انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات «قطب الدین رازی» (766 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
محمد بن محمد بویه ای رازی ورامینی معروف به قطب الدین رازی (۶۴۷-۷۶۶ق) از بزرگان و دانشمندان اسلام و مفاخر شیعه در علم منطق و کلام و فلسفه که در زمان حیات خود میان دانشمندان شیعه و سنی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. وی شارح حکمت اشراق سهروردی است و کتاب المحاکمات بین شرحی الاشارات که داوری میان شرح فخر رازی و شرح خواجه نصیرالدین طوسی از مهم‌ترین آثار اوست.
ولادت و نسب
قطب الدین رازی در سال ۶۴۷ق متولد شده است. محل تولد او شهر ورامین از توابع تهران بوده. محقق ثانی نسبش را از سلسلهٔ دیالمهٔ آل‌بویه می‌داند اما در مستدرک الوسائل آمده، شهید اول که از شاگرددان رازی بوده وی را از نوادگان شیخ صدوق معرفی کرده و می‌گوید: در پایان یک جلد قواعد الاحکام علامه حلی دیدم که قطب الدین با خط خود نوشته بود: بنده نیازمند به درگاه خالق بی نیاز، محمد بن محمد ابوجعفر بابویه در پنجم ذی القعده سال ۷۰۸ از استنساخ این کتاب فراغت یافت.
تحصیلات و شاگردان
رازی پس از تحصیل علوم مقدماتی نزد قاضی عضدالدین ایجی مؤلف کتاب مواقف و علامه حلی، علوم معقول و منقول را آموخت و در منطق و فلسفه تخصص یافت. میرسید شریف جرجانی، سعدالدین تفتازانی و شهید اول نزد رازی شاگردی کردند. شهید اول، قطب رازی را بزرگ‌ترین شاگرد علامه می‌داند. قطب در ۷۱۳ق از علامه اجازه دریافت نمود.
بازگشت به ایران
وی در حدود سال ۷۰۸ق تا ۷۰۹ق از عراق عرب به ایران آمد و به واسطه شیعه شدن سلطان محمد خدابنده و احترامی که نزد وی داشت، اقدام به تأسیس مدرسهٔ سیار و تعلیم و تربیت شاگرد کرد. در این مدرسه علاوه بر علوم و فنون اسلامی اعم از معقول و منقول به ترویج شریعت اسلام و مذهب شیعهٔ امامیه پرداخت.
او مورد توجه مخصوص سلطان ابوسعید فرزند سلطان محمد خدابنده و وزیرش خواجه غیاث الدین بود.
مهاجرت به شام
قطب الدین رازی، پس از قتل سلطان ابوسعید و وزیرش در ۷۳۶ق و هرج و مرج در ایران به شام رفت و تا آخر عمر آنجا ماند، در آنجا با شهید اول ملاقات کرد. او در ۷۶۶ق در شام درگذشت و مدفن او در همان شهر است.
مقام علمی
جلال الدین سیوطی در بغیة الوعات دربارهٔ او می‌نویسد:
یکی از پیشوایان علوم عقلی است و شرح حادی و مطالع و اشارات و حاشیهٔ کشاف زمخشری و شرح تحشیه از او است. علاوه بر کتاب‌های ذکر شده کتاب محاکمات او درشمار بهترین کتب منطق و حکمت است. او در این کتاب در مقابل دو فیلسوف بزرگ شیعه و سنی، خواجه نصیرالدین طوسی و فخرالدین رازی در شرح اشارات ابن سینا به حکمیت نشسته و استادانه از عهده آن برآمده است.[1]
آثار
المحاکمات بین شرحی الاشارات، این کتاب داوری بین دو شرح فخر رازی و خواجه نصیرالدین طوسی بر اشارات ابن سینا است. شرح فخر رازی، شرحی انتقادی بر اشارات ابن سینا است و شرح اشارات خواجه دفاع از ابن سینا و نقد شرح فخر است. رازی در این کتاب میان این دو داوری و محاکمه می‌کند.
تحریر القواعد المنطقیه فی شرح الشمسیه؛ در منطق. کتاب حاضر شرحی است معروف بر کتاب الشمسیه، نجم‌الدین عمر بن علی کاتبی قزوینی (۶۷۵ق) که به نام غیاث‌الدین محمد بن خواجه رشیدالدین وزیر سلطان خدابنده نوشته شده است.
لوامع الاسرار فی شرح مطالع الانوار، در منطق. این کتاب شرحی است بر مطالع الانوار سراج الدین محمود بن ابی بکر ارموی. میر سید شریف جرجانی بر آن حاشیه زده است.
بحر الاصداف،
تحفة الاشراف، این دو کتاب شرح بر تفسیر الکشاف عن الحقایق التنزیل زمخشری است. تحفة الاشراف مفصل‌تر از بحر الاصداف است.
رسالة فی تحقیق الکلیات،
لطائف الاسرار،
شرح الاشارات،
شرح الحاوی الصغیر فی الفروغ،
شرح حکمة الاشراق،
شرح بر قوائد الاحکام،
تقسیم العلم و ...
تشیع
دربارهٔ شیعه بودن قطب الدین نویسندهٔ روضات الجنات[2] شبهاتی پیش آورده و یکی از دلایل او عدم تألیفات سید قطب‌الدین در اصول و فروع دین است که محدث نوری در مستدرک الوسائل خود دلایل بسیار بر تشیع او آورده است.[3] در بخشی از آن چنین می‌نویسد:
بسیاری از علما داشته‌ایم که اثری از اصول و فروع نداشته‌اند که قابل نقل باشد و این معنی به هیچ‌وجه نمی‌تواند دلیل بر تسنن آن‌ها باشد. کتب فقهی رازی مورد استفادهٔ بسیاری از بزرگان قرار گرفته از جمله شهید ثانی در روض الجنان و مسالک و همچنین شیخ انصاری در مکاسب و فرائد، نظریات او را نقل کرده‌اند.

[1] بغیة الوعات،ج۲، ص۲۸۰
[2] روضات الجنات، ج۵، ص ۵۳۰
[3] مستدرک الوسائل، ج۳، ص۴۴۸

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -