انهار
انهار
مطالب خواندنی

مسائل متفرقه وضو

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 145 :قبل از شروع به وضو دست و صورت را شسته ايم، آيا بايد آنها را براى وضو خشك كنيم؟

جواب: خشك كردن لازم نيست.

سؤال 146 :شخصى از منزل همسايه و بدون اطلاع سازمان آب، لوله فرعى كشيده و پول آب را به همسايه مى دهد، وضو و غسل با آن آب چه حكمى دارد؟

جواب: اگر لوله را موقّتاً كشيده و بنا دارد وقتى مقدماتش فراهم شد طبق مقررات، لوله كشى مستقيم كند، فعلا اشكالى ندارد. ولى اگر بنايش بر اين باشد كه حتى با قدرت و امكان هم از آن لوله فرعى استفاده كند جايز نيست و با علم به عدم جواز، صحت وضو و غسل محل اشكال است.

سؤال 147 :اگر در زمينى كه اطراف امامزاده و محل دفن اموات بوده حوض درست كنند، وضو در آن چه حكمى دارد؟

جواب: در مورد سؤال ظاهراً وضو صحيح است.

سؤال 148 :شخصى بعد از وضو خونى در صورت مى بيند و نمى داند آيا در بين وضو بوده يا بعداً بيرون آمده، آيا وضويش صحيح است؟

جواب: وضو صحيح است.

سؤال 149 :آيا آب وضو بايد از آب تصفيه شده باشد؟

جواب: لازم نيست تصفيه شده باشد، بلكه لازم است آب مطلق باشد.

سؤال 150 :وضو گرفتن با كفش غصبى چه حكمى دارد؟

جواب: اشكال ندارد.

سؤال 151 :شك در وضو كه آيا درست انجام شده يا نه، چه حكمى دارد؟

جواب: اگر بعد از آنكه از وضو فارغ شده شك كرده اعتنا نكند و وضويش صحيح است; ولى اگر در اثنا شك كرده بايد برگردد و مشكوك را بياورد، پس از آن به ترتيب وضو را تمام كند.

سؤال 152 :اگر انسان در اثناى نماز شك كند وضو گرفته يا نه، چه وظيفه اى دارد؟

جواب: اگر حالت سابق خود را نمى داند نماز را رها كند و پس از وضو، از اوّل نماز را بخواند و بهتر است اين نماز را با همين حالت شك تمام كند و بعد وضو گرفته نماز را اعاده كند، امّا اگر حالت سابق خود را مى داند بنابر حالت سابق بگذارد، پس اگر حالت سابقه او طهارت بوده نماز را ادامه دهد و اعاده لازم نيست و اگر حالت سابقه را مى داند كه وضو نداشته و بعد احتمال وضو گرفتن مى دهد، نماز را رها كند و وضو بگيرد و از اول نماز را بخواند.

سؤال 153 :آيا وضوى بچه غير بالغ صحيح است و مى توان قرآن به دست او داد؟

جواب: بلى وضويش صحيح است و قرآن دادن به دست او اشكال ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -