انهار
انهار
مطالب خواندنی

از نسل فقاهت و شهادت

بزرگ نمایی کوچک نمایی
هفتم شهریور 1382، در سالروز تولد امام محمد باقر علیه السلام ، فرزندی از تبار آن امام پاک و همنام آن وجود قُدسی، پرواز به سوی آسمان را سر گرفت و به سان پرستویی مهاجر، آرام و مطمئن به دیار دوست پر گشود. سیدی با محاسنی گندمگون و سیمایی صالحانه، به پایان مأموریت الاهیِ خویش رسید و اجر مجاهدت و مهاجرت در راه دوست را در آن روز مبارک، در کنار مرقد مولایش علی بن ابی طالب علیه السلام دریافت کرد و روح پاکش، هم نشین برادران و نیاکان شهیدش گشت. عروج آسمانی شهید آیت اللّه محمد باقر حکیم گرامی باد.
گلی از بوستان حکیم
خاندان حکیم، از نیک مردان روزگار بوده اند که فقاهت و شهادت، دو افتخار بزرگ آن ها به شمار آمده است. آیت اللّه محمد باقر حکیم، فرزند مرجع بزرگ جهان اسلام، آیت اللّه سید محسن حکیم بود که در 25 جمادی الاول سال 1358ق (1939م) در شهر مقدس نجف، در خانواده زهد و تقوا و دانش دیده به جهان گشود. پدر ایشان، از نظر برخورداری از دانش فقاهتی نو، وسعت اطلاعات و نگرش های اجتماعی و سیاسی، شهرت زیادی داشت. بیش تر فرزندان و وابستگان سید محسن حکیم در طول دوران حاکمیت 34 ساله حزب بعث عراق، دستگیر و ناپدید شدند و خود ایشان نیز در سال های آخر عمرش، با رفتارهای خشونت آمیز بعثی ها مواجه گردید. در اوایل دهه شصت، ده ها تن از خاندان حکیم، تیرباران شدند، ولی شهید محمد باقر حکیم، راه دشوار مبارزه را، با تشویق جوانان عراقی به ملحق شدن به جبهه های جنگ برضد عراق ادامه داد.
توجه حضرت امام خمینی رحمةالله به خاندان حکیم
حضرت امام خمینی رحمه الله به خاندان حکیم و مبارزات آنان در عراق عنایت ویژه ای داشته، به مناسبت های مختلف، با صدور پیام هایی، یاد و نام آن بزرگواران را در جامعه اسلامی زنده نگه می داشت. ایشان در جمله ای، خاندان حکیم را «آل شهادت و فقاهت» لقب دادند و در یکی دیگر از این پیام ها فرمودند: «شما و ما شاهد بودیم که این حزب فاسد [بعثی]، با مرحوم آیت اللّه حکیم و آقازاده های معظم ایشان چه ها کردند و آن سید بزرگوار و مظلوم در آخر عمر با چه خون دل به اجداد بزرگوارش ملحق شد و شاهد حبس و زجر و فشار به فرزندان محترم ایشان بودید...».
فعالیت های علمی شهید حکیم
تلاش های علمی شهید محمد باقر حکیم، در سال 1385 ق(1965 م) با کسب درجه اجتهاد در رشته فقه، اصول و علوم قرآنی، وارد عرصه ای جدید شد. ایشان در سال های 1964 تا 1965 م به عنوان استاد علوم قرآنی در دانشکده الاهیات بغداد به تدریس اشتغال داشت. شهید حکیم به رغم مبارزات سیاسی فراوان، هیچ گاه از دانش و اندیشه فاصله نگرفت و حاصل جهاد علمی او، بیش از شصت کتاب و رساله در رشته های مختلف فقه، تفسیر، علوم قرآنی، جامعه شناسی، اقتصاد، تاریخ و علوم سیاسی است که توسط ایشان نوشته شده است. از استادان نامی ایشان می توان به آیات عظام سید یوسف حکیم، سید ابوالقاسم خویی، سید محمد باقر صدر و تنی چند از بزرگان حوزه نجف نام برد.
تلاش های سیاسی ـ اجتماعی
شهید آیت اللّه محمد باقر حکیم، فعالیت سیاسی اش را از سال 1957م آغاز کرد. در سال 1959 در بنیان گذاری «حزب الدعوة الاسلامیّة» زیر نظر پدرش مشارکت داشت. وی در سال 1970 دو بار دستگیر شد. در آخرین بار پس از آزادی، قبل از آن که پلیس مخفی عراق متوجه شود، توانست از عراق خارج شده و به سوریه عزیمت کند. در سال 1980 هم زمان با شهادت هم رزمش، شهید محمد باقر صدر، به ایران پناهنده شد. در سال 1982، 125 تن از اعضای خانواده اش توسط پلیس عراق دستگیر شدند و سپس 29 تن از آنان به شهادت رسیدند. سیدمهدی حکیم، برادر شهید حکیم نیز، در سال 1988 توسط عوامل صدام، در سودان به شهادت رسید.
تشکیل مجلس اعلا و سپاه بدر
شهید آیت اللّه محمد باقر حکیم، با همکاری چند تن از دوستانش، در سال 1362 ش، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق را در ایران تشکیل داد. ایشان در ابتدا به عنوان سخنگوی مجلس مشغول به فعالیت شد و سپس چهار سال بعد، در سال 1366 به ریاست مجلس برگزیده شد. تقریبا در همین سال، مجلس اعلا، یک شاخه نظامی تشکیل داد که بعدها سپاه بدر نام گرفت. شهید حکیم، شخصا فرماندهی سپاه بدر را بر عهده داشت. آیت اللّه حکیم در مدت 22 سال تبعید، از هفت حادثه سوء قصد که توسط رژیم بعثی ترتیب داده شده بود، جان سالم به در برد.
جهاد در سنگر علم
شهید محمد باقر حکیم، در کنار مبارزات سیاسی و فعالیت های اجتماعی اش، در سنگر دانش نیز به کوشش های فراوانی دست زد و ضمن پرورش شاگردانی چون شهید سید عبدالصاحب حکیم، شهید سید عباس موسوی و حجة الاسلام محمد باقر مهری، به تألیفات گوناگونی نیز توفیق یافت. از میان 22 اثر چاپ شده ایشان در حوزه علوم اسلامی و سیاسی، می توان به علوم القرآن، تأثیر اهل بیت در ساختار امت اسلامی، حقوق انسان از نظر اسلام و حکومت اسلامی بین تئوری و واقعیت اشاره کرد.
مسؤولیت های دیگر
شهید آیت اللّه محمدباقر حکیم، مردی سختکوش و مجاهدی به تمام معنا بود که درعرصه های گوناگون علمی و عملی فعالیت می کرد. در کنار ریاست مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و فرماندهی نیروهای بدر، می توان به ریاست شورای عالی مجمع جهانیتقریب بین مذاهب اسلامی، معاونت شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت، عضویت در هیأت امنای دانشگاه مذاهب اسلامی و نیزسرپرستی مؤسسه «دارالحکمه» اشاره کرد. ایجاد مؤسسه شهید صدر، مرکز اسناد حقوق بشر، مراکز درمانی، تأسیس «حرکت جماعت علمای مجاهد عراق»، بسیج نظامی نیروهای توحید و دیگر خدمات، گوشه ای از تلاش های آن سید بزرگوار است.
برنامه هایی برای وطن
آیت اللّه حکیم، در آخرین روزاز حضورش در ایران، در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه در تاریخ 19/2/82، درباره آینده عراق و برنامه هایش برای ملت عراق چنین فرمود: «من برای اسلام در آینده این کشور، افق روشنی را می بینم. استقلال و تمامیت ارضی عراق، اصلی ترین و محوری ترین بحث و هدف ماست که برای عملی کردن آن تصمیم جدّی گرفته ایم. درکنار استقلال، برای تحکیم اراده مردم عراق در تمام امور مختلف با جدیت تلاش می کنیم. باید عدالت در عراق عملی شود؛ عدالتی که در هر زمینه ای مفقود بود، و بعد از آن برای بازسازی عراق تلاش می کنیم و عراق را ان شاءاللّه در حالت عادی خود و دررابطه با کشورهای همسایه، برادران و دوستان خود باز می گردانیم و از خداوند می خواهیم که ما را یاری کند».
ایران ازنگاه حکیم
شهید حکیم در آخرین روز حضور در ایران، درسخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه تهران، خطاب به ایرانیان و درباره ثمرات حضوردر این کشورفرمود:«در تمام این سال ها با حضور در این مکان مقدس، با نفس علما و شهیدان بزرگ ایران نفس کشیدم ؛ بزرگانی چون امام خمینی و دیگر شهیدان و مبارزان بزرگ ایران. من در نزد این عزیزان و دراین مکان درس آموختم و در دنیایی زندگی کردم که نمی توانم در این دقایق کوتاه آن را تفسیر کنم ؛ دنیایی که پر از جانفشانی، قهرمانی، صبر و ایستادگی و پیروزی های الاهی بود؛ دنیایی که با سازندگی این کشور بزرگوار، کشور عزت، کرامت، اسلام، اهلبیت، حوزه های علمیه، کشور امام و کشور عاشقان حسین همراه بود. من در تمام این دوره، با بزرگواری ،عزت، کرامت، عشق و مهربانی و جهاد در ایران زندگی کردم».
افتخاری مشترک
شهید آیت اللّه سیدمحمدباقر حکیم، در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه در نوزدهم اردیبهشت سال 1382، از افتخاری مشترک بین ملت ایران و مجاهدان عراق سخن گفت و فرمود: «افتخار ما و شما در این است که شهیدانمان را چون ستاره ای پس از ستاره دیگر، برای اوج و تعالی و نزدیکی به خداوند به سوی شهادت فرستادیم و خداوند را به خاطر این نعمت بزرگی که به ما و شما عطا کرد، شکرگزاریم».
تشکر از مردم ایران
مهمان مبارز مردم ایران، شهید آیت اللّه محمد باقر حکیم، در آخرین روز از این میهمانی چندین ساله، با حضور در نماز جمعه و ایراد سخنرانی قبل از خطبه های نماز، خطاب به مردم سرافراز ایران فرمود:«ما، یعنی تمام عراقیان و مجاهدین عراقی که در این کشور باعطر نفس های شهیدان نفس کشیدند، از آن ها الگو پذیرفتند و این شهیدان را اسوه خود قرار دارند، از تمامی محبت های شما ملت عزیز و بزرگوار تشکر می کنیم». شهید حکیم در حالی که بغض گلویش را می فشرد، با یاری گرفتن از اشک های دُرّ گونه اش، چنین گفت: «امروز به مرحله ای رسیده ام که باید پایان این دوره باشد، اما از خداوند متعال می خواهم که این آخرین دیدار من باشمانباشد و بتوانم این عهد را مجدّدا با شما ملت عزیز و بزرگوار تجدید کنم».
بازگشت به وطن
شهید آیت اللّه سیدمحمدباقر حکیم، پس از سال ها هجران و دوری از وطن، در روز بیستم اردیبهشت 1382، در حالی که آمریکایی ها ورود سپاه بدر را به عراق ممنوع اعلام کرده بودند، از طریق بصره، وارد وطن خود شد و با بی سابقه ترین استقبال مردمی از سوی عشایر و قبایل عرب ساکن در دو سوی رودهای دجله و فرات تا نجف اشرف مواجه گردید. این استقبال و نیز استقرار وی در نجف اشرف، نگرانی ملموسی را در میان محافل سیاسی غرب ایجاد کرد و برنامه های اعلام شده از سوی ایشان برای عراق و مردم ستمدیده آن سامان، بر هراس اشغالگران افزود. حضور انبوه نمازگزاران در صف های نماز جمعه که به امامت شهید حکیم برگزار می شد و بازگویی مشکلات موجود و ایجاد نهضت روشنگری و عزم جدی آن شهید برای رفع محرومیت های سیاسی واجتماعی مردم عراق، نمی توانست از نگاه نگران حاکمان تازه عراق پوشیده بماند.
حکیم، درقلب مردم عراق
محبوبیت فراوان آیت اللّه حکیم در بین مردم عراق و گرایش هوشمندانه و نگاه دشمن شناسانه اش، شیعیان عراقی را به کانونی ضد آمریکایی و ضد اشغالگری تبدیل کرده بود و از این رو، اشغالگران و نیروهای داخلی آنان را به فکر حذف فیزیکی ایشان انداخت تا شاید شیعیان عراقی با خلأ رهبری مواجه شوند. همه نگاه ها به آن رهبر فرزانه معطوف بود و دشمن در فکر نقشه ای آرام برای ترور.
پایداری تاآخرین لحظات
شهید آیت اللّه سیدمحمدباقر حکیم، تا آخرین لحظات از پای ننشست و لحظه ای دراراده آهنینش رخنه راه نیافت. ایشان دقایقی پیش از شهادت، در آخرین نماز جمعه شهر نجف اشرف، به افشاگری و اعتراض پرداخت و فرمود: «نیروهای اشغالگر به وظایف حقوقی خود عمل نکرده اند که این را باید محکوم کردو ما این شیوه را محکوم می کنیم و نیروهای اشغالگر را مسؤول فقدان امنیت در این کشور می دانیم. ما از ابتدا اعلام کردیم که نیروهای اشغالگر بایدبگذارند عراقی ها خودشان مسؤولیت امنیت دراین کشور رابه عهده بگیرند و گفتیم که یک نیروی مؤمن عراقی باید تشکیل شود تا مسؤولیت حفاظت از اماکن مقدس عراق را به عهده بگیرد ؛ چون نیروهای اشغالگر نمی توانند به این اماکن نزدیک شوند».
آخرین سفارش
آیت اللّه محمدباقر حکیم، درآخرین لحظات عمر مبارکشان، در صحن امیرمؤمنان و در نماز جمعه شهر نجف، به مردم کشورش فرمود: «مردم عراق با همبستگی و اتحاد می توانند صلح و امنیت را در کشورشان برقرار کنند». ایشان درباره انتخاب وزیران آینده این کشور تأکید کرد:«باید وزرای آینده عراق، افرادی صالح، توانمند و ازهمه اقوام و گروه ها انتخاب شوند و با جدیت تمام به مشکلات مردم عراق رسیدگی کنند».
و سرانجام پرواز...
زمان پرواز فرا رسیده بود. نماز جمعه به پایان آمده و روح تطهیر یافته نمازگزاران به همراه مقتدا و رهبرشان آماده پرگشودن بود. لحظه، لحظه اوج گرفتن بود و خبر آن چنین در یادها باقی ماند:«بر اثر انفجار شدید یک خودروی بمب گذاری شده در مقابل حرم امام علی علیه السلام درنجف اشرف، آیت اللّه سیدمحمدباقر حکیم و 82 نفر از نمازگزاران شهید و 230 نفر زخمی شدند. قسمتی از مرقد حضرت علیه السلام فرو ریخت و شمار زیادی از نمازگزارانْ زیرآوار ماندند. این خودرو، در مقابل در جنوبی بارگاه امام پارک شده بود و به نظر می رسید که تروریست ها، از برنامه ورود و خروج آیت اللّه حکیم از این در اطلاع داشتند».
وداع با سید حکیم
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران       کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
مردم مظلوم عراق، که پس از سال ها انتظار، سید و رهبرشان را پذیرا شده بودند، اینک چگونه می توانستند داغ کوچ پرستوی مهاجر را باور کنند. وداع باآیت اللّه حکیم، وداع با خاطرات و رشادت ها و سختی های آن سیدمظلوم بود و تجدید پیمانی بر ادامه راهش. صحن حرم حضرت امیر علیه السلام پر بود از دوستداران آن شهید. پیکر پاک آیت اللّه سیدمحمدباقر حکیم در کنارآرامگاه پدرش، آیت اللّه سید محسن حکیم در «باب القبله» حرم مطهر حضرت علی علیه السلام پس از طواف در حرم مطهر و قرائت دعاهای مخصوص زیارت حضرت، به نیابت از آن شهید، به خاک سپرده شد. تشییع کنندگان که بر اثر کمبود جا، بسیاری از آنان نتوانستند وارد صحن شوند، یک دل و یک صدا با شعارهایی در حمایت از مرجعیت شیعه در عراق و بر ضدنیروهای اشغالگر و حامیان آن ها، باردیگر با آرمان های آن شهید والامقام پیمانی دوباره بستند.
پیام مقام معظم رهبری
رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت اللّه خامنه ای در پیامی، فاجعه به شهادت رساندن شهید محمدباقر حکیم را محکوم کردند. ایشان در قسمتی از پیام فرمودند: «دست گنهکار و پلید مزدوران استکبار، فاجعه ای بزرگ آفرید و شخصیت ارزشمندی را که در برابر اشغالگران عراق، سنگر مستحکمی به شمار می آمد، از مردم عراق گرفت و این سنگر را ویران کرد. امروز در جوار ملکوتی مولای متقیان ـ علیه آلاف التحیّة و الثناء ـ آیت اللّه سید محمدباقر حکیم به همراه ده ها نفر از مردان و زنان با ایمانی که از زلال ذکر و خشوع نماز جمعه بهره مند شده بودند، شربت شهادت نوشیدند و به حریم امن رحمت و فیض خاص الاهی عروج کردند».
اوصاف شهید حکیم در بیان مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری، درگوشه ای از پیام تسلیت شهادت آیت اللّه حکیم، به بیان ویژگی های ممتاز آن شهید پرداخته و فرمودند: «این شهید عزیز، عالم مجاهدی بود که سال های متمادی برای احقاق حق ملت عراق با رژیم خبیث صدام مبارزه کرد و پس از سقوط آن مجسمه شر و فساد در مقابله با اشغالگران آمریکایی و انگلیسی همچون سد محکمی ایستاد و مبارزه ای دشوار را با نقشه های شوم آنان آغاز کرد و خود را برای شهادت درراه این جهاد بزرگ و پیوستن به خیل شهیدان خاندان معظم آل حکیم و دیگر شهیدان علم و فضیلت درعراق آماده کرده بود... شهید آیت اللّه حکیم، مظهر خواست های به حق ملتی بود که دین و استقلال و آینده کشور خود را در معرض تهدید و خانه خود را در زیر چکمه اشغالگران می بیند و می خواهد از هویت دینی و ملی خود در برابر متجاوزان دفاع کند».
سفارش مقام معظم رهبری به مردم عراق
مقام معظم رهبری، در بخشی از پیام تسلیت شهادت آیت اللّه حکیم، توصیه هایی را به دوستداران آن شهیدو عموم مردم عراق بیان داشتند. «به ملت غیور و مؤمن عراق یادآوری می کنم که تنها راه سربلندی ملت و نجات کشور از شرّ نقشه های خطرناک استکبار و صهیونیزم، وحدت کلمه آنان در زیر پرچم پرافتخار اسلام است و امروز آنها می توانند با تمسّک به این ریسمان محکم الاهی، آینده ای را برای کشور خود و نسل های بعدی رقم بزنند که در آن عراق اسلامی و مستقل، همچون ستاره درخشانی در دنیای اسلام نمایان گردد. بزرگان و نخبگان دینی و سیاسی عراق، تنها با تمسک به اسلام و وحدت کلمه خواهند توانست وظیفه بزرگی را که در این روزگار استثنایی بر عهده دارند، انجام دهند و امید است که در این راه ثابت قدم و موفق باشند».
سید بی بدیل
مقام معظم رهبری در پاسداشت مقام شهید آیت اللّه حکیم،با برگزاری مجلس عزا و حضور در آن محفل، همگان را متوجه شخصیت والای شهید حکیم ساختند. همچنین ایشان در دیدار با برادر آن شهید و رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق با ایشان، ضمن تجلیل از ایمان، شجاعت، تدبیرو هوشیاری آیت اللّه سیدمحمدباقر حکیم تصریح کردند:
«اگر چه شهادت آن سید بی بدیل، خسارتی برای ملت عراق و امت اسلامی به دنبال آورد، اما به علت ویژگی های شخصیتی آیت اللّه حکیم، شهادت او نیز بر روند اوضاع در عراق تاثیری خاص داشته و خواهد داشت».
بازتاب ها
پس از شهادت آیت اللّه سید محمدباقر حکیم، پیام های گوناگون از داخل و خارج عراق صادر شد. دفتر آیت اللّه سیستانی، مرجع بزرگ شیعیان عراق، با صدور بیانیه ای این فاجعه بزرگ را محکوم کرد و همگان را به تلاش در ایجاد ثبات و امنیت در کشور فراخواند. همچنین، دبیر کل سازمان ملل و تنی چند از شخصیت های سیاسی جهان، با محکوم کردن این جنایت، از مردم عراق خواستند که از گرفتن انتقام خودداری کنند.
روحت شاد ای حکیم!
روح آسمانی ات شاد باد ای حکیم که هماره برای نجات مردم و کشور کهن عراق کوشیدی و تلخی های زمانه را به جان خریدی. تو، به حق سرباز فداکاری برای دین و ملتت بودی و تاریخ عراق و دنیای انسان های مبارز، هیچ گاه تو را از یاد نخواهد برد.
روحت شاد باد که گاهِ ملاقاتت با دوست، بهترین زمان ها بود و پیوند مبارکت با آسمانیان در زاد روز مولایت، امام محمدباقر علیه السلام ، رقم خورد. تو نیکو زیستی و نیکو پرکشیدی. روحت هماره قرین رحمت ربّ باد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -