انهار
انهار
مطالب خواندنی

جنايات و جرائم صبى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 146 - در جنايت صبى، عمدا يا خطاءا، در مواردى كه ديه كمتر از ديه موضحه است چه جروح و شجاج و چه تغيير رنگ و تورم، بوسيله ضربه، آيا ديه بر صبى است، و بعد از بلوغ بايد بپردازد يا بر عاقله است؟

جواب:  در فرض مسأله، كه ديه، كمتر از موضحه است، عاقله، برائت ذمه دارد.

سؤال 147 - آيا محافظت اولياء و عدم آن واذن ولى و عدم اذن ولى در جنايات صبى و مجنى عليه بودن صبى، از نظر هدر بودن يا كم و زيادى ديه، اثرى دارد و ضمان را متوجه اولياء مىنمايد يا خير؟ (در صورتى كه از قبيل اقوائيت سبب از مباشر نباشد واذن ركوب مثلا در موارد مفسده نباشد)

جواب:  جنايات صبى، مطلقا، بجز مورد كمتر از موضحه، حكم خطاء را دارد و ديه آن بر عاقله است مگر اين كه تشخيص داده شود كه جناياتى كه وارد مىكند يا بر او وارد مى شود ولى سبب آن است، كه در اين صورت ولى ضامن است و الا ضامن كسى است كه جنايت را وارد كرده و سبب شده است.

سؤال 148 - بچه‌هاى غير بالغ و مميز مرتكب جرائمى از قبيل سرقت و يا ساير گناهان كبيره مىشوند، آيا تنبيه بدنى (تعزير) آنان به نحوى كه موجب ديه شود در محكمه جايز است يا خير؟ ضمنا تعزير فوق، بعنوان حق الله در حق آنان اجراء مىشود؟

جواب:  بچه مطلقا در مرتبه اول و دوم از سرقت، تأديب يا تعزير ندارد ولى جواز تهديد او بعيد نيست و بعد از هفت سالگى، در مرتبه سوم چنانچه هر مرتبه شرعا ثابت شده باشد سر انگشتان دست راست او را مىتراشند تا خون بيرون آيد و احوط آنست كه اين امر را در مرتبه پنجم اجراء كنند.

سؤال 149 - الصبى المميز إذا فعلى خطأ ما يوجب الديه كقتل نفس او غير ذلك فهل عليه او على وليه الديه او لا دية ولو فعله عمدا فحكمه كالخطاء ام لا وان كان الفاعل صبيا غير مميز فما حكمه؟

جواب:  ديته على العاقلة سواء قتل عمدا او خطأ او إذا كان غير مميز فان فعله لمسامحة الولى في حفظه عن ذلك بحيث يستند فعله عرفا إلى الولى يجب عليه الدية و إلا فلا دية.

سؤال 150 - در جنايات اطفال نا بالغ، آيا مجنى عليه مىتواند ولى قهرى طفل، مانند پدر و جد را به محاكمه بكشاند و با فرض انكار ولى او را سوگند بدهد يا خير؟

جواب:  اگر مجنى عليه، مدعى علم ولى صغير، به جنايت صغير باشد و ولى انكار علم كند، مجنى عليه مىتواند ولى را بر نفى علم قسم دهد.

سؤال 151 - ديه جرائم عمدى اطفال را كه از نوع خطاء محسوب است بايستى يك ساله به مصدوم بپردازند يا سه ساله؟

جواب:  فرق بين ديه‌اى كه عاقله براى صبى مىپردازد و ساير ديات نيست.

سؤال 152 - بچه نا بالغ صدمه جانى يا مالى به كسى مىرساند ولى آن بچه ضامن است يا نه؟ و هم چنين اگر ديوانه صدمه‌اى به كسى بزند تكليف چيست؟


جواب:  بچه اگر مميز باشد و صدمه مالى و يا جانى كمتر از موضحه به كسى وارد كند خود او ضامن است و اگر صدمه جانى موضحه و بالاتر باشد ديه بر عاقله بچه است، و اگر مميز نيست كسى ضامن نيست مگر مستند به تقصير و عدم حفظ متصدى وحافظ طفل باشد كه در اين صورت او ضامن است و ديوانه اگر ضررى وارد آورد كسى ضامن نيست مگر آن كه شخصى سبب شده باشد كه در اين صورت آن شخص ضامن است.

سؤال 153 - دو بچه يكى يازده ساله و ديگرى دوازده ساله است با دو بچه ديگر با هم درگير شده و سنگ اندازى نموده‌اند در اين بين سنگى به دندان بچه دوازده ساله خورده ديه آن چقدر است و چه كسى بايد بدهد؟

جواب:  اگر دندان از جاى خود كنده شده ديه دارد و ديه آن بر عاقله طفل است و دندان مزبور اگر يكى از دوازده دندان جلو باشد ديه آن پنجاه مثقال شرعى طلاى مسكوك است و اگر يكى از شانزده دندان آخر است ديه آن بيست و پنج مثقال شرعى طلا است و اگر بشكند احتياط آن است كه همان ديه دندان كنده شده را بدهد.

سؤال 154 - دو نفر بچه هشت ساله بدستور معلمشان در مدرسه بازى مىكرده‌اند يكى از بچه‌ها در حين بازى با كاردستى چشم ديگرى را زخمى نموده پس از 72 ساعت چشم بچه مضروب به كلى كور شده آيا ديه شرعى دارد يا خير؟

جواب:  در فرض سؤال چنانچه ثابت شود كه در اثر ضربه يكى از بچه‌ها چشم بچه ديگر كور شده ديه چشم بچه مضروب بر عاقله بچه ضارب است و ديه يك چشم نصف ديه تمام انسان است.

سؤال 155 - چند پسر بچه كه به حد بلوغ نرسيده‌اند با هم بازى مىكنند در بين اين بازى دندان يكى از اين بچه‌ها از بين مىرود يعنى مىافتد ديه دارد يا نه؟ و هم چنين اگر چشم يكى را كور كنند؟

جواب:  اگر يكى از بچه‌ها ديگرى را كور كند يا دندانش را بشكند ديه دارد و ديه بر عاقله است ولى اگر خود بچه در اثر دويدن بيفتد و معيوب شود بر بچه‌هاى ديگر چيزى نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -