انهار
انهار
مطالب خواندنی

غسل در محل غصبى يا با وسائل يا آب غصبى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال29 - زيدى دو قطعه زمين خودش را حبس مؤبد نموده، كه متولى، عوائد آن را هر ساله در مطلق خيرات، به مصرف برساند، حال، در ملك حبسى، مدت 5 سال است از طرف دولت حمام بهداشتى تأسيس شده، و معتمدين محل، به صورت ظاهر تحويل گرفته‌اند آيا در ملك حبسى مىشود تأسيس حمام نمود يا خير؟ و غسلهاى واجب در آن مكان چه صورتى دارد؟ و خاك آن مكان را متولى مىتواند به مصرف فروش برساند يا خير؟.

جواب:  در فرض سؤال، چنانچه زمين حبس شده، به مدت طويلى، جهت ساختن حمام، استيجار شده و مال الاجاره بنحو معمول و به نظر خبره امين بوده يا اگر قبلا، جهت حمام، اجاره نشده، از متولى شرعى آن، به مدت طولانى، اجاره نمايند و اجرت آن را به نظر خبره امين، تعيين و به مصرف شرعى و معين از طرف واقف، برسانند و اجاره سابق را از حين ساختن حمام، نيز بدهند اشكال ندارد و در غير اين صورت جائز نيست و غسل در آن باطل است و خاك ملك محبوس را متولى، حق فروش ندارد مگر آن كه زيادى باشد كه انتفاع از ملك محبوس موقوف باشد به برداشتن خاك اضافى، كه در اين صورت به همان مقدار مانعى ندارد.

سؤال30 - غسل كردن زير دوش حمام چنانچه لوله و آبپاش سر لوله غصبى باشد و يا محل ايستادن غسل از سيمان و آجر غصبى تعمير شده باشد و يا لوله‌اى كه آب را سرد و گرم مىكند غصبى باشد، چه صورت دارد و آيا اين امور موجب بطلان غسل مىشود يا نه؟.

جواب:  در صورتى كه لوله و آبپاش و نحو آن غصبى باشد اگر ديگرى آن را باز كرده باشد غسل و وضوء با آب آن كه (على الفرض) مباح است اشكال ندارد و همچنين اگر خودش آن را باز كرده باشد اگر چه فعل حرام كرده، ولى غسل و وضويش صحيح است مگر اين كه ناچار باشد در اثناء، دوش را ببندد و باز كند كه در اين صورت چنانچه دوش منحصر به غصبى باشد باطل است و نسبت به محل ايستادن و مصب آب غسل و وضو اگر منحصر نباشد غسل و وضوء نيز صحيح است.

سؤال31 - حمامى را كه در قبرستان بسازند غسل در اين حمام چه صورت دارد؟ و همچنين در مورد حمامى كه زمين آن را به زور گرفته‌اند، تكليف چيست؟.

جواب:  در فرض سؤال اگر كسى عالم به حكم و غصب بودن محل غسل باشد با التفات به آنها غسلش باطل است و اما كسى كه جاهل قاصر به حكم و يا جاهل به غصب بودن محل آن است غسل او صحيح است و همچنين اگر فراموش كرده باشد و خود او غاصب نباشد غسل او صحيح است.

سؤال32 - مدت صد و پنجاه سال است در قريه ما حمامى در نزديكى قنات تأسيس و بنا شده است و تا امروز هر چه از آن قريه ملك خريد و فروش شده آن حمام، آب مىبرده و قباله هم بابت اين موضوع در دسترس نيست و جلوگيرى از آن هم نشده و بين صاحب ملك و خريدار، حق آب و عدم آن قيد نشده و امروز شخصى كه بيست سال است دو دانگ از آن را مالك گشته مىگويد كه من نسبت به اين دو دانگ راضى نيستم كه آب به حمام برود و حال آن كه خودش هم محتاج بدان حمام است مرقوم فرمائيد كه ما ساكنين محل از مالك و غيره حق آب را براى حمام كما في السابق داريم يا خير و رفتن به حمام در اين صورت جائز است يا نه؟.

جواب:  در فرض مسأله، با احتمال حق براى حمام، فعلا بنحو سابق معمول دارند و مالكين، حق ممانعت ندارند و عدم رضايت آنها مضر به غسل نيست.

سؤال33 - شخصى از زمان قديم، در آبادىاى ساكن بوده و در آنجا خرده مالك است و آب چشمه‌اى كه در يك كيلومترى واقع شده وارد آبادى و زراعت از آن مشروب مىگردد و اهالى آبادى تصرفاتى از قبيل وضوء و غسل و آشاميدن مىنمايند حال اگر مالكين يا بعضى از آنها راضى به تصرف او نباشند تكليف آن شخص چيست؟.

جواب:  اگر آن شخص و آباء و اجدادش براى وضوء و غسل و آشاميدن، از آن آب استفاده مىنموده‌اند و محتمل است كه حقى براى آنها باشد، فعلا مىتواند استفاده كند و مالكين حق ممانعت ندارند.

سؤال34 - شخصى دو زوجه دارد زوجه اولى نمىداند كه شوهرش زن ديگر دارد چنانچه مرد از زوجه دومى جنب شود مىتواند در منزل زوجه اولى (كه شوهرش در ملك زوجه اول حمام دارد) غسل كند در حالى كه اگر زن اول، حقيقت امر را بداند مرد اطمينان دارد كه زن راضى به غسل شوهر در ملك او نيست (گرچه مصالح حمام و ساختن آن از شوهر است) در اين حالت آيا شوهر مىتواند بدون آگاه كردن زن از اصل قضيه غسل كند يا خير؟ خلاصه، غسلش بدون اعلام چه صورت دارد؟ اگر چه احتمال ضعيف مىدهد كه راضى به غسل باشد.

جواب:  جائز نيست.

سؤال35 - اگر آب گرمكن با عين پول متعلق خمس خريدارى شده باشد و براى حمام نصب شده در حالى كه خمس آن داده نشده آيا غسل با آب گرم شده بوسيله آن آبگرمكن صحيح است يا نه؟.

جواب:  اگر آب را در ظرف ديگر بريزد و از آنجا بردارد و غسل كند غسل صحيح است ولى اگر شير را باز كند و زير شير غسل كند صحيح نيست و اين در صورتى است كه شير متصل به خود آبگرمكن باشد ولى اگر لوله مباح از آبگرمكن كشيده شده و شير مباح به آن لوله وصل است غسل صحيح است.

سؤال36 - با نفت يا گازوئيل غصبى، آبى گرم شده و كسى با آن غسل نموده آيا غسلش صحيح است يا نه؟ توضيح اين كه خود آب مباح مىباشد.

جواب:  بلى غسل صحيح است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -