انهار
انهار
مطالب خواندنی

توضیحات

بزرگ نمایی کوچک نمایی
اول ژوئن 1986
من اينها (كودكان ) را دوست دارم همان طور كه شما عزيزان خودتان را دوست مى داريد. اينها همه عزيزان من هستيد و نور چشم من هستند، و در آتيه ، اميد من به اينهاست.
امام خمينى ره
پيدايش روز جهانى كودك :
كشورهاى جهان روزهاى كودك مختلفى براى خود دارند؛ اما روز جهانى كودك را خود بچه ها به وجود آورده اند در سال 1986 در چنين روز دو تن از دانش آموزان نه ساله مدرسه آتاتورك در نيويورك با نگارش نامه اى از همه بچه هاى دنيا خواستند كه با هم روزى را به صلح اختصاص دهند. در پيام يكى از بنيانگذاران روز جهانى كودك آمد
ه است :
بزرگترين ما عقايد ثابتى دارند... آنها ما را دوست دارند چون بچه هايشان هستيم اما آيا آنها مى دانند كه چه دنيايى را براى ما به وجود آورند. اگر كمترين اشتباهى در ماشين هسته اى آنها رخ دهد ما هرگز شانسى براى رشد نخواهيم يافت . ما امكانى براى رشد و پرورش مى خواهيم .
كودكان در روز جهانى كودك مى خواهند اين تضاد را ياد آور شوند؛ كه در حالى كه سالانه هزينه اى غير قابل تصورى صرف توليد انواع سلاحهاى هسته اى و غير هسته اى مى شود. كودكان بسيارى از گرسنگى ، عدم امكانات بهداشتى ، سوءتغذيه و... مى ميرند  يونيسف اعلام داشته ، كه تنها با اختصاص پنج دلار براى هر كودك مى توان جان 90 0/0 از كودكانى را كه سالانه مى ميرند نجات داد و براى بهبود چشمگير زندگى كودكان جهان سوم كافى است كه همان مبلغ در يك سال خرج شود و اين تنها معادل بودجه شش هفته تسليحاتى جهان است .
كودكان ، آسيب پذيرترين گروه در هر جامعه هستند و از هيچ چيز آنان از جمله غذا، پوشاك و نيازهاى ديگرشان نبايد كاست . عدم توجه به وضعيت اقتصادى كودكان به علت مشكلات اقتص
ادى و كاستن بودجه هايى كه شرايط زندگى و حيات كودكان را خدشه دار مى سازد به اميد اينكه اقتصاد آينده كشور تامين باشد نه توجيه و بازده اقتصادى دارد و نه حركتى انسانى محسوب مى شود. كودكى كه امروز غذا، بهداشت و آموزش كافى نداشته باشد آينده اش جز معلوليتها و عقب ماندگيهاى جسمى و ذهنى چيز ديگرى نخواهد بود. او فقط يك بار فرصت رشد دارد و آن فرصت رشد دارد و آن فرصت امروز است نه فردا. نمى توان با غذا و بهداشت بيشتر در آينده سلامتى را كه امروز كودك از دست مى دهد فردا به او باز پس داد.
البته مشكلات كودكان صرفا گرسنگى ، سوء تغذيه و مسائل مشابه نيست ؛ بلكه كودكان در نقاط مختلف دنيا از شرايط متفاوتى برخوردار هستند و تاءثير هر گونه نابسامانى را مى توان در كودكان هر منطقه اى مشاهده كرد؛ به هر حال طبيعى است كه صحبت از مسائل ابتدايى نيز در اولويت قرار مى گيرد.

مسائل روانى در كودكان :
مشكلات روانى كودكان با توجه به شرايط زندگى آنها و وضعيت مالى و فرهنگى خانواده ها كاملا متفاوت است . متاءسفانه روانشناسان تاءكيد مى كنند كه بچه ها حتى در خانواده هاى تحصيلكرده نيز گاهى مشكلات خاصى دارند.
روانشناسان كودك بر اين نكته تاءكيد دارند كه كودك اولين كسى است كه مورد هجوم مستقيم ناملايمات قرار مى گيرد و نتيجه تمام فشارها و مشكلات زندگى بزرگترها را به راحتى مى توان در كودكان مشاهده كرد. از سوى ديگر آنان بر بالابردن آگاهيهاى بزرگسالان در مورد مسائل روانى و جسمى كودكان تاءكيد دارند و معتقدند كه مى توان با بالابردن آگاهيهاى بزرگسالان در مورد مسائل روانى و جسمى كودكان تاءكيد دارند و معتقدند كه مى توان با بالابردن آگاهيهاى بزرگترها و ايجاد حس مسؤ وليت بيشتر در آنها از ايجاد بعضى مشكلات روانى در كودكان ؛ جلوگيرى كرد.
تاءكيد هر چه بيشتر بر ايجاد امكانات زندگى طبيعى براى كودكان جامعه ، از جمله اهدافى است كه رسيدن به آن مى توان سلامت نسلهاى بعد را تاءمين كند.

كنوانسيون حقوق كودك :
اصولا مساءله كودكان ، رفاه و حقوق آنان از آغاز تاءسيس سازمان ملل متحد در 1945 مورد توجه اين ارگان بين المللى قرار گرفته است و يكى از اولين اقداماتى كه سازمان ملل متحد براى حمايت از كودكان و در پاسخ به نيازهاى آنان در پيامد جنگ جهانى دوم ايجاد تاءسيس صندوق كودكان ملل متحد يونيسف در سال 1946 بود.
در اعلاميه جهانى حقوق بشر كه توسط مجمع عمومى ملل متحد در همان سال به تصويب رسيد، توجه ويژه به مسائل كودكان ، و مراقبت از آنان مورد تاءييد قرار گرفت و از آن پس نيز اين امر در ميثاقهاى عمومى بين المللى از جمله ميثاق بين المللى حقوق بشر مورد تاءكيد قرار گرفته است .
در سال 1945 براى اولين بار سند ويژه اى تحت عنوان اعلاميه جهانى حقوق كودكان توسط سازمان ملل متحد صادر شد كه در بخشى از مقدمه آن چنين عنوان شده است :
اين اعلاميه ، حقوق كودك را با اين هدف كه ايام كودكى انسان تواءم با خوشبختى بوده و از حقوق و آزاديهايى كه در پى عنوان خواهد شد، به خاطر خود و جامعه اش بهره مند شود رسما به آگاهى عموم مى رساند و از پدران و مادران ، زنان مردان به عنوان افراد جامعه ، سازمانهاى داوطلب ، مقامات محلى و دولتها خواستار آن است كه اين حقوق را به رسميت شناخته و در جهت رعايت آن از طريق قوانين و تمهيداتى كه بتدريج و با توجه به اصول مندرج در آن تدبير مى شوند اهتمام ورزند.
اگرچه اصول دهگانه اعلاميه ياد شده تا حدودى مى توانست حقوق اوليه كودكان را مطرح سازد، اما با بروز تحولات دهه هاى اخير در گوشه و كنار جهان و ظهور عقايد و مفاهيم تازه ، لزوم گسترش ابعاد موارد در برگيرنده حقوق كودك نيز افزايش يافت ؛ بويژه آنكه طى دهه هاى اخير، شواهد زيادى مبنى بر نقض حقوق كودكان در بسيارى از نقاط جهان به دست آمد كه نمونه هايى از اين واقعيتها، وجود بيش از 100 ميليون كودك آواره و بى خانمان در اثر جنگ و فقر است . در همين حال بيش از 150 ميليون كودك كه در سن تحصيل مى باشند از مدرسه رفتن محرومند و بيش از 155 ميليون كودك زير پنجسال نيز در فقر مطلق به سر مى برند و سرانجام اينكه ميليونها كودك در سراسر جهان قربانى سوءاستفاده هاى گوناگون از جمله فحشاء و مواد مخدر قرار گرفته اند.
لزوم پرداختن جدى تر به مسائل حقوق بشر كودكان طى
آماده سازيهاى سال بين المللى كودكان (1979) مطرح شد و تدوين پيش نويس كنوانسيون حقوق كودك ، توسط يك گروه كارى كه رياست آن را پروفسور آدام لوپاتكا از لهستان به عهده داشت آغاز شد.
اين كار ده سال به طول انجاميد و در نهايت متن پيش نويس آن مشتمل به سه بخش و 54 ماده ، در سال 1989 در چهل و چهارمين اجلاس مجمع عمومى سازمان ملل متحد به تصويب رسيد و در ژانويه 1990 به كليه كشورها جهت الحاق بدان ارائه شد.
در تشريح كنوانسيون حقوق كودك چنين عنوان شده است :
كنوانسيون نقطه حركت جديدى براى همه ، از جمله قانونگزاران ، مدرسان ، رهبران مذهبى ، رسانه ها و سازمانهاى خصوصى است تا بالاترين اولويتها را به تلاش در جهت ارتقاء حقوق كودكان و حمايت از آنان بدهند و ابزار توانمندى است براى ايجاد تحول در نحوه تفكر جوامع مختلف ، اصلاح و تكميل قوانين ملى و اجراى آنها در جهت حفظ منافع كودكان ، شناسايى مشكلات آنان ، ارائه راه حلها به بسيج منابع براى اجراى راه حلهاى ارائه شده .
در مقدمه كنوانسيون حاضر، با اعتماد به اينكه خانواده به عنوان جزء اصلى جامعه و محيط طبيعى براى رشد و رفاه تمام اعضاى خود خصوصا كودكان مى باشد؛ آمده است كه كودك بايد در فضايى سرشار از خوشبختى ، محبت و تفاهم بزرگ شود.
در سپتامبر 1990، اجلاس جهانى سران با شركت بيش از 70 رييس جمهور و نخست وزير كشورهاى مختلف جهان براى جستجوى راههاى عملى اجراى كنوانسيون حقوق كودك و تاءمين حمايتهاى سياسى لازم در نيويورك تشكيل شد. حاصل اين اجلاس صدور اعلاميه جهانى بقاء، رشد و حمايت از كودكان بود. كنوانسيون حقوق كودك از سپتامبر 1990 لازم الاجرا شد و در حال حاضر (1997 م .) كشور جهان به آن پيوسته اند
نكات مهم كنوانسيون :
1 - كشورهاى عضو حق ذاتى هر كودك را براى زندگى و توسعه به رسميت مى شناسند.
2 - هر كودك بلافاصله پس از تولد، حق داشتن نام و كسب تابعيت دارد.
3 - كشورهاى عضو كنوانسيون ، حقوقى را كه در اين كنوانسيون در نظر گرفته شده است ، براى تمام كودكانى كه در حوزه قضايى آنها زندگى مى كنند بدون هيچ گونه تبعيض از هر نظر تضمين خواهند كرد.
4 - در تمام اقدامات مربوط به كودكان كه توسط مؤ سسات رفاه اجتماعى عمومى و يا خصوصى ، دادگاهها، مقامات اجرايى يا ارگانهاى حقوقى انجام مى شود، مى بايد منافع كودك از اهم ملاحظات باشد.
5 - آموزش ابتدايى كودكان مى بايد براى كودكان رايگان و اجبارى باشد.
6 - كودكان مى بايد در مقابل بهره برداريهاى اقتصادى و اشتغالاتى كه مانعى براى تحصيل آنان مى باشد و يا براى سلامتى آنان مضر هستند مورد حمايت قرار گيرند.
8 - از خريد و فروش كودكان به هر نحو ممكن مى بايد جلوگيرى شود.
9- از كودكان در مقابل سوءاستفاده از آنان در قاچاق مواد
مخدر محافظت به عمل آيد.
جمهورى اسلامى ايران در خرداد 1373 به كنوانسيون حقوق كودك ملحق شد، و به هنگام الحاق رسما اعلام كرد كه مفاد كنوانسيون در هر مورد و هر زمان در تعارض با قوانين داخلى و موازين اسلامى باشد يا قرار گيرد، از طرف جمهورى اسلامى ايران لازم الرعايه نباشد.
هر چند الحاق اكثريت قريب به اتفاق كشورهاى جهان به كنوانسيون حقوق كودك نشانگر تمايل آنان به قبول تعهداتى در جهت ارتقاء وضعيت كودكان است و اين امر در نهايت مى تواند قدمى مثبت در اين زمينه باشد، اما از آنجايى كه مساءله نقض حقوق كودكان در نقاط مختلف جهان به اشكال متفاوت مطرح است ، اولويت دادن به اين امر كه كدام موارد از نقض حقوق كودكان از اهميت بيشترى برخوردار است نياز به اتخاذ سياستهاى بين المللى همسو و هماهنگ توسط كشورهاى در حال توسعه دارد.
كودكان در كشورهاى در حال توسعه بيشتر با مشكل فقر دست به گريبانند و نقض حقوق آنان بيش از هر عامل ديگرى ناشى از اين مساءله است . در حالى كه در غرب مشكل اخلاقى و ضعف بنيادهاى خانواده ها ناقض ‍ حقوق كودكان است . با اين همه ، همواره اين كشورهاى غربى هستند كه كشورهاى جهان سوم را در ارتباط با نقض حقوق كودكان تحت فشار قرار مى دهند و آن هم در مواردى كه ملاحظات سياسى مطرح باشد.
از طرف ديگر تصويب كنوانسيونهاى مختلف و الحاق كشورها به آنها
لزوما نمى تواند تضمينى براى اجراى مفاد آنها باشد، زيرا گذشته از وجود فرهنگها و جوامع متنوع و در نتيجه تعابير مختلف از مفاهيم عنوان شده در كنوانسيونها، ديدگاه واقع بينانه اى نيز نسبت به وضعيت و امكانات جوامع مختلف براى اجراى اين كنوانسيونه وجود ندارد بويژه آنكه با فقرى كه اكثر ملل كشورهاى جهان سوم با آن دست به گريبانند و افزايش روز افزون جمعيت ، پشتوانه تحقق اهداف مندرج در كنوانسيون حقوق كودك ، حداقل در زمينه هاى رفاهى آن ضعيف به نظر مى رسد.
حقوق كودك در اسلام
كودكان تا قبل از ظهور اسلام و ابلاغ دستورات الهى آن ، در وضعيت بسيار بدى به سر مى بردند و از حقوق عادى محروم و دستخوش اراده پدر خويش بودند؛ بدين معنى اگر پدران مى خواستند آنها را نگه مى داشتن
د و اگرنه براى رهايى از نفقه و هزينه زندگى آنها را مى كشتند.
بزرگان عرب و قبايل ديگر براى رهايى از ننگ و عار، دختران خود را زنده به گور مى كردند چنانكه قرآن درباره قبيله بين نميم مى گويد:
وقتى به يكى از آنها بشارت مى دادند كه زن او، دختر زاييده است ، چهره اش از شدت ناراحتى سياه مى شد. در حالى كه خشم خود را فرو مى نشاند و خود را از مردم پنهان مى كرد، به خاطر خبر بدى كه به او داده بودند! نمى دانست چه كند! آيا در عين رسوايى او را نگاه دارد؟ يا زنده به گورش كند چه عمل زشتى را مرتكب مى شدند
با آمدن اسلام ، اين عادت زشت شديدا ممنوع شد و تعاليم
اسلام عاليترين نوع توجه را، به كودك مرعى و مجرى نمود پدران را از كشتن فرزندان به خاطر ترس از كمبود هزينه - اكيدا منع كرد. چنانكه قرآن مى گويد:
و الا تقتلوا اولادكم خشببة املاق نحن نرزقهم و اياكم ان قتلهم كان خطا كبيرا
فرزندان خود را از ترس كمى روزى نكشيد، ما به شما و آنها روزى مى دهيم زيرا قتل آنها اشتباه گناه بزرگى است .
و نيز پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:
ليس ما من لم يرحم صغيرنا و لم يوقر كبيرنا
از ما نيست كسى كه به خردسالان رحم نكند، و به سالخوردگان احترام نگذارد.
براى تمام كودكان - اعم از دختر و پسر - تعاليم اسلام ، حقوق و مزايايى معين كرده است و عمل قتل و بى رحمى نسبت به كودكان و بى اعتنايى به شخصيت و ارزش آنها را براى هميشه ممنوع ساخته است .

فرمان حقوق كودك در اسلام :
رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله درباره كودكان و خردسالان به اولياء آنها مى گويد:
احبوا الصبيان و ارحموهم ، و اذا وعدتموهم شئيا، ففوالهم ، فانهم لايرون الا انكم ترزقونهم
به كودكان محبت كنيد، و نسبت به آنها ترحم نماييد وقتى به آنان وعده داديد، وفا نماييد. زيرا آنها جز اينكه شما را روزى دهنده خود مى بينند تصور ديگرى ندارند.
حضرت امام سجاد عليه السلام درباره حقوق فرزند مى فرمايند:
و اما حق فرزند تو اين است كه بدانى او از تو و پيوسته به تو در خير و شر امر دنياست ؛ و تو مسؤ ول او از لحاظ نيك ادب كردن و راهنمايى به پروردگارش و كمك به طاعت او هستى . پس عمل تو درباره او عمل كسى باشد كه مى داند در احسان به او مثاب ، و در مسامحه و بدى نسبت به او كيفر مى بيند.
اين دو حديث و بسيارى از احاديث ديگر، فشرده اى از حقوق كودكان را در اسلام بازگو مى كند.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله در جمله كوتاه و فشرده بالا، حقوق كودكان را با تعبير محبت و ترحم به آنها خلاصه فرموده است :
ترحم به يك فرد متضمن اجراى تمام حقوق و دادن همه مزاياى متعلقه به او مى باشد و امام سجاد عليه السلام نيز در روايت فوق به پدران ياد آور شده است كه خير و شر فرزند در دنيا به او بستگى دارد؛ و او مسؤ ول دين و ادب فرزند و همين طور احساس به كودك خود مى باشد. بنابراين پدر مسؤ وليت را نسبت به كودك خود دارد.
از طرف ديگر چون محبوبترين موجودات نزد خدا كودكان هستند، پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايند:
ان الله لا يغضب لشئى كغضبه للنساء و الصبيان
خداوند خشم نمى گيرد براى چيزى مانند خشمى كه او به خاطر زنان و كودكان مى گيرد.
اسلام براى آنكه توجه مردم را نسبت به كودك جلب كند. رياضت و مجاهدت مربيان در راه تربيت و حسن اداره زندگى و ايجاد رفاه و آسايش و تاءمين حوائج كودكانشان را از جمله عبادتها و جهاد در راه خدا مى داند.

نيازهاى كودك :
رسول اكرم صلى الله عليه و آله به همه انسانها اعلام مى كند:
همان طور كه پدران و مادران ، حقوقى بر فرزندان خود دارند، و فرزندان در صورت ترك آن حقوق ، عاق و ناخوش و نافرمان محسوب مى شوند.
فرزندان نيز حقوقى بر پدران و مادران دارند:
كه پدران و مادران رعايت نكردن آن عاق فرزندان مى گردند
پدر مادر در تمام نيازمنديهاى كودك خود را تاءمين كنند. نيازهاى كودك كه همه معنوى و هم جسمانى مى باشد از لحظه آغاز زندگى شروع مى شود.
نيازمنديهاى جسمانى كودك : نمو جسمانى كودك با فراهم آوردن وسايل مادى امكان پذير مى باشد تا خواسته هاى بدنى او اشباع شود. اين رشد و نمو با غذا و بهداشت كافى و آب و هوا و مسكن و خواب و استراحت و بازى و امثال آن ، به دست مى آيد.
احتياجات كودك در رشد و نمو جسمانى ، و يا تمايل او به غذا تجلى مى كند و رفتار او از اين احتياج ، حكايت مى نمايد. پس فرزندان از نظر غذا، حقى بر مربى و پدر دارد، و بايد از نظر غذايى نيازمنديهاى كودك تاءمين شود.
تعليم ورزش به كودك : حركت و جنبش ، اساس هر عمل غريزى و پايه وظايف حياتى است ، و زندگى بدن منوط به حركت آن است . امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
بايد - مخصوصا - هفت سال اول زندگى كودك آزادانه به بازى و جنبشهاى بدنى مصرف شود
لذا در منطق اسلام ، كودك در دوران اوليه زندگى ، براى انجام بازى و ورزش ، آزاد است .
حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايند:
اگر كسى داراى طفل خردسالى بود بايد با او جنبشهاى كودكانه و حالت بچه گانه اش همكارى و هماهنگى نمايد
ورزشهايى كه در اسلام پيشنهاد شده است ، علاوه بر فايده تقويت روحى و بدنى ، متضمن فوايد جدى ديگرى مى باشد. ورزشهاى شنا، تيراندازى ، سواركارى از ورزشهاى مهمى است كه در احاديث و روايات زيادى بر آنها تاءكيد شده است .
نيازمنديهاى روحى :
1 - انتخاب نام زيبا براى كودك :
نخستين احسان و نيكى پدر نسبت به كودك آن است كه نام زيبا و خوش ‍ آيندى براى او انتخاب كند و اين يكى از حقوق لازم كودكان مى باشد.
2 - احترام به كودك :
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله م
ى فرمايد: به شخصيت فرزندان خود ارج نهيد و آداب و آيينهاى رفتار خويش را نيكو گردانيد تا مشمول آمرزش خدا شويد.
دوره رشد كودك مهمترين دوره زندگى است . در اين دوره مهمترين عوامل مؤ ثر در رشد و تكامل شخصيت كودك ، محيط و اطرافيان او هستند.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله براى رشد شخصيت كودك ، و اينكه بتواند خود را درست در اجتماع منسجم سازد به پدران و اولياء كودكان امر كرده است كه آنها را احترام نمايند. زيرا بى توجهى و بى احترامى به كودكان باعث به وجود آمدن مشكلات عاطفى زيادى از قبيل حس حقارت و خود كم بينى مى شود و موجب بروز عقده هايى در كودكان مى گردد.

3 - ترحم و محبت به كودك :
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در مورد محبت و ترحم به كودكان همان طور ه قبلا اشاره شد، مى فرمايد:
كودكان خود را دوست بداريد، و به عده اى كه به آنها داده ايد وفا نماييد، خداوند بر هيچ چيزى خشم نمى گيرد آنچنان كه به خاطر زنان و كودكان خشم مى گيرد.
يكى از نيازهاى ضرورى و روحى بشر، محبت متقابل است به اين معنى كه انسان تمايد شديدى دارد كه او را دوست بدارند و او نيز ديگران را دوست بدارد.
يكى از مظاهر اين حاجت روانى ، آن است كه كودك علاقه شديدى دارد كه ديگران خصوصا والدين او را ببوسند و در آغوشش گيرند.

رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
فرزندان خود را، زياد ببوسيد زيرا با هر بوسه ، براى شما، مقام و مرتبتى در بهشت فراهم مى شود كه فاصله ميان هر مقامى ، پانصد سال است
بنابراين از وظايف لازم والدين آن است كه متعهد جهات روحى كودك باشند و او را از محبت تغذيه كنند، چنانكه متعهد تغذيه بدنى او هستند، زيرا غذاى روحى و عاطفى در رشد و نمو كودك بيش از غذاى مادى اهميت دارد.
توضيح :
برابر اعلام بخش ارتباطات يونيسف در ايران ، روز جهانى كودك هنوز يك روز ثابت پيدا نكرده است . سازمان ملل متحد قصد دارد 20 نوامبر را كه سالروز تصويب نهايى كنوانسيون حقوق كودك در سال 1989 مى باشد، به عنوان روز جهانى كودك اعلام نمايد. به هر حال كشورها مختارند هر روزى را كه مناسب مى دانند به عنوان روز جهانى كودك گرامى بدارند.
در جمهورى اسلامى ايران به علت تقارن روز 11 خرداد با ايام ارتحال حضرت امام خمينى ره و نيز همزمانى با روزهاى آزمونهاى آخر سال مدارس ، 16 مهرماه به عنوان روز جهانى كودك گرامى داشته مى شود
.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -