انهار
انهار
مطالب خواندنی

مسائل متفرقه ضمان

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال270 - شكم ميشى را گرگ پاره كرد چوپان يا ديگرى آن را از صحرا به آبادى آورده كه صاحبش پيدا شود و چون پيدا نشده -و مشرف به موت بوده به امر كسى يك نفر ديگر آن را ذبح كرده و از جهت اين كه گوشتش اگر مىماند خراب و فاسد مىشد به فقراء تقسيم شده بعدا مالكش پيدا شده مطالبه قيمت مىكند آيا ضامن آورنده است يا آمر يا ذابح يا قسمت كننده.

جواب:  ضامن قيمت گوشت كسى است كه آن را به فقير داده است.

سؤال271 - اگر سارق گوسفند مسروق را بكشد صاحب گوسفند قيمت گوسفند و گوشت هر يك را بخواهد مىتواند از سارق بگيرد يا نه و اگر سارق قيمت گوسفند را داد گوشت ملك سارق مىشود يا خير و اگر اشخاصى از آن گوشت خريده باشند تكليف آنها چيست؟

جواب:  در فرض سؤال اگر عين گوشت گوسفند سرقت شده باقى است بايد به صاحب آن رد شود و صاحب گوسفند مىتواند مطالبه ارزش يعنى ما به التفاوت گوسفند زنده و ذبح شده را بگيرد و چنانچه صاحب مال با سارق تراضى كنند و قيمت گوسفند را بگيرد ذمه كسانى كه گوشت آن را از سارق خريده و قيمتش را به او داده‌اند برى مىشود.

سؤال272 - براى امور مستحبه مثل روضه خوانى در مسجد با تأكيد از بنده قبض گرفتند هر ماهى دو تومان بدهم چنانچه وقت پرداخت متمكن نباشم و يا به مردم مديون باشم تكليف چيست و آيا اين عمل جايز است يا نه؟

جواب:  مجرد قبض دادن ضمان آور نيست و بدون رضايت جايز نيست از اشخاص وجه بگيرند هر چند براى روضه خوانى وامور راجحه باشد.

سؤال273 - شخصى برات به حواله عامل و وكيل خود فرستاده براى خريد جنس عامل وجه مزبور را بنام خود در بانگ گذاشته بعدا مقدارى از آن را بطورى كه مدعى است به قصد خريد جنس منظور از بانگ دريافت نموده و به دكان خود برده و اتفاقا تلف شده آيا وجه مذكور كه به قصد خريد جنس براى فرستنده برداشته شده چون عين وجه فرستنده نبوده تعين پيدا نمىكند يا چون به قصد خريد جنس براى فرستنده برداشته معين مىشود و در صورت تعين ضمان به عهده او است يا نه؟

جواب:  اگر از صاحب پول اذن داشته كه پول را به حساب خودش در بانگ بگذارد و هر وقت خواست آن را براى صاحبش از بانك بگيرد و به همين قصد از بانگ گرفته باشد و بدون تقصير و مسامحه او تلف شده باشد ضامن نيست.

سؤال274 - زيد سى سال قبل كه شك دارد كه آيا به حد بلوغ رسيده بود يا نه؟ با حيوانات حلال گوشت و حرام گوشت جمع شده و بعد از تكليف هم همين عمل را انجام داده و صاحبان آن حيوانات بعضىها در حال حيات و بعضى از آنان هم غير معلوم است اگر به صاحبان آنها بگويد كه من نسبت به حيوانات شما اين عمل را انجام داده م مفسده عظيم پيدا مىشود حاليه مىخواهد توبه كند و از آتش جهنم نجات پيدا نمايد در اين صورت راه نجات را برايش مرقوم فرمائيد؟

جواب:  در فرض سؤال قيمت آن حيوانها را ضمان است و بايد به مالكين آنها بپردازد و هر كدام از مالكين آنها كه فوت شده‌اند به ورثه او بدهد و لازم نيست به آنها بگويد اين پول براى چه جهت است بلكه به هر عنوانى قيمت را به آنها برساند حتى اگر داخل در مال آنها بنمايد بطورى كه خود آنها نفهمند كافى است و اما اگر خود حيوانها زنده‌اند و از حيواناتى هستند كه خوردن گوشت آنها متعارف است مثل گاو و گوسفند و شتر واجب است آنها را ذبح نموده بعد بسوزاند و اگر مثل اسب و الاغ باشد بايد ببرند در شهر ديگر بفروشند بنابر اين اگر آن حيوان زنده باشد مىتواند بعنوان خريد از مالكين گرفته و قيمت را به آنها بدهد و بعد به وظيفه‌اى كه گفته شد عمل بنمايد بدون آن كه كسى ملتفت جهت خريد شود و اگر فعلا زنده نيستند قيمت را به صاحبان آنها به هر عنوانى كه بدهد مثل عيدى و هبه و غير آنها كافى است.

سؤال275 - طبق رسوم كشاورزى مقدارى هسته بادام و زردآلو و غيره كاشته‌ام و بنا به عادت هر كشاورزى همه ساله زمستان براى جلوگيرى از حيوانات مثل خرگوش و غير كه از پوست درختان تغذيه مىكنند و باعث از بين رفتن محصولات و درختان مىشوند از داروى سمى استفاده مىكنيم و اين ماده را روى پوسته درختها و نهالها مىماليم در اثر مسامحه يا غفلت چوپان گوسفندها وارد منطقه كشاورزى مذكوره شده و از درختهاى آلوده بسم خورده و مسموم شده‌اند تكليف شرعى در مورد مفروض چيست؟

جواب:  در فرض سؤال اگر اشجار را در ملك خود كاشته بوديد و معرض رفت و آمد حيوانات مردم نبوده بر شما چيزى نيست ولى اگر در اراضى عمومى بوده و محل رفت و آمد گوسفندان مردم بوده و شما اعلان بر مسموميت اشجار ننموده‌ايد ضامنيد و اگر نزاع موضوعى در بين باشد رفع آن احتياج به مرافعه شرعيه دارد.

سؤال276 - شخصى چراغ ديگرى را شكست صاحب چراغ ميگويد چراغ مرا بايد صحيح و سالم بدست من بدهى و آن شخص آن چراغ شكسته را داده درست كرده‌اند وظيفه چيست؟

جواب:  از قضيه شخصيه اطلاع ندارم لكن بنحو كلى اگر شخصى بدون اين كه اذن تصرف در چراغ مردم داشته باشد طورى آن را بشكند كه در حكم تلف باشد و براى شكسته آن قيمتى نباشد تمام قيمت چراغ را ضامن است و اگر طورى شكسته كه نقص وارد شده ولى تلف نشده تفاوت ما بين شكسته و صحيح را بايد بدهد

سؤال277 - اگر اجير روزانه يا دائمى در حال اشتغال به كار به سبب عوارضى مانند غرق شدن و سوختن تلف شود آيا صاحب كار غير از مزد كار او به چيزى ضامن است يا نه؟

جواب:  در صورتى كه تلف مستند به او نباشد و تقصير نكرده باشد ضامن نيست؟

سؤال278 - اگر زوج سالها مال زوجه را صرف كند و زوجه كراهت داشته باشد ولى در اثر كم روئى يا براى حفظ حيثيت و آب روى خود يا ترس يا جهات ديگر در محذور بماند و نتواند عدم رضايت خود را نسبت به صرف مالش اظهار نمايد در اين صورت آيا صرف مال مزبور براى زوج جايز بوده يا نه و آيا زوجه پس از چند سال مىتواند نسبت به مال خود كه در سالهاى گذشته حيف و ميل شده ادعائى بنمايد يا نه؟

جواب:  در صورتى كه زوجه اذن تصرف بزوج نداده تصرفات او جايز نبوده اگر چه در بعضى موارد ممكن است معذور باشد و زوجه مىتواند آنچه را بدون اذن و رضايت او تلف و تفويت كرده مطالبه نمايد.

سؤال279 - عمرو سفته يا برات امضا شده از زيد مىگيرد مشروط بر اين كه رأس موعد خود عمرو وجه آن را بپردازد و آن را به بانگ مىفروشد و وجه آن را مىگيرد و قبل از فرا رسيدن مدت عمرو ورشكست شده و فرارى مىشود وزيد هم مجبور است وجه برات يا سفته را به بانگ بدهد و اگر ندهد باعث زحمت و آبرو ريزيش مىشوند آيا مىتواند از اجناس عمرو كه موجود دارد بفروشد و وجه سفته يا برات را بپردازد يا نه؟

جواب:  در فرض سؤال اگر بانگ وجه مذكور را از زيد بگيرد عمرو ضامن است و اگر اموالى داشته باشد و حاكم شرع حكم به حجر او نكرده باشد زيد مىتواند با اذن حاكم شرع به مقدار وجه مذكور از اموال او تقاص نمايد.

سؤال280 - اگر كسى در محكمه‌هاى عرفى شهادت به نا حق بدهد كه بر اثر آن حق كسى از بين برود ضامن است يا خير و در صورت ضمان آيا حاكم هم ضامن است يا خير.

جواب:  در فرض مسأله اگر آخذ علم به غصبيت مأخوذ به حكم حاكم جور دارد خودش ضامن است شاهد و حاكم هم براى تسبيب معصيت كرده‌اند و اگر گمان مىكند شهادت حق داده‌اند و حاكم هم حكم به حق كرده شاهد ضامن است و در اين فرض چنانچه ضمانى بر آخذ وارد شد رجوع بشاهد مىكند.

سؤال281 - بچه نا بالغ صدمه جانى يا مالى به كسى مىرساند آيا ولى آن بچه ضامن است يا نه و ثانيا اگر ديوانه صدمه‌اى به كسى بزند تكليف چيست.

جواب:  اگر بچه مميز است در صدمه مالى خود او ضامن است و در صدمه جانى چنانچه قتل يا جراحت موضحه و بالاتر باشد ديه بر عهده عاقله بچه است و اگر كمتر از موضحه باشد بر عهده خود او است و مراد از موضحه جراحتى است كه پرده نازك روى استخوان پاره شده و سفيدى استخوان نمايان شود و اگر مميز نيست چه در صدمه جانى و چه مالى كسى ضامن نيست مگر مستند به تقصير و عدم حفظ متصدى وحافظ طفل باشد كه در اين صورت او ضامن است و ديوانه اگر ضررى وارد آورد كسى ضامن نيست مگر آن كه عاملى سبب شده باشد كه در اين صورت او ضامن است.

سؤال282 - شخصى اسبهاى كسى را مىبرد آب دهد و در بين راه به كسى برخورد نموده بدون اين كه از صاحب اسب مجاز باشد او را سوار اسب كرده و با هم اسب دوانى كرده‌اند تصادفا پاى اسبى كه آن ديگرى سوارش بوده در سوراخى رفته و شكسته در اين صورت كدام يك ضامن مىباشد.

جواب:  شخصى كه سوار اسب بوده ضامن است لكن مالك مىتواند به هر دو رجوع كند و اگر شخصى كه اسب را داده به ديگرى او را مغرور كرده و گفته كه من از صاحب اسب اذن دارم مغرور پس از غرامت رجوع به غار مىكند.

سؤال283 - شخصى در مسجدى مجلس عزادارى منعقد نموده و در اثناى مجلس لامپ بلندگوى مسجد سوخته آيا بدون تقصير و تعدى تعمير بلندگو يا پرداخت قيمت آن بر بانى مجلس واجب است يا نه و آيا متصدى مسجد حق مطالبه آن را دارد يا خير.

جواب:  در فرض مسأله اگر بر خلاف دستور واقف رفتار نشده و تقصير هم نشده باشد ضامن نيست.

سؤال284 - تاجرى تقريبا صد خروار سبزه تيزابى به صاحب كارخانه بنحو امانت تحويل داده و او هم در مقابل مبلغى پول پرداخته به اين نحو كه طرفين اختيار دارند در ما في اليد خود تصرف كنند مشروط بر اين كه هر وقت صاحب جنس خواست، آن را تسعير و مطابق نرخ عادله روز قيمت آن را دريافت كند، موقعى كه براى تسعير مىرود صاحب كارخانه چون مدتى پول او در تصرف صاحب جنس بوده مىخواهد از قيمت عادله مبلغى كمتر خريدارى كند و حال آن كه شرط شده كه به نرخ عادله روز حساب كند مدت چند ماه صاحب جنس هر چه رفت براى تسعير جنس به نرخ بازار صاحب كارخانه به هيچ وجه حاضر نشد تا اين كه قيمت جنس مذكور تنزل نمود در اين موقع صاحب كارخانه حاضر شده براى تسعير و مىگويد بيا باقيمانده جنس خود را ببر و يا قيمت امروز آن را تسعير كن با آن كه علم دارد عين جنس در ماه هاى اول به قيمت آن روز مصرف و فروش خوبى داشت بفرمائيد قيمت چه روزى را صاحب جنس حق دارد مطالبه كند و صاحب كارخانه بچه نحو برئ الذمه مىشود.

جواب:  در فرض مسأله صاحب جنس مثل جنس خود را از صاحب كارخانه طلب دارد و اگر بخواهند تبديل به قيمت نمايند با تراضى طرفين اشكال ندارد.

سؤال285 - زمينى را شخصى محصور كرده براى برداشت محصول و در ميان اين زمين چاهى حفر كرده كه از آبش استفاده كند بعد از برداشت محصول حصار زمين از بين مىرود و مواشى زيادى طبق مرسوم محلى بدون چوپان براى چرا مىروند گاو زيد در آن چاه افتاده و مىميرد آيا صاحب زمين ضامن قيمت گاو است يا نه.

جواب:  در صورتى كه چاه را در محلى حفر كرده كه چراگاه مواشى بوده احتياط واجب آنست كه صاحب گاو را راضى كند و در آتيه چاه را به نحوى محصوركند كه مواشى مردم در آن تلف نشود.

سؤال286 - قصابى گوسفندى خريده از قرار يك من چهل تومان و بنا شده كه قصاب گوسفند را شب ببرد و صبح كشته و وزنش را معلوم كند شب گوسفند در خانه قصاب مىميرد ضمان گوسفند به عهده كيست.

جواب:  در فرض مسأله كه بيع هنوز محقق نشده گوسفند از مال فروشنده تلف شده و به عهده قصاب نيست.

سؤال287 - شخصى با اطلاع اهالى محل اقدام به تعمير مسجدى نموده و مصالح ساختمانى از قبيل گچ و آهك و سيمان و غيره از ديگرى خريده و بعد از مدتى بنام افلاس و ورشكستگى فرار كرده آيا اهالى محل قيمت مصالح ساختمانى را ضامنند يا نه و در صورتى كه فروشنده اجازه ندهد نماز خواندن در آن مسجد چه صورت دارد.

جواب:  در صورتى كه اهالى امر كرده باشند كه به ذمه آنها آجر و مصالح بخرد و او هم به ذمه آنها خريده باشد اهالى ضامن هستند و در صورتى كه به خيال اين كه اهالى بدهند به ذمه خودش خريده اهالى ضامن نيستند و در هر حال اگر مسجد به قصد مسجديت ساخته شده و نماز هم در آن خوانده باشند بعدها نماز در آن صحيح است.

سؤال288 - اگر كسى دوستانه به كسى سفته داد براى حفظ آبروى او و در حقيقت بدهى نداشت و او سفته را گرفت و معاملاتى انجام داد و نتوانست پول مردم را بدهد آيا كسى كه سفته را براى حفظ آبروى او داده ضامن است يا نه.

جواب:  ضمان او معلوم نيست ولى چنانچه خريدار سفته برائت ذمه او را نداند مىتواند او را با قرارى كه كرده ملزم به پرداخت نمايد.

سؤال289 - اگر اينجانب يك عدد چك خريدارى كنم آيا مىتوانم با فروشنده قيد كنم چنانچه بدهكار پرداخت نكرد از فروشنده چك طلب خود را دريافت دارم يا نه.

جواب:  در فرض سؤال بعد از انجام معامله فروش چك، فروشنده مىتواند بنحو تنجيز ضامن مديون شود

سؤال290 - بايع مبيعى را كه دولت خريد و فروش آن را قدغن كرده و قاچاق است بعنوان سوم در معامله تحويل مشترى مىدهد و مشترى به جهت مشاهده و اختبار مبيع ر به خانه خود حمل مىنمايد و در بين راه بر خورد مىكند به عمال دولت فورا مبيع را توقيف نموده و جزء اموال دارائى كرده و خسارت زيادى هم بر او وارد كردند در اين صورت آيا مشترى ضامن مبيع و خسارات است يا به عهده بايع است.

جواب:  در فرض مسأله تلف مأخوذ به سوم بر عهده آخذ است و خسارات نيز بر عهده او است و بايع ضامن نيست.

سؤال291 - زيد شاگرد عمرو بوده كه قرض ربوى مىداده و متصدى كارهاى ربوى او شاگردش بوده فعلا شاگرد از پيش او بيرون آمده و مىخواهد توبه كند آيا به صرف توبه خلاص مىشود يا ضامن اموال ربوى است.

جواب:  اگر پولهاى ربوى بدست او نيامده چيزى بر او نيست و هم چنين اگر صاحب پولها پول را به او داده باشند كه به ديگرى برساند ضامن نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -