انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام كفارات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مسأله 3 - در بريدن و قيچى كردن زن موى خود را در مصيبت، فرقى نمىكند كه تمام موى خود را ببرد و يا بعض آن را، بطورى كه صدق كند كه موى خود را در مصيبت بريده است چنانچه فرقى نيست بين اين كه در مصيبت شوهرش، موى خود را ببرد و يا در مصيبت غير شوهر و هم چنين فرق نمىكند كه آن غير شوهر از لحاظ نسبت، قريب به زن باشد و يا بعيد.

سؤال 4 - آيا تراشيدن زن سر خود را و يا سوزاندن آن حكم بريدن را دارد يا خير؟

جواب: تراشيدن و سوزاندن موى، حكم بريدن را ندارد اگر چه احتياط خوب است.

مسأله 5 - در خراش صورت، كه كفاره دارد معتبر نيست كه تمام صورت را خراش دهد بلكه مسماى خراش صورت براى ثبوت كفاره كافى است. بلى معتبر است كه در اثر خدش و خراش، خون بيايد و خراش غير صورت مانند بدن حكم خراش صورت را ندارد اگر چه موجب آمدن خون شود.

سؤال 6 - اين كه فرموده‌ايد پاره كردن مرد لباس خود را در مصيبت اولاد كفاره دارد آيا در اين جهت فرقى بين اولاد ذكور و اناث هست يا خير؟

جواب: در اين حكم فرقى بين اولاد ذكور و اناث نيست.

سؤال 7 - در حكم مذكور اولاد اولاد هم حكم اولاد بلا واسطه را دارند اگر چه اولاد دختر انسان باشند يا خير؟

جواب: بلى بنابر احتياط واجب.

سؤال 8 - خراش صورت در مصيبت زوجه غير دائمى حكم زوجه دائمى را دارد يا خير؟

جواب: بعيد نيست مخصوصا اگر مدت طولانى باشد

سؤال 9 - كسى كه روزه ماه مبارك رمضان را بدون عذر شرعى باطل نموده اگر بخواهد بعنوان كفاره براى هر روز شصت فقير را اطعام نمايد آيا مىتواند قيمت آن را حساب نموده و پول به فقير بدهد؟

جواب: در فرض سئوال، كفاره، اطعام شصت مسكين، يا دادن شصت مد طعام، به شصت مسكين است و دادن پول كفايت نمىكند.

سؤال 10 - اگر فقير، افراد تحت تكفل داشته باشد آيا مىشود به تعداد اين افراد، كفاره يك يا چند روز را به فقير پرداخت نمود يا فقط كفاره يك روز را مىشود به فقير داد؟

جواب: مىشود به عدد افرادى كه نان خور و واجب النفقه او هستند به هر يك ده سير گندم يا آرد داد.

سؤال 11 - آيا بدل از كفاره حنث يمين و عهد نذر مىشود پول داد يا در هر سه صورت طعام بايد داده شود نه پول و آيا كفاره يك حنث يمين و عهد و نذر را به فقير واحد مىتوان داد يا نه؟

جواب: در كفاره‌اى كه اطعام دارد مثل كفاره نذر و يمين بايد فقير را سير كند يا به هر فقير يك مد طعام بدهد و هم چنين در كسوه كه كفاره يمين است بايد لباس بدهد و كافى نيست دادن قيمت و جايز نيست تمام آن را به يك فقير دادن بلكه لازم است تقسيط. بلى از دو كفاره مىتوان از هر يك يك مد به يك فقير داد.

سؤال 12 - در كفاراتى كه مكلف طعام را به فقير تمليك مىكند آيا لازم است فقير صرف در اكل نمايد يا مىتواند آن را به ديگرى بفروشد و يا مثلا هبه كند؟

جواب: فقير بعد از تملك طعام مىتواند آن را بفروشد و يا هبه كند و يا به مصرف ديگر غير از اكل برساند.

سؤال 13 - اطعام به مساكين كه مسقط تكليف باشد، چه نحو انجام مىشود آيا حتما بايد به مسكين طعام داد يا ممكن است گندم يا وجه آن را پرداخت نمود؟

جواب: بايد يا به آنها طعام بخوراند يا گندم و مانند آن به آنها بدهد.

سؤال 14 - تكرار در افطار كردن، سبب تكرار كفاره مىشود يا فقط براى يك روز با اين كه چند مرتبه آب و غذا خورده يك كفاره كافى است؟

جواب: اگر افطار، به خوردن و آشاميدن و امثال اينها باشد و افطار به غذا يا آب حرام نباشد يك كفاره مثل اين كه شصت مسكين را اطعام كند كافى است و اما اگر به جماع در روز هر چند با حليله خود باشد، بنابر احتياط لازم، بايد به عدد جماع كفاره تكرار شود.

سؤال 15 - كسى كه مظالم و كفاره بايد بدهد آيا مىتواند به اولاد اولاد خود در صورتى كه در عسرت باشند بى اجازه حاكم شرع بدهد يا محتاج به اجازه است و اگر كسى كه انسان به او مشغول الذمه است معلوم باشد ولى قدرت نداشته باشد كه مال را به او برساند تكليف چيست؟

جواب: اگر مظالم عباد و كفاره را به اولاد و اولاد اولاد خود بدهد براى غير نفقات واجبه اشكال ندارد و احوط آنست كه با اجازه حاكم شرع باشد و اگر صاحب مال معلوم باشد و قدرت ايصال نداشته باشد تسليم حاكم شرع كند كه او به تكليف خود عمل نمايد.

سؤال 16 - كفاره يمين كه كسوه عشر مساكين است صغير و كبير در آن يكسان است حتى طفل رضيع يا نه؟

جواب: اقوى كفايت پوشانيدن رضيع است در كفاره لكن احوط پوشاندن كبار است.

سؤال 17 - در مسأله مد طعام در ماه مبارك رمضان كه بايد نان خريده شود مثلا زيد دويست تومان پول مىدهد عوض يك ماه كه روزه را خورده، شخص گيرنده وجه بايد هر روز مقدارى از آن را نان خالص بخرد و بخورد يا مىتواند مثلا گوشت يا پنير و يا هندوانه يا ساير خوراكى را از آن پول بخرد و با نان بخورد، مستدعى است نظر مباركتان را مرقوم فرمائيد.

جواب: در فرض سئوال بايد گيرنده وجه به وكالت از دهنده پول نان يا گندم براى صاحب وجه بخرد و بعد از طرف او براى هر روز يك مد به خود تمليك نمايد و بعد از تملك مىتواند آن را بفروشد و در پول آن هرگونه تصرفى بنمايد.

سؤال 18 - زيدى در اثر جهل به مسائل شرعيه كفاره مد چندين ساله روزه خود را بجاى نان و گندم و برنج و نظاير اينها همه ساله مثلا پنج سال بطور نقدى به درماندگان و بينوايان پرداخت مىنموده حال متوجه شده كه كفاره مد روزه ناشى از بيمارى، نان يا گندم و امثال اينها است و يا بايد طرف را وكيل كند كه نان و گندم بخرد در صورتى كه فقط پول آن را محاسبه نموده و پرداخت كرده در حال حاضر كه متوجه مسأله شده چه بايد بكند؟

جواب: بايد مجددا كفاره را از گندم يا نان بپردازد.

سؤال 19 - كسانى كه روزه ماه مبارك رمضان را در اثر بيمارى يا عارضه ديگرى افطار و تا رمضان آينده قدرت روزه گرفتن را ندارند و يا دارند مسامحه مىنمايند و بايستى كفاره بدهند آيا مىتوانند پس از ماه رمضان كفاره را بدهند يا بايستى صبر كنند تا ماه رمضان آينده كفاره بدهند؟

جواب: در فرض مذكور كه روزه را با عذر افطار كرده بايد صبر كند تا ماه مبارك بعد اگر قضاى آن را در اين بين نگرفت آن وقت كفاره جهت ترك و تأخير لازم است.

سؤال 20 - تتابع شهرين كه در صوم كفاره واجب است بچه نحو است؟

جواب: در تتابع شهرين كفايت مىكند كه تمام ماه اول و يك روز از ماه دوم متتابعا انجام شود.

سؤال 21 - در ايامى كه تتابع لازم است چنانچه با عذر افطار كند آيا تتابع به هم مىخورد و واجب است دوباره روزه دو ماه شروع شود يا خير؟

جواب: اگر افطار بدون عذر باشد مضر به تتابع است ولى اگر به جهت عذرى باشد مانند اكراه و يا اضطرار و يا عروض مرض و يا حيض و نفاس، مضر به تتابع نيست و از جمله اعذار است سفرى كه در اثناء، به جهت ضرورتى واقع شود نه سفر اختيارى كه آن مضر به تتابع است و از جمله اعذار است نسيان نيت صوم، تا موقعى كه وقت نيت فوت شود به اين كه نسيان تا بعد از زوال ادامه پيدا كند و هم چنين است حكم اگر صوم ديگرى بى اختيار متخلل شود مثل اين كه نسيان كند وصوم ديگرى را نيت كند و بعد از زوال متذكر شود و از جمله اعذار است موردى كه قبل از وجوب صوم شهرين نذر كرده مثلا هر پنجشنبه روزه بگيرد كه در اين صورت تخلل صوم نذرى روز پنجشنبه مضر به تتابع نيست.

سؤال 22 - اگر در صوم شهرين از وسط ماه شروع كند و هر دو ماه و يا يكى از آنها كمتر از سى روز باشد تكليف چيست؟

جواب: در فرض سئوال تكميل ماه اول از ماه دوم و تكميل ماه دوم از ماه سوم كافى است اعم از اين كه هر دو ماه تمام باشند و يا هر دو ناقص و يا مختلفين.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -