انهار
انهار
مطالب خواندنی

قتل خطائى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 25 - شخصى در ميان چاه مشغول سنگ چينى و كار كردن بوده و ديگرى در بالاى چاه به او سنگ مىداده اتفاقا سنگى از بالاى چاه به درون چاه مىافتد و او را مىكشد در اين صورت قاتل بايد ديه قتل خطائى بدهد يا نه و چون شخص متوفى داراى اولاد صغير و عيالش هم قيم شرعى او است مىتواند رضايت بدهد كه قاتل آزاد شود يا نه در صورتى كه با رضايت دادن عيال حق صغار از بين مىرود؟

جواب:  در فرض سئوال ديه بر عاقله قاتل است و در صورتى كه رضايت دادن قيم شرعى صغير بر خلاف مصلحت او باشد جايز نيست.

سؤال 26 - راننده‌اى مىگويد در موقع حركت ماشينم ترمز نگرفته و چپ كردم در اين حادثه شاگرد كشته شده است در صورتى كه شاگرد روى ركاب ماشين بوده مسأله چه  حكم دارد و اگر شاگرد پياده بوده و ماشين را هدايت مىكرده چه حكم دارد و بفرمائيد در زمان فعلى ديه قتل خطائى و شبه عمد چه مبلغ است؟

جواب:  در فرض مسأله اگر شوفر تقصير نكرده و نمىدانسته كه چنين مىشود قتل عمد و شبه عمد نيست و خطائى است و ديه يا صد شتر يا دويست رأس گاو يا هزار گوسفند يا هزار مثقال شرعى طلاى مسكوك (18 نخود) يا ده هزار درهم نقره مسكوك يا دويست حله يمنى است و در قتل خطا در سه سال هر سال ثلث ديه را بايد عاقله بدهد.
سؤال 27 - شخصى مقنى، با كارگر خود، در منزلى اشتغال به كار داشته و قرار بر اين بوده كه كارگر مقنى، خاكها را پشت ديوار زير زمينى بريزد و صاحب كار، همان جا گل، مىساخته، در اثر فشار گلها، ديوار زير زمينى خراب شده و به چاه ريخته و شخص مقنى فوت شده، آيا اين فوت، به كسى منتسب است يا خير و ديه به عهده كسى تعلق گرفته يا خير؟ البته در قوانين مقرره سابق، چنين بوده كه صاحب كار مىبايست رعايت جهات ايمنى را بنمايد و چنانچه رعايت نكند ضامن است و ديوار مزبور، طبق معمول ساخته شده و هيچ گونه پيش بينى نشده بوده و احتمال خراب شدن هم در بين نبوده آيا اين، از قبيل تسبيب و موجب ضمان است يا نه و در صورت ضمان، فقط صاحب منزل، ضامن است يا كسى كه خاك را پشت ديوار مىريخته او نيز ضامن است؟

جواب:  در فرض مسأله، على الظاهر كسى كه گل مىساخته و پشت ديوار مىريخته ضامن است لكن اين قتل، خطائى است نه عمدى و نه شبه عمد و ديه بر عاقله است.
سؤال 28 - در مسأله تصادم كه ديه نصف مىشود چنانچه در اشهر حرم باشد ثلث آن نيز تنصيف مىشد يا خير؟

جواب:  بلى ثلث آن نيز تنصيف مىشود.
سؤال 29 - برادر كوچك، سنگى به طرف زن برادر بزرگ انداخته ولى سنگ به برادر اصابت كرده و فوت شده، پدر و مادر، پسر كوچك را از جهت ديه وغيرها حلال نموده و رضايت داده اند بعدا از زن مقتول پسرى متولد شده و قاتل او را با زحماتى بزرگ كرده اكنون پسر، تمام ديه پدرش را ادعا مىكند در صورتى كه پدر و مادر شخص مقتول، فرزند خود را حلال كرده‌اند و همسر مقتول نيز حلال كرده، حكم شرعى چيست؟

جواب:  در فرض سئوال، ظاهرا قتل خطائى است و ديه مقتول بر عاقله قاتل است كه خويشان ذكور پدرى قاتل باشند و چنانچه پدر و مادر و همسر مقتول، از سهم خود صرفنظر كرده باشند سهم فرزند مقتول را بايد عاقله قاتل بدهند.

سؤال 30 - اگر زنى محكوم به اعدام شود و بگويد من حامله هستم و به ادعاى وى گوش ندهند و اعدامش كنند و بعد معلوم شود كه حامله بوده حكمش چيست؟

جواب:  چنانچه زن ادعاى حمل كند بايد صبر كنند و اگر با دعاى زن گوش نكنند و بعد معلوم شود حامله بوده قاضى شرع كه بدستور او حكم اجراء شده بايد ديه بدهد لكن چون قتل طفل خطائى بوده ديه بر عاقله قاضى است.

سؤال 31 - جوانى براى نصب پمپ داخل چاه است، يك نفر از بالاى چاه بدون اطلاع كليد برق را مىزند در نتيجه جوان فوت مىنمايد مسئول صاحبخانه است با آن كه كليد را زده و ديه مقتول چيست؟

جواب:  قتل مفروض بر حسب ظاهر قتل خطائى است و قاتل همان كسى است كه كليد برق را زده و ديه مقتول بر عاقله است كه بايد به ورثه او بدهند و ديه مقتول اگر مرد است صد شتر يا دويست گاو يا هزار گوسفند يا دويست حله يمنى يا هزار دينار شرعى طلا يا ده هزار درهم نقره است و اين حكم كلى مسأله است اما اگر نزاع در موضوع باشد محتاج به مرافعه شرعيه است.

سؤال 32 - دو نفر رفيق در رديف هم سوار موتور بوده و با هم ميوه فروشى مىكردند، هنگام حركت يكى از آنها كه در عقب نشسته بوده از موتور افتاده و كشته شده در صورتى كه براى اولياء مقتول ثابت شده است كه راننده تقصير نكرده و غرضى در كار نبوده اين قتل موجب ديه مىشود يا نه؟

جواب:  در فرض سئوال اگر افتادن مقتول به سبب عملى از راننده بوده بدون آن كه قصد انداختن داشته باشد مثل ترمز ناگهانى قتل خطائى است و ديه بر عهده عاقله است و اگر افتادن او تقصير خودش بوده كسى ضامن ديه نيست و در نزاع موضوعى مرافعه شرعيه لازم است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -