فسخ نکاح

بزرگ نمایی کوچک نمایی

- بچه دار نشدن مرد

سؤال:زن و مردى پس از چند سال ازدواج بچّه دار نشدند، دکتر تشخیص داده است که عیب از جانب مرد بوده است و اکنون زن مى گوید شوهرش فاقد بیضه است و بچّه دار نشدن آنها بدین جهت است، در این صورت آیا زن مى تواند عقد را فسخ کند؟
پاسخ:در صورتى که آگاهى بر این امر نداشته، مى تواند فسخ کند مگر این که بعد از آگاهى راضى شده و با او زندگى کرده باشد.
2- بیماری ایدز
سؤال:آیا بیمارى ایدز را در هر یک از زن و مرد، از عیوبى که بتوان عقد نکاح را بدون طلاق فسخ کرد مى دانید؟
پاسخ:اگر به گواهى اهل اطّلاع این بیمارى در مرحله اى باشد که موجب سرایت و خطر گردد و شوهر حاضر به طلاق دادن زن نباشد، زن مى تواند طلاق خود را به وسیله حاکم شرع بگیرد و مرد نیز در این گونه موارد مى تواند زن را طلاق بدهد.
3- جنون
سؤال:شوهرم پزشک محترم و مطّلعى بوده که بعد از چند سال زندگانى مشترک زناشویى متأسّفانه مبتلا به جنون شد. من اختلال حواس او را به دادگاه اعلام و پزشک قانونى هم مراتب را تأیید کرده است، در صورتى که حاکم شرع حجر را ثابت و او را محجورٌعلیه بداند،آیا با صرف صدور حکم حجر، عقد نکاح فسخ مى شود؟ یا جهت وقوع فسخ ازدواج باز باید به محکمه مراجعه شود؟
پاسخ:زن مى تواند صیغه فسخ را جارى کند و احتیاط آن است که آن را به اطّلاع حاکم شرع برساند.
4-آگاهی از بیماری صرع بعد از عقد و ازدواج
سؤال:دخترى را به ازدواج دائمى پسرم در آورده ام و عروسى هم نموده اند، حال معلوم شده که دختر مدّتهاست به بیمارى صرع مبتلاست، خود دختر و دکترش هم تصدیق نموده اند ولى پدر و مادرش این مطلب را نگفته و پنهان نموده اند، حتّى دختر مى گوید: مى خواستم بگویم، ولى پدر و مادرم مانع شدند، تکلیف عقد و مهریه چیست؟
پاسخ:بیمارى صرع موجب خیار فسخ در عقد نکاح نیست و اگر بخواهد دختر را طلاق دهد،چنانچه عروسى نموده باید تمام مهر را بپردازد.
5- فسخ نکاح در صورت عدم بکارت
سؤال:آیا نبودن بکارت در دختر، باعث جواز فسخ عقد مى شود؟ و معناى فسخ چیست؟
پاسخ:در صورتى که شرط بکارت کرده باشد حقّ فسخ دارد و معمولا در محیطهاى ما، شرط بکارت به عنوان یک شرط ضمنى و از پیش توافق شده مى باشد و معناى فسخ این است که بگوید من عقد را فسخ کردم یا به هم زدم و به هر زبانى باشد کافى است.
6- عجز مرد از نزدیکی
سؤال:اگر مردى قبل از ازدواج از نزدیکى عاجز باشد و زن بعد از مراسم عروسى بفهمد و فوراً عقد و نکاح را به هم نزند و از شوهر جدا نشود، آیا در این صورت زن مى تواند بدون طلاق شوهر کند؟
پاسخ:در این موارد، زن باید به حاکم شرع مراجعه کند و حاکم یک سال به مرد مهلت مى دهد اگر درمان شد ازدواج باقى است، در غیر این صورت زن مى تواند نکاح را فسخ کند و احتیاج به طلاق نیست و به فرض که مرد بعد از آن هم خوب شود قابل بازگشت نیست مگر به صورت ازدواج جدید.
7- عدم سلامت جسمی و روانی همسر
سؤال:اگر تدلیس کننده خود زن باشد و شوهر پس از آگاهى از وجود عیب، نکاح را فسخ کند، موردى که داراى بیمارى روانى، سرگیجه، استفراغ، تشنج، پرخاشگرى و حالتهاى غیر عادى که ناشى از بیمارى روانى غیر قابل علاج باشد و پزشکان متخصص و شهود عینى تصدیق کرده اند آیا این فسخ صحیح است؟
پاسخ:هرگاه زوجه و کسان او طورى وانمود کنند که زن سالم است و در واقع سلامت زن به صورت شرط در ضمن عقد در آید و بعداً کشف خلاف شود شوهر مى تواند عقد را فسخ کند و اگر دخول نکرده، مهرى براى زن نیست و اگر قبل از آگاهى بر عیب دخول کرده است تمام مهر بر او لازم است و مى تواند آن را از تدلیس کننده بگیرد و اگر تدلیس کننده زن باشد مهر او ساقط است.
8- آگاهی از اعتیاد شوهر
سؤال:اگر زن بعد از عقد بفهمد همسرش معتاد است آیا مى تواند عقد را فسخ کند، تکلیف مهریه چه خواهد شد؟
پاسخ:اگر زن در موقع عقد شرط کند که هرگاه شوهر مثلا مسافرت نماید یا معتاد به موادّ مخدر گردد یا خرجى او را ندهد اختیار طلاق با او باشد این شرط باطل است ولى هرگاه شرط کند که او از طرف شوهرش وکیل باشد که هرگاه این کارها را انجام دهد خود را مطلّقه کند این وکالت صحیح است و در چنین صورتى حق دارد خود را طلاق دهد.
9- آگاهی به عدم توانایی بارداری همسر پس از دخول
سؤال:پسری با دختری ازدواج می کند.در شب زفاف (یعنی بعد از دخول) پسر متوجه می شود که همسرش رحم ندارد.یعنی این دختر تا آخر عمر نه می تواند حامله شود نه تا بحال خون قاعدگی دیده است.پسر هم از طریق دادگاه اقدام کرده و دادگاه گفته باید تمام مهریه را بپردازد.در حالی که دختر و پدرش فقط به قصد اخاذی از پسر این حقه را زده اند و همچنین دختر خودش از این ماجرا آگاه بود کاملا.حال می خواستم بدانم پسر باید باز هم تمام مهریه را بدهد؟؟؟
پاسخ:در فرض سؤال که عرفا مصداق تدلیس محسوب می شود حق فسخ دارد و چنانچه بلافاصله بعد از اطلاع فسخ کند دختر حق مهریه ندارد.
10- مردی که به علت زود انزالی امکان مجامعت ندارد
سؤال:مردی مبتلا به زود انزالی است و عملا امکان مجامعت ندارد، در حالی که منی از وی خارج می‌شود اما نمی‌تواند مقاربت نماید. آیا اگر پس از عقد شرعی حتی یکبار مقاربت نکرده باشد این امر عنن تلقی می‌شود و یا سبب فسخ نکاح می‌باشد؟
پاسخ:این امر عنن محسوب نمی شود ولی اگر منجر به عسر و حرج شدید زوجه شود حاکم شرع می تواند او را طلاق دهد (این گونه بیماری ها معمولا درمان دارد)
11- فسخ نکاح با فوت یکی از زوجین
سؤال:چرا مرد و زن بعد از فوت به یکدیگر نامحرم می شوند ؟یعنی هنگامی که یکی از آن دو می میرد دیگری نمی تواند به بدن او دست بزند ؟
پاسخ:1ـ دست زدن به بدن همسر اشکالی ندارد ولی تمام امور مربوط به ازدواج بعد از موت باقی نمی ماند زیرا مرگ باعث فسخ ازدواج و شروع عده است.
12- کسی که در مواقع خاص قادر به نزدیکی است
سؤال:اگر فردى در بعضى مواقع، به علّت وضعیّت خاصّ جسمانى اش، قادر بر نزدیکى نباشد، ولى در بعضى مواقع، که کلیّه شرایط فردى و محیطى مهیّا باشد، و طرف مقابل نیز همکارى لازم را بنماید، موفّق به این عمل شود، آیا این مشکل عنن محسوب شده، و موجب فسخ نکاح مى شود؟
پاسخ:در صورتى که فراهم شدن این شرایط میسّر باشد، عنن محسوب نمى شود.
13- کسی که با کمک دارو قادر به نزدیکی است
سؤال:اگر فردى از لحاظ جنسى در حالت عادى موفّق به عمل نزدیکى نباشد، ولى با استفاده از داروهاى موجود، که توسّط پزشکان مورد تأیید و تجویز است، قادر به این کار باشد. آیا بیمارى مذکور عنن محسوب، و موجب فسخ نکاح مى شود؟
پاسخ:بیمارى مزبور عنن محسوب نمى شود.
14- آگاهی به جنون همسر بعد از ازدواج
سؤال:دختر خانمى ازدواج نموده، و پس از آن طبق نظر متخصّصان و اقرار خانواده و خود دختر، معلوم شده که قبل از ازدواج داراى مرتبه اى از جنون بوده، و اکنون ادامه زندگى با ایشان غیر ممکن است. آیا شوهر حقّ فسخ دارد؟ و در صورت فسخ، آیا زوجه مستحقّ مهر المثل است، یا مهر المسمّى؟
پاسخ:شوهر حقّ فسخ دارد; ولى اگر دخول واقع شده باید مهر المسمّى را بپردازد.
15- آگاهی به سابقه بیماری روانی همسر بعد از ازدواج
سؤال:زنى به صورت مزمن مبتلا به جنون دائم یا ادوارى بوده، و سوابق جنون و بسترى شدن در بیمارستان روانى را از شوهر مخفى نگاه داشته، و حتّى پس از طرح دعوا از طرف مرد، نیز موضوع را انکار نموده است. مرد پس از ازدواج و دخول و گذشت چند سال، از نوع بیمارى و سوابق بسترى شدن قبلى زوجه در بیمارستان آگاهى نسبى یافته، و بلافاصله پس از اطّلاع، ضمن مشورت با حقوقدانها، اقدام به فسخ نکاح مى نماید. حال اگر بیمارى فوق توسّط کمیسیون پزشکى قانونى به صورت زیر تأیید گردد: «زوجه داراى سابقه اختلال روانى و واجد علائم جنون حدّاقلّ از سال 1367 (شش سال قبل از ازدواج) بوده، و در حال حاضر نیز دچار عوارض مزمن بیمارى است.» در فرض مسأله آیا مرد حقّ فسخ دارد، و به زن مهریّه اى تعلّق مى گیرد؟
پاسخ:سابقه بیمارى روانى به تنهایى براى فسخ کافى نیست. و با توجّه به این که چند سال با او زندگى کرده، و آثار محسوسى در این مدّت نبوده، نشان مى دهد که بهبودى نسبى یافته است. و وجود عوارض غیر محسوس، یا ضعیف گذشته، به تنهایى براى فسخ نکاح کافى نیست.
16- ادعای عدم بکارت زوجه از طرف زوج
سؤال:پسرم از دخترى با تأکید بر باکره بودن وى خواستگارى کرده، و صیغه عقد شرعى و دائمى زوجیّت با شرط باکره بودن زوجه جارى گردیده است. پس از گذشت ده ماه از اجراى صیغه دائمى عقد، و قبل از برگزارى مراسم ازدواج، زوجه اعلام مى دارد که پرده بکارت وى ازاله گردیده، (و این امر قطعى و اثبات شده است.) ولى خود زوج اقدام به ازاله بکارت کرده، امّا زوج با اتیان سوگند شرعى منکر ادّعاى زوجه مى باشد. لطفاً در این مورد به سؤالات زیر پاسخ فرمایید:
1ـ آیا پسرم، حقّ فسخ نکاح را دارد؟
2ـ آیا زوج باید اثبات کند که اقدامى نکرده است؟
3ـ در صورت فسخ نکاح، آیا زوجه حقّ دریافت مهر المسمّى، یا مهر المثل دارد؟
پاسخ: در صورتى که زوج و زوجه قبل از عروسى با هم رفت و آمد داشته و خلوت مى کرده اند، ادّعاى پسر پذیرفته نیست.
2- آرى تا ثابت نکند، در فرضى که در بالا گفتیم، ادّعاى او پذیرفته نیست.
3- در فرض بالا زوج حقّ فسخ ندارد.
17- عدم لزوم تصریح به عدم بکارت در خواستگاری
سؤال:یک سال پیش با دخترى آشنا شدم، که توسّط فرد دیگرى به طور نامشروع بکارت خود را از دست داده بود. با پرسش از دفتر بعضى مراجع، و رؤیت استفتائات ایشان، مبنى بر این که این جانب مى توانم بدون اذن پدر، دختر را به صیغه موقّت خود در آورم، با ایشان ازدواج موقّت کردم. حال پس از گذشت یک سال، خواستگارى براى او آمده است. آیا این خانم، که به عنوان دختر باکره مى خواهد با آن مرد ازدواج کند، لازم است بگوید باکره نیست؟
پاسخ:بر دختر لازم نیست وضع خود را به شوهر بگوید; امّا اگر بعداً بر شوهر ثابت شد که دختر باکره نیست، حقّ فسخ نکاح را دارد.
18- تدلیس و. پنهان نمودن عیوب در ازدواج
سؤال:خواهشمند است نظر خود را راجع به تدلیس ازدواج به طور مشروح بیان فرمایید. آیا پنهان نمودن نقص، مانند کچلى کلّى، یا موضعى، کم پشت، یا خالى بودن قسمتى از موهاى سر، در زن موجب حقّ فسخ براى مرد مى شود؟
پاسخ:هرگاه در موقع خواستگارى معایب خود را عمداً بپوشاند، و خود را غیر از آنچه هست نشان دهد، مصداق تدلیس است، و شوهر پس از اطّلاع حقّ فسخ دارد.
19- بیماری ایدز همسر
سؤال:با توجّه به این که یکى از راههاى سرایت بیمارى ایدز تماس جنسى است، لطفاً به سؤوالات زیر پاسخ دهید:
1ـ همبستر شدن با همسر مبتلا به ایدز چه حکمى دارد؟
2ـ آیا ازدواج با کسى که ایدز دارد جایز است؟
3ـ آیا بیمارى ایدز مبطل عقد است، یا مجوّزى براى طلاق مى باشد؟
پاسخ:جواب 1 تا 3:ازدواج با مبتلایان به ایدز باطل نیست; ولى چنانچه اطّلاع نداشته قابل فسخ است. امّا احتیاط آن است که زن با اجازه حاکم شرع خود را مطلّقه کند. و در هر صورت، اگر نزدیکى کردن خطر ابتلا به ایدز داشته باشد جایز نیست.
20- غیر طبیعی بودن اعضای بدن همسر
سؤال:جوانى دختر باکره اى را، مشروط بر صحّت کامل طرفین، به عقد ازدواج دائمى خود در آورده است. در اوّلین فرصت بعد از ازدواج، که زوجین با هم تنها شده اند، زوجه متوجّه مى شود که ناحیه ى فوقانى بدن شوهر دچار ناراحتى مادرزادى، قیفى شکل، ناموزون و غیر طبیعى است. بدین جهت مواقعه اى صورت نگرفت. در این صورت:
1ـ آیا زوجه اختیار فسخ نکاح را دارد؟
2ـ در فرض جواز فسخ نکاح، و با توجّه به این که زوجه مدخول بها نیست، آیا مى تواند نصف مهریّه و دیگر خسارات، از قبیل هزینه میهمانى و مانند آن، را از زوج مطالبه کند؟
پاسخ:این عیب از عیوب فسخ نکاح نیست; مگر این که قبلا شرط صحّت کامل کرده باشند. در این صورت زن حقّ فسخ از باب خیار تدلیس دارد، ولى در فرض مسأله که مواقعه صورت نگرفته مهر به او تعلّق نمى گیرد. امّا اگر خساراتى متحمّل شده، مى تواند آن را از زوج بگیرد

  

پاسخ به احکام شرعی