زندگینامه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
آیت الله العظمی ملا حبیب الله شریف کاشانی در سال 1262ق (1224 ش) در شهر کاشان متولد شد. پدرش ملاعلی مدد، فرزند رمضان ساوجی متوفای 1270 ق، از علما و افاضل بود. مادر ایشان فرزند مرحوم میرزا حبیب الله معروف به میرزا بابا حسینی نطنزی فرزند میرزا رفیع الدین از شاگردان حاج ملا احمد نراقی بوده است. مرحوم ملا حبیب الله می‏گوید: «جد مادری‏ام میرزا رفیع الدین حسینی نطنزی نام داشت که از علماء افاضل بوده و از تألیفات او فقط به کتابی در علم منطق اطلاع یافته‏ام.» و نیز فرموده است: «با میرزا ابوالحسن کاشانی معروف به مجتهد که از شاگردان ملا احمد نراقی و میرزای قمی است و رساله‏ای در حجیت مظنه دارد از طرف مادر قرابت دارم.»
ملا حبیب الله شریف کاشانی فردی زاهد و باتقوا و گریزان از شهرت بود و کراماتی را نیز از وی نقل کرده‏اند. در عین گوشه‏گیری، از فعالیت سیاسی در راستای تحقق احکام اسلامی غافل نبود. این عالم بزرگ آثار بسیار از خود برجای گذاشت و شاگردانی را نیز تربیت کرد و بعد از گذشت سالها تحقیق، تألیف، تدریس و ارشاد در سن 78 سالگی و در صبحدم روز سه شنبه 23 جمادی الثانی 1340 ق (اسفند ماه 1300 ش) در شهر کاشان بدرود حیات گفت. مقبره ایشان در مزار دشت افروز کاشان واقع است.
فرزندان
ملا حبیب دارای پنج پسر و هفت دختر بود. اسامی پسران ایشان عبارت‌اند از:
حجت الاسلام آقا حسین شریف (متوفای 1378 ق، 1337 ش)
حجت الاسلام آقا مهدی شریف (متوفای 1375 ق، 1334 ش)
حجت الاسلام آقا احمد شریف (متوفای 1400 ق، 1358 ش)
آقا علی شریف معروف به آیت الله زاده (متوفای 1363 ق، 1322 ش)
حجت الاسلام آقا محمد شریف کاشانی (وی هم اکنون در سن کهولت به سر می‌برد.)
تحصیلات و اساتید
ملا حبیب الله در کتاب لباب الالقاب می‏گوید: «هشت یا نه ساله بودم که پدرم در ساوه از دنیا رفت.» او پس از وفات پدر تحت سرپرستی یکی از شاگردان پدرش به نام آیت الله سید حسین کاشانی، جد بزرگوار آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی در تهران شروع به تحصیل علوم دینی کرد. نبوغ و استعداد خدادادی او و دقت و مراقبت استادش یعنی آیت الله سید حسین کاشانی که برای او حکم پدر را داشت؛ سبب شد تا به سرعت مدارج ترقی را طی کند و در سن شانزده سالگی اجازه روایت و در هجده سالگی گواهی اجتهاد دریافت کند. ایشان علاوه بر فقه و اصول در علوم کلام، صرف و نحو، ادبیات، تاریخ، ریاضیات، حدیث، رجال، علوم غریبه، عرفان، تفسیر، اخلاق و درایه تبحر داشته و در این زمینه ها تألیفات گوناگونی داشته‏است. همچنین او در سرودن اشعار عرفانی تبحر داشته و نثر ایشان نیز از زیبایی و جذبه خاصی برخوردار است.
ملا حبیب الله برای کسب علم و دیدار با اساتید به تهران، کربلا، گلپایگان و اصفهان مهاجرت می‏کند. او از هر استادی که کمترین استفاده علمی را برده یا تنها یک جلسه در درس او شرکت جسته یا بین او یا عالم بزرگواری ملاقات اندکی صورت گرفته از ذکر آن غفلت نکرده و از آن به نیکی یاد نموده است.
ملا حبیب در حدود سی سالگی  سفرهای کسب علم را به پایان برده و در کاشان مسقر گردید.
اساتید
آیت الله سید حسین کاشانی  متوفی 1296 ق، جد آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی (متوفی 1381 ق) قهرمان مبارزه با استعمار انگلیس است.
آیت الله میر محمدعلی کاشانی متوفی 1294 ق، شاگرد سید ابراهیم قزوینی، از جمله آثار او تکمیل الاحکام فی شرح المختصرالنافع، شرح نتایج الافکار سید ابراهیم قزوینی، شرح تشریح الافلاک شیخ بهایی در هیئت، رساله‏های مختلفی در اصول فقه
شیخ محمد اصفهانی، که ملا حبیب الله بخشی از فصول را نزد ایشان خوانده است و در وصف او می‏گوید: «کتاب فصول شیخ محمدحسین و شرح لمعه را کسی مثل او تدریس نمی کرد. اعلی الله مقامه»
حاج ملا محمد اندرمانی تهرانی، که از مجتهدین تراز اول بوده است. (متوفی 1282 ق)
میرزا ابوالقاسم کلانتر، مؤلف مطارح الانظار (تقریرات درس اصول شیخ انصاری) (متوفی 1292 ق)
حاج ملاهادی مدرس طهرانی، متوفی 1295 ق، ملاحبیب الله بخشی از قوانین میرزای قمی را نزد ایشان خوانده است.
شیخ حسین اردکانی حائری، معروف به فاضل اردکانی، ملاحبیب الله به قصد تلمذ در محضر شیخ انصاری به عتبات می‏رود‏ اما در آن تاریخ شیخ انصاری رحلت می‏کند و از این رو او چندی از درس فاضل اردکانی استفاده می‏کند و سپس به کاشان مراجعت می‏نماید. در این زمان او بیست سال داشته است.
ملا زین العابدین گلپایگانی، متوفی 1289 ق، شاگرد شیخ محمدتقی، صاحب حاشیه معالم و برادرش صاحب فصول و صاحب جواهر
حاج ملا عبدالهادی طهرانی، مدرس مدرسه مروی تهران
مرحوم سیدالحکما سیدعلی شرف الدین مرعشی، جد آیت الله مرعشی نجفی، متوفای 1316 ق، صاحب کتاب قانون الصلاح در طب
احتمال می‏رود که حاج میرزا حسین سبزواری صاحب حاشیه بر شرح منظومه سبزواری و شاگرد ملاهادی سبزواری نیز از اساتید ایشان باشد.
شاگردان
سید محمد علوی بروجردی
میر سید خلیل الله حسینی فقیه
میرزا احمد عاملی، فرزند ملا محمد علی آرانی
سید محمدحسین رضوی
شیخ محمد سلیمانی
ملاعبدالرسول مدنی کاشانی، شاگرد برجسته میرزا و داماد بزرگ وی
حاج شیخ محمد غروی کاشانی
حاج سید فخرالدین امامت
حاج آقا رضا مدنی کاشانی، ایشان از مراجع تقلید معاصر بوده‏اند.
میرسیدعلی یثربی
مرحوم حجت الاسلام آقاتراب، پدر آیت الله‏امامی کاشانی، از ایشان نقل شده که برنامه استاد چنین بود: «صبح ها اول اذان صبح در مسجد حاضر بودند بعد از نماز صبح دعای صباح می خواندند و بعد از دعا قبل از طلوع آفتاب ما برای درس خدمتشان می‏رسیدیم گاهی که اتفاق می‏افتاد و دیر می‏رسیدیم استاد (ملاحبیب الله) را مشغول نوشتن و تألیف می‏دیدیم.»
آیت الله میرزا حسین محلاتی، استاد آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی، از ایشان نیز نقل شده که آخوند ملاحبیب الله از رفت و‏ آمد با حکومتیان آن روز ‏امتناع می‏کرد و در تألیفات خود و دیباچه‏های آنها از ایشان تمجید و ستایش نمی‏کرد با اینکه این کار در آن زمان رسم بود.
تألیفات و آثار
عالم بزرگ، ملا حبیب الله، در طول زندگی خویش تألیفات بسیار و متنوعی داشته است. تعداد زیادی از این تألیفات قبل از رسیدن به سن بلوغ به نگارش در‏آمده است. مهمترین اثر علمی ایشان که به حق او را در ردیف بزرگترین فقیهان نام آور شیعه قرار داده است کتاب پر ارج منتقدالمنافع فی شرح مختصرالنافع است. شماری از فقیهان نامی معاصر، این کتاب را دایرة المعارف فقه شیعه نامیده‏اند و آن را اعجاب آور قلمداد کرده اند؛ ازجمله آیت الله خویی و ایت الله گلپایگانی. بر اساس نگاشته کتاب لباب الالقاب ایشان، 21 سال قبل از رحلتش تعداد 135 کتاب خویش را نام برده است. هم اکنون تعداد تألیفات در دسترس ملا حبیب الله را تا 157 اثر ذکر کرده‏اند.
بر اساس مندرجات وصیتنامه برجای مانده از آن بزرگوار، حجت الاسلام والمسلمین آقا محمد شریف فرزند ارشد مرحوم حجت الاسلام حاج آقا محمود شریف فرزند ارشد مرحوم ملا آقا حسین شریف فرزند ارشد مرحوم ملاحبیب الله شریف کاشانی متولی حفظ و نگهداری کتابهای تألیفی خطی و همچنین‏ امام جماعت مسجد ایشان است.
اسامی آثار ایشان بدین قرار است:
اخلاق
نصیحت نامه (شعر)
شكایت نامه (شعر)
القواعد البانیه
صراط الرشاد
البارقات الملكوتیه
حكم المواعظ
گوهر مقصود
مصابیح الصائمین
مقدمه التعلیم و التعلم
اصول
النخبه الرفیعه
تعلیقات علی مقدمه الفصول
رساله فی الاستصحاب
رساله فی حجه الظن
شرح مفتاح الاصول
شرح منظومه اصول الفقه
مراحل الاصحاب
تراجم
لباب الالقاب
ادبیات
منتخب المقالات من كتاب المقامات
بدر البلاغه (فی الخطب)
شرح قصیده حمیری
شرح لامیه العجم
منتخب دره الفواص
تفسیر
درة الدرر (تفسیر سوره كوثر)
الانوار السانحه (تفسیر سوره فاتحه)
بوارق القهر (تفسیر سوره فاتحه)
تفسیر سوره توحید
تفسیر سوره جمعه (عربی)
تفسیر سوره جمعه (فارسی)
تفسیر سوره فتح
تفسیر سوره اعلی
تفسیر سوره ملک
تاریخ
تذكره الشهداء
كلام
تعلیقات بر اعتقادات صدوق
شمس المشارق (شرح باب حادی عشر)
رجوم الشیاطین
رساله در رجعت
الجوهر الثمین (شعر)
فقه
شرح بر قصاص و دیات مفاتیح فیض
منظومه فی الفقه
رساله در افعال حج
منتقدالمنافع فی شرح مختصرالنافع
مغانم المجتهدین
القوال الفصل
قصاص و دیات
مجمع الحواشی
مسائل الاحكام
مسائل الافعال
مستقصی مدارك القواعد
مكاسب
منتخب القواعد
ذریعه الاستغنا در مسئله غنا
رساله در افعال صلوة
رساله فی تحقیق حكم العصیر
رساله در رضاع
رساله فی الشكیات
رساله فی عدم جواز الصلح عن حق الرجوع مطلقاً
رساله در مسائل اجتهاد و تقلید
رساله فی المعاطاه
رساله فی المعاملات الفضولیه
رساله فی الارث
انتخاب المسائل
ایضاح الریاض
تسهیل المسالك
تعلیقه علی تمهید القواعد
حاشیه بر رساله زینة العباد
حاشیه بر رساله مجمع المسائل
حاشیه بر رساله عملیه شیخ جعفر شوشتری
حاشیه بر رساله آقا باقر بهبهانی
عرفان
اسرار العارفین
ساقی نامه (شعر)
الكلمات الجذبیه
تشویقات السالكین
الدره اللاهوت
ریاض العرفان (شعر)
ترجیح پند
تنبیهات الغافلین (شعر)
ادبیات و عرفان
الدرالمكنون (شرح دیوان مجنون)
نحو
الوجیزه فی الكلمات النحویه
منظومه فی النحو
مصابیح الظلام
مصابیح الدجی (شرح سیوطی)
حدیقه الجمل
حقائق النحو
دره الجمان (منظومه)
التذكره فی النحو
حاشیه بر شرح قطر در نحو
شرح دعا
تبصره السائر
مفتاح السعادت
معارج (مصاعد) الصلاح
جذبه الحقیقه
شرح دعای سحر
شرح دعاء عدیله
جنه الحوادث (شرح زیارت وارث)
شعل الفؤاد
عقائد الایمان
الملهمه القدوسیه
السر المستسر (طلسمات)
شرح دعاء جوشن صغیر
شرح دعاء صنمی قریش
شرح زیارت عاشورا
شرح صحیفه سجادیه
اكمال الحجه فی المناجات
ملل و نحل
توضیح السبل
علوم غربیه
القواعد الجفریه
رساله فی علم الجفر
اصطلاحات اصحاب الجفر
تجوید
العشره الكامله
شعر
ساقی نامه (مدح‏امیرالمومنین)
القصائد
گلزار اسرار
فضائل اهل بیت علیهم السلام
ذریعه المعاد
وسیله المعاد
مجالس ابرار
شرح الاربعین
متفرقه
كشف السحاب (شرح خطبه شقشقیه)
النخبه المجموعه
قوامیس الدرر (در دو جلد)
لباب الفكر (منطق)
هدایه الضبط (در علم خط)
نخبه البیان (علم بیان)
منظومه فی الصرف (صرف)
جمل النواهی (شرح حدیث)
توضیح البیان فی تسهیل الاوزان (مسائل ریاضی)
رساله در آداب روز جمعه (فقه و اخلاق)
فضائل و آداب اعیاد شرعیه (فقه و اخلاق)
شرح القصیده المخمسیه
شرح قصیده الخمسه
شرح قصیده الفرزدق
شرح مناجات خمسه عشر
فضیحه اللئام
الفهرست
فهرست الامثال
قبس المقتبس (شرح حدیث)
لب النظر (منطق)
المقالات المخزونه
منتخب الامثال (امثال)
منتخب قوامیس الدرر
اسرار الانبیاء (حدیث)
اسرار حسینیه
اصطلاحات الصوفیه
خواص الاسماء (شرح اسماء)
دیوان اشعار
رباعیات
رساله فی معنی الصلوات علی محمد
رساله فی علم المناظره (مناظره)
ریاض الحكایات (داستان)
منتقد المنافع فی شرح مختصر النافع
مهمترین اثر ایشان کتاب منتقد المنافع است که در اواخر قرن 13 هجری قمری توسط ایشان تألیف شده و یکی از شرح های مبسوطی است که بر کتاب «المختصرالنافع» تألیف محقق حلی نوشته شده‏است. سه جلد آن در صلاة و یک جلد در زکات و خمس و صوم و کتاب های حج و متأجر، مواریث، قضا و شهادات هرکدام جداگانه در یک جلد نوشته شده‏است که مجموعاً 14 مجلد را تشکیل می‏دهند. خود ایشان در مقدمه این کتاب اشاره کرده ‏اند که تلاش فراوانی در شرح عبارت های متن و توضیح پیچیدگیهای آن مبذول داشته و کوشیده روایات فقهی را بیشتر ذکر کند؛ زیرا بر خلاف برخی دیگر از کتب فقهی که بر مباحث و قواعد اصولی تکیه می کنند؛ آنها را مبنای عمده استنباط احکام می‏دانسته‏است.
در این کتاب روایات ذکر شده نیز عمدتاً با سند و در موارد زیادی به قوت و ضعف راویان نیز اشاره شده‏است. در هر مسئله عبارتهای فقهای پیشین حتی المقدور ذکر شده و سعی بر این بوده که تنها به نقل گفتار دیگران اکتفا نشود. این کتاب به شرح و توضیح شرح دیگری از کتاب المختصر النافع به نام ریاض المسائل تألیف فقیه بزرگوار سید علی طباطبایی نیز می‏پردازد و مطالب مجمل آن را به تفصیل توضیح داده و اشارات آن را تبیین نموده است. علت نامگذاری این کتاب به نام منتقدالمنافع به گفته خودشان این است که منافع و مبانی مسائل فقهی در این کتاب به صورت نقد و حاضر در دسترس مطالعه کنندگان قرار گرفته است.
نظر فقها و بزرگان در باره این کتاب
(1) مقام معظم رهبری: «من قسمت زیادی از این کتاب را خواندم کتاب خوبی است برای حوزه های علمیه و‏ امتیازی که این کتاب نسبت به سایر کتب فقهی دارد این است که ایشان به اقوال علمای اهل سنت هم در این کتاب توجه داشته‏ اند.»
(2 و 3) مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی و آیت الله العظمی خوئی: «این کتاب از جواهر الکلام کمتر نیست و سزاوار است کتاب درسی حوزه‏ ها باشد.»
(4) آیت الله العظمی فاضل لنکرانی: «قسمتی از کتاب مزبور را ملاحظه نمودم کتابی است مفید و برای فضلای علاقمند به فقه قابل استفاده مقتضی است همه مجلدات آن با چاپ متداول روز چاپ شود و در اختیار فضلا قرار گیرد.»
(5) آیت الله نوری همدانی: «کتاب مزبور حاکی از مقام بالای علمی و تضلع و تبحر علامه محقق آیت الله العظمی ملا حبیب الله شریف کاشانی می‏باشد و شباهت بسیاری به جواهرالکلام دارد و دارای این مزایا است:
ذکر اقوال جل علمای متقدمین و متأخرین در هر مسئله
ذکر عمده روایات وارده در هر مسئله از مسائل فقهی و جمع بین روایات با توجیهات لازم و طرح برخی از آنها با ذکر دلیل
اظهار نظر نسبتاً دقیق و متین پس از بحث نسبتاً مستوفا
و بالاخره کتاب منتقدالمنافع فی شرح مختصرالنافع یکی از ذخائر فقهی شیعه محسوب می‏گردد که اگر پاورقی‏های مفید که بیانگر اقوال و منابع اخبار است طبع شود گام دیگری در راه تبحر و پیشرفت فقهی حوزه‏های علمیه ان شاء الله خواهد بود.»
آیت الله مومن: «بحمدالله توفیق یافتم مقدار زیادی از این کتاب شریف را مطالعه کنم انصافاً مؤلف محترم در تنظیم مطالب و ذکر اقوال و ادله آن سعی وافر و عالمانه ای مبذول داشته‏اند؛ شکَرالله تعالی مساعیه الجمیله و رضی الله عنه و ارضاه). طبع و نشر محققانه این کتاب خدمتی به علوم اهل بیت (علیهم السلام) و باقیات صالحاتی برای بانیان خیر خواهد بود.»
کلام لطیف در آثار
ملا حبیب الله با وجود علم فراوان و تبحر در علوم مختلف و حتی داشتن مصائب فراوان، دارای طبعی لطیف و زبانی بذله گو بود. علاوه بر کتاب «ریاض الحکایات» در نقل حکایت‏های خنده آور که از پرخواننده ترین و مشهورترین کتب ایشان به شمار می‏رود در بعضی کتب ایشان درس‏آموزی با لطیفه‏هایی شاد همراه است.
نکته دیگر زندگانی ایشان آرامش و متانت و حفظ ادب ایشان در تمام شئون بوده است. وی در کتاب «النجم الثاقب فی رد هذا الکافر الناصب» در رد اظهارات بی ادبانه و گستاخانه شخصی در مورد یکی از کتابهایش عبارات کوبنده‏ای به کاربرده ولی از حریم ادب  خارج نشده است.
نمونه‏ای از داستانهای ریاض الحکایات
در کاشان شخصی دیوانه شد. روز بعد سوار شتری شده فریاد می زد که ما می رویم به مکه هرکس می‏آید بسم الله! دیوانه‏ای قدیمی به او رسید چماقی در دست داشت. نخست چند چماقی بر بدن او نواخت و گفت: "ای احمق من پنجاه سال است دیوانه‏ام هنوز یک هلال علی [مدفن هلال ابن علی فرزند‏ امام علی (علیه السلام) نزدیک کاشان] که یک فرسنگی شهر است نرفته‏ام تو روز سوم است که دیوانه شده‏ای و به مکه می‏روی؟"
زندگی دینی و سیاسی
نکته بارز زندگی ایشان زهد، تقوی، گوشه گیری و دوری از شهرت با وجود احترام و اعتبار و شهرت فراوانی که به سبب کثرت فضائل در میان عامه مردم و خواص داشته‏اند؛ است. در بسیاری موارد که در مضیقه‏های گوناگون بوده‏است؛ این امر مانع وی از یادگیری و‏ آموزش و تألیف نشده است. گاهی حتی قلم برای تألیف و تصنیف در اختیار نداشت و با چوب سر تراشیده می‏نوشته‏است. برای مثال کتاب جمل النواهی خود را هنگامی می‏نویسد که در دو شب پی در پی دوتن از فرزندانش را از دست می‏دهد.
خود ایشان در مقدمه این کتاب می نویسند: «این کتاب را با کمی سرمایه علمی و تنگدستی خود موقعی می‏نویسم که حوادث روزگار مرا به درد جدایی مبتلا کرده و به مصیبت مرگ دو فرزندم که در دو شب پی در پی از دنیا رفتند دچار نموده است و همچنین مشکلات دیگر به من هجوم آورده ولی خدای دوست و دوست دارنده را در هر حال حمد و سپاس...»
حضور در صحنه اجتماع برای دین و مردم
ایشان با وجود گوشه گیری و انزوا طلبی در مواقعی که حضور خود در جامعه را به نفع مردم و صلاح دین و گره گشا می‏دانست در مجامع شرکت می‏جست و از نفوذ معنوی خود استفاده می‏نمود مثل قضیه مشروطیت که آن را موافق قوانین شرع می‏دانست و آن را هدفی شریف می‏نامید و برای اعتلای کلمه اسلام و ترویج احکام شریعت و اقامه حدود الهی و ‏امر به معروف و نهی از منکر و نظم و انتظام بلاد لازم می‏دانست و در برابر مشروطه انحرافی عکس العمل نشان داده و موضع می‏گرفت.
همچنین در تحرکات آزادیخواهی و ظلم ستیزی مردم کاشان به راهنمایی و ارشاد آنان پرداخت. ایشان با اقامه نمازجماعت و وعظ با بیان فصیح و جذاب در مسجد به ارشاد و موعظه مردم می پرداخته و همچنین در همان محل به تربیت شاگردان و طلاب علوم دینی مشغول بود.
ملا عبدالرسول مدنی كاشانی - شاگرد و داماد آیت الله شریف - به دستور ایشان، كتابی را درباره مشروطیت به نام رساله انصافیه به نگارش در آورد. پس از اتمام، (محرم 1328 ق، بهمن 1288 ش) ملا حبیب الله شریف بر آن كتاب مقدمه‏ای كوتاه نگاشت كه قسمتی از آن چنین است:
«... چون رساله انصافیه ملاحظه شد مطابق مقصود این احقر و موافق قانون شرع انور بود.»
از دیگر اسنادی كه بیانگر بعد سیاسی آیت الله شریف است نگارش كتاب انتخاب المسائل است. این كتاب در برگیرنده پرسشهای مردم درباره مسائل مختلف مشروطیت و جوابهای حكیمانه ملا حبیب الله است.
البته پس از انحراف مشروطه از مسیر اصلی و شرعی خویش، آیت الله شریف نیز در زمره مخالفان آن قرار گرفت و در مخالفت با مشروطه سخنها گفت. او در این باره اشعاری نیز سروده است. حضور ملا حبیب الله شریف در جمع علمای كاشان و در پیشاپیش آزادیخواهان آن دیار، نسبت به انتخاب انجمن ایالتی و ولایتی كاشان سندی دیگر از این شخصیت است.
-رویای صادقه ملا حبیب الله
در کتاب "تذکره الشهدا" نقل شده: «روزی ملا حبیب‌الله شریف کاشانی در عالم رویا امیرالمؤمنین (علیه السلام) را دیدند که به ایشان فرمود: "چرا به زیارت فرزندم محمدهلال نمی‌روید؟" این مسأله سبب می‌شود که ایشان به همراه گروهی از مردم شهر کاشان در روز بیست‌و‌یکم ماه مبارک رمضان با پای پیاده راهی زیارت این امامزاده شوند و از آن زمان تاکنون همه‌ساله این سنت باشکوه‌تر از گذشته برگزار می‌شود.»
وفات
آیت الله العظمی ملا حبیب الله شریف کاشانی، پس از حدود 78 سال زندگی پربرکت در 23 جمادی الثانی سال 1340 ق، اسفند 1300 ش، دار فانی را وداع گفت و پیکرش در مزار دشت افروز کاشان به خاک سپرده شد.
گوشه ‏هایی از وصیتنامه ملا حبیب الله:
«من از ابتدای سن تمیز حتی پیش از بلوغ تا این سال (1319 ق) هیچ گاه به آنچه که غافلان بدان سرگرم اند مشغول نبوده ‏ام و عمر خود را در آنچه اهل بطالت در آن می‏گذرانند صرف نکرده‏ ام. همنشینی با جاهلان را دوست نداشته روی به اهل ستم نیاورده ‏ام همواره بر کنار بودن را دوست داشته از مجادله و بحث و قیل و قال و پرسش و پاسخ مگر در مسائل حرام و حلال بیزار بوده ‏ام. از کینه جویی و حسد ورزی و طمع و آرزوی دراز دوری جسته بر سختیها و شدائد شکیبا بوده ‏ام. بر فقر و تنگدستی و ناداری هیچ گاه جزع و گله نکرده ‏ام.‏ امید چنین دارم که خداوند این باقیمانده عمرم را هم به بهترین حالات قرار دهد و پایانش را بهتر از گذشته فرماید. کوتاه سخن آنکه من تمامی عمرم را در تألیف و تدریس گذرانده‏ ام و از آزارهایی که از ناحیه کوچک و بزرگ دیده ‏ام گله مند نیستم و چنانچه بخواهم گوشه‏ای از آنچه از مردم دیده‏ ام و کمی از حسادتهایی را که نسبت به من اعمال شده است ذکر کنم طومارها پر خواهد شد. لکن ازهمه اینها دم فرو می‏بندم اگرچه ناگوار است.
و در این مدت که در دنیا بوده ‏ام خورده‏ام و آشامیده‏ام و پوشیده‏ام و خداوند مرا وانگذاشته است و تملق احدی را نگفته‏ام و طمعی به احدی نداشته‏ام و از کسی خواهشی برای خود نکرده‏ام و آزاری به کسی نرسانیده‏ام. اگرچه بسیاری از روی حسد و کینه بی‏جهت مرا اذیت کرده اند به زبان در غیبت من ولکن تا بحال برای احدی از مسلمانان بد نگفته‏ام و غیبت احدی را نکرده‏ام.
                        گرچه خلقان جهان آزار ما جویند لیک          ما خود آزاریم ما را با کسی آزار نیست
بلکه زبان حال من همیشه با این شعر مترنم بوده است:
                        صـــــــلح کل کردیم با کل بشــــــــــر         گو به ما خصـــــمی کن و نیـــــکی نگر
...و چون وفات کردم مرا در کوچه و بازار نگردانند چه، در زندگی همیشه طالب خمول و از شهرت نفور و ملول بوده‏ام در مردگی نیز نمی‏خواهم خود را بنمایم مرا در حمامی نزدیک غسل دهند به تعلیم کسی که مسئله‏دان باشد و در دشت افروز در زمین مزبور بعد از نماز معجلاً (فوراً) دفن نمایند به نحو مسطور قبری در مقبره مرحوم آقا سید محمد برای خود کنده‏ام در همانجا دفن کنند...»

  

پاسخ به احکام شرعی