انهار
انهار
مطالب خواندنی

غسل جنابت در ضيق وقت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال24 - در حمام براى نماز، غسل مىكنم، كسى وارد حمام شده و مىگويد آفتاب، طلوع كرده و غسل باطل است حال آيا با غسل بعدى مىشود قضاى نماز را بجاى آورد يا نه؟.

جواب:  در فرض سؤال اگر بداند غسل او در وقتى واقع شده كه اگر تيمم مىكرد نماز خود را در وقت، درك مىنمود و غسل را نيز مقيدا براى نماز بجا آورده باشد غسل او، باطل است و با غسل دوم مىتواند نماز بخواند و اگر غسل اول را براى بودن بر طهارت بجا آورده تا بتواند با آن نماز بخواند، غسل، صحيح است و مىتواند با همان غسل، هر چيزى كه مشروط به طهارت است بجا آورد.

سؤال25 - در مسأله (393) توضيح المسائل فرموده‌ايد (اگر كسى به خيال اين كه به اندازه غسل و نماز وقت دارد براى خصوص آن نماز، غسل كند و بعد معلوم شود كه كمتر از غسل و تمام نماز، وقت داشته غسل او اشكال دارد ولى اگر به قصد طهارت از جنابت غسل كرده كه بعد نماز هم بخواند غسلش صحيح است اگر چه معلوم شود كه هيچ وقت نداشته) حال اگر كسى اين مسأله را نمىدانسته و براى آن نماز بالخصوص غسل كند و معلوم شود كه كمتر از غسل و تمام نماز وقت داشته آيا غسلش اشكال دارد؟ ديگر آن كه اگر اين مسأله را مىدانست ولى بعد از بيرون آمدن از حمام ديد كه وقت نبوده و شك كرد كه براى خصوص آن نماز غسل كرده يا به قصد طهارت از جنابت، غسلش چگونه است؟ مطلب سوم اين كه من خودم هميشه ضمن اين كه به قصد طهارت به جانب حمام مىرفتم پيش خود نيت مىكردم كه اگر به نماز رسيدم نماز را مىخوانم و اگر وقت گذشت و نتوانستم نماز را بخوانم در فرصت مناسب قضاى آن را بجا مىآورم غسل من با اين نيت چگونه است؟.

جواب:  1 - بلى اشكال دارد و بايد براى نماز آن را اعاده كند. 2 - در اين صورت بنا بگذارد كه غسل را صحيح انجام داده و اعاده‌اش لازم نيست. 3 - اين همان قصد طهارت از جنابت است و غسلهائى كه با اين قصد كرده‌ايد صحيح است و از اين ببعد هم اگر به قصد طهارت از جنابت، غسل نمائيد صحيح است هر چند وقت نماز، تنگ شده باشد. ولى توجه داشته باشيد كه در صورت تنگى وقت كه با غسل، به نماز نمىرسيد تكليف شما تيمم بدل از غسل و خواندن نماز است و ترك اين تكليف، گناه و معصيت دارد هر چند غسلى كه بجا مىآوريد چون به قصد طهارت از جنابت است صحيح مىباشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -