بلکه بنابراحتیاط مستحبّ اگر احتمال هم بدهد، نماز را فوراً بخواند.
مسأله 471- اگر زن نماز را تأخیر بیندازد و از اول وقت به اندازه انجام واجبات یک نماز بگذرد1 و حائض شود2، قضای آن نماز بر او واجب است3، ولی در تند خواندن و کند خواندن و چیزهایی دیگر باید ملاحظه حال خود را بکند4، مثلاً زنی که مسافر نیست اگر در اول ظهر نماز نخواند، قضای آن در صورتی واجب می شود که به مقدار خواندن چهاررکعت نماز به دستوری که گفته شد5 از اول ظهر بگذرد و حائض شود6 و برای کسی که مسافر است گذشتن وقت به مقدار خواندن دو رکعت کافی است7 و نیز باید ملاحظه تهیه  شرائطی را که دارا نیست بنماید، پس اگر به مقدار فراهم آوردن آن مقدمات و خواندن یک نماز بگذرد و حائض شود قضا واجب است وگرنه واجب نیست.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- خوئی،گلپایگانی، تبریزی، صافی: به اندازه خواندن یک نماز با تحصیل طهارت از حدث بگذرد...
زنجانی: به اندازه خواندن یک نماز بگذرد...
سیستانی: به اندازه خواندن یک نماز با تمام مقدّمات، از قبیل تحصیل لباس پاک و وضو بگذرد...
2- زنجانی: چنانچه می توانسته نمازش را در وقت بخواند – هر چند به این صورت که مقدمات آن مانند: وضو گرفتن یا غسل یا تیمم کردن یا پاک بودن بدن یا لباس و یافتن جهت قبله را قبل از وقت انجام دهد، یا نماز را بدون حرج، تند بخواند- ...
3-مظاهری: [پایان مسأله].
سیستانی: بلکه اگر وقت داخل شده در حالی که زن می توانسته یک نماز با وضو یا غسل بلکه با تیمم بخواند و نخوانده باشد، بنابر احتیاط واجب باید آن نماز را قضا کند هر چند وقت برای تحصیل سایر شرائط وافی نبوده است...
گلپایگانی، صافی: بنابر احتیاط واجب باید قضای آن نماز را بجا آورد...
4- زنجانی: قضای آن نماز بر او واجب است و در چگونگی نماز باید ملاحظه حال خود را بکند...
5- خوئی، تبریزی: به مقدار خواندن چهار رکعت نماز با تحصیل طهارت از حدث...
سیستانی، جوادی آملی: به مقدار خواندن چهار رکعت نماز با انجام وضو یا تیمم...
[عبارت «به دستوری که گفته شد» در رساله آیات عظام: گلپايگاني، صافی و زنجانی نیست]
6- زنجانی: و می توانسته قبل از وقت، مقدمات نماز را تهیه کند و مدت زمان به قدری است که بتواند بدون حرج با تند خواندن، نماز را بجا آورد...
7- گلپایگانی، صافی: [پایان مسأله]
خوئی، تبریزی، سیستانی: با تحصیل طهارت کافی است.[پایان مسأله]
زنجانی: با شرائط ذکر شده کافی است.[پایان مسأله]
*****
وحید: مسأله 477 - اگر زن نماز را از اول وقت تأخیر بیندازد و به اندازه خواندن یک نماز واجد شرایط و فاقد موانع صحّت به حسب حال خود ش بگذرد و حائض شود، قضای آن نماز بر او واجب است؛ و همچنین است -بنابراحتیاط واجب- اگر به مقدار نماز با طهارت از حدث هر چند با تیمم وقت داشته باشد اگر چه متمکن از داشتن بعضی از شرایط، مانند ساتر و طهارت از خبث نباشد.
مکارم: مسأله 452 - هرگاه زن در اوّل وقت به اندازه انجام واجبات يك نماز پاك باشد و نماز نخواند و حائض شود، آن نماز را بايد بعداً قضا كند و در اندازه «وقت براى انجام واجبات» بايد ملاحظه حال خود را نمايد، مثلاً براى مسافر به اندازه دو ركعت و براى حاضر، به اندازه چهار ركعت و كسى كه وضو ندارد، وقت وضو را نيز بايد در نظر بگيرد و همچنين تطهير لباس و بدن و اگر فقط به اندازه خود نماز وقت داشته باشد احتياط واجب، قضا كردن نماز است.
مسأله 472- اگر زن در آخر وقت نماز از خون پاک شود1 و به اندازه غسل و وضو و مقدمات دیگر2 نماز مانند تهیه کردن لباس یا آب کشیدن آن3 و خواندن یک رکعت نماز یا بیشتر از یک رکعت وقت داشته باشد، باید نماز را بخواند و اگر نخواند باید قضای آن را بجا آورد4.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- مکارم: باید غسل کند و نماز را بخواند؛ حتی اگر به اندازه یک رکعت نماز وقت داشته باشد احتیاط واجب خواندن نماز است. و در صورت نخواندن، قضای آن را بجا آورد.
2- فاضل: به اندازه غسل و مقدمات دیگر...
3- خوئی، تبریزی، سیستانی ، وحید، زنجانی، مظاهری: به اندازه غسل (مظاهری: یا تیمم)..
4- گلپایگانی، صافی: بلکه اگر فقط به اندازه یک رکعت نماز با طهارت از حدث وقت داشته باشد، احتیاط لازم خواندن نماز با طهارت است، اگر چه به قدر تهیه سایر مقدمات وقت نداشته باشد؛  و اگر نخواند قضاء آن را بجا آورد.
زنجانی: و اگر می توانسته با تهیه مقدمات از قبل، نماز را در این وقت بخواند، داشتن وقت برای تهیه مقدمات پس از پاک شدن، لازم نیست و همین مقدار که بتواند نماز اشخاصی را که به خاطر اضطرار و عذر به صورت خاصی خوانده می شود – مثلاً با لباس نجس یا بدون لباس- بخواند کفایت می کند و اگر این مقدار هم وقت نداشته باشد، نماز واجب نیست. و اگر می توانسته با تحصیل مقدمات قبل از پاک شدن، نمازش را پس از پاک شدن در آخر وقت بخواند، ولی چون تحصیل مقدمات نکرده اکنون قادر به خواندن نماز – هرچند نماز افراد معذور – نیست، نماز فعلاً بر او واجب نیست ولی قضای آن واجب است.
مسأله 473- اگر زن حائض1 به اندازه غسل و وضو وقت ندارد2، ولی می تواند با تیمم نماز را در وقت بخواند آن نماز بر او واجب نیست3، اما اگر گذشته از تنگی وقت4 تکلیفش تیمم است، مثل آن که آب برایش ضرر دارد، باید تیمم کند و آن نماز را بخواند5.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- گلپایگانی، صافی: بعد از پاک شدن...
2- فاضل: اگر زن حائض به اندازه غسل وقت ندارد...
3- مکارم: هر گاه در آخر وقت پاک شود، اما وقت برای غسل ندارد، و فقط می تواند تیمم کند و یک رکعت نماز را در وقت و بقیّه را در خارج وقت بجا آورد، نماز بر او واجب نیست...
سبحانی: بنابراحتیاط واجب آن نماز را بخواند...
4- زنجانی: از جهت دیگر...
5-فاضل:  و اگر نخواند واجب است قضای آن را بجا آورد.
زنجانی: و در صورتی که نخواند لازم است قضا نماید.
مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 472.
*****
خویی، تبریزی،سیستانی، وحید 479: مسأله- اگر زن حائض بعد از پاکی به اندازه غسل وقت ندارد، ولی می تواند با تیمم نماز را در وقت بخواند، احتیاط واجب آن است که آن نماز را با تیمم بخواند، و در صورتی که نخواند قضا بر او واجب نیست.  اما اگر گذشته از تنگی وقت، از جهت دیگر تکلیفش تیمم است –مثل انکه آب برایش ضرر دارد- باید تیمم کند و آن نماز را بخواند و در صورتی که نخواند لازم است قضا نماید*.
.سیستانی: احتیاط واجب آن است که آن نماز را با تیمم بخواند، و در صورتی که نخواند قضا نماید...
*وحید: واجب است تیمم کند و آن نماز را بخواند و در صورتی که نخواند واجب است قضا نماید.
مسأله 474- اگر زن حائض بعد از پاک شدن شک کند که برای نماز وقت دارد یا نه، باید نمازش را بخواند.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
مسأله 475- اگر به خیال این که به اندازه تهیه مقدمات نماز1 و خواندن یک رکعت وقت ندارد2 نماز نخواند و بعد بفهمد وقت داشته، باید قضای آن نماز را بجا آورد.
این مسأله در رساله آیات عظام بهجت، مکارم و مظاهری نیست.
1- سیستانی: به اندازه تحصیل طهارت از حدث...
2- زنجانی: اگر به خیال این که برای خواندن یک رکعت نماز- با خصوصیاتی که در مسأله [471] گفته شد- وقت ندارد...
مسأله 476- مستحب است زن حائض در وقت نماز، خود را از خون پاک نماید و پنبه و دستمال را عوض کند و وضو بگیرد1 و اگر نمی تواند وضو بگیرد تیمم نماید و در جای نماز رو به قبله بنشیند و مشغول  ذکر و دعا و صلوات شود2.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- مظاهری: و اگر نمی تواند خود را پاک کند با همان حال وضو بگیرد...
2- وحید: مشغول ذکر و تسبیح و تهلیل و تحمید به مقدار نماز بشود.
سیستانی: و بهتر آن است که در این حال تسبیحات اربعه را انتخاب کند.
مسأله 477- خواندن و همراه داشتن قرآن 1 و رساندن جایی از بدن به حاشیه و مابین خط هاي قرآن2 و نیز خضاب کردن به حنا و مانند آن برای حائض مکروه است3.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- زنجانی: خواندن سوره هایی که سجده واجب ندارند و همراه داشتن قرآن...
2- گلپایگانی، صافی: رساندن جایی از بدن به ورق قرآن که خط قرآن در آن نباشد مثل حاشیه و بین سطرها...
خوئی، سیستانی، تبریزی: رساندن جایی از بدن به ما بین خطهای قرآن...
زنجانی:  رساندن جایی از بدن به جلد یا حاشیه یا ما بین خطهای قرآن...
3- سیستانی: بگفته جمعی از فقها مکروه است.
مکارم: شایسته نیست.
*****
وحید: مسأله 483- خضاب کردن به حنا و مانند آن و رساندن جایی از بدن را به مابین خط های قرآن برای حائض مکروه است، و همراه داشتن قرآن، و خواندن قرآن برای او مانعی ندارد (وحید: مگر سوره های دارای سجده واجب به تفصیلی که در مسأله {355} گذشت).
مظاهری: مسأله 388-  همراه داشتن قرآن و رساندن جایی ازبدن به جلد و حاشیه قرآن برای حائض مکروه است.
جوادی آملی: مسأله 495- چند چيز برای حائض مكروه است؛ مانند خواندن قرآن ـ غير از آيات سجده‌دار كه قرائت آن‌ها حرام است ـ و همراه داشتن آن، رساندن جايی از بدن به حاشيه و ميان خط‌های قرآن و رنگ كردن موها به حنا و مانند آن.
مسأله اختصاصی
مظاهری: مسأله 378- زن در حال حیض می تواند غسل های واجب یا مستحب مانند غسل جنابت و جمعه را بجا آورد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -