انهار
انهار
مطالب خواندنی

طلاق خلع

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  1424- این جانب طی درگیری از شوهرم جدا شده‌ام و با توجه به اینکه دوازده سکه بهار آزادی مهریه‌ام بود در حضور سه شاهد کلیّه حق و حقوقم را بخشیده‌ام و طلاق گرفته‌ام لذا ایشان بعد از چهل روز از جدایی ما به اتفاق دو نفر با حیله و نیرنگ بعنوان دادن نفقه به این جانب مراجعه کرده است و با ‌ای کوتاه به دست من ادعا میکند که رجوع کرده‌ام حال این جانب رجوع ایشان را قبول ندارم دستور چه می‌فرمایید؟

جواب:  بطور کلّی چنانچه زوجه مایل نباشد با زوج خود زندگی کند و همه یا مقداری از مهریه خود را به زوج ببخشد که او را طلاق خلع بدهد بعد از وقوع چنین طلاقی زوج در عدّه حق رجوع به زوجه را ندارد بلی اگر قبل از خروج عدّه زوجه رجوع به بذل کند زوج در ایام عدّه میتواند رجوع کند. و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیه لازم است.

سؤال  1425- حدود دو سال قبل متارکه کرده‌ام و نوع طلاق خلع می‌باشد دو ماه بعد از طلاق شوهرم رجوع کرده بدون اینکه من به مهرم رجوع کنم آیا من شرعاً زن آن شخص هستم یا نه خواهشمندم در این مورد مرا راهنمایی کنید آیا رجوع صحیح است یا نه؟

جواب:  بطور کلی اگر در طلاق خلع زوجه به مهریه رجوع نکرده رجوع زوج اثری ندارد و زوجه شرعاً زوجه او محسوب نمی‌شود.

سؤال  1426- صیغه طلاق خلع و مبارات را اگر بصورت صیغه رجعی اجراء نماید صحیح است یا اعاده لازم است؟

جواب:  اگر بعد از بذل زوجه بلا فاصله طلاق واقع شود و طلاق را مقیّد به علی ما بذلت نماید و لو بدون کلمه خلع و مبارات باشد طلاق خلع و مبارات صحیح است.

سؤال  1427- اگر زنی برای شوهرش بنویسد که من مهرم را می‌بخشم و هر آنچه را از شما گرفته‌ام پس میدهم و هر آنچه را که داده‌ام می‌بخشم بشرط اینکه مرا طلاق دهی، شوهر نیز نوشته است که بنده با این درخواست با این شرایط موافقت می‌کنم، این ورقه موافقت برای طلاق بحساب می‌آید؟ و یا این نوشته دلالت بر وکالت ضمنی میکند؟ اگر شخص ثالث با استناد به این ورقه صیغه طلاق را جاری کند طلاق صحیح است یا خیر؟

جواب:  عبارات مذکوره در سؤال که زوجه برای زوج نوشته بمنزله بذل- که در طلاق خلع لازم است- نیست و آنچه از آن استفاده میشود جلب موافقت زوج برای طلاق است و جواب زوج هم انشاء توکیل نیست فقط موافقت با طلاق است علاوه

بر اینکه بعد از بذل زوجه باید زوج بدون فاصله بذل را قبول کند که در فرض سؤال چون بصورت نامه بوده، محقق نشده و در هر حال آنچه بعنوان طلاق خلع واقع شده اثر طلاق خلع را ندارد بلی اگر به توکیل زوج بوده و مشتمل بر لفظ طلاق هم بوده بعنوان طلاق رجعی صحیح است.

سؤال  1428- کسی که زوجه‌اش حامله است و به طلاق خُلعی او را مطلقه می‌کند و زن قبل از وضع حمل به بذل رجوع نمی‌کند آیا این شخص می‌تواند قبل از وضع حمل به زوجه‌اش رجوع نماید و یا با خواهر زنش ازدواج کند یا خیر؟

جواب:  در فرض سؤال که زوجه قبل از وضع حمل به بذل رجوع نمی‌کند زوج حق رجوع ندارد و می‌تواند با خواهر مطلقه ازدواج کند.

سؤال  1429- خانمی کل مهریه‌اش را که عبارت از مبلغ هفتصد هزار تومان وجه و پنج عدد سکه طلا (بهار آزادی) بوده در مقابل اینکه شوهرش او را مطلّقه نماید صلح نموده به مبلغ یکصد هزار تومان طی 2 قسط پنجاه هزار تومانی (قسط 6 ماهه) پرداخت شود فلذا با وکالت از طرف زوجین و طبق حکم دادگاه مدنی خاص و با عنایت به اینکه زوج نیز قبول نموده صیغه طلاق خلع جاری گردیده. اینک زوجین نامبرده بر سر نوع طلاق مشاجره دارند زوج مدعی است به طلاق رجعی، و زوجه ادعای خلع دارد و زوج تصمیم به رجوع داشته ولی زوجه حاضر به سازش نمیشود (بلحاظ کراهت شدید از شوهر) لذا استدعا دارم در این خصوص حکم شرعی را بیان فرمائید.

جواب:  در تحقق طلاق خلع بذل چیزی در مقابل طلاق از طرف زوجه و قبول زوج و یا وکیل آنها معتبر است بنابراین در مورد سؤال چنانچه منظور از مصالحه این است که منهای صد هزار تومان بقیه مهریّه در مقابل طلاق خلع بذل شده و طلاق هم در مقابل آن بذل واقع شده طلاق خلع اشکال ندارد ولی اگر در مقابل طلاق خلع چیزی قرار نداده‌اند فقط اصل مصالحه در مقابل طلاق خلع قرار داده شده کما اینکه ظاهر سؤال است وقوع طلاق خلع در این فرض مورد اشکال است. بلی در این فرض چنانچه در مقام اجرای طلاق کلمه طالق یا مطلّقه به تنهایی و یا منضماً به کلمه مختلعه گفته شده طلاق بعنوان رجعی محقّق شده. و در نزاع موضوعی مرافعه شرعیه لازم است. و اللَّه العالم.

سؤال  1430- خانمی بعد از اینکه از شوهرش طلاق خلع گرفته است و بعد از اتمام عدّه با دیگری ازدواج نموده و سپس بعد از مدتی که با شوهر دوّم خود مباشرت هم نموده فهمیده که هنگام طلاق خلع در طهر مواقعه بوده و طلاق خلع صحیح نبوده بلا فاصله از شوهر دوّم بدون طلاق جدا شده و مجدداً از شوهر اوّل طلاق خلع گرفته حالا سؤال اینست که آیا از شوهر دوّم بعنوان مهر المثل چیزی بزن تعلق می‌گیرد یا نه و آیا الآن وکیل با توجه باینکه عقد بذل و طلاق خلع قبلی صحیح بوده باید طلاق خلع بخواند و یا طلاق رجعی نظر باینکه فقهاء فرموده‌اند طلاق خلع باید بلا فاصله بعد از عقد بذل خوانده شود؟نظر شریفتان را بفرمائید.

جواب:  در فرض سؤال، چنانچه وکالت سابق از طرف زوج، برای قبول بذل و طلاق خلع و نیز وکالت از طرف زوجه برای بذل باقی است وکیل باید طلاق خلع بدهد و در هر حال نسبت به مهر المثل بنابر احتیاط، زوجین با یکدیگر مصالحه نمایند. و اللَّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -