انهار
انهار
مطالب خواندنی

ملحقات قتل

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 58 - راننده ماشين سوارى در بيابان فردى را به زير گرفته، راننده پس از اين بر خورد ابتداء فرار كرده است بعدا كه مراجعه مىكند مصدوم را برده‌اند و اين راننده نمىتواند پيدايش بكند، اگر مصدوم تلف شود يا آسيب ديده باشد و لازم باشد براى بهبوديش مقدارى خرج شود راننده چه بايد بكند؟ و در هر دو فرض راننده هيچ دسترسى به آن شخص ندارد.

جواب:  در فرض سئوال چنانچه راننده شك داشته باشد كه فرد مذكور تلف شده يا نه و هم چنين شك كند در اين كه به او نقصى وارد شده يا نه يعنى احتمال بدهد كه صدمه‌اى به او وارد نشده باشد چيزى بر او نيست و اگر بداند فوت نموده ضامن ديه قتل او مىباشد و نيز اگر بداند نقصى وارد آمده لكن خصوصيات و مقدار نقص را نداند ضامن حد اقل ديه نقص است و بايد تفحص از متوفى يا مصدوم و وارث او بنمايد و بعد از فحص لازم ويأس از پيدا شدن ديه قتل يا حد اقل نقص را از طرف وراث به فقير غير سيد صدقه بدهد و احتياطا براى صدقه دادن از حاكم شرع اذن بگيرد.

 سؤال 59 - در مورد قتل عمدى كه ظلما واقع نشده بلكه به حق بوده مانند موارد قصاص يا حد يا دفاع از جان يا عرض يا مال، آيا قاتل از مقتول ارث مىبرد يا خير؟

جواب:  بلى در مورد سئوال قاتل از مقتول ارث مىبرد.
سؤال 60 - فقهاء مىفرمايند هر گاه كسى عمدا و ظلما شخصى را بقتل برساند از مقتول ارث نمىبرد ولى اگر قتل خطائى محض باشد ارث مىبرد، بفرمائيد آيا در مورد قتل خطائى كه ديه را عاقله مىپردازد قاتل از ديه مذكور هم ارث مىبرد يا نه؟

جواب:  در فرض سئوال اقوى به نظر حقير اين است كه قاتل از ديه ارث نمىبرد.
سؤال 61 - اگر مجنى عليه، از جنايت موضحه عفو كرد ولى جنايت سرايت كرد و مجنى عليه شكايت نمود و رضايت را پس گرفت، آيا عفو، قابل فسخ است يا نه و جانى فقط نسبت به سرايت ضامن است؟

جواب:  عفو، قابل برگشت نيست اما نسبت به سرايت، اگر سرايت به نفس باشد حكمش قصاص است، نهايت اين كه ديه معفو را بايد به ورثه جانى بپردازد و اگر سرايت به اطراف باشد اقوى آن است كه ضامن ديه آن مىباشد.
سؤال 62 - به اين فدوى خداوند متعال فرزند پسرى مرحمت نموده، ضمنا مادر او فوت شده، از چهار ماهگى تاكنون كه هفت سال دارد عمه يا مادر فدوى كه هفتاد سال دارد او را بزرگ نموده‌اند اكنون اين طفل از لحاظ هيكل سالم ليكن بى حواس و از گفتن و شنيدن حرف محروم گرديده، با وصف اين زحمات كه تاكنون براى او متحمل شده وحتى بارها با مخارج زياد به دكترها مراجعه نموده‌ام نتوانسته‌اند معالجه كنند، ضمنا خواستند او را بدار المجانين تحويل نمايند قبول ننموده‌ام. حال مادر فدوى فوت نمود و كسى نيست كه او را جمع آورى نمايد چنانچه او را بدار المجانين تحويل نمايم احيانا اگر اين طفل در اينجا كشته شود باعث خون او هم گرديده‌ام يا خير؟

جواب:  در فرض مسأله اگر شخص يقين كند به كشتن جايز نيست مريض را بفرستد لكن دار المجانين اشخاص را نمىكشد و اين اشتباه است بلكه ممكن است انشاء الله معالجه نمايند. خداوند شفاء عنايت فرمايد.
سؤال 63 - تصادفى در راه رخ داده و بعد از وقوع حادثه همه سرنشينان سوارى خانوادگى سالم بودند ولى پس از گذشت ساعتى يكى از سرنشينان كه عيال راننده بود درد دل بر او عارض شده وبلا فاصله به بيمارستان منتقل و در ظرف 24 ساعت دو مرتبه تحت عمل جراحى قرار گرفت كه متأسفانه در مرتبه دوم از زير عمل بيرون نيامده و درگذشت و يك كودك (دختر دو ساله) از خود باقى گذاشت، با توجه به اين كه راننده ماشين (پدر كودك و شوهر آن مرحومه) در امر رانندگى ماهر ولى فاقد گواهى نامه ظاهرى مىباشد نظر مبارك را در مورد حق كودك صغير و تكليف راننده مزبور مشروحا مرقوم فرمائيد.

جواب:  در فرض مسأله كه عمل جراحى زن مفيد واقع نشده و در زير عمل فوت كرده اگر مرگش مستند به جراح باشد جراح ضامن است مگر اين كه شرط برائت كرده باشد و به حسب متعارف چنين شرطى مىنمايند و اگر مستند به تصادف شوهر باشد و معلوم شود كه آن قتل عمدى و شبه عمد نبوده و قتل خطائى بوده ديه دارد و ديه قتل مذكور بر عاقله است و حضانت و نگهدارى كودك بر عهده پدر است تا بزرگ شود وربع تركه زوجه به شوهرش مىرسد و باقى متعلق به كودك است و اگر پدر و مادر زن در قيد حيات باشند هر يك از آنان شش يك تركه را حق دارند.

سؤال 64 - رودخانه‌اى در فصل زمستان بواسطه كثرت باران و سيل طغيان مىكند و با علائم ايمنى بوسيله قايق حمل و نقل و رفت و آمد به عمل مىآمد و با ناپديد شدن و پوشيده شدن علائم ايمنى، خطر مواجه مىگرديد، در اين رودخانه، قايق به سبب فشار سنگين آب سوراخ شده و با داخل شدن آب، از طريق سوراخ، قايق با سرنشينانش غرق شده و يك نفر از سرنشينان را آب برده كه ديگر پيدا نشده و راننده قايق و شاگردش به حال شخص غرق شده توجهى نكرده‌اند و در صدد نجات خودشان برآمده‌اند آيا صاحب قايق كه پس از ناپديد شدن علائم ايمنى جدا خطر را مواجه قايق مىدانست ضامن شخص غرق شده مىباشد يا راننده يا هيچ كدام؟

جواب:  اگر راننده قايق بر حسب متعارف مهارت داشته و در رانندگى تقصير نكرده باشد ضامن نيست و هم چنين صاحب قايق اگر تعهد نداده باشد و تقصيرى كه موجب غرق قايق شود نكرده باشد ضامن نيست و در نزاع موضوعى مرافعه شرعيه لازم است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -