انهار
انهار
مطالب خواندنی

مشروبات الکلى

بزرگ نمایی کوچک نمایی

١ – نوشیدنی های حاوی الکل

سؤال: مصرف غذاها یا مایعاتى که به طور طبیعى مقدار بسیار کمى از آن را الکل تشکیل مى دهد مانند سرکه و یا آبجو بدون الکل چه حکمى دارد؟

جواب: هرگاه صدق مشروبات الکلى بر آن نکند اشکالى ندارد.

٢ – مصرف کم و کنترل شده مشروبات الکلی

سؤال: با توجّه به این که از نظر پزشکى ثابت شده مصرف کم و کنترل شده مشروبات الکلى نه تنها ضررى براى بدن ندارد، بلکه مانند آشامیدنیهاى دیگر مفید مى باشد، و با در نظر گرفتن این که مشروبات الکلى نوعى ازنعمتهاى خداوند مانند سایر نعمت هاست، چه اشکال دارد براى استفاده از جنبه هاى مثبت و مفید آن، مانند بقیّه نعمتهاى خدادادى، با شرایط و مقدار مشخّص مصرف شود؟

جواب: اگر کسى به حدّى از درجه خود سازى و کنترل خویشتن رسیده باشد که در اثر مصرف کم و کنترل شده مشروبات الکلى به ورطه اعتیاد و حتّى مستى کشیده نشود، آیا مجاز به مصرف کم و کنترل شده مشروبات الکلى مى باشد؟

اوّلا: هیچ کس نمى گوید مشروبات الکلى به مقدار کم ضرر ندارد، بلکه مقدار کم ضررش کمتر است. ثانیاً: هرگاه چنین اجازه اى به مردم داده شود، به هیچ وجه قابل کنترل نیست، و به زودى تمام جامعه آلوده مى شود. به همین جهت شرع مقدّس آن را به طور کلّى ممنوع کرده است. ثالثاً: قانون جنبه عمومى دارد، و نمى توان اشخاص را به بهانه هاى مختلف استثنا کرد. سعى کنید ان شاء الله گرفتار وسوسه هاى شیطان نشوید.

٣ – حاضر کردن مشروبات الکلی برای کسانی که آن را حلال میدانند

سؤال: آیا براى زن مسلمان جایز است مشروب روى میز غذا خورى بگذارد، تا کسانى که آن را حلال مى دانند مصرف کنند؟

جواب: جایز نیست; مگر در موارد ضرورت.

٤ – شرکت در مجالسی که شرب خمر می شود

سؤال: آیا رفتن به مجالسى که در آن مشروبات الکلى مصرف و موسیقى پخش مى شود، جایز است؟

جواب: جایز نیست.

٥ – نگهداری مشروبات الکلی

سؤال: به نظر مبارک نگهدارى مشروبات الکلى چه حکمى دارد؟

جواب: حرام است و موجب تعزیر مى باشد، مگر در مواردى که غرض مهمّى باشد یا بخواهند آن را تبدیل به سرکه کنند.

٦ – خوردن الکل برای درمان مسمومیت

سؤال: در مواردى که الکل حکم دارو دارد (مثل مسمومیّت با متانول) و خوردن آن ضرورت پیدا مى کند، در این گونه موارد شُرب الکل چه حکمى دارد؟

جواب: در صورتى که از الکلهاى مست کننده و در غلظت هاى قابل شرب باشد، تنها وقتى جایز است که داروى منحصر به فرد محسوب شود و جانشینى نداشته باشد.

٧ – مصرف داروهای حاوی الکل

سؤال: گروهى از داروهاى تزریقى به دلیل مسائل فرمولاسیون حاوى مقادیرى الکل هستند. مصرف این گونه داروها چه حکمى دارد؟

جواب: اگر از الکلهاى طبى در آن استفاده شود و در شرایط فعلى جنبه مایع مسکر ندارد، اشکالى ندارد.

٨ – گذاشتن نام مشروبات حرام بر مشروبات حلال

سؤال: استعمال و خرید و فروش نوشیدنی جدیدالورودی با قیمت گزاف که اخیراً در بازار شهرهای بزرگ و هتل ها با نام «شامپاین» که نام مشروبات الکلی است و تولید اسپانیا و اسکاتلند است و با مجوز دولت وارد شده است چه حکمی دارد؟

جواب: نامگذاری مشروبات حلال به نام مشروبات حرام اشکال شرعی دارد و ممکن است مقدمه ای برای آلوده ساختن اجتماع به مشروبات حرام بوده باشد.

٩ – شرابی که الکلش را به صفر درصد رسانده اند

سؤال: نظر شریف جنابعالی در خصوص حلیت یا حرمت شرابی که الکلش را به صفر درصد رسانده اند بفرمایید.

جواب: در صورتیکه قبلاً به صورت شراب بوده و بعد الکل آن را به صفر رسانده اند، طعم شراب ندارد ولی چون شبهه نجاست دارد نوشیدنش اشکال دارد.

١٠ – مواد قندی دارای ماده "شکر الکل"

سؤال: آیا مصرف کردن مواد قندی که دارای ماده sugar alcohol یا شکر الکل هستند با توجه به اینکه اینها در بازار فراوانند جائز است یا خیر ؟

جواب: در صورتیکه ماده مست کننده ای نباشد اشکالی ندارد.

١٢ – نجاست آب انگوری که با آتش و آفتاب جوشیده

سؤال: آیا حکم نجاست آب انگوری که با آتش و آفتاب جوشیده یا خود به خود به جوش آمده یکسان است؟

جواب: این دو ارتباطی به هم ندارند، زیرا جوشیدن با حرارت آتش یا آفتاب یک تغییر فیزیکی است، حرام می شود اما نجس نیست ولی جوشش از ناحیه خود، نوعی تغییر شیمیایی برای تبدیل شدن به الکل و در حال تغییر ماهیت است و احتیاط نجس است.

١٣ – خوشه انگور در دیگ در حال جوشیدن

سؤال: خوشه انگوری درون دیگ در حال جوش افتاده است. آیا تمام محتویات دیگ نجس می شود؟

جواب: نجس نمی شود. اگر خوشه هم مستهلک شود قابل خوردن است.

١٤ – جوشاندن سرکه و آب انگور

سؤال: جوشاندن سرکه و آب انگور چه حکمی دارد؟

جواب: جوشاندن سرکه اشکالی ندارد ولی آب انگور جوشیده حرام است مگر اینکه ثلثان شود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -