کد2603
آدرس/نام فایل
عنواناحکام ازدواج
محتوا

سؤال989 ـدو قلوهایى که به هم چسبیده اند و شاید هر دو پسر یا هر دو دختر یا مختلط باشند و امکان جدا شدن آنها نیست، آیا مى توانند ازدواج کنند؟

پاسخ:اوّلاً عدم امکان جدا شدن با فرض پیشرفت مسائل پزشکى و جرّاحى اگرموردى داشته باشد، بسیار نادر است.و ثانیاً در فرض عدم امکان ازدواج براى آنهاجایز نیست.

سؤال990 ـاگر اجراى عقد نکاح دائم همراه با فشار و شکنجه روحى اعمال شده باشد از طرف خانواده زوجه نسبت به زوج و زوجبر اثر اکراه و اجبار، حاضر به قبول یک هزار سکه بهار آزادى به عنوان مهریه مى شود،آیا این عقد و مهریه صحیح است؟

پاسخ:چنانچه عقد و مهریه هردو از روى اکراه باشد، هرگاه زوج عقد مذکور را با مهر مذکور بعداً اجازه کرده باشد،عقد و مهر صحیح است.

سؤال991 ـپدرِما، ما را رهاکرده و هیچ اعتنایى به ما نمى کند و گاهى مدتى مى گذرد که از هم خبر نداریم، آیا درامر ازدواج باید از او اجازه بگیریم، یا لازم نیست؟

پاسخ:بطور کلّى چنانچه ولىّ دختر، دختر را مطلق العنان و آزاد گذاشته و در شؤون او دخالت نمى کند، اذن واجازه او لازم نیست. و همین که دختر بالغه و رشیده باشد، یعنى مصلحت خویش را درامر ازدواج تشخیص دهد مى تواند ازدواج کند.

سؤال992 ـاز نظر فقهى خنثى به چه کسى مى گویند؟ و نکاح و طلاق این افراد پس از تغییرجنسیت چگونه است؟

پاسخ:به کسى که مرد یا زن بودن او مشخص نباشد خنثى گفته مى شود، حال ممکن است اصلاً آلت جنسى نداشته باشد یا هر دو آلت جنسى را داشته باشد.

سؤال993 ـآیا افراد خنثى مى توانند تغییر جنسیت بدهند؟ یعنى به زن یا مرد تبدیل شوند؟

بلى این افراد مى توانند با عمل جراحى خود را تبدیل به زن یا مرد کنند. وبعد از اینکه با عمل جراحى جنس معین شد، تمام احکام آن جنس را خواهند داشت ومى توانند با دیگرى ازدواج کنند.

سؤال994 ـشخصى از طرف خانمى به نام فاطمه و مردى به نام حسن وکالت داشت که عقد ازدواج آنها رابخواند، در هنگام اجراء صیغه، کلمه موکلتى و موکلى را به زبان نیاورد و فقط گفت انکحت فاطمه لحسن... آیا این عقد صحیح است؟

پاسخ:بلى این عقد صحیح است و نیازى به دومرتبه خواندن نیست.

سؤال995 ـاگر دخترى شخصى را وکیل خود جهت عقدش با زید قرار داد و بعد از مدتى شخص دومى را وکیل خود جهت عقدش با عمرو قرار مى دهد و بعداً هر دو وکیل صیغه عقد راانشاء مى کنند، بدون اطلاع یکدیگر. آیا زن وقتى که شخص دومى را وکیل خود قرار داد اینعمل، عزل شخص اولى از وکالت نیست؟و اگر وکالت هر دو صحیح باشد در صورمذکوره ذیلاً عقد کدام وکیل صحیح است؟

1ـ هر دو عقد در یک زمان واقع شود.

2ـ تقدّم و تأخّر هر یک معلوم نیست.

3ـ عقد وکیل اولزمانش مقدّم بوده بر عقد وکیل دوم.

4ـ و بالعکس یعنى عقد وکیل دوم زمانش مقدّم بوده بر عقد وکیل اول.

پاسخ:ظاهراً با توکیل دوموکالت اول باطل مى شود، ولى تا وقتى این مسأله به اطلاع وکیل اول نرسیده است وکالت او به قوت خود باقى است. لذا اگر وکیل اول زودتر عقد کرد عقد او صحیح است و یا اگروکیل دوّم زودتر عقد کرد، عقد او صحیح است و در صورت همزمان بودن احتیاطاً هر دوطلاق دهند و بعد براى یک نفر عقد کنند.

سؤال996 ـمردى دخترى را که در شهر دیگر بوده به عقد فضولى به نکاح خود درآورده وعقدنامه را براى او فرستاده، وقتى از آن دختر سوال کرده اند که آیا راضى هستى سکوت کرده، بعد از مدتى پدر زوجه گفته است که آن دختر آزاد است و مى تواند برود شوهرکند، دختر هم بدون ردّ عقد اول به عقد دیگرى درآمده، آیا عقد دوم صحیح است؟

پاسخ:چون در قبول عقد فضولى قول یا فعلى که دلالت بررضایت و قبول باشد، لازم است و در فرض سوال ظاهراً صورت نگرفته است، لذا عقد اولباطل بوده و عقد دوم صحیح است.

سؤال997 ـمردى درحال بیمارى زنى را به عقد خود درآورده و قبل از دخول درهمان بیمارى مرده است در صورتى که عقدباطل باشد، آیا پسر متوفى مى تواند با آن زن ازدواج کند؟

پاسخ:بلى پسر این مرد متوفى مى تواند با این خانم بعد از فوت پدرش ازدواج کند چونازدواج پدر کالعدم بوده است.

سؤال998 ـمشهور بین فقها(ره) این است که زنا با زن شوهردار موجب حرمت ابدى مى شود، حال اگر فرزندى ازاین راه به وجود آید، حلال زاده است یا خیر؟ و آیا محرمیّت حاصل مى شود و حکم ارث آنها چیست؟

پاسخ:به نظر این جانب زنا با زن شوهردار موجبحرمت ابدى نمى شود، لذا اگر بعد از طلاق یا فوت زوج و انقضاى عده، آنها با همازدواج کرده اند عقد آنها صحیح است و تمام احکام زن و شوهرى بر آن مترتب مى شود وفرزندان آنها حلال زاده هستند، ولى اگر عقد واقع نشده است احتیاط این است که با هم ازدواج نکنند.

سؤال999 ـزنى با اعتقاد به اینکه از شوهر خود طلاق گرفته به ازدواج مرد دیگرى درآمده است و قبل از آنکه دخولى محقق شود، معلوم شده که از شوهر اوّل خود طلاق نگرفته است، آیا این زن مى تواند بعد ازطلاق از شوهر اوّل به ازدواج شوهر دوم درآید؟

پاسخ:در فرض سوال دلیلى بر حرمت ابدى وجود ندارد، اگر چه بهتر این است که با او ازدواج نکند.

سؤال1000 ـشخصى وکالت در اجراى صیغه طلاق در زمان معینى داشته است و پس از گذشت زمان معین و تمام شدن عدّه، زن شوهر کرده استسپس معلوم شده، وکیل صیغه طلاق را جارى نکرده است، اکنون وظیفه چیست؟

پاسخ:در فرض سؤال، این زن همسر شرعى شوهر اوّل است وباید بلافاصلهاز شوهر دوّم جدا شود ونیاز به طلاق ندارد ولى باید براى همبستر شدن با شوهر اول عدّه وطى به شبهه ملحوظشود.

سؤال1001 ـاگر زن بدون عده ازدواج کرد حکم آن چیست؟

پاسخ:اگر قبل از گذشت عده با کسى ازدواج کند بر آنمرد حرام مؤبد مى شود. و باید فوراً از همدیگر جدا شوند و دیگر نمى توانند باهمدیگر ازدواج کنند. بلى اگر نسبت به مسأله جاهل بوده اند وعقد درعده انجام گرفته ودخول بعد از گذشت عده صورت گرفته، موجب حرمت ابدى نمى شود.

سؤال1002 ـفرموده اید ازدواج موقت با زنهاى اهل کتاب مانعى ندارد،اگر بدانیم مشرک هستند آیا باز هم جایز است؟

پاسخ:بلى، درجواز ازدواج موقت با زن کتابیه، ملاک اهل کتاب بودن است و فرقى نیست که موحد باشندیا مشرک، هر چند که اگر مشرک باشند محکوم به نجاستند.

سؤال1003 ـآیا ازدواج مرد مسلمان با زن اهل کتاب (مسیحى) جایزاست؟

پاسخ:ازدواج دائم بین مسلمان و اهل کتاب جایز نیست،ولى ازدواج موقت با زن اهل کتاب شرعاً مانعى ندارد.

سؤال1004ـآیا مرد مى تواند زنى را که متعه او بوده و مدتش تمام نشده به عقددائم خود درآورد؟

پاسخ:تجدید عقد چه دائم، چه منقطع صحیح نیست مگر اینکه مدت متعه تمام شود یا مدّت باقى مانده را به او ببخشد و پس از آن عقد جدید خوانده شود.

سؤال1005 ـبا توجه به سوال قبل، آیا در عدّه عقد صحیح است یا باید پس از عده عقد بخوانند؟

پاسخ:در فرض سؤال لازم نیست عده نگه دارد، بلکه مرد مى تواند زنى را که متعه او بوده و مدتش تمام شده یامرد بخشیده و هنوز عده اش تمام نشده، به عقد دائم یا موقت خود درآورد. بلى اگر این زن بخواهد با دیگرى ازدواج کند، باید عده نگهدارد.

سؤال1006ـشخصى مى خواهد با زنى ازدواج دائم یا موقت کند، آیا لازم است از اوسؤال کند که شوهر دارد یا در عده است؟

پاسخ:اگر شک دارد که شوهر دارد یا نه، یا شک دارد که در عده است یا نه، سؤال و تجسّس لازم نیست. اما اگرمى داند که شوهر داشته و شک دارد که طلاق گرفته یا نه، یا مى داند در عده بوده و شک دارد که عده اش تمام شده یا نه، باید سؤال کند و در این فرض همین که زن بگوید طلاق گرفته ام و عده ام تمام شده، کفایت مى کند و تجسّس لازم نیست.

سؤال1007 ـ عیوبى که موجب فسخ عقد نکاح مى شوند مثل برص، کورى، خصاء وجبّ را تعریف بفرمایید؟

پاسخ:برص،  پیسى است و آن لکه هاى سفیدى است که روى پوست بدن پیدا مى شود.

ـ کورى به معناى این است که چشم نبیند،بنابراین اگر چشم ببیند ولو اینکه عیوبى داشته باشد، حکم کورى و عمى را ندارد.

ـ خصاء، به معناى کشیده یا کوبیده بودن بیضه هاى مرد است.

ـ جب، به معناى بریده بودن آلت است.

سؤال1008 ـمقصود از دیوانگى درعیوب موجب فسخ عقد نکاح چیست؟

پاسخ:اگر شخص بگونه اى باشدکه اوقات نماز را تشخیص ندهد دیوانه محسوب مى شود.

سؤال1009 ـ زوج به علت انزال زودرس قادر به تصرف و دخول نمى باشد، با اینکه عضو او منتشر مى شود، آیااین از موارد عنن محسوب مى شود؟

پاسخ:مستفاد از روایات ومنابع فقهى این است که اگر زوج قادر بر وطى نباشد زوجه با رعایت شرایطى حق فسخدارد.
فى روایة: «لایقدر على الجماع ابداً». و فى روایة اخرى: «لایقدر على اتیان النساء». و اسمى از انتشار و عدم انتشار عضو برده نشده است.

و در لغت هم عنن بهمعناى عجز و عدم قدرت و عدم تمایل آمده است. (فى مجمع البحرین: العنین الذى لایقدرعلى اتیان النساء ولایشتهى النساء، قال الأزهرى: سمّى عنیناً لأنّ ذکره یعنّ بقبلالمرأة، أی یعترض إذا أراد ایلاجه) و فى القاموس عنیّن کسکیّن، مَن لایأتى النِساءعجزاً أو لایریدهنّ... .

مضافاً بر اینکه (المقصود من النکاح الوطى، کما عن صاحب الجواهر«ره»). بنابراین مورد سؤال از موارد عنن است و دختر با رعایت شرایط مذکورهدر ذیل مسأله 2449 توضیح المسائل حق فسخ دارد. ضمناً با قطع نظر از آن مسأله اگر درموردى عسر و حرج شدید یا مفسده اى باشد و حاکم شرع مصلحت را در جدایى بدون مهلت بداند مى تواند زوج را وادار به طلاق کند و چنانچه زوج حاضر به طلاق نشد حاکم شرعبه تقاضاى زوجه حکم طلاق را صادر مى کند.

سؤال1010 ـزنى شوهر ندارد و در تماس با مرد نامحرمى قرار مى گیرد، آیا چگونه مى تواندغیر از صیغه نکاح به محرمیت این مرد درآید تا در عسر و حرج از نظر حجاب قرار نگیرد؟در ضمن این زن یک دختر غیربالغه هم دارد.

پاسخ:در فرض سوال اگر جد پدرى دختر زنده باشد و مصلحت دختر را بداند

مى تواند دختر را یکى دو ساعت به عقد آن مرد درآورد و محرمیت حاصل مى شود، ولى اگر جد پدرى زنده نیست به نظر این جانب ولایت غیر پدر و جد نسبت به تزویج غیربالغه مشکل است و احوط ترک است.

بلى مى تواند به مجتهد جامع الشرایط مراجعه کند، اگر مصلحت دانست و اجازه عقد داد مشکل حل مى شود.

سؤال1011 ـخواهرى به خواهر خود شیر داده است، آیا فرزندان این دو خواهر مى توانند با هم ازدواج کنند؟

پاسخ:در فرض مزبور فرزندان آنها با هم محرم مى شوند ونمى توانند با هم ازدواج کنند.

سؤال1012 ـآیاربیبه شخص بر پسرى که از همسر دیگر دارد و نیز بر پدر آن شخص محرم است؟

پاسخ:خیر، ربیبه شخص بر فرزند و بر پدر محرم نیست وپسر مى تواند با او ازدواج کند، پدر نیز مى تواند با او ازدواج کند.

سؤال1013 ـدر جلد اول جامع المسائل (ص 435) فرموده اید: ... اگر فرزند خوانده، پسر باشد و مادر خوانده، مادرِ بدون شوهر داشتهباشد، مى توانند او را به عقد دائم یا موقت پسر درآورند، پس از دخول به او،مادرخوانده، ربیبه و به او محرم مى شود.

سؤال این است که اگر بچه پسر هنوز ممیزنشده و زن را به عقد او درآورند و توسط زن و بدون توجه و اختیار بچه و حتى بدونالتذاذ جنسى، دخول محقق شود، آیا این عمل با این کیفیت موجب محرم شدن مى شود؟

پاسخ:بلى شرط محرم شدن ربیبه، صرف تحقق دخول استولو به مقدار حشفه و بدون توجه و اختیار وحتى در خواب یا اجباراً انجام شود، لذا درفرض سوال اگر بعد ازعقد دخول، به هر مقدار و به هر نحو، صورت گیرد، دختر آن زن ربیبه و به آن بچه محرم مى شود.

صفحه والدآیت الله العظمی فاضل لنکرانی (قدس سره), 4291
نوع محتوا36
کلیدواژه ها
شرح مختصر
کاربر2
تاریخ ایجاد
تاریخ ویرایش2012/08/12