فضیلت شهر قم

بزرگ نمایی کوچک نمایی
فضیلت شهر قم
در فضلیت‏ شهر قم و اهل آن، روایات بى شمارى وجود دارد. علامه بزرگوار شهید قاضى ‏نورالله شوشترى در این زمینه مى‏گوید:«اخبارى که درفضلیت قم و اهل قم از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم  و ائمه اطهار (علیهم السلام) روایت‏شده، فراوان است.» از این رو به ذکر گزیده ‏اى از آنها مى ‏پردازیم:
شهر مردان خدا
1- روى على بن محمد العسکرى عن ابیه عن جده عن امیرالمؤمنین  علیه السلام  قال: قال رسول الله  صلی الله علیه وآله وسلم : «لما اسرى بى الى السماء الرابعه، نظرت الى قبه من لولولها اربعه ارکان و اربعه ابواب کانها من استبرق اخضر.
قلت: یا جبرئیل، ما هذه القبه التى لم ارفى السماء الرابعه احسن منها؟
فقال: یا حبیبى محمد، هذه صوره مدینه یقال لها قم، یجتمع فیها عبادالله المومنون. ینتظرون محمدا و شفاعته للقیامه و الحساب. یجرى علیهم الغم و الهم و الاحزان و المکاره...»
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم  فرمود: هنگامى که به آسمان چهارم برده شدم، به گنبدى از لولو که چهار رکن و چهار در داشت و گویا از حریر سبز بود، نگریستم. گفتم: جبرئیل، این گنبدى که بهتر از آن را در آسمان چهارم ندیده ‏ام، چیست؟
جبرئیل گفت: محبوبم محمد، این صورت شهرى است که بدان قم گویند.در آن بندگان مؤمن خدا جمع مى‏شوند و منتظر محمد و شفاعتش در روز قیامت و حسابرسى هستند. بر آنان غم و اندوه و ناراحتیها و ناخشنودیها وارد مى‏شود...
در صورتى که مقصود از ایمان ذکر شده در روایت ‏بالا، ایمان واقعى و مومنان راستین باشد، نمى ‏توان برداشت کرد که تمامى افرادى که در شهر قم هستند، همگى بنده مؤمن خدا مى باشند. چون افراد بى قید وبند همیشه از صدر اسلام تاکنون در این شهر بوده ‏اند و به سبب گناه و معصیت‏ خویش، اسباب نزول بلا بر این مکان مقدس را فراهم مى‏ کرده‏اند. در روایتى به فراهم بودن اسباب بلا بر اهل قم در زمان امام رضا علیه السلام  اشاره شده است. در این روایت مى ‏خوانیم: شخصى به نام زکریاى قمى عرض کرد: مولاى من، مى‏ خواهم از محلى که خاندانم در آنجا هستند، به جایى دیگر بروم; چون مردم سفیه بسیار شده‏ اند.
امام فرمود: این کار را نکن زیرا بلاها به واسطه تو از اهل قم دفع مى‏شود، چنانکه بلا از مردم بغداد به وسیله ابوالحسن کاظم علیه السلام  دفع مى‏ گردد.
سرزمین نجیبان
2- عن حماد الناب قال: کنا عند ابى عبدالله  علیه السلام  و نحن جماعه اذ دخل علیه عمران بن عبدالله القمى فساله و بره و بشه فلما ان قام، قلت لابى عبدالله  علیه السلام  من هذاالذى بررت به هذا البر؟
فقال: «من اهل البیت النجباء یعنى اهل قم ما ارادهم جبار من الجبابره الا قصمه الله‏»
شخصى به نام حماد ناب گفت: به همراه جماعتى در حضور امام صادق  علیه السلام  بودیم که عمران بن عبدالله قمى وارد شد. امام از او احوالپرسى کرد و خوشحالش نمود. وقتى او برخاست و رفت‏به ابى عبدالله  علیه السلام  عرض کردم: این چه کسى بود که با او این گونه خوشرفتارى کردید؟
امام فرمود: او از جمله خاندان نجیبان یعنى اهل قم است. هیچگاه هیچ گردنکشى از طاغیان نسبت ‏به آنان سوء قصد نمى‏ کند مگر اینکه خداوند او را در هم مى‏ شکند.  (بحار الانوار ج57 ص211)
به فرض آنکه روایت فوق از امام صادق علیه السلام  صادر شده باشد، مسلما منظور ایشان این نبوده که هیچ حاکم و ظالم و گردنکشى گرچه براى مدتى کوتاه بر قم مسلط نشده و حکمرانى نکرده است. شاید مقصود امام این بوده که به اصطلاح مقتضى براى نابودى جبارانى که نسبت‏ به قم سوء قصد داشته ولى موانعى چون گناه که از سوى عده‏ اى از اهالى قم صادر شده، باعث گردیده که حکام ظالم بر آنجا تسلط پیدا کنند. و اصولا با توجه به آنکه خداوند سرنوشت هیچ ملتى را تغییر نمى‏دهد مگر اینکه خود آنان بخواهند. مى‏توان استنباط کرد که علت اصلى سلطه بیگانگان و ستمگران بر مردم قم و نیز بر ایران و دیگر کشورهاى اسلامى، چیزى جز کردار ناشایست آن یاجمعى از آنان و به فراموشى سپردن دستورات الهى نبوده است. خداوند در این باره فرموده است: «... ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم...» یعنى خداوند سرنوشت هیچ ملتى را دگرگون نمى‏کند مگر اینکه آنان آنچه را که در خودشان هست، تغییر دهند.
حجت‏بلاد
3- عن ابى عبدالله  علیه السلام  قال: «ان الله احتج‏ بالکوفه على سائر البلاد و بالمؤمنین من اهلها على غیرهم من اهل البلاد و احتج ‏ببلده قم على سائر البلاد و باهلها على جمیع اهل المشرق و المغرب من الجن و الانس و لم یدع الله قم و اهله مستضعفا بل وفقهم و ایدهم... و سیاتى زمان تکون بلده قم واهلها و حجه على الخلائق و ذلک فى زمان غیبه قائمنا علیه السلام  الى ظهوره و لولا ذلک لساخت الارض باهلها. و ان الملائکه لتدفع البلایا عن قم و اهله، و ما قصده جبار بسوء الا قصمه قاصم الجبارین عنهم بداهیه او مصیبه او عدو. و ینسى الله الجبارین فى دولتهم ذکر قم و اهله کما نسوا ذکرالله.»
امام صادق  علیه السلام  فرمود: خداوند به شهر کوفه بر دیگر شهرها احتجاج کرده و به مومنان آن سامان برغیر آنان از ساکنان شهرها. و خداوند به شهر قم بر سایر شهرها به واسطه اهالى آن بر تمامى ساکنان مشرق و مغرب از جن و انس اجتجاج کرده است. خداوند اهل آن را مستضعف (در دین) نمى‏گذارد بلکه توفیقشان مى‏دهد و تاییدشان مى‏کند... زمانى مى‏آید که شهر و اهل قم بر دیگر مردم حجت‏ اند و آن در زمان غیبت قائم ماست تا ظهور او. اگر چنین نباشد، زمین ساکنان خود را فرو مى ‏برد. مسلما ملائکه دشواریها را از قم و ساکنانش دفع مى‏کنند. هیچگاه گردنکشى نسبت‏به قمیان سوء قصد نمى‏کند مگر آنکه درهم شکننده جباران او را نابود و به مصیبت‏یا درد سر یا دشمنى مشغولش مى‏نماید. خداوند قم را از یاد سرکشان در زمان حکومتشان مى‏برد همانگونه که آنان یاد خدا را به فراموشى سپردند. (بحارالانوار ج57 ص 212)
معدن علم و فضل، قائم مقام حجت
4- عن الصادق  علیه السلام  انه ذکرکوفه و قال: «ستخلو کوفه من المؤمنین و یازر عنها العلم کما تازر الحیه فى حجرها، ثم یظهر العلم ببلده یقال لها قم و یصیر معدنا للعلم و الفضل حتى لا یبقى فى الارض مستضعف فى الدین حتى المخدرات فى الحجال، و ذلک عند قرب ظهور قائمنا، فیجعل الله قم و اهله قائمین مقام الحجه و لولا ذلک لساخت الارض باهلها و لم یبق فى الارض حجه فیقیض العلم منه الى سائر البلاد فى المشرق و المغرب، فیتم حجه الله على الخلق حتى لا یبقى احد على الارض لم یبلغ الیه الدین و العلم، ثم یظهر القائم  علیه السلام  و یسیر سببا لنقمه الله و سخطه على العباد; لان الله لا ینتقم من العباد الا بعد انکار هم حجه.»
زمانى امام صادق علیه السلام  شهر کوفه رایاد کرد و فرمود: در آینده کوفه از مومنان خالى مى‏شود و علم و دانش بدان پشت مى‏کند همچنانکه مار در لانه خویش پشت مى‏کند. آنگاه علم در شهرى به نام قم ظاهر وآنجا معدن علم و فضلیت مى‏شود به طورى که دیگر به روى زمین کسى که به امور دینى آگاه نباشد، پیدا نمى‏شود. در آن زمان حتى زنان پرده نشین هم از مسایل دینى آگاهى دارند. و این هنگام نزدیک شدن ظهور قائم ماست.
در آن هنگام خداوند قم و ساکنانش را قائم مقام حجت قرار مى‏دهد. واگر چنین نباشد، زمین ساکنان خود را فرو مى‏برد و دیگر بر روى آن حجتى باقى نخواهد ماند. در آن عصر علم از قم به دیگر نقاط جهان در شرق و غرب جارى مى‏شود. لذا حجت‏خدا بر مردم تمام مى‏گردد به گونه‏ اى که دیگر کسى یافت نمى ‏شود که دستورهاى دینى و علم الهى بدو نرسیده باشد. آنگاه قائم  علیه السلام  ظهور مى‏کند و وسیله انتقام و خشم خداوند بر بندگان مى‏گردد; چون خداوند از مردم انتقام نمى ‏گیرد مگر بعد از آنکه حجت را انکار کنند. (بحار ج57 ص213)
استراحتگاه مومنان، ماواى فاطمیان
5- عن محمد بن جعفر عن ابیه الصادق علیه السلام  قال: «اذا اصابتکم بلیه و عناء فعلیکم بقم، فانه ماواى الفاطمیین و مستراح المؤمنین. و سیاتى زمان ینفر اولیاءنا و محبونا عنا و یبعدون عنا و ذلک مصلحه و لهم لیکلا یعرفوا بولایتنا و یحقنوا بذلک دماوهم و اموالهم و ما اراد احد بقم و اهله سوءا الا اذله الله و ابعده من رحمته.»
امام صادق علیه السلام  فرمود: هرگاه بلا و ذلتى به شما رسید، به قم بروید. چون آنجا پناهگاه فرزندان فاطمه و استراحتگاه مومنان است. زمانى فرا مى‏ رسد که اولیا و دوستدارانمان ازما مى‏ گریزند و دور مى‏شوند تا به دوستى با ما شناخته نشوند و خون و داراییشان محفوظ بماند. این به نفعشان است.
کسى نسبت‏ به قم و ساکنانش سوء قصد نمى ‏کند، مگر اینکه خداوند او را خوار و از رحمت‏ خویش دور مى‏نماید. (بحارالانوار ج57 ص214)
بخش عمده این روایت مربوط به دوران خفقان آلودى است که بر فرزندان فاطمه علیه السلام  وشیعیان على  علیه السلام  در زمان خلفا و پادشاهان ستمگر غیر شیعى خصوصا سفاکان اموى و عباسى پیش از انقلاب اسلامى گذشت.
محل باز شدن در بهشت
6- عن صفوان بن یحیى بیاع السابرى قال: کنت‏یوما عند ابى الحسن علیه السلام  فجرى ذکر قم و اهله و میلهم الى المهدى علیه السلام  فترحم علیهم و قال «رضى الله عنهم‏».
ثم قال: «ان للجنه ثمانیه ابواب و واحد منها لاهل قم وهم خیار شیعتنا من بین سائر البلاد. خمرالله تعالى و لایتنا فى طینتهم.»
صفوان یحیى فروشنده پارچه‏هاى شاپورى گوید: روزى نزد امام کاظم  علیه السلام  بودم که نام قم و ساکنانش و تمایل آنان به حضرت مهدى  علیه السلام  به میان آمد. در پى آن امام رحمتشان فرستاد و فرمود: خداوند از آنان خشنود باشد.
سپس افزود: بهشت داراى هشت در است و یکى از آنها از آن قمیان است. اهل قم بهترین شیعیان ما از میان دیگر شهرها هستند. خداوند دوستى ما را در سرنوشتشان آمیخته است. (بحارالانوار ج57 ص216)
آنچه در توضیح روایت‏ بالا باید گفت، این است که شیعیان قم در مجموع نسبت ‏به شیعیان سایر نقاط بهتراند. بنابراین، توصیف و تعریف امام از اهل قم به اصطلاح از حیث مجموع من حیث مجموع است و ناظر به این معنا نیست که فرد فرد اهل قم از مومنانى که در سایر شهرها و سرزمینها به سر مى‏برند، بهتر و برترند.
سرزمین مقدس
7- عن ابى مسلم العبدى عن ابى عبدالله الصادق  علیه السلام  قال: «قم مقدسه و اهلها منا و نحن منهم لایریدهم جباربسوء الا عجلت عقوبته، ما لم بجو لوا احوالهم فاذا فعلوا ذلک، سلط الله علیهم جبابره سوء. اما انهم انصار قائمنا و دعاه حقنا» ثم رفع راسه الى السماء و قال: «الهم اعصمهم من کل فتنه و نجهم من کل هلکه‏».
ابو مسلم عبدى گوید: امام صادق  علیه السلام  فرمود: خاک قم مقدس است و ساکنانش از ما هستند و ما از آنان. هیچگاه گردنکشى نسبت‏به آنان سوء قصد نمى‏کند مگر اینکه به کیفر خود شتاب ورزد، البته تا زمانى که احوال خویش را تغییر ندهند. در آن صورت خداوند سرکشان را بر آنان مسلط مى‏کند. هان! اهل قم یارى دهندگان قائم ما هستند و به حق ما دعوت مى‏کنند.
راوى گوید: آنگاه امام سرش را به سوى آسمان بلندکرد و گفت: بار الها، آنان را از هر فتنه‏اى حفظ کن و از هر هلاکتى نجات ده. (بحارالانوار،ج57 ص219)
از این روایت‏ شرافت و قداست ذاتى شهر قم استفاده مى‏شود. یعنى از سخن امام به طور واضح مى‏توان فهمید که خاک قم از ویژگى خاصى برخور دار است و این ویژگى بدون در نظر گرفتن افراد و شخصیتهاى بارزى است که در آنجا سکنا گزیده‏اند.
نکته بسیار جالبى که در این روایت‏بدان تصریح شده، این است که اهل قم تا زمانى که کردار شایسته و اعمال پسندیده خود را ترک نکنند، مشمول رحمت الهى هستند و گردنکشان بر آنان سلطه پیدانخواهند کرد. اما پس از ترک دستورهاى الهى و غوطه ور شدن در گناهان به خشم الهى دچار و حکام ستمگر بر آنان چیره مى‏شوند.
مجمع انصار قائم آل محمد صلی الله علیه وآله وسلم  
8- عن عفان البصرى عن ابى عبدالله  علیه السلام قال: قال لى: (اتدرى لمى سمى قم؟) قلت: الله و روسله و انت اعلم.
قال: «انما سمى قم لان اهله یجتمعون مع قائم آل محمد علیه السلام  و یقومون معه و یستقیمون علیه و ینصرونه.»
عفان مى‏گوید:امام صادق  علیه السلام  به من فرمود: آیا مى‏دانى علت نامیده شدن این شهر به قم چیست؟
عفان عرض کرد: خدا و رسولش و شما داناترید.امام فرمود: این شهر قم نامگذارى شد چون مردمش با قائم آل محمد صلی الله علیه وآله وسلم  اجتماع و با او قیام، و براى او استقامت مى‏ کنند و یاریش مى‏نمایند. (بحار ج57 ص216)
برخى درشرح این حدیث گفته ‏اند:
از این حدیث و امثال آن، نقش اصلى مردم این سرزمین در حکومت جهانى حضرت مهدى  علیه السلام  روشن مى‏گردد. هسته‏هاى اصلى انقلاب جهانى اسلام در دوران ظهور، از مردم ایران به ویژه مردم قم تشکیل مى‏شود. ازاین رو، زمینه سازى فرهنگى و تربیتى و گسترش معیارهاى راستین اسلامى میان توده‏ها، ضرورتى حیاتى مى‏ یابد.تنها نمى‏توان به این خرسند بود که اینجا شهر افتخار آفرین قم و قیام است و فروغ عالم گستر حضرت معصومه  سلام الله علیها  را بر سر دارد، و دیگر راحت زیست و تعهد و مسولیتى احساس نکرد.این نوعى ساده اندیشى است; زیرا با توجه به گذشته و حال و رسالتى که قم در آینده بر دوش دارد، مسوولیتى بزرگ متوجه مردم این سامان است و باید شایستگى و تقواى بیشترى داشته باشند که در خور این سرزمین و این بارگاه ملکوتى باشد و زمینه‏هاى آینده فراهم گردد و نعمت قرب و زیستن در چنین مرکزى ارج نهاده شود.و گرنه مسوولیت و کیفر افزونترى در کار خواهد بود; که مقربان مسئولیتى عظیم تر دارند.
حرم اهل بیت علیه السلام  
9- عن الصادق علیه السلام  قال: «الا ان لله حرما و هو مکه. الا ان لرسول الله حرما و هو مدینه. الا ان لامیرالمؤمنین حرما و هو کوفه. الا ان حرمى و حرم ولدى‏من بعدى قم.
امام صادق علیه السلام  فرمود: خداوند حرمى دارد و آن مکه است. هان، رسول خدا حرمى دارد و آن مدینه است. آگاه باشید، امیر مومنان حرمى دارد و آن کوفه است. هان، حرم من و فرزندانم بعد از من قم است.(بحارالانوار ج57 ص217)
شهر پربرکت
10- عن الصادق علیه السلام  قال: «ان لعلى قم ملکا رفرف علیها بجناحیه لایریدها جبار بسوء الا اذا به الله کذئب الملح فى‏الماء.»
ثم اشار الى عیسى بن عبدالله فقال: «سلام الله على اهل قم یسقى الله بلادهم الغیث و ینزل الله علیهم البرکات و یبدل الله سیئاتهم حسنات. هم اهل رکوع و سجود و قیام و قعود. هم الفقهاء العلماء الفهماء. هم اهل الدرایه و الروایه و حسن العباده.»
امام صادق علیه السلام  فرمود: بر فراز قم فرشته‏اى بالهاى خود را برافراشته است. هیچ گردنکشى نسبت ‏به قم سوء قصد نمى‏کند مگر آنکه خداوند او را نابود مى‏نماید چنانکه نمک در آب نابود مى‏شود. آنگاه امام به عیسى بن عبدالله اشاره کرد و فرمود: سلام خداوند بر اهل قم باد. خداوند سرزمینشان را به خوبى تبدیل کند. قمیان اهل رکوع و سجده و قیام و قعوداند. آنان فقیه و عالم و با شعور و اهل فهم و روایت هستند و عبادات را به خوبى به جا مى‏آورند.
طبق سخن امام و دعایى که ایشان در حق مردم قم فرموده است، بایستى وضعیت کشاورزى این شهر بسیار خوب و پربرکت‏ باشد در حالى که خلاف آن مشاهده شده و حتى در برخى از زمانها آنان با کمبود آب هم مواجه بوده و مجبور شده‏اند براى رفع آن نماز استسقاء بخوانند. (بحارالانوار ج57 ص217)
پاسـخ اجمالى این اشکال پیشتر ذیل برخى از روایات گذشت. آنچه در اینجا به بیانى دیگر مى‏توان گفت، این است که دعاى امام صادق علیه السلام  گرچه در حق هرکس و هر گروهى که باشد، به اجابت مى‏رسد، لیکن این در صورتى است که مانعى به وجود نیاید. مانعى که در اینجا وجود دارد و از رسیدن نعمتهاى الهى و از جمله باران به مردم جلوگیرى مى‏ کند، گناهان است. به این حقیقت چنانکه پیشتر هم اشاره شد آیاتى نیز دلالت مى‏کند.

  

پاسخ به احکام شرعی